ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوئید

این افراد به برقراری روابط علاقه ای ندارند، از نظر هیجانی بسیار آرام اند، نسبت به احساساتی نظیر لذت، خشم، شادی و

ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوئید

این افراد به برقراری روابط علاقه ای ندارند، از نظر هیجانی بسیار آرام اند، نسبت به احساساتی نظیر لذت، خشم، شادی و ... بی تفاوتند و به محرک های هیجانی توجهی ندارند. سطح برانگیختگی و سطح فعالیت در آن ها بسیار پایین است.
در روابط بین فردی سلطه پذیرند ( سلطه پذیر نه به دلیل حمایت از خود، بلکه به این دلیل که نیازها و خلق خود و دیگران را درک نمی کنند)، ترجیح می دهند روابط بین فردی خود را محدود کنند و در روابط اجتماعی و خانوادگی نقش حاشیه ای داشته باشند و به دلیل این بی تفاوتی معمولاً خسته کننده، سرد، بی روح، تودار و گوشه گیر به نظر می رسند.
رفتار و گفتار این افراد مانند آدم آهنی است و فاقد مؤلفه های هیجانی و احساسی اند، چون روابط کمی با دیگران دارند و در مورد خود بسیار کم می دانند، از آن جایی که نسبت به محرک های اجتماعی بی تفاوت و کرخت هستند، درون نگری ندارند و با از دست دادن فرد مورد علاقه شان خیلی دل مرده و افسرده نمی شوند.
کار کردن و اشتغال برای آن ها یک معضل است و به ندرت در شغلی دوام می آورند. مشاغلی را انتخاب می کنند که با ارباب رجوع در ارتباط نباشند، ترجیح می دهند در یک اتاق، تنها زندگی کنند و زیاد به ازدواج کردن تمایل ندارند.

تفاوت شخصیت اسکیزوئید با شخصیت اجتنابی:

شخصیت اجتنابی خواهان برقراری روابط با دیگران است اما به دلیل ترس از طرد شدن و عدم پذیرش از طرف دیگران از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب می کند اما شخصیت اسکیزوئید اصولاً به برقراری روابط علاقه ای ندارد و به تنهایی تمایل دارد.

گونه های فرعی اختلال شخصیت اسکیزوئید کدام اند؟

شخصیت اسکیزوئید سست و بی حال، تنها، بی عاطفه و بی توجه به واقعیت، از گونه های فرعی این اختلال هستند.

الف) شخصیت اسکیزوئید سست و بی حال:

پایین بودن سطح فعالیت، دیر رسیدن همیشگی و به موقع حاضر نبودن، خستگی زود هنگام از یک فعالیت حرکتی و کار ساده، تنبلی زیاد و بی توجهی به مسئولیت ها از ویژگی های این افراد است. معمولاً در پی لذت های بسیار ساده مانند دیدن تلویزیون هستند، در روابط شان کاملاً ساکت و بی تفاوتند. ویژگی این افراد ترکیبی از درون گرایی افراد اسکیزوئید و سستی و بی حالی شخصیت افسرده است. ابتکار عمل ندارند و سبک زندگی شان وابسته، تکراری و ساده است و رنجش های خود را بسیار آرام و ملایم نشان می دهند.

ب) شخصیت اسکیزوئید تنها:

شخصیت های اجتنابی معمولاً در دوران کودکی طرد شده اند یا با خشم شدید با آنان رفتار می شده است، و به همین دلیل برای حمایت از خود، سعی کرده اند که احساسات خود را نسبت به دیگران نشان ندهند. این کودکان بزرگ تر که می شوند گرچه می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند اما یاد گرفته اند که بیان خواسته ها و هیجانات، فقط اضطراب و ترس به همراه دارد اما شخصیت های اسکیزوئید تنها، هم توانایی احساس کردن دارند و هم می توانند روابط عاطفی برقرار کنند اما آرزوی یک پیوند عاطفی را سرکوب و به کلی آن را فراموش کرده اند. این افراد معمولاً بی خانمان هستند، در مؤسسه های حمایتی زندگی می کنند و به دلیل داشتن عزت نفس پایین و مشکلات اجتماعی، همیشه در حاشیه هستند و به دیگران وابسته اند. بیش تر به دنبال خلوت و تنهایی اند و همین نیز باعث می شود خود را از رشد و احساس رضایت فردی محروم کنند. معمولاً شغل های رده پایین دارند و در زندگی اجتماعی خود به بی هدفی، بی معنایی و بیهودگی دچار می شوند.

پ) شخصیت اسکیزوئید بی عاطفه:

این افراد نسبت به روابط اجتماعی - انسانی بسیار بی اعتنا هستند، در روابط شان هم دل و صمیمی نیستند، اصلاً معنای روابط انسانی را نمی دانند، نمی توانند هیجان های خود را ابراز کنند، و در موقعیت هایی که بسیار چارچوب دارد، بیش تر احساس راحتی می کنند.

ت) شخصیت اسکیزوئید بی توجه به واقعیت:

این افراد رؤیایی هستند و از جهان واقعیت فاصله می گیرند، متوجه موضوعات مربوط به زندگی نمی شوند و خود را درگیر آن نمی کنند، بیش تر از هر گونه ی شخصیتی دیگر فراموش کارند، معمولاً به نظر می آید که در درون به موضوعی فکر می کنند، اما واقعاً به چیزی فکر نمی کنند. نه تنها از جهان بلکه از افکار، هیجانات، تخیلات و تصورات خود فاصله گرفته و جدا شده اند، گویی فقط حضور فیزیکی دارند و از نظر شناحتی و فکری غایب اند.

ملاک های تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید کدام اند؟

اجتناب از برقراری روابط اجتماعی در همه ی موقعیت ها و عدم ابراز هیجان ها و عواطف در روابط بین فردی از ملاک های تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند که با چهار مورد یا بیش تر از موارد زیر مشخص می شود:

1- تمایل نداشتن به روابط نزدیک و لذت نبردن از آن.
2- ترجیح دادن فعالیت های انفرادی.
3- عدم تمایل یا تمایل کم داشتن به روابط جنسی با دیگران.
4- لذت نبردن از فعالیت ها و کم بودن تعداد فعالیت های لذت بخش.
5- نداشتن دوست صمیمی ( البته به جز خویشاوندان نزدیک).
6- بی اعتنا بودن به انتقاد و تحسین دیگران.
7- سرد بودن در روابط، گناره گیری کردن از جمع و کرخت بودن در روابط عاطفی.

منبع مقاله :
گلشنی، فاطمه؛ (1389)، اختلالات شخصیت (مشکل از ماست یا دیگران)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر