ماهان شبکه ایرانیان

جهاد و شهادت

اشاره: مقام معظم رهبری درباره‏ی تفکر و حرکت بسیجی و هدف دشمنان اسلام برای از بین بردن عزت مسلمین فرموده‏اند:

دو فصل بزرگ حرکت بسیجی 1

اشاره: مقام معظم رهبری درباره‏ی تفکر و حرکت بسیجی و هدف دشمنان اسلام برای از بین بردن عزت مسلمین فرموده‏اند:

«افرادی به نیابت از دشمنان عزت این ملت سعی کردند جهاد را بدنام کنند. الان می‏دانید در کشورهایی از منطقه‏ی ما، سعی امریکایی‏ها بر این است که آیات جهاد را از کتاب‏های درسی بیرون بیاورند؛ اصرار کردند که باید این کار را بکنید؛ بعضی از دولت‏های ضعیف و زبون هم این را قبول کردند. می‏خواهند جهاد را از آیات قرآن و تعالیم دینی خارج کنند؛ چون ضامن عزت ملت‏های اسلامی و امت اسلامی و بزرگ‏ترین سنگر و حصن حصین مقاومت، جهاد فی‏سبیل‏اللَّه است. شهادت را به عنوان یک عمل ساده‏لوحانه معرفی کردند، که خود برترین ارزش‏هایی است که جهاد به دنبال دارد. جهاد وقتی می‏تواند اثر خودش را به‏طور کامل نشان دهد که با دل نهادن به شهادت همراه باشد. جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حرکت بسیجی است»1.

از آنجا که دو فصل بزرگ حرکت بسیجی توسط معظم‏له مشخص شده است ضروری است تا این دو موضوع در حد بضاعت تشریح و تبیین گردد. در این راه سعی نموده‏ایم تا این تبیین نیز با بهره‏گیری از بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب انجام شود. آنچه در پی می‏اید تلاشی است برای این امر مهم که طی چند شماره از محضرتان خواهد گذشت.

جهاد چیست؟

فرق قتال و جهاد

در قرآن کریم گاهی بحث از قتال شده است مانند ایه واجب شدن نبرد با مشرکین که می‏فرماید «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتال»2 و گاهی بحث جهاد مطرح گردیده است: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»3. واژه «قتال» فقط به معنای مقابله نظامی و درگیری با دشمن است4 ولی واژه «جهاد» به معنای هرگونه کوشش در راه خدا و تلاش برای انجام نیکی‏ها است و قتال شعبه‏ای از جهاد است5 خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‏فرماید: «و جاهدهم به جهاداً کبیرا6 به وسیله قرآن با آن‏ها جهاد کن» بدون شک منظور از جهاد در این مورد جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی است، نه جهاد مسلحانه چرا که این سوره مکی است و می‏دانیم که دستور جهاد مسلحانه(قتال) در مکه نازل نشده است7.

دو رکن جهاد

مقام معظم رهبری در تشریح این موضوع فرموده‏اند: «معیار جهاد شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمه‏ی مبارزه وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است. فلانی آدم مبارزی نیست. نویسنده‏ی مبارز، نویسنده‏ی غیر مبارز. عالم مبارز، عالم غیر مبارز. دانشجوی مبارز و طلبه‏ی مبارز، دانشجوی غیر‏مبارز و طلبه‏ی غیر‏مبارز. جامعه‏ی مبارز و جامعه‏ی غیرمبارز. پس جهاد یعنی مبارزه.

در مبارزه دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جد و جهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمی‏تواند مبارزه کند، در مبارزه باید جد و جهدی وجود داشته باشد... دوم اینکه در مقابلش دشمنی باشد.

مبارزه در آنجا که دشمن نیست معنا ندارد. پس جهاد متقوم بر این دو رکن است... اگر کسی علیه دوست جد و جهد کند این جهاد نیست بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق در مقابل صلاح و نظام حق جد و جهد و تلاش کند این فتنه و محاربه است، جهاد نیست. حالا این جد و جهدی که انجام می‏گیرد به هر شکلی باشد چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب و چه به شکل شب‏نامه، شایعه‏پراکنی، نق‏زدن و منفی‏بافی همه‏اش فتنه‏گری و اغواگری و بعضی از اشکالش محاربه است. اگر همه‏ی این‏ها در مقابل دشمن خدا و دشمن علی لسان‏الله و لسان رسوله و اولیائه علیهم‏السلام باشد می‏شود جهاد فی‏سبیل‏الله. پیغمبر(ص) به این‏گونه جهاد دعوت می‏کند. پس تنبلی و نشستن و بیکارگی و بی‏اهتمامی از امت پیغمبر خواسته نیست. جهاد دایم».8

جهاد یعنی مبارزه

معظم‏له در بیانی دیگر فرموده‏اند: «جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی جنگ و ستیزه‏گری معنای مبارزه را نمی‏دهد. می‏گویی من دارم مبارزه می‏کنم: مبارزه‏ی علمی می‏کنم، مبارزه‏ی اجتماعی می‏کنم، مبارزه‏ی سیاسی می‏کنم، مبارزه‏ی مسلحانه می‏کنم، همه‏ی این‏ها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد مبارزه وجود ندارد. در جاده‏ی آسفالته انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پر از بنزین سفر کند این را مبارزه نمی‏گویند. مبارزه آن‏جایی است که انسان با مانعی برخورد کند که این مانع در جبهه‏های انسانی‏ می‏شود دشمن و در جبهه‏های طبیعی می‏شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آن‏ها را از میان بردارد این می‏شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست یعنی مبارزه. جهاد در قرآن و حدیث هم به همین معناست. همه جا به معنای جنگ مسلحانه نیست. البته یک جا با جنگ مسلحانه تطبیق می‏کند یک جا هم با جنگ غیرمسلحانه تطبیق می‏کند».9

«اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی می‏بخشد و اسمش می‏شود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع».10

جهاد ادامه دارد

«اینک ما در دورانی قرار گرفته‏ایم که جهاد فی‏سبیل‏الله در شکلی اگر چه نه به صراحت دوران جنگ، اما با همان دشواری‏ها و شاید با ظرافت بیشتر بر دوش همه‏ی ماست».11

جهاد وظیفه است

«من می‏گویم وظیفه‏ی معلم و فرهنگی و دانش آموز که این‏ها در مرکز دایره قرار دارند و همچنین همه‏ی کسانی که با امور فرهنگی کشور سر و کار دارند یک جهاد و مبارزه‏ی طولانی است».12

میدان‏های جهاد

در این زمان مصادیق و میدان‏هایی هست که این مبارزه و تلاش در آن‏ها نمود و تبلور بیشتری دارد و شناخت و توجه بیشتر به آن‏ها بسیجیان را هوشیارتر و در میدان جهاد موفق‏تر خواهد نمود. حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در طی سال‏های گذشته در مناسبت‏ها و وقایع مختلف انقلاب تعدادی از آن‏ها را برشمرده‏اند که به برخی از آن‏ها اشاره می‏کنیم.

جهاد در همه جا

«همه جهاد به جبهه رفتن نیست. هرجا هستید می‏توانید مجاهد فی‏سبیل‏الله باشید».13

«جهاد داخل خانه‏ها هم ممکن است و همه جا انسان می‏تواند با دشمن خدا جهاد کند اگر اراده داشته باشد و اگر بداند باید چه کارکند».14

توصیه به جهاد

«من جوانان عزیز را به یک مجاهدت حقیقی دعوت می‏کنم. مجاهدت فقط جنگیدن و به میدان جنگ رفتن نیست. کوشش در میدان علم، اخلاق، همکاری‏های سیاسی و تحقیق نیز برای مردم جهاد محسوب می‏شود. ایجاد فرهنگ و اندیشه صحیح در جامعه نیز جهاد است. و این‏ها همه جهاد در راه خدا و جهاد فی‏سبیل‏ الله است. طرف این جهاد مستکبران، دشمنان و کسانی هستند که با اسلام، ایران، هویت، ملیت، اسلامیت و صفت‏های اسلامی عناد و دشمنی دارند».15

انواع جهاد

«یکی از چیزهای برجسته در فرهنگ اسلامی که البته مصداق‏های بارزی هم بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دارد عبارت است از فرهنگ رزمندگی و جهاد. جهاد هم فقط جهاد در میدان جنگ نیست. هر چیزی که هم تلاش باشد هم در مقابله با دشمن این جهاد است. درست توجه بفرمایید: بعضی ممکن است یک کاری را انجام بدهند زحمت هم بکشند بگویند ما داریم جهاد می کنیم. نه یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. البته یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است این جهاد رزمی است. یک وقت در میدان سیاست است این جهاد سیاسی است. یک وقت در میدان فرهنگ است این جهاد فرهنگی است. یک وقت در میدان سازندگی است این جهاد سازندگی است و البته میدان‏های دیگری هم هست. شرط اول این است که تلاش در آن باشد کوشش باشد و شرط دوم این که در مقابل دشمن باشد».16

«جهاد فقط در میدان جنگ نیست این که شما شعار می‏دهید که ما اهل کوفه نیستیم که بنده هم صددرصد این را قبول دارم معنایش این نیست که اگر میدان جنگی آراسته شد ما می‏آییم و اسلحه به دوش می‏اندازیم و می‏جنگیم این یکی از کارهاست جنگ هم که نداریم ان‏شاءالله هم نداشته باشیم اما کار همیشگی کار تولید علم، تولید سازندگی، خدمت‏رسانی، تلاش برای تامین عدالت، تلاش برای حفظ عصمت و عفت عمومی، تلاش برای هدایت و ساختن دیگران و مقدم بر همه‏ی آن‏ها تلاش برای حفظ عصمت و سلامت نفس خود است».17

جهاد مخصوص دشمنان خارجی نیست

«خودی‏ها ممکن است در یک نظام بر اثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‏های مادی و بزرگ انگاشتن آن‏ها؛ ناگهان در درون دچار آفت‏زدگی شوند. این البته خطرش بیشتر از خطر اولی‏ست(دشمن خارجی). این دو نوع دشمن آفت برونی و آفت درونی برای هر نظامی برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‏ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر دو آفت علاج معین کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهدالکفار و المنافقین». منافق خودش را در درون نظام قرار می‏دهد. لذا با همه‏ی این‏ها باید جهاد کرد. جهاد برای دشمنی‏ست که می‏خواهد از روی بی‏اعتقادی و دشمنی با نظام به آن هجوم بیاورد».18

جهاد در همه‏ی مرزهای اسلام

«دفاع از اسلام به دفاع از میهن اسلامی ختم نمی‏شود. ما در همه‏ی مرزهای اسلام با کفر آماده دفاع و مجاهدتیم. البته میدان چنین جهادی وسیع‏تر و میدان‏داران آن رجال سیاسی و علمی و فرهنگی و هنریند که همواره باید آماده دفاع از اسلام باشند».19

صدقِ در مواضع، جهاد است

«امیرالمومنین(ع)... می‏فرمایند جهاد چهار شعبه دارد20: امربه معروف نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع درست همین معنایی که امروز ما در موضع‏گیری معنا می‏کنیم یعنی انسان در مواضع سیاسی و اجتماعی صداقت داشته باشد. بنابراین صدق در مواضع خودش جهاد است. مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ21 به آن معناست».22

جدایی از جریان فسق جهاد است

«یکی دیگر از شعبه‏های جهاد و شنئان الفاسقین23 است یعنی جدا شدن از جریان فسق و کفر. این را من مخصوصاً به شما می‏گویم این را همه توجه داشته باشید. باید حساب شما از این جریان جدا باشد با آن مخلوط نشود... بنده هیچ اعتقاد ندارم که با کفار باید قطع رابطه کرد، نه؛ مرز شما و کفار باید معلوم باشد، مرز شما و فساق باید معلوم باشد، مرزشما با آن‏هایی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند باید معلوم باشد، یک وقت هم لازم است در جایی انسان با همان کسی هم که جمهوری اسلامی را قبول ندارد تعامل کند اما معلوم است که او اوست و شما شمایید، مخلوط نشوید. من همیشه از بعضی‏ها در همین نظام و مجموعه‏ی خودمان گله‏مند بودم چون این‏ها مرزها را پاک کرده‏اند. به این‏ها گاهی می‏گفتم وقتی شما مرز را پاک می‏کنید اشکالش این است که بسیاری به خاطر نبودن مرز از این طرف می‏روند آن طرف، از آن طرف می‏آیند این طرف، مرتب رفت و آمد می‏کنند یعنی حدود فراموش می‏شود. یک کشور اگر مرزش مشخص نباشد هویت جمعی و وحدت جمعی ندارد. بگذارید مرزها مشخص باشد، معلوم باشد شما کجایید آن‏ها کجا هستند. وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَه23 شما به خاطر خدا خشم بگیرید خدا هم به خاطر شما خشم می‏گیرد».24

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان