فرقه­های بودائی

پیدایش فرقه مهایانا و گسترش آن در چین و آن گاه ژاپن, تا اندازه بسیاری به تفکر چینی, دائوئی وامدار است, چرا که آیین دائو که مرهون تلاشهای جوانگ زه است, و در چین رشد کرده بود, جانمایه ای بوده برای دگرگونی ژرف آیین بودا.
فرقها و ناسانیهای هینه یانا و مهایان
آن گاه که بودا زیر (درخت روشنایی) به روشنی رسید دو راه پیش رو داشت:
الف. فرزانگی اش را نزد خود نگاه دارد و به خوش دلی نیروانا پا بگذارد و گلیم خود از آب به در برد.
ب. یا به خاطر مهر و همدردی به دیگر آفریده و پدیده ها, به اختیار خود در جهان بماند, تا ثمرها و نیک فرزانگی اش را به همه برساند.
این دو راه, که در برابر بودا قرار داشت, منشأ پیدایش دو گروه (هینایانا) و (مهایانا) شده است. گروه هینایانا زندگی رهروی را از همه بالاتر می دانستند. هدف, همانا شاگرد و شنونده خوب شدن, خود به رهایی (نیروانا) رسیدن, انسان کامل بودایی شدن, یعنی به مقام (ارهات) رسیدن است. هدف گروه مهایانا (بودا) شدن و به روشنایی رسیدن, و (بودی ستوه) شدن است و برای رهایی دیگران و نجات آنان به اختیار از نیل به (نیروانا) سر باز زدن و به دستگیری دیگران پرداختن.
دیگر فرقهای این دو گروه را در لابه لای برشمردن اصول عقاید آنها یاد می کنیم.
اصول عقاید هینایان
1. پذیرش آموزه سه رکن یا سه نشانه آیین کهن بودایی:
الف. رنج جهانی, تعلیم چهار حقیقت عالی, و راه رهایی از رنج که هشت گام است.
ب. ناپایداری چیزها, ناپایندگی, گذشتن و دگر شدن و نمایان شدن.
ج. نبود جوهر ثابت, نداشتن خود, انکار (آتمن) (در برابر آموزه اوپانیشادها)
2. انسان نمونه و کامل این گروه (ارهات) یا بودایی مقدس, مرد ارزنده و زنده آزاد است.
3. رسیدن به انسان نمونه و کامل بودایی ویژه گروه برگزیده است, نه همه انسانها.
4. بودای آینده (بودی ستوه) بودای در حال کمون است, و تاکنون چند بودا, شش یا بیست و چهار تا, ظهور کرده اند.
5. هدف و مقصد پایانی, رسیدنِ به (نیروانا) آرامش محض, فرو نشاندن آتش شهوت و دل به رستگاری خود, (نه دیگران) بستن است.
6. بی توجهی به مسأله آغاز و انجام آفرینش در آموزه های این فرقه.
7. تکیه بر کتاب (تری پیتکا) یا سه سبد.
8. راه جنگل نشینی یا ترک خان و مان شیوه زندگی این جهانی باید باشد.
اصول عقاید مهایانا (چرخ بزرگ)
1. راه آزادی و نجات و (بودا) شدن بر روی همگان باز است. باید در آغاز در راه صعودی (بودی ستوه)ها وارد شد و این قوس صعودی را پیمود, تا به (نیروانا) رسید.
2. نپذیرفتن واقعیت وجود انسان, و واقعیت عینی و ذهنی جهان, گرچه پیروان هینایانا انسان را ساخته شده از ترکیبات گذران عناصر ناپایدار می دانستند, و واقعیت عینی و ذهنی جهان را می پذیرفتند, امّا پیروان مهایانا به این نتیجه رسیدند که نه فقط خود (آتمن) واقعیت ندارد, بلکه واقعیتهای عینی نیز غیر حقیقی اند, و به منزله (خلأی) بیش نیستند, (خلأ عالم گیر و جهانی).
3. فرضیه سه جسم بودا, که براساس آن بودا شخصیتی تاریخی نیست, بلکه هدف و مراد آمال و آرزوهای دینی است. این نظریه عناصر جدید جهان شناسی و عرفانی را وارد آیین مهایانا کرده است.
سه جسم بود
(دارماکایا) جسم حق و قانون یا آیین, حقیقت ذاتی بودا و همه موجودات که مطلق نامتناهی, ازلی و جاوید است.
(سم بگاکایا) جسم سرور و شادی و روشنایی یا جسم آسمانی و ماوراءطبیعی بودا.
(نیرماناکایا) جسم ظاهری و تخیلی بودا, جسمی که به واسطه نیروی جاودانه و به برکت افسون ظاهر می شود.
و مراد از آن جسمی است که بودا هنگام نزول و ظهور به جهان پدیده ها به خود می گیرد و بدیهی است که این جسم تخیلی بیش نیست و نه گوشت دارد و نه استخوان و آثاری از خود باقی نمی گذارد.)1
4. انسان آرمانی و کامل این گروه (بودی ستوه) است که راهنما و راهبر همگان به نیرواناست, و خود از رسیدن به نیروانا تا زمانی که همگان به رهایی نرسیده اند, دست برداشته است.
پیروان هینایانا تنها به یک (بودی ستوه) یا (راهنمای همگان) باور داشتند; امّا در مهایانا هزاران (بودی ستوه) وجود دارد.
5. مهایانا ترقی خواه و مثبت است, همگان را راه بدان آیین است. نه تنها برگزیدگان, بلکه همه مردم می توانند (بودی ستوه) شوند.
6. پرستش بودی ستوه ها و برخورداری و سرشاری از انفاس پاک آنها.
7. مفهوم (یکتاپرستی) در مهایانا به چشم می خورد.2
8. تلاش انسان به تنهایی در راه نجات خود بس نیست, بلکه به کمک دیگران نیز نیازمند است. عاملها و انگیزه های رهایی یا همان (قوای علوی) که در رستگاری انسان نقش دارند, سه گونه اند:
الف. منوشی بوداها, رهایی بخشانی بودند همانند گوتمه بودا, که در زمانهای گذشته, بر کره خاک ظاهر گشته اند. در آغاز صورت و جنبه بشری داشته, آن گاه به (روشنایی) رسیده, و مردمان را به راه حقیقی زندگی و شیوه درست زندگانی راهنمایی کرده, سپس به مقام نیروانا رسیده اند.
ب. بودی ستوه ها, هم اکنون زنده نیستند, بلکه در مورد بوداهای تاریخی در روزگار گذشته تحقق پیدا کرده اند. بودی ستوه برای آفریده ها و پدیده های روحانی بی شماری ذکر شده است. اینها برخلاف گروه الف, نمازها و دعاها و مناجات را می شنوند, و آنها را اجابت می کنند و به هنگام نیاز به یاری بیچارگان و دستگیری واماندگان از راه می شتابند. اینها به اختیار خود از (نیروانا) دست شسته اند, تا به یاری در راه ماندگان بشتابند. آنها زنده و جاویدند.
ج. دیانی بوداها, اینها (بودا= روشن) شده اند, امّا نه در کالبد انسانی, بلکه موجوداتی متعالی و مقدس و آسمانی (روحانی)اند, در اعلا علّیین جا دارند, و تا آن گاه که به (نیروانا) نرسیده اند (به اختیار خود) مراقب و مواظب نیازهای مردم اند.3
پی نوشتها:
1. ادیان و مکتبهای فلسفی هند, داریوش شایگان, ج1/174 178, امیرکبیر, 1362.
2. راه بودا, ع. پاشایی, سوزوکی/51 53, مروارید, تهران 1368.
3. تاریخ جامع ادیان, جان. نان, ترجمه علی اصغر حکمت/224 228, انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی, 1370.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر