آشنایی با اختلال فشار روانی آسیب زا، نشانه ها و درمان آن

رویارویی با بلایای طبیعی و انسانی فشار روانی شدیدی ایجاد می کند، قربانیان ابتدا دچار شوک می شوند و اغلب پس از برطرف شدن شوک اولیه به تدریج و به مرور زمان بهبود می یابند و به حالت عادی خود بر می گردند

آشنایی با اختلال فشار روانی آسیب زا، نشانه ها و درمان آن

رویارویی با بلایای طبیعی و انسانی فشار روانی شدیدی ایجاد می کند، قربانیان ابتدا دچار شوک می شوند و اغلب پس از برطرف شدن شوک اولیه به تدریج و به مرور زمان بهبود می یابند و به حالت عادی خود بر می گردند. اما علایم جسمانی و روان شناختی ناشی از این نوع ضربه های روانی در برخی افراد هرگز بهبود نمی یابند. به عبارتی، بدن این دسته از افراد هرگز تعادل خود را به دست نمی آورد وبه حالت عادی بر نمی گردد. در این حالت می گویند که این افراد به «اختلال فشار روانی آسیب زا» دچار شده اند. این اختلال هفته ها یا ماه ها پس از رویداد فاجعه آمیز به وجود می آید.
اختلالات افسردگی، واکنش سوگ طولانی، اختلالات اضطرابی که اختلال فشار روانی آسیب زا یکی از انواع آن است، از جمله اختلالات روان پزشکی شدیدی هستند که اغلب کودکان و نوجوانان فاجعه دیده به آن مبتلا می شوند. تجربه ی مجدد، بیش برانگیختگی، اجتناب و کرختی هیجانی علایم اصلی اختلال فشار روانی آسیب زا می باشند. این اختلال زمانی تشخیص داده می شود که علایم و نشانه های زیر حداقل برای یک دوره ی یک ماهه وجود داشته باشند:

تجربه ی مجدد

کودکان نیز مانند بزرگسالان رویداد فاجعه آمیز را به شکل مرور خاطرات و هجوم افکار مزاحم و عذاب آور مجدداً تجربه می کنند. آن ها به دنبال رویارویی با رویدادهای مشابه با رویداد فاجعه آمیز و یا عوامل تداعی کننده ی آن از قبیل صدا، نور و حتی بو بسیار آشفته می شوند. به علاوه کودکان معمولاً از طریق بازی های تکراری و یا ایفای نقش، واقعه ی فاجعه آمیز را مجدداً زنده می کنند. علاوه بر خیال پردازی درباره ی فاجعه، دیدن کابوس های تکراری و احساس خشم و انتقام جویی نیز ممکن است در کودکان وجود داشته باشد. در نوجوانان نیز ممکن است خیالات پرخاشگرانه در عمل نشان داده شوند.

علایم بیش برانگیختگی

این علایم ناشی از فعالیت بیش از اندازه ی دستگاه عصبی سمپاتیک است که موارد زیر را در بر می گیرد:
اِشکال در خواب رفتن، تحریک پذیری، تمرکز ضعیف، اضطراب، گوش به زنگی، حملات خشم، واکنش شدید، از جا پریدن به دنبال شنیدن صدا یا دیدن چیزی به صورت غیرمنتظره و رفتارهای بازگشتی در کودکان.

اجتناب مستمر از محرک های یادآور رویدادهای فاجعه آمیز

بزرگسالان یا کودکان سعی می کنند از افکار وتصاویر یادآور فاجعه اجتناب کنند، در مورد آن حرف نزنند، به مکان ها یا جاهایی که یادآور فاجعه هستند، نروند و یا از اشخاصی که فاجعه را به یاد آنان می آورند، دوری نمایند. به علاوه آن ها سعی می کنند به رویداد فاجعه آمیز فکر نکنند و نیز ممکن است نتوانند جنبه ی مهمی از رویداد آسیب زا را به یاد آورند.

کرختی هیجانی:

فقدان هیجانات خاص مانند شادمانی و لذت، احساس بی تفاوتی، بی علاقگی نسبت به فعالیت هایی که کودک قبلاً به آن ها علاقه مند بوده است، مانند: بازی با اسباب بازی ها و بازی با دوستان را در بر می گیرد.

اختلال فشار روانی آسیب زا چگونه تشخیص داده می شود؟

این اختلال در بزرگسالان زمانی تشخیص داده می شود که علایم اصلی مانند تجربه ی مجدد، اجتناب، بیش برانگیختگی و کرختی حداقل برای یک ماه وجود داشته باشد و در عملکرد فرد مداخله کند. اما ممکن است به دلایل زیر این اختلال دیر تشخیص داده شود:
- علایم و نشانه ها ممکن است ماه ها یا سال ها پس از رویداد آسیب زا تشخیص داده شوند، به طوری که فرد فکر کند علایم وی به فاجعه ارتباطی ندارند.
- عقایدی مانند این که «باید خود، خویش را درمان کنم»، «این علایم نشانه ی ضعف است و کسی نباید به آن ها پی ببرد»، سبب می شود که فرد به موقع به پزشک مراجعه نکند.
- احساس شرم و خجالت و نیز احساس گناه مانع از مراجعه ی فرد به روان پزشک می گردد.
- اجتناب سبب می شود که فرد برای دریافت کمک اقدامی نکند.
اما کودکان ممکن است از بین چند علامت اصلی فقط یک علامت را داشته باشند. بنابراین حتی وجود یک علامت اصلی (مانند بیش برانگیختگی، تجربه ی مجدد و ...) در کودک را باید جدی گرفت و از آن جایی که کودکان خود نمی توانند برای درمان اقدامی بنمایند، این وظیفه ی بزرگسالان است که با مشاهده ی هر یک از علایم بالا، هر چه سریع تر کودک را به روان پزشک ارجاع دهند.

پیامدهای منفی اختلال فشار روانی آسیب زا کدامند؟

اختلال فشار روانی آسیب زا در صورت درمان نشدن، آثار و پیامدهای زیان بار شدیدی به بار می آورد که مواردی از آن عبارتند از:

شکایات جسمانی:

سردرد، دردهای شکمی، مشکلات گوارشی، آسم، مشکلات تنفسی، مشکلات مربوط به سیستم ایمنی بدن، گیجی، درد قفسه ی سینه و دردهای مزمن.

بیش برانگیختگی نظام عصبی خودمختار:

گوش به زنگی، واکنش از جا پریدن، حملات خشم، مشکلات خواب و تغییرات هورمونی.

تغییرات مغزی:

تغییراتی در امواج مغزی و تغییراتی در کارکرد مغز از جمله ضعف حافظه و تمرکز.

مشکلات روان شناختی:

افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، حمله ی هراس، اضطراب اجتماعی، اختلال سلوک، اختلالات خوردن، مشکلات بین فردی، عزت نفس پایین و علایم تجزیه ای.

پیامدهای اجتماعی:

بی خانمانی، درگیری با قانون، مصرف مواد مخدر و الکل.

رفتارهای خودتخریبی:

خودکشی، صدمه زدن به خود، رانندگی بی محابا و رفتارهای پرخطر جنسی که ممکن است به بارداری ناخواسته یا ابتلای فرد به بیماری های جنسی منتهی شود.
کودکان و نوجوانان نیز ممکن است در صورت درمان نشدن و یا طول کشیدن اختلال برای مدت زمانی طولانی برخی از علایم و نشانه های بالا را تجربه نمایند.

اختلال فشار روانی آسیب زا چگونه درمان می شود؟

افراد مبتلا به اختلال فشار روانی آسیب زا به چند شیوه درمان می شوند. درمان دارویی، روان درمانی و ترکیبی از این دو. یکی از روش های مؤثر روان درمانی که امتحان خود را در درمان این دسته از بیماران پس داده است، رفتاردرمانی شناختی می باشد. این رویکرد درمانی بر اصلاح و تغییر رفتارهای نامطلوب مانند اجتناب از عوامل یادآور فاجعه ی آسیب زا مبتنی است. به علاوه درمانگر رفتاری - شناختی به بیمار کمک می کند تا افکار و عقاید مداخله کننده در درمان مانند: «رویداد تنش زا دوباره اتفاق خواهد افتاد» را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. این کار با فراهم آوردن شرایطی برای بیان احساسات و هیجانات ناخوشایند خود را در بازی تخلیه نمایند.
بررسی ها نشان داده اند که مصرف داروها در درمان بسیاری از علایم این اختلال از قبیل افکار مهاجم، اجتناب، افسردگی، حمله ی هراس و اضطراب مفید هستند، اما چگونگی درمان دارویی کودکان با بزرگسالان متفاوت می باشد و به تشخیص بالینی روان پزشک بستگی دارد.
والدین نیز می توانند با برقراری تماس جسمانی بیشتر، از سر گرفتن هر چه زودتر فعالیت های روزمره ی زندگی، ایجاد محیطی آرام و با ثبات و دادن فرصت برای بیان احساسات و افکار به کودک در این زمینه مفید باشند.

برای کمک به کودکان پیش دبستانی چه باید کرد؟

- به آن ها اطمینان بدهید که «جایشان امن» است و هیچ اتفاقی برایشان نمی افتد و شما در کنارشان هستید. این کودکان و به ویژه کودکان خردسال تر به تماس پوستی جهت اطمینان بخشی نیاز دارند. و والدین باید با در آغوش گرفتن مکرر آن ها، به ویژه زمانی که آنان خود چنین چیزی را تقاضا می کنند، به آن ها کمک کنند تا با تنش های ناشی از بلایا مقابله کنند.
- به آن ها فرصت بدهید تا درباره ی احساسات خود صحبت کنند. شرایطی برای آنان فراهم کنید تا بتوانند احساسات منفی از جمله ترس، غم و خشم خود را ابراز نمایند.
- آن ها را تشویق کنید تا رویداد تنش زا را از طریق بازی با عروسک یا اسباب بازی های دیگر، و نیز از طریق نقاشی و یا ایفای نقش برای شما بیان نمایند.
- روش تنفس صحیح را به کودکان خردسال آموزش دهید. این نوع تنفس برای کاهش اضطراب و تنش مفید می باشد.
- برخی از عادت های قبلی را تغییر دهید. برای مثال اگر تا کنون کودک در اتاق جدایی می خوابیده است و پس از وقوع فاجعه از تنهایی و تاریکی می ترسد، به او اجازه دهید تا چراغی در اتاق خوابش روشن باشد و یا در اتاقی بخوابد که در آن باز است. به علاوه او می تواند به طور موقت در اتاق والدین خود بخوابد و یا این که والدین قبل از خواب در کنار تخت کودک باشند و آن قدر در کنار او بمانند تا او به خواب رود.
- شنونده باشید. وقتی فرزندتان شرایط و رویدادهای تنش زا را توصیف می کند، بهتر است «شنونده» باشید. «شنونده ی فعال بودن» قبل از هر چیز این اطمینان را به کودک می دهد که شما در کنارش هستید و او را درک می کنید و از او حمایت کافی به عمل می آورید.
- هر چه زودتر فعالیت های روزمره را از سر گیرید. این کار احساس امنیت و نیز احساس عادی بودن اوضاع زندگی را در کودک تقویت می کند و از اضطراب او می کاهد.

برای کمک به کودکان دبستانی چه باید کرد؟

کودکان در این سنین ممکن است سؤالات زیادی در مورد فاجعه بپرسند و لازم است که به سؤالات آن ها در این رابطه با جملات ساده و شفاف پاسخ داده شود. اگر کودک از پریشانی والدینش نگران است، به او نگویید چیزی نیست، نگران نباش، این نوع توصیه ها نگرانی او را افزایش می دهد. به جای این کار احساسات او را تأیید کنید و برایش توضیح دهید که احساس او احساسی طبیعی در برابر شرایط غیرطبیعی است و هر کودک دیگری که به جای او باشد نیز همین احساس را خواهد داشت. در اینجا به مواردی اشاره می شود که برای کمک به کودکان مفید می باشند.
بر تماشای تلویزیون کودکان نظارت داشته باشید: تصاویر مربوط به فاجعه مانند آسیب های ایجاد شده در انسان ها و خرابی های محیطی برای کودکان بسیار ترسناک است. بنابراین، سعی کنید مدت زمانی که آن ها به تماشای تلویزیون اختصاص می دهند را محدود سازید. یک روش خوب برای این کار آن است که اوقات کودک را با فعالیت هایی مانند خواندن داستان، نقاشی، تماشای فیلم، نوشتن نامه و ... پر کنید.
در صورتی که کودک به تماشای صحنه های فاجعه تمایل دارد، لازم است شما نیز در کنار او باشید و با هم به تماشا بپردازید. به علاوه می توانید از این فرصت استفاده کنید و از او بخواهید تا احساسات و افکارش را بیان کند.
به کودکان فرصت دهید تا بتوانند احساسات خود را از طریق نقاشی یا بازی ابراز نمایند: برای کودکان دبستانی راحت تر است که احساسات خود را از طریق نقاشی و بازی ابراز کنند. به آن ها فرصت این کار را بدهید و سپس از آن ها بخواهید در این رابطه صحبت نمایند، این کار به شما فرصت می دهد تا به کمک هم پایان بهتری به داستان بدهید، به طوری که احساس اطمینان کودک تقویت یابد.
با کودکان صادق باشید: مفهوم جمله ی با کودکان صادق باشید، این است که اگر آن ها سؤالی پرسیدند که شما پاسخ آن را نمی دانید به آن ها بگویید «نمی دانم». برای آن ها توضیح دهید که وقوع بلایا نادر است و مقابله با مشکلات ناشی از آن، برای بزرگ ترها نیز دشوار می باشد اما آن ها تلاش خود را می کنند تا شرایط مطمئن و راحتی برای شما فراهم سازند.
اطلاعات درست در اختیار کودکان قرار دهید: کودکان و نوجوانان ممکن است از دیگران، به ویژه همسالان، اطلاعات نادرستی در مورد فاجعه کسب کنند و لازم است که والدین این اطلاعات نادرست را تصحیح نمایند. در صورتی که خود قادر به این کار نیستید، می توانید از معلمان کمک بگیرید. برای مثال اگر کودکان و نوجوانان درباره ی علت به وجود آمدن زلزله اطلاعات درست و دقیقی داشته باشند، دیگر احساس نخواهند کرد که با پدیده ی ناشناخته ای رو به رو هستند، و ترس و وحشت آنان فرو خواهد ریخت. برای همین هم لازم است در رابطه با فاجعه ی رخ داده اطلاعات دقیقی و صحیحی در اختیار آنان قرار گیرد.
از انتظارات خود بکاهید: در شرایط آمیخته با تنش از کارایی کودکان کاسته می شود. و عملکرد آن ها در منزل و مدرسه مانند زمان قبل از فاجعه نخواهد بود. بنابراین بهتر است والدین با در نظر گرفتن این مورد از انتظارات خود بکاهند و کودکان را به حال خود بگذارند و به آن ها فرصت دهند تا با شرایط کنار بیایند، اما در کنارشان باشند و به آن ها کمک کنند. کودکان تحت فشار روانی به تشویق و حمایت نیاز دارند و والدین باید از سخت گیری نسبت به آن ها دست بردارند.
از الگوهای تفکر غیرمنطقی آگاه باشید: اگر دقت کنید می توانید صدای فکر کودکان تان را بشنوید، زمانی که با خودشان و یا با شما صحبت می کنند، زمان مناسبی است برای این که از محتوای افکار آن ها سردرآورید. آیا نگران وقوع اتفاقات بد هستند؟ آیا از خود انتظار زیادی دارند؟ آیا فکر می کنند که به دردبخور نیستند؟ در صورت مشاهده ی چنین افکار غیرمنطقی، بهتر است آن ها را به روان شناس ارجاع دهید.

برای کمک به نوجوانان چه باید کرد؟

- از نوجوانان بخواهید تا نگرانی های خود را با شما در میان بگذارند. آن ها ممکن است به دلایلی نگرانی های خود را پنهان کنند تا شما از آن سردر نیاورید، اما گفتگو در این مورد برای آن ها بسیار مفید است.
نوجوانان ممکن است نگرانی ها و ترس های خود را از طریق رفتارهای برون ریزانه مانند پرخاشگری، زیر پا گذاشتن مقررات مدرسه و ... بیان کنند. بنابراین رفتارهایی از این قبیل را نشانه ای از اضطراب و نگرانی آنان بدانید و به حساب «بد بودن» آن ها نگذارید.
- نوجوانان مبتلا به اضطراب و افسردگی به دارودرمانی نیازمندند. علاوه بر آن در صورت مشاهده ی احساس نومیدی و نیز افت شدید کارکرد در مدرسه و خانه نیز لازم است آنان را به روان پزشک ارجاع دهید.
- بر تماشای تلویزیون و استفاده از اینترنت نظارت داشته باشید و توجه نمایید که در رابطه با فاجعه چه اطلاعاتی را، از چه منبعی دریافت می کنند. اطلاعات دریافتی نادرست می تواند، اضطراب آن ها را افزایش دهد.
- نوجوانان تمایل دارند به دوستان آسیب دیده ی خود کمک کنند و یا ممکن است از دوستان خود طلب کمک نمایند، مانع این کار نشوید و به آن ها این فرصت را بدهید.
- جلسات خانوادگی تشکیل دهید و با نوجوانان خود و دیگر خانواده ها در رابطه با فاجعه صحبت کنید، به همه ی افراد فرصت دهید تا دیدگاه خود را بیان نمایند.
- نوجوانان را تشویق کنید تا با مطالعه ی کتاب و یا پرسش از معلمان در مورد فاجعه اطلاعات بگیرند.
- به نوجوانان مسئولیت بدهید. مسئولیت ها می توانند مربوط به مدرسه یا خانه و یا بازسازی مناطق تخریب شده باشند. البته بهتر است به آن ها این آزادی را بدهید که نوع فعالیت مورد نظر را خود انتخاب نمایند.
- به نوجوانان اطمینان دهید که احساسات آن ها کاملاً طبیعی است و دیگر نوجوانانی که در شرایط آن ها هستند، احساساتی مشابه احساسات آن ها تجربه می کنند. اطمینان دادن به نوجوان سبب می شود آن ها از داشتن احساسات منفی مانند ترس، خشم، نفرت، اضطراب و ... خجالت نکشند.
- از انتظارات خود در رابطه با عملکرد آنان در خانه و مدرسه بکاهید.
- از آن ها بخواهید که از خودشان مراقبت کنند. غذای مقوی، استراحت کافی و ورزش را در برنامه های خود بگنجانند و از مصرف نیکوتین وکافئین بپرهیزند.
- از آن ها بخواهید فعالیت های لذت بخش را در برنامه های خود بگنجانند. خواندن کتاب، پیاده روی، تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی می تواند از اضطراب آنان بکاهد.
- از نوجوانان بخواهید به گروه های داوطلب مردمی برای کمک به دیگران بپیوندند. این کار احساس خوبی به آنان می دهد و آن ها را به این نتیجه می رساند که بر اوضاع و شرایط موجود کنترل کافی دارند.
- مراقب باشید داروهای نسخه نشده مصرف نکنند، در صورت مشاهده ی چنین چیزی، بدانید که آن ها شیوه ی ناسالمی را برای مقابله با استرس انتخاب کردند، بنابراین بهتر است آن ها را به روان شناس ارجاع دهید.

چه راهبردهایی برای مقابله با علایم اصلی اختلال فشار روانی آسیب زا وجود دارد؟

علایم و نشانه های کلیدی این اختلال را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: تجربه ی مجدد، بیش برانگیختگی، اجتناب و کرختی هیجانی، که در این قسمت راهبردهایی برای مقابله با هر یک از آن ها ارائه می شود:

تجربه ی مجدد

تجربه ی مجدد فاجعه که به صورت افکار و تصاویر مزاحم و تکراری بروز می کند، می تواند برای بسیاری از کودکان آزار دهنده باشد. کابوس ها، اضطراب، حملات خشم و پرخاشگری به دنبال تجربه ی مجدد این افکار و تصاویر در کودکان زیاد دیده می شود. برای مقابله با علایم تجربه ی مجدد که یکی از علایم محوری اختلال فشار روانی آسیب زا می باشد، راهبردهای زیر توصیه می شود:

الف) راهبردهایی برای مقابله با افکار مزاحم و آزاردهنده

تکنیک توقف فکر:

می توان به کودکان و نوجوانان یاد داد، هر زمان که افکار مزاحم و ناراحت کننده به ذهنشان می آید با گفتن کلمه ی «ایست» یا «صبر کن» آن ها را از ذهن خود برانند. با این روش کودک احساس می کند که کنترل افکارش را در دست دارد.

تکنیک فشار دکمه:

می توان از کودکان و نوجوانان خواست هر زمان که افکار مزاحم و ناخوشایند به سراغشان می آید، احساس کنند که افکار آنان از یک «ضبط صوت» پخش می شود، سپس با فشار یک دکمه ضبط صوت را خاموش کنند، با خاموش کردن آن، افکار مزاحم نیز از ذهن آنها محو می شود.

تکنیک صفحه ی کامپیوتر:

به کودکان و نوجوانان بگویید در حالی که مجسم می کنند جلو صفحه ی کامپیوتر نشسته اند، عمداً افکار مزاحم را به ذهنشان بیاورند و آن ها را بر روی صفحه ی کامپیوتر تایپ کنند، سپس با زدن دکمه ی محو، این افکار را پاک نمایند.

تکنیک سطل آشغال:

به کودکان یاد دهید تا همه ی افکار مزاحم را عمداً به ذهنشان بیاورند و در حالی که چشم هایشان بسته است، دست های خود را باز نموده و مجسم کنند که آن افکار به درون دست های آن ها می ریزد، سپس دستان خود را مشت کرده و آن افکار را به درون سطل آشغال پرتاب کنند و درب سطل آشغال را ببندند و مطمئن باشند که آن افکار برای همیشه در آنجا خواهند ماند.

تکنیک صندوقچه:

از کودکان بخواهید صندوقچه ای را جلو چشمان خود مجسم کنند و سپس همه ی افکار ناراحت کننده و مزاحم را عمداً به ذهن بیاورند و مجسم کنند که این افکار را در درون این صندوقچه می ریزند و سپس درب آن را محکم می بندند و آن را به دریا پرتاب می کنند.

نوشتن نامه:

یکی دیگر از روش هایی که با کمک آن می توان به کودکان بلادیده کمک کرد تا افکار خود را بیرون بریزند، احساسات دردناک خود را تخلیه کنند و بر تجربه های هولناک خود مسلط شوند، نگارش نامه است. برای این کار می توان از کودک خواست که به افراد مورد علاقه ی خود نامه ای بنویسد و از افکار و تجارب خود با آن ها حرف بزند. در صورت تمایل کودک می تواند نامه را پست کرد. در هر حال نوشتن افکار و تجارب دردناک می تواند در تخلیه ی تنش و نیز پردازش مجدد فاجعه ی رخ داده موثر باشد. این امر سبب می شود کودک از حالت مغلوب بودن درآید و احساس کند که بر خود تسلط دارد.

نوشتن خاطرات:

می توان از کودک خواست در مورد لحظات دشوار و دردناک خود بنویسد. به او کمک کنید تا تجارب، افکار و احساسات خود را به تفکیک و با جزئیات کامل به روی کاغذ بیاورد. بگذارید در انتخاب کلمات و جملات آزاد باشد و هر گونه که خود می خواهد، عمل کند، او ممکن است بخواهد در رابطه با برخی از قسمت های تجارب خود بیشتر صحبت کند و در رابطه با قسمت های دیگر صحبتی نکند. این اجازه و فرصت را به او بدهید تا طبق خواسته ی قلبی خود پیش برود. البته باید به او اطمینان دهید که مطالب نوشته شده را تنها با اجازه ی او به دیگران (معلم، روان شناس، مشاور، دوستان و ...) نشان خواهید داد و در صورت عدم تمایل او، مطالب کاملاً محرمانه باقی خواهند ماند.

داستان نویسی:

می توان از کودکانی که تمایلی به نوشتن نامه و یا خاطرات شخصی ندارند، خواست که در رابطه با اتفاق روی داده داستان یا داستان هایی بنویسند. برای کمک به آن ها چارچوب مشخصی را تعیین نمایید، مانند اول و آخر داستان، اشخاص داستان، اتفاق هایی که برای آن ها می افتد و نتیجه ی داستان. این چارچوب برای آن دسته از کودکانی است که به داستان نویسی علاقه نشان می دهند، اما نمی دانند چگونه بنویسند. چنانچه کودک به طور خودانگیخته شروع به نوشتن داستان کرد، نیازی به این چارچوب نیست بلکه باید او را تشویق نمود تا بیشتر بنویسد. برای آن دسته از کودکانی که توانایی خواندن و نوشتن ندارند، می توان خواست که داستانی را تعریف کنند ویک بزرگسال آن را بنویسد.

نوشتن داستان های ناتمام:

استفاده از داستان های ناتمام و درخواست از کودک برای تکمیل آن ها یکی دیگر از شیوه های مقابله با آثار منفی ناشی از رویارویی با بلایا می باشد. این روش برای کودکانی مفید است که تمایلی به نگارش نامه، نوشتن خاطرات یا داستان ندارند. با این روش، کودک تنها بخشی از داستان و یا نتیجه ی آن را می نویسد و این کار به او کمک می کند تا از تنش تخلیه شود. در رابطه با کودکانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند، والدین می توانند، داستانی را تعریف کنند و یا از روی کتاب بخوانند و سپس از کودک بخواهند آن را تکمیل کند. مطالب گفته شده توسط کودک را می توان با اجازه ی او ضبط کرد و یا نوشت.

ب) راهبردهایی برای مقابله با تصاویر مزاحم

نقاشی خاطرات:

می توان از کودکان خواست خاطرات مربوط به رویداد را نقاشی کنند. اختیار با خود آن ها است که چه خاطراتی را نقاشی نمایند. اگر آن ها از نقاشی کردن تصاویر مربوط به فاجعه امتناع می کنند، آنان را به این کار تشویق نمایید اما به انجام آن مجبور نکنید.

ترسیم آدمک:

ترسیم کردن تصویر یک آدم بر روی صفحه ی کاغذ و توضیحاتی در مورد این که چند ساله است، چه افکار و چه احساساتی دارد می تواند مفید باشد، چرا که کودکان معمولاً با آدمک ترسیم شده همانند سازی می کنند و خود را جای او می گذارند و در واقع احساسات و افکار خود را بر وی فرافکن می نمایند.

رنگ آمیزی آدمک:

از کودکان بخواهید ابتدا یک آدمک بکشند و اگر قادر به این کار نیستند، به آن ها کمک کنید. سپس از آنان بخواهید در رابطه با احساسات خود از فاجعه حرف بزنند. آن گاه از آن ها بپرسید در کجای بدن خود این احساسات دردناک را حس می کنند، از آن ها بخواهید آن قسمت ها را در تصویر طراحی شده هاشور بزنند، از احساسات مختلف برای آن ها مثال بزنید و از آنان بخواهید احساسات تجربه شده ی خود را به دقت تفکیک نمایند و آن ها را با رنگ های مختلف بر روی تصویر انسان هاشور بزنند. برای مثال خشم را به رنگ قرمز، غم را به رنگ سیاه، ترس را به رنگ زرد و عشق را به رنگ صورتی. حتی می توانید انتخاب رنگ ها را نیز به خود آن ها واگذار نمایید تا خود تعیین کنند که برای هر احساسی چه رنگی را در نظر گیرند.

ترسیم چهره:

از کودک بخواهید چهره ای را ترسیم کند و سپس از او بخواهید به آن تصویر با دقت نگاه کند و بگوید چه احساسی دارد، و به چه دلیل این احساس را تجربه می کند. برای کمک به کودک می توانید ابتدا با ترسیم چهره هایی بر روی کاغذ، احساس هایی مانند خشم، ترس، غم و شادی را به صورت عملی به کودک نشان دهید.

خط خطی و رنگ آمیزی:

می توان از کودکان خردسال و یا کودکانی که مایل به نقاشی کردن نیستند خواست کاغذهایی را که در اختیارشان گذاشته شده با هر رنگی که دوست دارند خط خطی یا رنگ آمیزی کنند. بهتر است حداقل 12 رنگ در ا ختیار کودک باشد و نیز بهتر است چندین نوع وسیله ی رنگ آمیزی مانند ماژیک، آبرنگ، گواش، زغال، مداد رنگی در اختیار داشته باشند.
در حین رنگ آمیزی یا خط خطی کردن، می توان از کودک خواست احساس خود را هنگام رنگ آمیزی یا خط خطی توصیف کند و بگوید چه افکاری در ذهنش جاری است و آن رنگ ها چه خاطراتی را به یادش می آورند.

نقاشی اختیاری:

نقاشی اختیاری یکی از روش های مهمی است که کودکان به کمک آن احساسات ناخوشایند خود را تخلیه می کنند و به آرامش می رسند. برای این کار لازم است چند ورق کاغذ سفید، مداد رنگی، ماژیک، مداد شمعی و آب رنگ در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید درباره ی رویداد اتفاق افتاده و تصاویر ذهنی خود نقاشی کند. پس از نقاشی می توان از کودک خواست احساسات خود را نسبت به نقاشی هایی که کشیده است، بیان کند. اگر در نقاشی انسان هایی حضور دارند، از کودک بخواهید درباره ی این که آن ها چه احساسی یا چه فکری دارند، توضیح دهد.

نقاشی خانواده به صورت جنبشی:

از کودک بخواهید تصویر خانواده ی خود را در شرایط بحرانی فعلی بکشد و به دقت مشخص کند هر یک از اعضای خانواده به چه کاری مشغول هستند، به چه چیزی فکر می کنند و یا چه احساسی دارند. سپس می توان از کودک خواست در مورد تصویر خود حرف بزند و توضیح دهد که مشغول چه کاری است و چه افکار و احساساتی دارد.

تکنیک صفحه ی تلویزیون:

به کودکان کمک کنید تا تصاویر و صحنه های ناراحت کننده را بر روی صفحه ی تلویزیون مجسم کنند و سپس تصور نمایند که دستگاه کنترل در دست آن ها است و با فشار دادن دکمه ای تصویر را دور می سازند یا به نزدیک می آورند و یا به کمک دکمه ی خاموش تصویر ناراحت کننده را محو می سازند، به طوری که دیگر چیزی بر روی صفحه ی تلویزیون نمی بینند. آن ها همچنین می توانند رنگ تصویر را تغییر دهند و آن را به رنگ های مختلف مانند (سیاه، سفید، قرمز، آبی و سبز و ...) ببینند.
همچنین از کودکان بخواهید که تصور کنند تصویر ناراحت کننده را در یک فیلم ویدئویی ضبط می کنند و فیلم را می بینند (صحنه های ناخوشایند)، سپس دستگاه را خاموش می کنند، فیلم را از آن بیرون می آورند و در یک کشو می گذارند و درب آن را قفل می نمایند.

ج) راهبردهایی برای مقابله با صداهای مزاحم

در صورتی که کودک صداهای مزاحمی مانند صدای آب، رعد، بمب، گلوله و ... را که در او اضطراب ایجاد می کنند و یادآور فاجعه ی رخ داده هستند، می شنود، بهتر است با کمک روش «فشار دکمه» با آن مقابله شود.
از کودک بخواهید صداهای مزاحم را آگاهانه به ذهن خود بیاورد و مجسم کند که آن ها را از رادیو یا تلویزیون می شنود، سپس به کمک فشار یک دکمه صداها را خاموش یا کم کند.

د) راهبردهایی برای مقابله با بوهای مزاحم

در صورتی که کودک بوی ناخوشایندی را احساس می کند، سعی کنید عطر یا ادکلن دلخواه کودک یا نوجوان را در اختیار او قرار دهید تا جایگزین بوی ناراحت کننده شود. این کار به آن ها کمک می کند تا از این بوهای آزار دهنده کمتر ناراحت شوند. به علاوه، خوردن یا جویدن مواد غذایی خوشبویی که مورد علاقه ی کودک است مانند جویدن آدامس با طعم نعنا نیز می تواند، مفید باشد.

چگونه می توان با نشانه های بیش برانگیختگی مقابله کرد؟

بیش برانگیختگی یکی دیگر از علایم و نشانه های مهم اختلال فشار روانی آسیب زا می باشد که ناشی از فعالیت بیش از اندازه ی دستگاه عصبی سمپاتیک است. راهبردهای زیر می توانند برای مقابله با علایم ونشانه های بیش برانگیختگی دستگاه عصبی سمپاتیک مفید باشند.

تماس پوستی:

کودکان بلا دیده به تماس پوستی نیاز مبرم دارند و والدین باید با در آغوش گرفتن کودکان و برقراری تماس پوستی، این فرصت را به آن ها بدهند تا بتوانند با تنش های حاصل از رویارویی با بلایا مقابله نمایند. تماس پوستی با نوزادان و کودکان خردسال نه تنها به کاهش تنش و اضطراب در آن ها منجر می شود بلکه احساس امنیت را نیز برای آنان به دنبال دارد.

تغذیه ی کافی:

در شرایطی که کودکان بلا دیده تحت تنش شدید هستند، تغذیه ی کافی و مناسب برای آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است.

خواب کافی و منظم:

لازم است کودکان بلادیده خواب منظم داشته باشند، و در زمان مشخصی به رختخواب بروند و یا از خواب بیدار شوند، اما تا زمانی که خواب به سراغشان نیامده از آن ها درخواست نکنید به رختخواب بروند. بهتر است مدت زمان کوتاهی قبل از خواب را در کنار رختخواب آن ها باشید و با قصه گویی به آن ها کمک کنید تا بدون هراس و با آرامش به خواب بروند. در صورتی که از خوابیدن در اتاق تاریک می ترسند، حتماً یک چراغ را روشن بگذارید و اگر مایل هستند در کنار شما بخوابند، تا زمانی که آرامش لازم برای تنها خوابیدن را پیدا نکرده اند آن ها را کنار خود بخوابانید.
در صورتی که افکار مزاحم مانع از به خواب رفتن کودک می شود از روش های معرفی شده در صفحات قبل برای مقابله با افکار و تصاویر مزاحم بهره گیرید و به کودک کمک کنید.
از دادن چای، قهوه و نسکافه به کودکان در طول شب خودداری ورزید وبه جای آن قبل از رفتن به رختخواب به آن ها یک لیوان شیر داغ بدهید و از آن ها بخواهید با تنفس عمیق خود را آرام سازند. در صورتی که کودک به دلیل دیدن کابوس از خواب می پرد، در طول روز از او در مورد خواب ها و کابوس هایش سؤال کنید و بخواهید که آن ها را به روی کاغذ بیاورد و در مورد آن ها بنویسد و یا نقاشی کند.

تصاویر آرامش دهنده:

از کودکان بخواهید به تصاویری که به آن ها آرامش می بخشد، فکر کنند و صداهای خوشایندی مانند صدای امواج، وزش نسیم یا صدای موسیقی را در مکانی دوست داشتنی مجسم کنند و احساس کنند که در آن جا هستند.
از آن ها بخواهید این تمرین ها را هر شب قبل از خواب انجام دهند. به کارگیری این روش به ویژه زمانی که به خاطر یک کابوس ترسناک از خواب بیدار می شوند، مفید خواهد بود.

آموزش روش تنفس عمیق:

از کودکان بخواهید یک دست خود را بر روی سینه و دست دیگرشان را بر روی شکم قرار دهند. سپس از آن ها بخواهید در حالی که دهانشان بسته است از راه بینی با 4 شماره نفس بگیرند، با 3 شماره نفس را نگهدارند و با 5 شماره به تدریج آن را از راه دهان بیرون دهند. خودتان در حضور آن ها تمرین کنید و به ویژه به آن ها نشان دهید که در این نوع تنفس چگونه شکم بالا و پایین می رود. از کودکان بخواهید قبل از خواب، زمانی که دچار اضراب و تنش هستند و زمانی که افکار و تصاویر مزاحم به سراغشان می آیند، این نوع تنفس را انجام دهند.

کمک گرفتن از مشاور و روان شناس:

وقتی روان شناس تکنیک آرمیدگی را با کودک شما کار می کند، سعی کنید در جلسات حضور داشته باشید. به کارگیری این روش نه تنها برای آرامش خودتان مفید است بلکه از طریق آن می توانید به کودک خود نیز کمک کنید. از کودکان بخواهید قبل از خواب، زمانی که دچار تنش و اضطراب هستند و زمانی که افکار و تصاویر مزاحم به ذهنشان می آیند، این تمرین را انجام دهند.

ملاقات با روان پزشک:

برای مقابله با برخی از علایم و نشانه ها مانند اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، بی خوابی و غیره لازم است کودک برای مدت کوتاهی دارو مصرف نماید، در این مورد حتماً با روان پزشک تماس برقرار کنید.

برای مقابله با کرختی هیجانی چه روش هایی وجود دارد؟

کرختی هیجانی و از دست دادن علاقه به فعالیت های سابق از دیگر علایم و نشانه های اختلال فشار روانی آسیب زا است که کودکان نیز با آن دست به گریبان هستند.
برای مقابله با این دسته از علایم به کارگیری راهبردهای زیر می تواند، مفید باشد:

پرداختن به فعالیت های لذت بخش:

بازی و فعالیت های لذت بخش را در برنامه ی روزانه کودکان بگنجانید و سعی کنید آن ها را به انجام دادن این فعالیت ها تشویق کنند.

حضور در جمع

کودکان را به حضور در جمع و شرکت در فعالیت های اجتماعی تشویق کنید. در صورت دید و بازدید از اقوام و خویشاوندان حتماً کودکان را به همراه داشته باشید.

ارجاع به روان پزشک

در صورتی که روش های غیردارویی پیشنهاد شده مفید نبودند و علایم و نشانه ها همچنان به قوت خود باقی بودند، لازم است کودک را به روان پزشک ارجاع دهید.

برای مقابله با اجتناب چه روش هایی وجود دارد؟

اجتناب از مکان ها، افراد و یا چیزهایی که یادآور فاجعه هستند، در کودکان بلادیده معمول است. در صورتی که با اجتناب های کودکان به موقع مقابله نشود، تغییر آن ها در آینده دشوارتر خواهد شد. بنابراین بهتر است هر چه سریع تر با آن ها مقابله شود. رویارویی کلید مقابله با اجتناب هاست. رویارویی می تواند به صورت واقعی و یا تجسمی باشد.

رویارویی واقعی در عمل

به کودکان و نوجوانان کمک کنید تا به تدریج در مکان هایی حاضر شوند که از آن ها می ترسند و یا از رفتن به آن جا خودداری می ورزند. این کار در شروع، اضطراب آنان را افزایش می دهد، برای کاهش اضطراب نه تنها باید در کنار کودکان باشید بلکه بهتر است به آن ها یادآور شوید که روش های تنفس عمیق و آرمیدگی را به کار گیرند. کمرنگ شدن اجتناب ها به کاهش اضطراب و بهبود عملکرد آن ها منتهی می شود، زیرا آن ها متوجه می شوند که ترس و وحشت از برخی موقعیت ها بی جهت بوده و خطری برای آن ها وجود نخواهد داشت. اگر ترس آن ها از افراد خاصی است به آن ها کمک کنید تا با این افراد به تدریج رو به رو شوند.

رویارویی ذهنی یا تجسم

همان طور که قبلاً گفته شد اجتناب ها گاهی اوقات ذهنی هستند. به طوری که، کودک سعی می کند از فکر کردن به بعضی چیزها خودداری کند و به هیچ عنوان در مورد افکار و تصاویر ناراحت کننده و خاطرات مربوط به صحنه های فاجعه آمیز حرف نزند، صحبت نکردن درباره ی این موارد در درازمدت به ضرر کودک است چون کودک تنها با بیان آن ها می تواند بر هیجانات ناخوشایند خود غلبه نماید. چنانچه کودک از بیان آن ها اجتناب می کند، از او بخواهید در مورد آن ها بنویسد و یا نقاشی کند. روش های نوشتن و نقاشی کردن که در صفحات قبل توضیح داده شده اند، مفید می باشند.
در صورتی که کودک تمایلی به نوشتن یا نقاشی کردن ندارد او را به بازی تشویق کنید. به او فرصت دهید تا اسباب بازی هایش را انتخاب کند و از طریق آن ها هیجانات خود را بیرون بریزد. استفاده از خمیربازی می تواند، خیلی مفید باشد، چرا که کودک به کمک آن می تواند شکل هایی را بیافریند و تخریب کند و به این ترتیب خشم و دیگر هیجانات خود را تخلیه نماید.
به علاوه، مشت زدن به بالش یا کیسه بوکس، رنگ آمیزی روی دیوار با قلم مو و ایفای نقش های مختلف در بازی با همسالان (نقش دکتر، پرستار، مادر، قربانی فاجعه و ...) می تواند در تخلیه ی هیجانات منفی بسیار مؤثر باشد.

نقش والدین در کمک به این کودکان و نوجوانان بلا دیده چیست؟

مطالعات نشان داده اند که کمک به کودکان بلافاصله پس از رویارویی با بلایا در پیشگیری از بروز یا تشدید علایم اختلال فشار روانی آسیب زا مؤثر است. بدون تردید والدین و دیگر بزرگسالان زمانی می توانند به بهترین نحو به کودکان کمک کنند که قبل از هر چیز بتوانند با احساسات خود در رابطه با فاجعه کنار آیند.
در صورتی که والدین، خود دچار تنش، اضطراب و افسردگی باشند این هیجانات ناخوشایند را به فرزندان خود نیز منتقل خواهند کرد. آن ها برای کمک به خود نه تنها می توانند روش های پیشنهادی در این کتاب را به کار گیرند بلکه می توانند از روان پزشک و روان شناس نیز بهره گیرند.
از آن جایی که واکنش کودکان به بلایا با توجه به سن آن ها متفاوت است، روش های پیشنهادی با در نظر گرفتن شرایط سنی آن ها ارائه شده است. مطالعه و به کارگیری روش های ارائه شده می تواند برای والدین بسیار مفید باشد.
منبع مقاله :
قهاری، شهربانو؛ (1387)، کودکان و بلایا (راهکارهایی برای مقابله)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان