موانع خلاقیت

در ارتباط با موانع خلاقیت و مشکلات آن برخی از خود فرد ناشی می شود و برخی مربوط به عوامل اجتماعی است. «بورینگ» معتقد است که پیشرفت دانش، کار ذهن های خلاق است. ولی هر ذهن خلاقی که در پیشرفت علم سهمی دارد با محدودیت روبه روست.

در ارتباط با موانع خلاقیت و مشکلات آن برخی از خود فرد ناشی می شود و برخی مربوط به عوامل اجتماعی است. «بورینگ» معتقد است که پیشرفت دانش، کار ذهن های خلاق است. ولی هر ذهن خلاقی که در پیشرفت علم سهمی دارد با محدودیت روبه روست.

 

اولین محدودیت عدم آگاهی است؛ زیرا هر اختراع به شرطی صورت می گیرد که راه به وسیله اختراعات دیگر باز شده باشد. اختراع و پذیرش آن با عادات فکرهای فرهنگ یک منطقه و دوره خاص یا روحیه فرهنگی زمان نیز محدود می شود. اندیشه ای که در دوره هایی از تمدن عجیب می نماید در یک یا دو قرن بعد احتمالاً به سادگی به عنوان واقعیت پذیرفته می شود. لااقل در مورد اندیشه های اساسی بروز تغییرات تدریجی یک قاعده است.

 

از طرف دیگر موضوعات سطحی تر مانند چه چیز مهم است یا چه چیزی ارزش انجام دادن و گفتن دارد، سریع تر تغییر می کند.

 

این تغییر تا حدی مدیون کشفیات جدید، تا حدی مدیون تعامل اجتماعی دانشمندانی که حداکثر توجه خود را به مسائل خاصی معطوف می کنند و تا حدی نیز مدیون انگیزش متقابل بین پیشروان و پیروان آن ها و مدافعان و مدعیان آن هاست.

 

برخی از عوامل که مانع خلاقیت هستند شامل ترس از شکست، دلسرد شدن، خرافات، پیروی افراطی از دیگران، تفکرات منفی و عدم انعطاف پذیری است.

 

عوامل و موانع را می توان به دو دسته کلی؛ فردی (درونی) و محیطی (بیرونی) تقسیم کرد. منظور از موانع درونی عواملی است که به ویژگی های شخصی فرد مربوط می شود و موانع محیطی به موقعیت هایی که فرد در رابطه با دیگران دارد.

 

آمابیل دانشمندی که با 120 دانشمند مصاحبه کرده عوامل محیطی ای را که باعث خلاقیت می شود، شامل عواملی زیر می داند: آزادی، منابع کافی، وقت کافی، جو مناسب، طرح تحقیق مناسب. وی عواملی که مانع خلاقیت هستند و مربوط به محیط می گردند را عوامل زیر می داند: محدودیت ها، جو نامساعد، ناکافی یا ضعیف بودن طرح تحقیق و رقابت.

 

جنبه های شخصی و فردی مطلوب از دیدگاه دانشمندان در فرایند خلاقیت شامل انگیزه درونی، تخصص در زمینه مورد نظر، تجربه لازم، توانائی های شناختی، شهامت داشتن، خصوصیات و ویژگی های شخصی متنوع است. عوامل و موانع فردی و شخصی شامل عدم تجربه کافی، نداشتن انگیزه، انعطاف نداشتن، انگیزه بیرونی به جای انگیزه درونی و عدم مهارت اجتماعی خواهد بود.

 

بنابراین اگر بخواهیم موانع خلاقیت را به طور عمیق تر و جزیی تر بررسی نماییم بهتر است موانع را به دو دسته موانع فردی و بیرونی تقسیم نموده و عوامل هر کدام را مطالعه نمود.

موانع فردی:

 

الف) عادت: اگر فرد در حل مسائل روشی را انتخاب نماید که فقط در یک چهارچوب خاصی قرار گیرد و همیشه بخواهد طبق آن الگو مشکلات را حل نماید، به آن عادت کرده و بدون تفکر و تعمق به حل مسائل می پردازد. بنابراین فکر را محدود نموده و به خلاقیت که لازمه اش تفکر و تعقل است نخواهد رسید.

 

ب) ترس از عدم موفقیت: با توجه به این که نتایج به دست آمده از اعمال انسان ها اگر با موفقیت روبه رو گردد مورد تشویق قرار می گیرد و در غیر این صورت با تنبیه و توبیخ روبه رو می گردد، بنابراین انسان ها به دنبال اموری می روند که موفقیت به همراه داشته باشد، لذا از ریسک کردن که لازمه خلاقیت است دوری می کنند که این مانع خلاقیت و آزمایش راه های مختلف می باشد.

 

ج) عدم انعطاف پذیری: یکی از موانع دیگر خلاقیت این است که افراد در چهارچوب و قالب مشخصی فکر و عمل می کنند و به جهات مختلف توجه ندارند که این مسئله باعث محدودیت فکری می شود. در ضمن برخی مواقع تعصب و پیشداوری هم وجود دارد که مانع ارزیابی صحیح می گردد.

 

د) عدم اعتماد به نفس: در برخی مواقع افراد حتی از توانایی و استعداد بالایی برخوردارند. ولی جرئت، شهامت و اعتماد به خود را ندارند و فکر می کنند نظر آن ها اشتباه است و حتی از بیان آن خودداری می کنند که این نگرش باعث می گردد خود را باور نداشته و احساس خود کم بینی، حقارت، کمرویی و خصوصیات شخصیتی منفی پیدا نموده که عدم اعتماد به خویشتن مانعی برای بروز خلاقیت است.

 

ه.) دوری از موقعیتهای مبهم: در خیلی موارد انسان ها از امور و موقعیت هایی که پیچیده و مبهم هستند دوری می کنند و به دنبال روش ها و راه حل های مطمئن و بدون دردسر می گردند؛ ابهام و اشکال در امور را نمی پسندند و نمی خواهند ذهن خود را مغشوش نمایند، در صورتی که عنایت به موقعیت های مبهم و پیچیده از ویژگی های انسان های خلاق است.

موانع بیرونی

 

الف) آداب و رسوم: در خیلی از موارد و جوامع، آداب و رسوم و سنن اجتماعی افراد را مجبور می سازد که طبق الگوها و خواسته های فکری و رفتاری جامعه خود عمل نمایند و به غیر از آن فکر نکنند. این جبر اجتماعی و ایجاد محدودیت و سنت پرستی که برخی مواقع حتی با خرافات همراه است تعصب خاصی را ایجاد نموده که مانع خلاقیت بوده و جلوی ایجاد الگوی تازه را می گیرد.

 

ب) همرنگی: در برخی موارد افراد ترس از این دارند که با دیگران متفاوت باشند و رأی و عقیده خود را مطابق با دیگران ساخته و راهی را انتخاب می کنند که دیگران در آن مسیر باشند، که این عامل باعث می شود در چارچوبی عمل کنند که دیگران عمل کرده اند. بنابراین ابتکار و خلاقیت که لازمه اش پاسخ های غیر معمول است جلوی آن سد شده که مانع خلاقیت است.

 

ج) قوانین و مقررات: گر چه رعایت قوانین و مقررات برای هر فرد واجب است و موجب می شود نظم در جامعه حکمفرما باشد اما برخی مواقع عدم انعطاف در قوانین مانع رشد تفکر خلاق است. مثلاً قوانین آموزشی در تعلیم و تربیت بدون توجه به تفاوت های فردی خود مانعی برای بروز خلاقیت دانش آموز است.

 

ب) شغل: برخی مواقع فعالیت های یکنواخت در شغل و حرفه فرد باعث می گردد که به آن فکر نکرده و از روی عادت به صورت مکانیکی بدون تعمق و تفکر به امور زندگانی بپردازد که بعد از آن هم خستگی و کمبود وقت اجازه تفکر کردن را به فرد نمی دهد. بنابراین خلاقیت که از ویژگی های آن عدم یکنواختی است رعایت نشده و جلوی خلاقیت را مسئولیت های اداری و شغلی فرد می گیرد.

 

ه.) نگرانی و ترس از عدم استقبال اجتماعی: امور خلاق که جنبه نوآوری دارد و تازه و جدید است ممکن است ابتدا مورد توجه اجتماع قرار نگیرد و افراد از تحقیر و سرزنش ترس داشته باشند و دست از تفکر خلاق بردارند. همان طور که در تاریخ جهان بشریت چه بسیار دانشمندانی که مورد تمسخر، تحقیر و توهین واقع گردیده اند. بنابراین ترس و نگرانی مانعی برای خلاقیت است که این مسئله را در تعلیم و تربیت هم مشاهده می کنیم. تورنس می گوید: «در بیشتر کلاس ها دانش آموزی که یک ایده یا محصولی غیر عادی ارایه می دهد در معرض یک خطر قرار می گیرد. بدین ترتیب دانش آموز باید خیلی شجاع باشد تا بر ایده اش پافشاری کند؛ زیرا این چنین ایده هایی را اغلب مسخره کرده و احمقانه و عجیب قلمداد می نمایند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر