ماهان شبکه ایرانیان

میرزای قمی و امر به معروف و نهی از منکر

آن بزرگوار به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر بسیار مقید و پای بند بود. حتی این وظیفه الهی و اجتماعی در ملاقات با شاه وقت هم ترک نمی شد. گویند در یکی از این ملاقاتها در بین گفتگو، خطاب به فتحعلی شاه فرمود: ای شاه ! با مردم به عدالت رفتار کن زیرا که می ترسم به موجب معاشرتی که با تو دارم ، نظر به آیه شریفه ((و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار))(969) مستوجب عذاب پروردگار شوم ! سلطان قاجار در جواب میرزا عرض کرد: نظر به این روایات که می گوید: ((هر که در دنیا سنگی را دوست داشته باشد در آخرت با او محشور خواهد شد)) بنده هم چون در دنیا با شما معاشرت و دوستی دارم ، امیدوارم که در بهشت عنبر سرشت نیز با شما محشور باشم .
در یکی از دیدارهای دیگری که میرزا با فتحعلی شاه داشت دست به ریش وی که بسیار بلند بود کشید و فرمود: ای شاه ! کاری نکن که این ریش فردای قیامت با آتش جهنم بسوزد!(970)
هر چند که سلطان نسبت به او علاقه می ورزید، میرزا به وی بی اعتناتر می شد و بیشتر از وی فاصله می گرفت . روزی فتحعلی شاه از آن بزرگوار درخواست کرد که اجازه دهد تا دختر خویش را به ازدواج پسر میرزا درآورد و بدین وسیله رابطه خانوادگی بین میرزا و خانواده سلطنتی بر قرار گردد. میرزا از این پیشنهاد سخت ناراحت و نگران شد و از قبول آن خودداری ورزید. گر چه آن جلسه بدون نتیجه پایان پذیرفت اما چون برای میرزا این احتمال وجود داشت که با اصرار شاه مجبور گردد از روی ناچاری به این وصلت تن در دهد دست بر دعا برداشت و گفت : ((خدایا، اگر بناست شاهزاده به همسری پسر من درآید مرگ جوانم را برسان !)) طولی نکشید که تنها پسر میرزا در آب غرق شد و در اثر این سانحه از دنیا رفت .(971)
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان