به گزارش خبرنگار مهر، هوشنگ مرادی کرمانی در برنامه چهارشنبههای کتاب که عصر دیروز چهارم مردادماه در کتابخانه گلستان برگزار شد، به معرفی خود و آثارش از جمله «شما که غریبه نیستید» پرداخت.
او گفتههایش را با نقل خاطرهای از زبان دخترش آغاز و بیان کرد: دختر من دانشجو بود، یک روز استادش از او پرسید، آخرین کتاب پدرت چیست؟ گفته بود، شما که غریبه نیستید استاد بار دیگر پرسیده بود، من غریبه نیستم اما نام آخرین کتاب پدرت چیست. پسرعموی من هم که پزشک است، گفت اسم این کتاب یک احساس خوشایند بین تو و مخاطب کتاب برقرار میکند.
نویسنده کتاب «شما که غریبه نیستید» در مورد چگونگی انتخاب اسم این اثر گفت: من همیشه چند نام که در ذهنم میگذرد را روی کاغذ مینویسم و به آدمهای مختلف نشان میدهد این اسمها نباید موضوع کتاب را لو دهد در عین حال باید مردمیو تازه باشد «زندگی من، بر من چه گذشت، پیشانی نوشت من، کودکی از درخت سیبی چید و شما که غریبه نیستید» اسامیدر نظر گرفته شده برای این کتاب بودند که در نهایت «شما که غریبه نیستید» انتخاب شد. احمد طالبی نژاد هم کتابی در نقد این اثر نوشته و نامش را «از شما چه پنهان» گذاشته است.
مرادیکرمانی به ویژگی زندگینامهها اشاره و بیان کرد: یک روز در فرهنگستان زبان و ادب فارسی که من عضو آن هستم سوال کردند، داستانهایی که بر مبنای زندگی نوشته میشود چگونه میتوانند به صورت کتاب درآیند و من در پاسخ گفتم، انسان هر چه بنویسید و نوشتهاش در مورد هر موضوعی که باشد از آبیاری و فیزیک اتمیتا خاطرات روزانه زندگینامه است چون هر موضوعی را میبیند و تجربه میکند از فیلتر ذهن او میگذرد پس هر چیز که در زمان زندگی انسان نوشته میشود زندگینامه اوست.
نویسنده قصههای مجید بار دیگر به نقل خاطرهای پرداخت و گفت: یک روز با خانواده به بهشت زهرا رفتم نگاهی به اطراف انداختم و به پسرم گفتم همه این آدمها میتوانستند یک رمان خواندنی بنویسند. همه این آدمها رنج زندگی خود را بخاطر شادی کوچک تحمل کردند. تجربهای به دست آوردند و خوشبختهایشان 30 درصد آرزوهایشان را برآورده کردند و 70 درصد به زندگی طلبکارند. پس از هر کدام از اینها میتوانستند رنج های خود را به نگارش درآورند.
مرادی کرمانی با اشاره به دروغین بودن برخی زندگینامهها در ایران گفت: زندگینامه پرفروشترین گونه ادبی در سطح جهان است، چراکه این نوع نوشتار موقعیتی را ایجاد میکند که من با زندگی دیگران آشنا شوم. اما در ایران زندگینامهها سه یا چهار بار تجدید چاپ میشوند و جزو کتابهای پرفروش نیستند، چراکه ما در ایران با آدمهایی روبه رو هستیم که پیازی زندگی میکنند. به این معنی که لایه در لایه، پنهان کار و متظاهر هستند و خود را لای این پوستهها میپیچند و حرفشان را با نزدیک ترین افراد زندگی شان مطرح نمیکنند.
نویسنده کتاب خمره در ادامه بیان کرد: در ایران همیشه سه چیز پنهان میماند چقدر پول داری، باور ذهنیات کدام است و مسیر آیندهات چیست. از سوی دیگر زندگینامههای ما تخت است و تخیلی نیست به این معنی که در قالب هنر ریخته نمیشود همه از تاریخ تولد و مرگ خود میگویند خب پیداست که هرکس به دنیا آمده و یک سن و سالی دارد در هرحالی که ما در زندگینامه خود باید به جامعه ای که در آن به دنیا آمده و بزرگ شدهایم اشاره کنیم.
نویسنده «شما که غریبه نیستید» این کتاب را یک زندگینامه خود دانست و افزود: شما که غریبه نیستید 24 بار بازنشر شده و علت این موفقیت این بوده که صداقت در این کتاب حرف اول را میزند من جزوی از کل هستم و درباره یک کل سخن گفتم. زندگینامه اگر خوب و موثر باشد باید از جغرافیا، اقتصاد، مردم شناسی، جامعه شناسی و سیاست بگوید. شما بعد از خواندن کتاب باید بدانید که در محل زندگی من چه گذشته و مردم چطور زندگی میکردند.
مرادی کرمانی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران که نوشتههای شما بسیار تصویری است، بیان کرد: از اولین فیلمی که در زندگی دیدم عاشق سینما بوده و هستم. همیشه تعزیه را خیلی دوست داشتم و پدرم وقتی که حالش خوب بود من را با خود به تعزیه میبرد نوجوان بودم که در سینمای کرمان مشغول به کار شدم تا بتوانم فیلم زیاد ببینم دلم میخواست کارگردان شوم اما نویسندهای شدم که وقتی مینویسد هم میبیند.
نویسنده کتاب «مربای شیرین» در جواب پرسش یکی دیگر از حاضران در ارتباط با کتابهای صوتی گفت: اثر هنری شبیه به آب است در ظرفهای مختلف شکلهای متفاوت به خود میگیرد و جهان امروز جهان ضبطهاست امروز شعر حافظ را به اشکال مختلف میخوانند. کتاب صوتی هم یکی از اشکال جهان امروز است. و چه اشکالی دارد کتابها به کتاب صوتی تبدیل شوند تا خانمیکه در آشپزخانه آشپزی میکند یا در حال رانندگی کردن در ترافیک تهران است بتواند از یک کتاب لذت ببرد. اما کتاب های نوشتاری باعث برانگیختن تخلیل در خواننده میشود چراکه مخاطب قیافه و صدای شخصیت ها تصور میکند از سوی دیگر ایجاز در نوشتن تخیل خواننده را بر میانگیزد
در پاسخ به اینکه کدام یک از کارهایتان را دوست ندارید و از نوشتن آن پشیمان هستید گفت: شاید گونهای خودپسندی باشد اما من از جمله نویسندگانی هستم که تا به حال از هیچ نوشته خود پشیمان نشدهام من از سال 1339 تاکنون مینویسم و آن قدر در نوشتن وسواس دارم و آنقدر نوشتههای خود را مینویسم پاره میکنم، برای دیگران میخوانم و نظر دیگران را میشنوم تا یک کتاب بی عیب و نقص به دست خواننده میرسانم و از هیچ نوشته خود ناراضی نیستم.
در پایان این جلسه هوشنگ مرادی کرمانی آثار خود را برای علاقمندانشان امضا کرد.