امام به عنوان یک رهبر نجات بخش برای همه مستضعفین جهان چه مسلم و چه غیرمسلم و حتی چه الهیون و غیرالهیون همیشه خواستار سعادت تمام ابناء بشر بودند و نسبت به همه افراد بشر احساس مسئولیت می کردند و این مسئولیت پذیری جهانی الهی را چه در پیامشان به گورباچف و احساس مسئولیت در برابر نجات مردم کمونیست و چه در قطع رابطه با رژیم نژادپرست سابق افریقای جنوبی که ملتی مسلمان نبودند، و چه در برابر سایر مسلمانان بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، زبان، مذهب و طبقه به وضوح می بینیم که مساله وحدت بین مستضعفین عالم را مهمترین و ثمربخش ترین راه برای مقابله با مستکبرین عالم مطرح می نمایند و اتحاد و یک صدایی و حمایت از یکدیگر را در مقابله با ظلم در سراسر جهان تنها راه رفع ظلم در جهان مظلومان می دانند لذا استراتژی مهمی را در این زمینه اتخاذ نموده و می فرمایند:
«من امیدوارم که یک حزب به اسم مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی را که بر سر راه مستضعفین است از میان بردارند و در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب قیام کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین به مستضعفین عالم ظلم کنند» (10)
در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز (اصل یازدهم) با استناد به آیه شریفه «ان هذه امتکم واحده و انا ربکم فاعبدون » اصل وحدت بین مسلمین را به عنوان یک فوریت در سیاست خارجی تصریح نموده، بیان می دارد دولت جمهوری اسلامی موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملتهای اسلامی قرار دهد و کوشش کند تا وحدت سیاسی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. (11)
در تایید استراتژی وحدت آفرین امام از قول یکی از نشریات می خوانیم:
امام خمینی در تمامی دوران مبارزات خود که در ایران انجام گرفت طرح اسلامی خود را بر دو اصل وحدت و فلسطین قرار داد و لحظه ای از اندیشه تحقق وحدت اسلامی و اهمیت آن غافل نماند، وحدت اسلامی را از انبان شعارها و آرزوهای ذهنی بیرون آورده و به طرح عملی جدی و حقیقی مبدل ساخت تا مسلمانان بتوانند آن را محقق سازند.
امام به درستی اعتقاد داشت طرح موضوع وحدت اسلامی و فراخوان مسلمانان بدون پشتوانه محکم و تبیین اصول و مبانی آن و یا طرح اسلام به عنوان رسالت جهانی دشوار است، بنابراین تلاش مجدانه ای به عمل آورد تا خلل و نقص موجود را که برای مسلمانان جهت شناخت اسلام ابهاماتی به وجود آورده بود را بوسیله تاءلیف کتابهای مختلف و در زمینه های مختلف، سخنرانیها و موضع گیریهایشان، اصلاح نمایند.
توصیه به دولتها و ملتها به همدلی و وحدت
همانطوری که می دانیم در سیستم و صحنه بین المللی واحدهای تصمیم گیرنده و عمل کننده دولتها هستند و دولتها زبان گویای ملتهایشان می باشند اگر قرار باشد همه مستضعفین جهان با هم وحدت داشته باشند این امر از طریق دولتها سریعتر و سهل تر قابل دسترسی است به این دلیل لازم است دولتها با ملتهای خود همدل و همصدا باشند تا این امر محقق شود لذا می بینیم بنیانگذار جمهوری اسلام ایران به خوبی به این مساله توجه داشته و آنها را به یکدلی و یک صدایی دعوت می کنند تا در سایه آن بتوانند بر مشکلات غلبه کرده و به دشمن اجازه سلطه ندهند.
«اگر وحدت کلمه اسلامی بود و اگر دولتها و ملتها اسلام به هم پیوسته بودند معنا نداشت که قریب یک میلیارد جمعیت مسلمین زیردست قدرتها باشند اگر این قدرت به قدرت بزرگ الهی منظم شود هیچ قدرتی بر آنها غلبه نخواهد کرد» (12)
«ملتها و دولتها اگر بخواهند به پیروزی و هدفهای اسلامی به تمام ابعادش که سعادت بشر است برسند باید اعتصام به حبل الله کنند از اختلافات و تفرقه بپرهیزند فرمان حق تعالی را «واعتصموا بحبل الله. . . جمیعا ولاتفرقوا» را اطاعت نمایند. » (13)
پله های بعد یا مرحله بعدی تحقق وحدت بین دولتهای مستضعف با یکدیگر است تا با این اتحاد و عملکرد همراستای خود ستم مستکبرین را بر عالم رفع نمایند و در مجامع و صحنه های بین المللی با اتخاذ موضعی واحد ظالمین را عاجز کنند و خود قدرتی بزرگ را تشکیل می دهند در این مورد امام تاکید بیشتری بر وحدت بین دولتهای مسلمان می کنند و می فرمایند:
«دولتهای اسلامی باید به منزله یک دولت باشند کانه یک جامعه هستند، یک پرچم دارند، یک کتاب دارند، یک پیغمبر دارند. اینها همیشه باید با هم متحد باشند با هم علاقه های همه جانبه داشته باشند و اگر چنانچه این آمال حاصل شود که بین دولتهای اسلامی از همه جهت وحدت پیدا بشود امید است که بر مشکلات خودشان غلبه کنند و قدرتی بزرگتر از قدرتهای دیگر در مقابل سایر قدرتها باشند» (14)
امام موفقیت استعمارگران در استعمار طبقه محروم را نتیجه تفرقه و جدایی بین مسلمانان و سران کشورهای اسلامی می داند.
«روزگاری که پنجه های استعمار تا اعماق کشورهای اسلامی فرو رفته است، روزگاری که استعمار تمام نیروها و امکانات خود را در راه ایجاد تفرقه میان مسلمانان و سران کشورهای اسلامی بسیج کرده است، می کوشد تا به هر وسیله که در اختیار دارد از پایبندی و عمل به تعالیم اسلام جلوگیری کند تا بدین وسیله استعمارگران با خیال راحت به هدفهای غیرانسانی، استعمار طبقه محروم نائل شوند» (15)
10. دفتر اول، در جستجوی راه امام از کلام امام، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1362، ص 185.
11. نشریه ندای القدس، سال سوم، ش 47، مهر 1378، ص 1.
12. صحیفه نور، ج 6، ص 49.
13. صحیفه نور، ج 6، ص 122.
14. صحیفه نور، ج 6، ص 127.
15. دفتر اول، پیشین