ماهان شبکه ایرانیان

آزادی و اسلام (۸)

در هفت قسمت پیشین، معنا و تعریف آزادی، پیشینه آزادی در اندیشه های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی)، ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما، و آزادی از نگاه قرآن و روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت

اشاره

در هفت قسمت پیشین، معنا و تعریف آزادی، پیشینه آزادی در اندیشه های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی)، ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما، و آزادی از نگاه قرآن و روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت . سپس بحث گونه های آزادی و قلمرو آن در اسلام مطرح شد و سه گونه آن یعنی; آزادی فلسفی، آزادی معنوی و آزادی اندیشه تبیین گردید . در این مقاله «آزادیهای سیاسی » را مورد بحث قرار می دهیم .

آزادیهای سیاسی

آزادی سیاسی از حقوق طبیعی هر انسانی است که به موجب آن هر فردی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد در سرنوشت خود دخالت نموده، حاکم و مقامات سیاسی را انتخاب نموده و یا به تصدی حاکمیت نائل آید . هیچ فرد یا گروه خاصی نمی توانند این حق را به خود اختصاص دهند، و دیگران را از آن محروم سازند .

آزادی سیاسی مصادیق متعددی دارد، از جمله: آزادی انتخاب و حق رای، آزادی بیعت، آزادی در انتقاد و اعتراض، آزادی تشکیل اجتماعات و احزاب، و آزادی بیان و قلم را می توان نام برد .

الف . آزادی انتخاب و حق رای

در نظامهای آزاد دنیا، طبیعی ترین راه برای بدست آوردن قدرت سیاسی و دخالت در تعیین سرنوشت خود و کشور، انتخابات است که مردم از این طریق می توانند رئیس دولت و نمایندگان خود را انتخاب کنند .

در نظام سیاسی اسلام منشا مشروعیت حاکم اسلامی، تعیین و نصب او از جانب خداوند می باشد . (1) با این حال مردم در نظام سیاسی اسلام نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارند . نقش مردم در واقع در تعیین مصادیق و محقق ساختن حکومت است .

در اسلام ولی و حاکم را خداوند منصوب می کند، اما این حاکم و ولی در صورتی می تواند حاکمیت خود را به اجرا بگذارد که مردم با او بیعت کنند و ولایت او را بپذیرند . از اینروست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «یا ابن ابی طالب لک ولاء امتی فان ولوک فی عافیة واجمعوا علیک بالرضا فقم بامرهم وان اختلفوا علیک فدعهم وما هم فیه; (2) ای پسر ابوطالب، ولایت و حاکمیت امت من از آن تو است، پس اگر آنان تو را در کمال عافیت برای این امر انتخاب کردند و بر تو اتفاق نظر توام با رضایت داشتند، تو نیز بر امور آنان قیام کن، اما اگر بر تو اختلاف کردند، آنان و امورشان را به حال خودشان واگذار کن .»

حال در اینجا این سؤال پیش می آید که آیا مردم بر اساس نظام سیاسی اسلام در انتخاب رهبر، رئیس جمهور و نماینده کاملا آزادند؟ آیا می توانند هر کسی را به دلخواه خودشان انتخاب کنند؟

در اجتماعات و نظامهای امروز دنیا، مردم براساس اعتقادات، فرهنگها، ارزشها، آرمانها و در یک کلام جهان بینی خاص خودشان نظام حاکم بر خویش را بوجود می آورند . هر چند در انتخاب حاکم و نماینده و امثال اینها آزادند، لکن هر کدام برای خودشان قوانین و معیارهای دیگری دارند که اگر از آن تخطی کنند متضرر می شوند و با مشکلات فراوانی روبه رو می گردند . از این رو برای حفظ منافع خود، خویشتن را ملزم به رعایت آن اصول می نمایند .

در اسلام برخی از رهبران و حاکمان به صورت منصوص از طرف خداوند نصب شده اند که مردم باید از آنان پیروی کنند و حق مخالفت با آنان را ندارند . آنان عبارتند از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام که همه مسلمانان موظف به پیروی از آنها می باشند، هرچند که اگر مردم پیروی نکرده و ولایت آنها را نپذیرفتند، حکومت الهی محقق نمی شود . اما در دوران غیبت حضرت ولی عصر علیه السلام، براساس نص صریح معصومین علیهم السلام مسلمانان موظف اند از کسانی که دارای شرایط ویژه رهبری بوده و به نصب عام منصوب گشته اند پیروی کنند . اینجاست که پای انتخاب رهبر به میان می آید . در واقع در اینجا انتخاب به معنای تشخیص شرایط رهبری است که در نصوص اسلامی آن شرایط بیان شده است . در انتخاب کارگزاران دیگر در حکومت اسلامی نیز مردم آزادند اما باید اصول و معیارهایی را در نظر گرفت که اگر کسانی این اصول و معیارهای اسلامی را در نظر نگیرند و افرادی را انتخاب کنند که فاقد صلاحیتند، به اسلام و مسلمین و خدا و رسول خیانت کرده اند، و شریک جرمند و باید در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشند .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:

«من تولی من امر المسلمین شیئا فاستعمل علیهم رجلا وهو یعلم ان فیهم من هو اولی بذلک منه، واعلم بکتاب الله وسنة نبیه، فقد خان الله ورسوله، وجمیع المؤمنین; (3) کسی که متولی چیزی از امر مسلمین باشد و بر آنها کسی را به کار گمارد، در حالی که می داند در میان آنها کسی است که از او برتر است و به قرآن و سنت پیامبر داناتر می باشد، به خدا و رسول او و تمام مؤمنین خیانت کرده است .»

و امام امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای خطاب به کارگزاران و مدیران می فرماید: «ولا تامنن علیها الا من تثق بدینه، رافقا بمال المسلمین، حتی یوصله الی ولیهم، فیقسمه بینهم; ولاتوکل بها الا ناصحا شفیقا، وامینا حفیظا;(4) اموال مردم را به دست کسی بسپار که به دین داری او اعتماد داشته باشی، [کسی که] اموال مسلمانان را با رفق [و سلامت] می آورد تا به دست ولی ایشان برساند تا او [ولی] آن را میان همه تقسیم کند، این اموال را به دست کسی بسپار که خیرخواه و مهربان و امین و مراقب باشد .»

و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ان من فناء الاسلام وفناء المسلمین، ان تصیر الاموال فی ایدی من لایعرف فیها الحق، ولایصنع فیها المعروف; (5) یکی از عوامل نابودی اسلام و مسلمانان، آن است که اموال در اختیار کسی قرار گیرد که حق را در آنها تشخیص نمی دهد و با آنها به انجام دادن کار نیک نمی پردازد .»

مسئله انتخاب و گزینش افراد صالح و شایسته در اسلام خیلی مهم است . اگر تاریخ اسلام را ورق بزنیم مشاهده می کنیم که انحراف، عقب ماندگی، و فقر و فساد در جهان اسلام در طول تاریخ، به دلیل وجود افراد ناشایست، هوس ران، بی تعهد و بی ایمانی بوده است که زمام داری و حاکمیت مسلمین را به عهده داشته اند . در حال حاضر نیز این نوع افراد را در میان حاکمان فعلی جهان اسلام می بینیم، ضررهایی که توسط آنها به اسلام و مسلمین وارد می شود را لمس می کنیم و این پند بزرگی از تاریخ است که ما را هر چه بیشتر در انتخاب حاکمان به دقت و تامل وامی دارد . کوتاه سخن اینکه: حاکمیت در اسلام نه به صورت تئوکراسی است که مردم هیچ گونه حقی در انتخاب زمامداران و کارگزاران دولت نداشته باشند، و نه آن گونه است که مردم در انتخابات به هر گونه که دلخواهشان باشد بتوانند صحیح یا ناصحیح، افراد صالح یا ناصالح را انتخاب کنند; بلکه حاکمیت در اسلام به معنای اکمیت خداوند است و مشروعیت حکومت نیز از آن اوست . و در عین حال از ناحیه شرع مقدس اسلام درباره کارگزاران حکومتی اوصاف و شرایط و حدودی معین و مشخص شده که مردم باید در انتخاب رئیس دولت و نماینده و امثال آن، این حدود و شرایط را دقیقا مراعات کنند .

شرایط ویژه رهبری

آنچه در زمان ما حائز اهمیت است، شرایط مهم ترین انتخاب ما; یعنی انتخاب رهبر می باشد .

با توجه به اهمیت زعامت و رهبری، در متون دینی شرایط ویژه برای انتخاب رهبر مورد توجه قرار گرفته است که در ذیل به آنها اشاره می شود .

1 . فقاهت

از آنجا که قوانین حکومت اسلامی برگرفته از کتاب و سنت است، مستلزم آنست که حاکم اسلامی آگاه ترین فرد نسبت به احکام الهی بوده، از تخصص کافی برخوردار باشد، تا بتواند احکام شرعی را از قرآن و روایات معصومین علیهم السلام استنباط کند . امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«ایها الناس! ان احق الناس بهذا الامر، اقواهم علیه، واعلمهم بامر الله فیه; ای مردم! سزاوارترین مردم نسبت به امر رهبری [جامعه اسلامی]، قوی ترین آنان نسبت به [تحقق] حکومت، و داناترین آنها نسبت به فرمان خداوند در مورد حکومت است » . و در ادامه می فرماید: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر والصبر والعلم بمواضع الحق; (6)پرچم زعامت امت را کسی جز آن که دارای بینش و استقامت و آگاهی کامل به مواضع حق است، به دوش نمی کشد» .

در زمان ما، فقیه آگاه، تنها کسی است که این ویژگی را دارا است .

2 . تقوا و پاکدامنی

حاکم اسلامی اختیارات وسیعی دارد و اگر تقوا و شایستگیهای اخلاقی لازم را نداشته باشد، اسلام و مسلمین را با مشکلات فراوانی روبرو می سازد و کشور را تباه می کند . اگر خدا ترس نباشد، هر چند عالم و قوی باشد، به درد رهبری جامعه اسلامی نمی خورد . به همین جهت امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید:

«اما من کان من الفقهاء، صائنالنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه، فللعوام ان یقلدوه و ذلک لا یکون الا بعض فقهاء الشیعة; لا کلهم; (7) هر کس از فقها که خود نگهدار، نگهبان دین، مخالف هوای نفس و مطیع فرمان مولایش باشد، باید مردم از وی تقلید کنند، و آن نیست مگر در برخی از فقهای شیعه; نه همه آنها .»

و امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «والواجب فی حکم الله وحکم الاسلام علی المسلمین ... ان یختاروا لانفسهم اماما عفیفا عالما ورعا; (8) براساس حکم خدا و اسلام، بر مسلمانان واجب است، امام و رهبری پاکدامن، عالم و متقی برای خود برگزینند . »

3 . عدالت

شرط سوم رهبری عدالت است، و این مهمترین صفتی است که باید حاکم اسلامی داشته باشد و در انتخاب او باید مدنظر قرار گیرد .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ایما وال ولی الامر من بعدی، اقیم علی حد الصراط ونشرت الملائکة صحیفته، فان کان عادلا انجاه الله بعدله ... ; (9) هر کس بعد از من ولایت و منصبی را بپذیرد، روز قیامت در کنار صراط نگه داشته می شود و فرشتگان نامه اعمال او را می گشایند، اگر عادل بود، خداوند او را به برکت عدالتش نجات می دهد ... .»

و امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اتقوا الحکومة، فان الحکومة انما هی للامام العالم بالقضاء العادل فی المسلمین کنبی او وصی نبی; (10) از حکومت بپرهیزید، زیرا حکومت فقط از آن امامی است که عالم به احکام و عادل در میان مسلمانان باشد; مانند پیامبر یا وصی پیامبر .»

4 . کاردانی و حسن سرپرستی

یکی دیگر از شرائط حاکم اسلامی، تدبیر و کاردانی است . اگر فقیهی از تدبیر و کاردانی لازم برخوردار نباشد، عقلا و شرعا نباید این مسئولیت سنگین و خطیر را بر عهده گیرد و بر مسلمین لازم است رهبری چنین کسی را نپذیرند . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «لا تصلح الامامة الا لرجل فیه ثلاث خصال: ورع یحجزه عن معاصی الله، وحلم یملک به غضبه، وحسن الولایة علی من یلی حتی تکون لهم کالوالد الرحیم; (11) امامت، تنها زیبنده کسی است که دارای سه ویژگی باشد; ورعی که او را از معاصی الهی منع کند، حلمی که بوسیله آن غضب خویش را مهار کند، و حسن سرپرستی نسبت به مردم، تا برای آنها چون پدری مهربان باشد .»

بنابراین رهبر باید کسی باشد که در برابر حوادث با در نظر گرفتن مصالح اسلام و مسلمین تدبیر درستی داشته و آنان را خوب سرپرستی کند .

5 . بینش سیاسی و اجتماعی

یکی دیگر از شرائط مهم رهبری، داشتن بصیرت و آگاهی نسبت به اوضاع سیاسی زمان است، تا مورد هجوم امور ناگهانی و پیش بینی نشده واقع نشود . امام صادق علیه السلام فرمود: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس; (12)کسی که به اوضاع زمان خویش آگاه باشد، مورد هجوم امور مشتبه [و پیش بینی نشده] واقع نمی شود .»

و در روایت دیگر درباره کسی که بدون بصیرت کاری را انجام می دهد، می فرماید: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق لایزیده سرعة السیر الا بعدا; (13) کسی که بدون بصیرت و آگاهی، کاری را انجام می دهد، مانند کسی است که از بیراهه سیر می کند که هر قدر سریعتر می رود، از مقصد دورتر می شود .»

به لحاظ اینکه رهبر می خواهد همه مردم را به سوی مقصد راهبری کند، لازم است بصیرتش از همه مردم بیشتر باشد .

6 . شجاعت

شجاعت و قاطعیت از دیگر صفات رهبر است که نبود آن باعث تزلزل پایه های حکومت و تسلط دشمنان می شود . تصمیم قوی، قاطع و شجاعانه رهبر باعث دلگرمی و امید امت است . وقتی مردم مشاهده کنند که رهبر آنها حقیقتا در شجاعت و صلابت در مقابل دشمن پیشقدم است، چنان قدرت و اقتداری می یابند که تمام رشته های دشمن را برمی تابند .

به جهت اهمیت این صفت است که امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «خور السلطان اشد علی الرعیة من جور السلطان; (14) سستی و ضعف فرمانروا از ظلم او بر مردم، بدتر است .»

اینها از جمله شرایطی است که در انتخاب رهبر و پذیرش مردم از نظر اسلام مطرح است . و براساس اصل پنجم و یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز رهبری باید دارای ویژگیهای فوق باشد .

شرایط انتخاب رئیس دولت، نمایندگان و کارگزاران

در انتخاب این افراد نیز به جز شرط اول (فقاهت) دیگر شرایط گفته شده درباره رهبر مطرح است . بعلاوه چند شرط دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد که در ذیل به آنها اشاره می کنیم . البته لازم به یادآوری است که هرچند موارد و شرایط ذیل نیز در رهبر مسلمین باید باشد، منتهی وجود این شرایط در رهبری یک امر عادی است; یعنی فرض این است که امام مسلمین با توجه به جایگاهی که دارد باید بالاتر از این حرفها باشد .

1 . امانت داری و درستکاری

در آیات و روایات اسلامی یکی از شرایط مهمی که در گزینش افراد برای کارگزاری به آن تاکید شده است، امانت داری است . در داستان حضرت موسی و شعیب علیهما السلام، هنگامی که یکی از دختران شعیب به پدر خود پیشنهاد می دهد موسی را برای سرپرستی اموال و چوپانی گوسفندان شان برگزیند، به «قوت » و «امانت » موسی علیه السلام اشاره می کند و می گوید:

«یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین » ; (15) «ای پدر! او را استخدام کن; زیرا بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، آن است که قوی و امین باشد .»

در داستان حضرت یوسف علیه السلام نیز می بینیم هنگامی که پیشنهاد و سرپرستی خزانه داری مصر از سوی حضرت یوسف علیه السلام مطرح گشت، ایشان بر روی امانت داری و دانش خویش تکیه کرد و گفت: «اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم » ; (16) «مرا سرپرست گنجینه های این سرزمین (مصر) قرار ده; که نگهدارنده و آگاهم .»

روزی یکی از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد: چرا یکی از پستهای مهم دولتی را به من واگذار نمی کنی؟ حضرت دست به شانه او نهاد و فرمود: «انک ضعیف، وانها امانة (والامانة ثقیلة) وانها یوم القیامة خزی وندامة الا من اخذها بحقها وادی الذی علیه فیها! ; (17) تو ضعیف هستی و اینها، امانت است (و امانت سنگین است) و روز قیامت، مایه رسوایی و پشیمانی می گردد، مگر کسی که آن را به حق بگیرد و وظیفه خود را درباره آن ادا کند!»

2 . ایمان، اصالت و تجربه

امام علی علیه السلام می فرماید:

«وتوخ منهم اهل التجربة، والحیاء، من اهل البیوتات الصالحة، والقدم فی الاسلام المقدمة ... (18) کارگزاران دولتی را از میان مردمی باتجربه و با حیا از خاندانهای شایسته برگزین که در مسلمانی، سابقه درخشانی دارند .»

ایشان در بیان دیگری می فرماید:

«ثم الصق بذوی المروءات والاحساب واهل البیوتات الصالحة والسوابق الحسنة; (19) سپس به سراغ کسانی برو که از خانواده های نجیب و با شخصیت و اهل خانه های شایسته و خوش سابقه اند .»

3 . حسن سابقه

داشتن حسن سابقه از شرایط مهمی است که امروزه مورد قبول همه مجامع و محافل جهانی است . امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در نامه خود خطاب به مالک اشتر می فرماید:

«ان شر وزرائک من کان للاشرار قبلک وزیرا، ومن شرکهم فی الاثام، فلا یکونن لک بطانة، فانهم اعوان الائمة، واخوان الظلمة; (20)

بدترین وزیران تو کسانی هستند که برای اشرار پیش از تو وزیر بوده اند . کسی که با آنها در کارهایشان شرکت داشته است، نباید صاحب اسرار تو باشد; آنها همکاران حاکمان [ظالم] و برادران ستم کارانند .»

کوتاه سخن اینکه، گزینش افراد صالح، متعهد و کاردان برای به دست گرفتن امور دولتی از نظر معصومین علیهم السلام بسیار لازم و ضروری است و تساهل و تخطی از آن، خیانت به اسلام و مسلمانان به شمار می رود . حضور افراد بی تعهد و ناکارآمد در رده های بالای دولتی به شکست و ضعف برنامه های دولت می انجامد و نابسامانی اقتصادی و فقر و گرانی را برای کشور به ارمغان می آورد، و زمینه را برای حضور بیگانگان فراهم می سازد .

از این رو در انتخاب کارگزاران حکومت اسلامی باید نهایت دقت را به کار گرفت و هر چند انسان در انتخاب کارگزاران آزاد است ولی شرایط کارگزار اسلامی را نیز باید احراز کند .

ادامه دارد ... .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان