ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به فیلم روز سوم

نوع نگاه به شخصیت زن روز سوم، یکی از نکات فیلم است[۱] که به دور از ابتذال و درست در جایگاه خود تصویر می شود

نوع نگاه به شخصیت زن روز سوم، یکی از نکات فیلم است[1] که به دور از ابتذال و درست در جایگاه خود تصویر می شود. دوست منتقدی می گفت: از روزی که زن وارد سینمای بعضی ها شد، آنها در سرازیری قرار گرفتند. اما اینجا زنی را می بینیم که همه مردان در خدمت نجات او هستند و او ناموس وطن است. صحنه های حمل دختر بر روی دری چوبی که مردان بدون تماس بدن، او را حمل می کنند و بیشترشان جان را در این راه تقدیم می کنند، به خوبی گویای این مفاهیم است.اشاره: رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگردانان سینما، آنان را دعوت کرد تا در آثار سینمایی شان به سوژه های مهم مرتبط با جنگ و بررسی ریشه ها و نقاط تاریک دفاع مقدس بپردازند. در جشنواره فجر امسال فیلمی به نمایش درآمد که تا حد زیادی توانست به این خواسته رهبر نزدیک شود؛ هر چند کارگردانش ریش بلند نداشت و پیراهن روی شلوار نمی انداخت و انگشتر و تسبیح و تظاهر و ادعا و ریا و... هم توی کارش نبود. روز سوم، اثر محمد حسین لطیفی بهتر از بسیاری فیلم های پرادعای امسال توانست به قلب روزهای دفاع مقدس مردم این سرزمین نفوذ کند و برش تاریخی یکی از مهم ترین وقایع ماه های ابتدایی دفاع مقدس را در قالبی داستانی و جذاب روایت کند.

 

می شکافد گلوی ظلمت را

 

تیزی شب شکاف یک تکبیر

 

شهر در یک حماسه می غلتد

 

شهر درگیر، شهر خوب دلیر

 

آسمان خیره خیره می نگرد

 

در تب و تاب استقامت شهر

 

در شکوه زنی که می پیچد

 

چادرش را به دور حرمت شهر

 

بوی لبیک تازه پیچیده است

 

در مشام همیشه بیداران

 

عطر نابی به دلنوازی عشق

 

برده هوش از سر هوشیاران

 

آه تسخیر می شود امشب

 

آخرین قله های هشیاری

 

به خیابان شهرمان جاری است

 

شطی از خون به رنگ بیداری[2]

هر چه از سال های دفاع مقدس دورتر می شویم و سینمای دفاع مقدس قدم های پخته تر و محکم تری برمی دارد، می توان وجه تمایز این گونه سینمایی را به خصوص با سینمای جنگی و مرسوم ایران و جهان، بهتر فهمید. شاید مهم ترین عنصر مشخصه این تفاوت، حضور اسلام انقلابی همراه با معنویت در سینمای دفاع مقدس باشد. سینمایی که نقاط اوج خود را با «دیده بان»، «مهاجر» و «هور در آتش» تجربه کرده بود، امروز با حضور فیلم ها و سینماگران متفاوتی روبروست.

 

محمد حسین لطیفی که پیشینه سابقه ساخت مجموعه های تلویزیونی «کت جادویی»، «صاحبدلان» و... را در کارنامه داشت، فیلم را تقدیم به تمام دلاورمردانی تقدیم کرد که برای دفاع از عشق، دین و کیان این آب و خاک، جانشان را فدا کردند.

 

همچنین در تیتراژ فیلم، جملة دیگری می بینم: «بر اساس یک داستان واقعی». اگر این جمله هم نبود، فضای فیلم و کارگردانی جذاب آن، حس واقعی را به تماشاگر منتقل می کرد.

 

فیلم روز سوم یک اتفاق خوب در سینمای دفاع مقدس و یکی از موفق ترین آثار سینمایی سال 1385 است، فیلمی که به خوبی می تواند جوابگوی نیاز معنوی، شور و حماسه نسل جوانی باشد که سال های دفاع مقدس را درک نکرده است. همچنین این فیلم، نقطه شروع خوبی برای ورود سالم، واقعی و تأثیرگذار نسل جدید کارگردانان ایران به عرصه سینمای دفاع مقدس است؛ حضوری که می تواند به انحصار معدودی پرادعا پایان داده و زوایا، قصه ها و رویدادهای متفاوتی از دوران دفاع مقدس ما را عیان کند.

 

«یک جوان بومی که جزء مدافعین شهر در حال سقوط خرمشهر است، مجبور می شود خواهرش را وسط باغچه دفن و چاله را استتار کند تا به طور موقت از گزند عراقی ها که خانه را محاصره کرده اند در امان بماند. سه روز بعد که همراه گروهی برای نجات خواهرش می آید، او را در محل دفن نمی یابد.»

 

روز سوم، روایت سه روز آخر سقوط خرمشهر است و ما وقایع تاریخی و دفاع ستودنی عده ای معدود در خرمشهر را از زاویه قصه ای زیبا، پرکشش و پر تعلیق مشاهده می کنیم. بدین وسیله، وقایع آن سه روز، بسیار جذاب تر از یک اثر صرف تاریخی به تماشاگر منتقل می شود. لطیفی در مصاحبه با نشریه ویژه جشنواره فجر گفته: «من فیلمنامه را تهران گذاشتم و رفتم... توی آبادان 48 ساعت خود را در اتاقم زندانی کردم و فیلمنامه جدیدی نوشتم اما اینبار به شیوه کارگردانی فیلمنامه نویس.»

 

اما فیلم روز سوم، ماحصل ماه ها تحقیق و مرارت و البته ارتباط معنوی و حسی با سوژه است؛ سوژه ای که به ورطه کلیشه ای عاشقانه نمی افتد و حد خود را در مرز درام تاریخی و بسیار متعادل، نگه می دارد؛ به این سبب، شخصیت ها هم از حد کلیشه فراتر می روند، همه شناسنامه دارند و هیچ کدام دچار تقسیم بندی های سیاه و سفید و مرسوم فیلم های جنگی تلویزیونی نمی شوند. لهجه های خوب و واقعی هنرپیشه ها هم به این امر کمک شایانی می کند؛ حتی شخصیت عراقی به عنوان یک دشمن، عمیق و چند وجهی و باورپذیر درآمده است با این شخصیت هاست که کارگردان توانسته لحظات تعلیق، چرخش ها و دلهره های فیلم را به خوبی ایجاد کند و تماشاگر را تا انتها با خود نگه دارد.

 

نوع نگاه به شخصیت زن روز سوم، یکی از نکات فیلم است که به دور از ابتذال و درست در جایگاه خود تصویر می شود. دوست منتقدی می گفت: از روزی که زن وارد سینمای بعضی ها شد، آنها در سرازیری قرار گرفتند. اما اینجا زنی را می بینیم که همه مردان در خدمت نجات او هستند و او ناموس وطن است. صحنه های حمل دختر بر روی دری چوبی که مردان بدون تماس بدن، او را حمل می کنند و بیشترشان جان را در این راه تقدیم می کنند، به خوبی گویای این مفاهیم است.

1. مهدی خلیلیان، مجموعه شعر پشت دروازه های خرمشهر، نشر هماهنگ، خرداد 1377.

 



[1] .پایگاه حوزه مجله امتداد شماره 20، روز سوم نسل سوم.

[2] . مهدی خلیلیان، مجموعه شعر پشت دروازه های خرمشهر، نشر هماهنگ، خرداد 1377.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان