قسمت دوم
در قسمت اول این مبحث که مبتنی بر عوامل رشد اسلام گرائی در ترکیه در دو دهه اخیر بود، به تبیین رشد اسلام گرایی در عرصه های مهم دینی، فرهنگی، اقتصاد، نظام بین الملل و احزاب و گروه های سیاسی پرداختیم و نظریه ها و دیدگاه های متفاوتی که در این باره بود را مورد بررسی قرار دادیم که دسته ای به مسائل جامعه شناختی، عده ای به مسایل سیاسی و تحولات درونی نظام حاکم و برخی به چهار چوب نظام بین الملل و تحولات بین المللی توجه داشت . در این قسمت عوامل محوری رشد اسلام گرایی در ترکیه مورد بحث می شود این عوامل عبارت اند از: ناکامی بنی لائیسم در جامعه ترکیه، رشد تدریجی مردم سالاری در ساختار سیاسی این کشور و تحولات بین المللی .
ج: چالش های مهم فراروی لائیسم در ترکیه
1 - چالش های نظری
1 - 1 - تعارض اساسی لائیسم با دین مردم (اسلام) : لائیک را چه به معنی الحاد، و چه به معنی جدایی دین از سیاست بدانیم نتیجه آن جدایی دین از کلیه شوؤن اجتماعی است و به لحاظ جامعیت دین اسلام در کلیه امور زندگی، تحمیل لائیسم بر یک جامعه مسلمان به معنی حذف یا مخالفت با اسلام و تشریع شریعتی در مقابل احکام الهی به شمار می رود . امری که به شدت از آن نهی شده است «ام لهم شرکاء ثرعوا لهم من الدین ما لم یاذن به الله » (1) (یا برای آنان شریکانی هست که دینی را برای آنان تشریع می کنند که خداوند بدان اجازه نفرموده است)، خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: «فلا وربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم » ، (2) «نه چنین است و به خدایت سوگند ایمان نمی آورند تا این که تو در نزاعشان حکم کنی .»
بر پایه سخن خداوند اعتقاد به جواز حکم به غیر آن چه خداوند در کلیه شؤون زندگی نازل فرموده، کفر است و فرد لائیک اگر چه معتقد به برتری حکم زمین بر حکم الهی نباشد ولی به دلیل این که عملا اموری را که خداوند حرام شمرده، مباح داشته است، بنابر اجماع مسلمانان کافر به حساب می آید . (3)
به عبارت دیگر، پذیرفتن اصل لائیسم در اسلام به معنی خروج از دین خواهد بود . مصطفی کمال، نظر احمد احمدی باشار (4) را که یکی از دوستان نزدیکش بود پرسید; باشار جواب داد: عدم دخالت دین در امور دنیایی در مسیحیت می تواند مورد بحث قرار گیرد اما در اسلام که دینی بی نهایت کامل است مساله ای به نام جدا سازی دین و دولت وجود ندارد . وی به مصطفی کمال هشدار می داد که: «اجرای لائیسم به شکلی که در ترکیه آغاز شده است چیزی جز بی دینی نیست و در چنین حالتی هر اقدامی که انجام بدهیم با مخالفت دین روبرو خواهیم شد و ملت بدون حکومت و یا بدون دین خواهد ماند و کشور از خلقی که دین و حکومت را متفقا قبول کند محروم خواهد ماند .»(5)
تاریخ نشان می دهد که مصطفی کمال علی رغم این توصیه های مشفقانه فرهیختگان جامعه و علی رغم آن که می دید لائیسم در مخالفت با اساس باورهای دینی ریشه دار مردم است . اصل لائیسم را وارد قانون اساسی و حیات جامعه ترکیه کرد .
2 - 1 - وارداتی بودن و شکل تحمیلی داشتن لائیسم در ترکیه: لائیسم هرگز پدیده ای نبود که به خاطر شرایط اجتماعی ترکیه و مطابق نیازهای آن به صورت پدیده ای درونی و بومی رشد نماید; بلکه اساسا با وجود فشار بیرونی بر این جامعه تحمیل شد . فاروق کوسه معتقد است اصرار متفقین بر این که باید جمهوری ترکیه به صورت دولتی لائیک در آید به خاطر اقلیت مسیحی و یهودی کشور بود و عملا در مسیر نابودی حقوق مسلمانان که بیشترین جمعیت کشور را تشکیل می دادند، قرار می گرفت; چرا که اقلیت های مسیحی و یهودی بنابر برخی بندهای عهد نامه لوزان از آزادی عمل منحصر به فردی برخوردار شدند . و دولت مجبور به حمایت از آن ها بود .
جالب توجه است که منبع همه قوانین در ترکیه، حتی اجزای حقوق اساسی، یعنی قانون جزاء، قانون دیون، و قانون مدنی ترک عینا از غرب گرفته شدند و می بینیم که این مطلب تا چه حد با عبارت «قوانین نباید مخالف با اعتقادات دینی اقلیت ها باشد» مندرج در ماده 42 عهد نامه لوزان هم آهنگ است . (6)
3 - 1 - اجرای شکل متفاوت و افراطی لائیسم در ترکیه: لائیسم همانند هر پدیده و مکتب سیاسی - اجتماعی دیگر دارای مرز بندی مطلق و دقیق نیست بلکه - به خصوص در اجرا و عمل - بستگی به شرایط، نوع برداشت ها و زمینه های قبلی و دهها عامل اثر گذار دیگر دارد اما با نگاهی به قانون اساسی کشورهای مختلف می توان دریافت که غربی ها نیز به طور مطلق لائیک نیستند و به نفی دین در کلیه عرصه های فردی و اجتماعی نپرداخته اند ولی با نگاهی به قانون اساسی ترکیه می بینیم بیش از حد معمول یک قانون اساسی به محکومیت دین و استقرار بی دینی اصرار دارد . (7)
4 - 1 - بروز برداشت های متناقض نما از لائیسم در جامعه: در نظر سنجی علمی گسترده ای که در دهه 1980 م در جامعه ترکیه به عمل آمد نتایجی به دست آمد که طی آن حکایت از برداشت های متناقض نما از مفهوم و ماهیت لائیسم در جامعه داشت و این نکته قابل توجه است که شمار زیادی از لائیک ها هم به نیازمند بودن دولت به دین اشاره داشته اند و معتقدند اجرای لائیسم در ترکیه متاثر از فشار نیروهای خارجی است . (8)
2 - لائیسم عامل مشکلات و بحران های اجتماعی:
ایجاد بحران هویت: از آن جا که لائیسم از ابتدا محوری ترین شاخصه جامعه ترکیه یعنی اسلام را مورد هدف قرار می داد و سعی در حذف آن از عرصه اجتماع و سیاست داشت، آنان نیاز به جایگزین یا جایگزین هایی برای آن داشت . لائیک ها با انکار هویت قبلی ترکان و ریشه نژادی آنان که به آسیای مرکزی باز می گشت سعی کردند خود را اروپایی و غربی اعلام کنند و جامعه را به سوی جامعه ای کاملا متفاوت از تاریخ قبلی خود بکشانند و به همین دلیل بسیاری از آداب، رسوم و شاخصه های فرهنگی قبلی این ملت مساوی با ارتجاع و توحش قلمداد شد . بحران هویت زمانی در ترکیه شدت یافت که اروپائیان با تحقیر ترکیه از پذیرش این کشور در جمع خود سرباز زدند، و علت اصلی آن را تفاوت های فرهنگی و تمدنی ترک ها با اروپاییان دانستند . عمق بحران هویت را می توان از نتایج به دست آمده از نظر سنجی هایی که آمریکایی ها در جامعه ترکیه انجام دادند، دریافت . نتیجه این نظر سنجی چنین بود که بخشی از جامعه خود را مسلمان، بخشی دیگر اروپایی و بخشی مسلمان اروپایی می دانند . در این میان مظاهر دینی مسیحیت به صورت آشکار و به اشکال مختلف به وسیله رسانه های لائیک تبلیغ و ترویج می شد . (9)از خود بیگانگی آن قدر در جامعه ترکیه به طور وحشتناک شیوع یافته بود که در سال 1372 ش در فیلم هایی که به وسیله شبکه های خصوصی و دولتی ترکیه به نمایش در آمد 2033 ساعت به تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم مسیحیت اختصاص یافته بود . (10) در شبکه های مختلف خصوصی و دولتی، اعیاد مسیحی نظیر کرسمیس جشن گرفته می شود و جشن گرفتن آن از وجوه تمدن شمرده می شود ولی عیدهای مسلمانان مورد استهزا قرار می گیرد و لائیک ها سنت قربانی در عید قربان را به عنوان حمایت از حیوانات مورد حمله قرار می دهند . (11)
2 - 2 - التهاب اجتماعی: التهاب اجتماعی را نیز به نوعی می توان نتیجه بحران هویت دانست، به این صورت که روند تغییر باورها، تبدیل ارزش ها و استحاله فرهنگی چنان چه بخواهد در مسیری غیر طبیعی، شتاب زده و تحمیلی صورت پذیرد جامعه را متلاطم می کند و این تلاطم هنگامی به صورت مضاعف جلوه گر می شود که فرهنگ جایگزین در این تغییر بیگانه، نا مانوس و آلوده باشد . (12) روند غربی کردن که با چوبه های دار آغاز شد و اکنون با آنتن های متعدد رسانه ای ادامه دارد و از طرفی به دنبال داشتن واکنش مردم که خود را با اسلام پیوند خورده می بینند، در جامعه ترکیه التهاب هایی را ایجاد کرد است که نمودهای آن در جامعه کاملا مشهود می باشد . (13)
3 - 2 - عادی شدن فساد و ناهنجاری های اجتماعی: جامعه ترکیه گر چه قبل از حاکمیت لائیسم، جامعه ای خالی از فسادهای اجتماعی نبود ولی به هر حال بنیان های اجتماعی و اسلامی، عملا از فراگیر شدن آن ها جلوگیری می کرد ولی لائیک ها پس از به قدرت رسیدن یکی از مهم ترین برنامه های خود را زدودن آداب و رسوم و ایجاد جامعه ای نظیر جامعه غربی ها قرار دادند، بنابراین، کمالیست ها در سراسر کشور اعم از شهرها و روستاها مراکزی با نام خانه خلق توسط ایجاد کردند که فرهیختگان ترک به آنها رذالت خانه های خلق نام نهادند . این وضعیت غیر ارزشی و غیر اخلاقی، تا بدان جا پیش رفت که برخی از عقلای قوم آشکارا در مجلس از برنامه های رژیم لائیک در ضدیت با بنیان های دینی به عنوان حیوان کردن مردم یاد کردند . (14)
از این تاسف بارتر این که نظام لائیک نه تنها در کنترل این روند اقدامی به عمل نمی آورد بلکه به عنوان کسب در آمد به تشویق آن نیز می پردازد . (15) نظر سنجی های مختلف نشان می دهد که در دهه های اخیر روسپی گری عملا به یک شغل عادی تبدیل شده و حتی از افراد برجسته در این کار به عنوان زنان موفق در جامعه یاد می شود . هر ساله بیش از 500 هزار جنین در ترکیه ساقط شده و چهار هزار زن جوان جان خود را از دست می دهند به ویژه که عمل زشت زنا و متعاقب آن سقط جنین، توسط نهادهای لائیک به طور مستقیم در بین دختران دانشجو، زنان شوهردار، و حتی دختران دبیرستانی نیز تشویق می شود . (16)
و تاسف بار این که، از برخی فرهیختگان جامعه که از این روند انتقاد کرده بودند به عنوان کسانی که با پیشرفت ترکیه مخالف اند یاد شد . (17) این روند که با رقابت شبکه های تلویزیونی در ادامه برنامه های متهجن دنبال می شود، به متزنرل ساختن بنیان خانواده در ترکیه و رشد جرم های اجتماعی منجر شده است . (18)
4 - 2 - تسلط نظامیان بر شؤون مختلف جامعه از آن جا که تسلط لائیسم در ترکیه به رغم مخالفت طبقات مختلف اجتماعی و در نهایت با قدرت و خشونت نظامیان میان هوادار آتاتورک میسر شد و توسط آنان تا به حال تداوم یافته است، نوعی نظامی گری آشکار در رفتار دولت از دهه های پیش دیده می شود . ابزار ارتش برای حراست از کمالیسم، افسران نظامی است که یک طبقه ممتاز کشور محسوب می شود که برای مشاغل نظامی در نظر گرفته می شوند، و از دوران نوجوانی در اختیار ارتش هستند وآموزش های لازم را می بینند و از حقوق و مزایای به مراتب فراتر از کارمندان بهره مندند .
5 - 2 - فراگیر شدن ارتشا و تسلط باندهای مالی مافیایی: از آن جا که سرد مداران نظام لائیک خود را پای بند به اصول هیچ دینی نمی دانند و از طرف دیگر، اخلاق صنعتی غربی نیز که به طور ناقص از برخی فسادهای مالی جلوگیری می کند هیچ گاه به طور کامل در ترکیه حاکم نشد، از ابتدا تسلط لائیسم این کشور از کشورهای ردیف اول فساد مالی دولتی و باندهای مافیایی بوده است که این فسادها و رسوایی های ناشی از آن، بارها مقامات بلند پایه دولتی را وادار به استعفا کرده است . (19) از دیگر وجوه فساد مالی در ترکیه وجود باندهای مافیایی ترانزیت مواد مخدر است که با عوامل دولتی و سازمان امنیت ترکیه (میت) همکاری دارند . (20)
3 - لائیسم در تعارض با اقلیت های نژادی و مذهبی
مقارن با روی کار آمدن آتاتورک نزدیک به 40 درصد از جمعیت ترکیه از اقوام غیر ترک تشکیل می دادند ولی مصطفی کمال پاشا که یکی از محورهای عمده تغییرات اجتماعی کشور را برناسیونالیسم قومی بنا نهاده بود به فرآیند ترک کردن دیگر اقلیت های قومی ولو با خشونت و زور روی آورد . و در قانون اساسی تدوین ادبیات دیگر اقلیت ها رسما ممنوع اعلام شد . اصول کمالیسم بر آن است که «تنها ملت ترک مستحق ادعای حقوق قومی و ملی در ترکیه هستند و کسانی که ترک واقعی نیستند تنها یک حق در کشور دارند و آن حق بندگی و بردگی است .» (21)
همزمان با روی کار آمدن نظام لائیک، اقلیت های مذهبی ترکیه نیز در شدت و تنگناهای زیاد قرار گرفتند و علویان (شیعیان) که یک سوم جمیعت این کشور را تشکیل می دهند، از جمله این اقلیت های تحت فشار بودند . روایتی میدانی، یکی از حوادث تاثر آور «درسیم » را چنین داده است:
زنان و کودکان از ترس ما (ارتش جمهوری) به یکی از غارهای بزرگ پناهنده شده بودند و ما محل اختقای آنان را فهمیده و در جلوی دهنه غار هیزم بسیاری انباشته و آتش افروختیم که آنان مجبور به خارج شدن شدند و ما به دستور فرمانده همه آنان را هدف آتش سلاح هایمان قرار دادیم . . . .» (22)
د - عوامل باقی ماندن لائیسم در ترکیه
بی گمان لائیسم که مورد نظر آتاتورک بود را می توان نابود تلقی کرد . ولی مکتب لائیسم به صورت میانه روتر و دقیق تر هنوز در ترکیه به حیات خود ادامه می دهد . طبیعی است عوامل متعددی در پایداری و باقی ماندن آن نقش داشته اند که برخی از آن عوامل داخلی و برخی خارجی بوده اند . از جمله عوامل داخلی را می توان، 1 - عمل گرایی نظام لائیک و توجیه اصل کمالیسم، 2 - بر عهده گرفتن بخشی از نیازهای دینی مردم توسط دولت و برداشتن برخی محدودیت ها، 3 - ویژگی های جامعه شناختی مردم ترکیه که به طور کلی ترک ها به قدرت و اقتدار دولتی و حکومتی احترام فراوانی قایل اند و به همین دلیل معروف است که حکومت کردن بر آن ها آسان است، 4 - کودتاهای متعدد نظامیان برای حفظ لائیسم، 5 - مشکلات ساختاری جریان اسلام گرا، برشمرد اصلی ترین عوامل خارجی عبارت بودند از:
1 - واقع گرایی نظام لائیک در عرصه بین الملل: اگر چه دولت ترکیه خود را تا اواسط قرن بیستم به عنوان یک دولت لائیک تمام عیار معرفی می کرد ولی سردمداران ترکیه به خصوص بعد از آتاتورک با توجه به منافع این کشور به نوعی واقع گرایی در ارتباط با کشورهای اسلامی روی آوردند . ترکیه که در داخل کشور با طبیعی ترین مظاهر اسلامی مبارزه می کرد در عرصه بین الملل به صورت فعال در کنگره های اسلامی و نشست های دیگر اسلامی شرکت کرده و حتی گاه ادعای ریاست آن را داشته است . (23) بنابراین، رژیم لائیک با این اقدامات به جامعه مسلمان کشور خود چنین القا می کرد که نه تنها با اقدامات جمعی کشورهای مسلمان مخالفت ندارد بلکه گاهی محوریت آن ها را نیز بر عهده دارد .
2 - حمایت غرب از لائیسم ترکیه: تردیدی نیست که حمایت بی دریغ اروپا، آمریکا و اسرائیل از نظام لائیک در ترکیه به موفقیت های آن در برابر جریان اسلامی مردم کمک کرده است . واگر این حمایت ها نبود به یقین وضعیت فعلی کشور به گونه ای دیگر مبدل شده بود .
به هر تقدیر هرگز رویکرد به طرف غرب نتوانست چالش به وجود آمده بر اثر دوری از اسلام را پر کند، بلکه بر عمق آن افزود . بنابر این یکی از علل اصلی رشد اسلام گرایی در ترکیه دو دهه اخیر چالش های فراروی ایده سیاسی لائیسم و ناتوانی از جایگزینی به جای مکتب حیات بخش اسلام می باشد .
فصل چهارم - رشد مردم سالاری
در ریشه یابی علل رشد اسلام گرایی در ترکیه، کمتر صاحب نظری است که به مساله رویکرد اسلام گرایان به صندوق رای به عنوان مسالمت آمیزترین راه نپرداخته باشد . خانم نیلوفر نالا، پژوهشگر و استاد دانشگاه های ترکیه که در مورد اسلام گرایی ترکیه تحقیق کرده، چنین نوشته است: «موفقیت اجتماعی و اقتصادی ترکیه و رشد انتخابات مردمی گستره چشمگیری از جامعه را به سمت اسلام کشانده است » .
برای باز شدن پای اعتدال در جامعه ترکیه، طبیعی است که مهم ترین شرط تحقق این موضوع رشد مردم سالاری و رعایت اصول آن است که در سایه آن مردم بتوانند مطابق باورها و اعتقادات خود تصمیم بگیرند . اما بسیاری معتقدند در جامعه لائیک دموکراتیک رفتار دینی تنها در صورتی می تواند بروز و ظهور اجتماعی پیدا کند که رای دهندگان قبل از رای دادن از حقیقت و باطن دینی آن رفتار دست شسته و اعتقاد به حقانیت و اعتبار ذاتی و قداست الهی آن را از دست داده باشند و آن را تنها به عنوان حکمی تنها بشری و انسانی محترم شمارند . (24)
با همه این احوال می توان گفت که هر گاه فرصتی ولواندک جهت استقرار مردم سالاری و فضای باز سیاسی در کشورهای مسلمان نشین پدید آمد، شاهد روی آوردن این جامعه ها به احزاب و نامزدهای اسلام گرا بوده ایم . بنابراین، رابطه رشد مردم سالاری با رشد اسلام گرایی در کشورهای دارای اکثریت مسلمان همواره مثبت بوده است .
دموکراسی در ترکیه
مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) اگر چه با شعارهای جمهوری خواهی شور و شوق زیادی را بعد از بر چیده شدن سلطنت و خلافت عثمانی در مردم ایجاد کرد ولی پس از قبضه کردن قدرت با استبداد تک حزبی و خشن تا مدت زیادی فعلیت مردم سالاری را در جامعه به تاخیر انداخت و با استبدادی نفس گیرتر از عثمانی، عملا از آزادی سیاسی و رقابت حزبی تا دهه های متمادی جلوگیری شد که بیشتر با بهانه همیشگی ارتجاع (اسلام گرایی) به تعطیلی کشیده می شد . (25)
با مرگ آتاتورک در سال 1938 م، اگر چه عصمت اینونو جانشین وی سعی در ادامه دادن شیوه حکومت وی را داشت اما ناتوانی لائیسم در جایگزین شدن به جای اسلام و اعتراضات گسترده داخلی از عمیق تر شدن شکاف بین دولت لائیک و مردم مسلمان حکایت می کرد، به همین دلیل، اینونو در نهایت مجبور شد برقراری آزادی های سیاسی و اجتماعی را به مردم نوید دهد که طی آن بسیاری از تضییقات و سیاست های ضد دینی زمان آتاتورک برداشته شد . با این حال اینونو و حزب جمهوری خواه خلق نتوانست در مقابل رقیبان حزبی خود مقاومت کند و جای خود را به حزب دمکرات سپرد .
البته در سال های 1945 تا1950 م هشت حزب سیاسی تشکیل شدند که در برنامه های سیاسی خود پاره ای از امور مذهبی را گنجانده بودند اما دهه 1950 م دهه اقتدار حزب دمکرات بود که موضع نزدیک تر و منعطف تری نسبت به اسلام در جامعه داشت . (26) اما این حزب نیز با کودتای نظامیان لائیک به رهبری ژنرال گورسل از صحنه سیاست ترکیه حذف شده . (27)
با این حال بعد از کودتای سال 1960 باز اسلام سیاسی به بالندگی خود ادامه داد و احزابی نظیر حزب عدالت که تا سال 1971 م و پس از آن حزب سلامت ملی به رهبری نجم الدین اربکان که تحت تاثیر اسلام گرایی سیاسی بود، به فعالیت خود ادامه دادند (28) و بسیاری از حقوق گروه های مذهبی در این دوره به وسیله هیات حاکمه به رسمیت شناخته شد . (29) این تحرکات آن چنان از طرف اسلام گرایان ادامه داشت و دارد که هم اکنون بسیاری از صاحب نظران معتقدند: اسلام گرایی در ترکیه به برقراری «جمهوری اسلامی » می اندیشد . (30) اما دهه 1980 م دوران جدیدی آغاز شد که آموزش های دینی پس از کودتای 1980 م رونق بی سابقه ای یافت . افزایش 65% به شمار دانش آموزان مدارس امام خطیب، تصویب ماده 24 قانون اساسی که طی آن آموزش دینی از دبستان تا پایان دوره دبیرستان را همگانی و اجباری می ساخت (31) و بسیاری از اقدامات دیگر در این راستا را می توان از جمله موارد رشد اسلام گرایی در ترکیه دانست .
در انتخابات 1983 م، حزب مام میهن به رهبری تورگوت اوزال توانست به پیروزی چشمگیر دست یابد و اولین دولت غیر نظامی بعد از کودتا را تشکیل دهد . اوزال که اصلیت کرد داشت به ناسیونالیسم ترکی و اسلام پایبند بود . وی ایده جمهوری دوم ترکیه را مطرح کرد که در آن دموکراسی جمع گرا حاکم باشد و این بحث از زنان او به بعد هرگز خاموش نشد و به شکل کما بیش شدیدی حول محورهایی شکل گرفت که ما اکنون آن را ایده اوزالیسم می نامیم . اوزال با عضوگیری از افراد اسلام گرا (32) و مشارکت دادن برخی از آنان در کابینه توانست نظر بخش عمده ای از جامعه را به خود و حزب مام میهن معطوف سازد . اما حزب مام مین حتی در زمان اوزال، علی رغم دگرگونی های زیادی که به وجود آوردند، نمی توان حزب اسلام گرا به شمار آورد; چرا که از همان ابتداء دو جناح بزرگ، یکی لائیک به رهبری مسعود ایلماز (33) و دیگری اسلام گرا به رهبری محمد کچه جیلر در داخل حزب دیده می شود که بعد از بر عهده گرفتن ریاست جمهوری توسط اوزال و بیرون رفتن از حزب، لائیک ها توانستند به رهبری مسعود ایلماز جناح اسلام گرا را محدود کرده و مسعود ایلماز را به رهبری حزب برسانند .
با نگاهی به کارنامه احزاب اسلام گرا، حزب رفاه را می توان موفق ترین این احزاب به شمار آورد، چرا که این حزب برای اولین بار در تاریخ جدید ترکیه به عنون یک حزب اسلام خواه توانست به قدرت دست یابد و عملا گام های بلندی را در مسیر احیای شعایر دینی و احقاق حقوق مردم مسلمان بردارد، به طوری که به جرات می توان دهه 1990 م را دهه حزب رفاه و اربکان در ترکیه نامید . حزب رفاه در انتخابات زود رس پارلمانی در سال 1991 م به یمن ائتلاف با احزاب «حرکت ملی » و «اصلاح طلب دموکرات » با کسب نزدیک به 17% آراء 40 کرسی در پارلمان، توانست به بزرگ ترین حزب کشور تبدیل شود که از سال 1993 م به بعد موضع گیری خود را ابعادی چند گانه به صورت یک حزب سیاسی تمام عیار آشکار ساخت و تحولات بسیاری را توانست در جهت اسلامی کردن و یا لااقل روی گردانی از لائیسم در برخی مؤسسات و نهادها ایجاد کند . (34)
در این میان حزب مام میهن به رهبری مسعود ایلماز که دیگر آن حزب مام میهن دهه 1980 م نبود و عملا به یک حزب لائیک تبدیل شده بود نتوانست خیلی دوام بیاورد; چرا که اربکارن، تانسو چیللر و مسعود ایلماز سران احزاب راه راست و میهن با ترغیب و تشویق محافل لائیک دولت ائتلافی خو را تشکیل دادند ولی این دولت بیش از شش ماه نتوانست دوام بیاورد و با رسوایی مالی ایلماز و استیضاح وی از طرف اسلام گرایان از هم پاشید .
پس از سرنگونی دولت ایلماز باز اربکان مامور به تشکیل دولت شد و سرانجام با رایزنی های بسیار ائتلاف معروف رفاه - یول (حزب رفاه و حزب راه راست) تشکیل شد . این ائتلاف بود که عملا باعث روی کار آمدن اربکان گردید . لیکن وی بعد از احراز قدرت فورا از مبالغه گرایی اسلامی خود عقب نشینی کرد و با پس گرفتن انتقادهای خود از ناتو،(35) اتحادیه اروپا و اتحادیه گمرکی، وعده داد که دولت وی در جستجوی روابط نزدیک با غرب خواهد بود و به تمام توافقنامه های بین المللی سابق احترام می گذارد .
حزب رفاه توانست بعد از به دست گرفتن قدرت اجرایی در چندین شهر بزرگ، طی انتخابات شهرداری ها در سال 1944 م لیاقت و کارآیی خود را ثابت کند . در زمینه سیاست خارجی اربکان اولین سفر خارجی خود را به جمهوری اسلامی ایران داشت و با این اقدام گرایی سیاست خارجی خود را به طرف کشورهای اسلامی ابراز داشت و توافقات عظیمی را طی آن سفر با کشور ایران داشت که از مهم ترین آن ها قرار داد عظیم 23 میلیاردی انتقال گاز از ایران به ترکیه از طریق خط لوله بود که درست یک هفته از تصویب قانون داماتو در کنگره آمریکا امضا شد . (36) این همکاری ها می توانست باعث خشم دشمنان انقلاب اسلامی شود . نیکلاس برن، سخنگوی وزارت خارجه امریکا در این باره گفت: «به اعتقاد ما همکاری نظامی یکی از اعضای ناتو با ایران غیر عادی است و این امر باعث دلسردی ما می شود» . (37) اربکان علاوه بر مهار تورم و برخی مشکلات داخلی، در عرصه خارجی نیز با ابتکار عمل توانست جایگاه این کشور را در سطح جهان توسعه بخشد و با رایزنی های متعدد توانست سازمان اقتصادی دی - 8 را که هشت کشور بزرگ اسلامی را در بر می گرفت تاسیس کند و اولین اجلاس سران آن را در استانبول برگزار کند . (38)اما پس از آن در سال 1997 م نظامیان ترکیه کودتای بدون درگیر را علیه دولت اربکان به راه انداختند و و این موجب سرنگونی دولت و به زندان افتادن تعدادی از چهره های برجسته رفاه گردید . (39) البته این کودتا هرگز منجر به جنگ داخلی نگردید و اربکان پس از یک جنگ قدرت سخت با نظامیان بالاخره مجبور به کناره گیری شد . (40) و در مقام معاونت نخست وزیر کار خود را ادامه داد .
پس از سرنگونی دولت حزب اسلام گرای رفاه تحولات ترکیه شتاب بیشتری گرفت دولت جدید به نخست وزیری مسعود ایلماز کار خود را با اجرای دستورات دوازده ماده ای نظامیان جهت مهار رشد اسلام گرایی آغاز کرد که مهم ترین این اقدامات تعطیلی مدارس راهنمایی امام خطیب بود که با اعتراضات و واکنش های شدید مردم در قالب تظاهرات گسترده مراجعه شد به علاوه زلزله شدید غرب ترکیه، زمزمه هایی را در بین مردم رواج داد مبنی بر ارتباط آن با بی احترامی به اسلام و قرآن از طرف نظامیان که مردم ناپدید شدن 3 هزار نفر از نظامیان، فرماندهان ارتش و نظامیان آمریکایی و اسرائیلی در آن واقعه را بدون تردید خشم خداوندی تلقی می کردند . عدم توانایی نظام لائیک در رسیدگی به زلزله زدگان نیز بر موج این اعتراضات افزود . در پی مشاهده این اعتراضات برخی معتقد بودند این وضعیت در آینده منجر به زلزله سیاسی - اجتماعی خواهد شد . (41) هنوز جامعه ترکیه از تبعات زلزله رهایی نیافته بود که بزرگ ترین بحران اقتصادی که ناشی از فسادهای مالی رهبران ترکیه بود موجب تشدید موج اعتراضات شد .(42) که خاطرات ناخوشایند مربوط به دست داشتن اعضای دولت خانم چیللر در اواسط دهه 1990 م در معاملات و روابط تبهکارانه در اذهان زنده شد . (43)
بسیاری از تحلیل گران صراحتا از نابودی اقتدار مقامات لائیک حاکم جز می دادند و آینده سیاسی ترکیه را نامعلوم می دانستند . (44)
حزب رفاه که توجه بسیاری را از زمان انتخابات سال 1996 به بعد، به خود جلب کرده بود و نجم الدین اربکان به طور مکرر لائیسم ضد مذهب در ترکیه را نکوهش می کرد . (45) زمانی که احتمال انحلال آن حزب به وسیله نظام لائیک داده شد عاقلانه قبلا به تاسیس حزب جدیدی به نام فضیلت اقدام کردند و اعضای رفاه دسته جمعی به این حزب پیوستند اما این حزب در انتخابات مجلس به سومین حزب در مجلس تنزل پیدا کرد و حزب دمکرات چپ و حزب حرکت ملی به ترتیب اولین و دومین احزاب بزرگ، در پارلمان ترکیه بودند . (46)
مهم ترین عوامل کاهش آراء حزب مزبور را می توان در عقب نشینی از مواضع اسلام گرایانه (47) ، نوپا بودن حزب، محرومیت اربکان از فعالیت های سیاسی که توانست خلا بزرگی در اسلام گرایی پارلمانی ایجاد نماید، اقدامات نظامیان در به انفعال کشیدن اسلام گرایان و . . . دانست . اما در مجموع بسیاری از تحلیل گران حزب فضیلت را پیروز قلمداد می کردند گر چه فعلا یک دروه آرامش را سپری می نمود همان طور که حزب رفاه نیز اوج و حضیض هایی را داشت .
اما سرانجام این حزب نیز تحت فشار نظامیان و لائیک های افراطی منحل اعلام گردید و مصطفی بومین رئیس دادگاه قانون اساسی ترکیه در ماه مارس 2001 رسما حکم انحلال آن را صادر کرد .
باز تاب های جهانی صدور حکم ممنوعیت فعالیت حزب فضیلت نیز نشان داد که این گونه اقدامات هم نمی تواند عاملی برای پیوست ترکیه به اتحادیه اروپا باشد و در نهایت مشکل سرد مداران لائیک را پیچیده تر خواهد کرد و همان طور که بعد از انحلال حزب رفاه حزب اسلام گرایی فضیلت جایگزین آن شد، پس از ممنوعیت و انحلال حزب فضیلت نیز دو حزب دیگر فعالیت خود را به جای این حزب شروع کردند . (48)
اسلام گرایان علاوه بر مبارزه سیاسی در انتخابات مجلس و پارلمانی، در انتخابات محلی ترکیه نیز که برای انتخاب شهرداران فرمانداران و دهداران سراسر کشور برگزار می شد، از اقبال مردمی قابل توجهی برخوردار بودند و تجربه نشان داده که اسلام گرایان در این پست ها، نه تنها خدمات بیشتری به مردم در مناطق تحت اراده خود ارائه می کنند، بلکه از بعد فرهنگی اعتقاد راسخ به مسائل اسلامی دارند . (49) شهرداران اسلام گرا در ترکیه ویژگی هایی داشتند که آنان را از دیگران ممتاز می کرد از جمله: تلاش ختگی ناپذیر در جهت حل مشکل عمومی مردم، مبارزه با فساد اداری، مبارزه تدریجی با لائیسم و اصول ضد دینی و ضد اخلاقی و تلاش در جهت احیای روحیات و اخلاقیات اسلامی .
- احزاب اسلام گرا و اقلیت های قومی و مذهبی ترکیه
احزاب و اقلیت ها همواره در جامعه ترکیه بر سرنوشت انتخابات این کشور تاثیر مهمی داشته اند که این جا به دو مورد مهم آن اشاره می شود:
1 - کردها
آرای جمیعت کرد نژاد همواره عامل مهمی در پیروزی انتخابات ترکیه محسوب می شود از سال 1973 م و در انتخابات پیاپی، کردها همواره بیشترین آرای خود را به نفع اسلام گراها به صندوق ریخته و نقش مهمی در پیروزی آن ها داشته اند . حزب رفاه به ریاست اربکان به طور مرتب بر یکپارچگی ترکیه و در پرتو آن برای حل مشکل کردها با اقرار به حقوق فرهنگی و آزادی عقیده برای آنان، طرحی را در زمینه توسعه و صنعتی شدن پیشنهاد می کرد و خواستار برداشتن حالت فوق العاده از منطقه کرد نشین بود . این حزب آشکارا به حل مشکلات به روشی اسلامی اشاره نمی کرد ولی در ضمن استفاده از عباراتی مانند: «نظام عادلانه تنها نظامی است که خوشبختی و اعتاد و محبت و برادری را برای همه به همراه دارد» ، به این موضوع اشاره ضمنی داشت . (50)
این حزب همواره گفته است که می توان از راه صلح و برادری اسلامی ایجاد شوراهای محلی و آموزش کردی در مدارس بومی مشکل کردها را حل و فصل کرد . اما وضعیت سال های آخر دهه 1990 م متفاوت از گذشته شد و شواهدی وجود داشت که کردها آرای اعتراضی خود را، مانند سابق به اسلام گراها نخواهند داد، چرا که آنان از اربکان رهبر حذب رفاه به سبب بر آورده نساختن قول های انتخاباتی خود، دلسرد و ناامید شده بودند .
2 - علویان
پس از این که علویان در کنار آتاتورک قرار گرفتند و در پیروزی وی سهیم شدند گمان می کردند پس از پانصد سال دوری از عرصه های سیاسی اکنون می توانند در این زمنیه ها به حساب آیند اما قوانین زور مدارانه آتاتورک که بعد از تحکیم قدرت در تحریم طریقت ها برقرار کرد باعث شد بار دیگر علوی ها رسما از صحنه کنار زده شوند، بنابراین، پس از آن به گروه ها و احزاب دیگر پیوستند اما هر بار اقبال یار آنان نبود و احزاب آرا آنان را که نقش مؤثری در پیروزی شان داشت نادیده گرفتند . لیکن آراء علویان در بعضی محلات و مناطق شهر استانبول و نیز در شرق و جنوب شرقی ترکیه به عنون عکس العمل قهر آلود نسبت به جریان چپ و نیز دولت، به سوی حزب رفاه و حزب حرکت دموکراسی (طرفدار کردها) و حزب راه راست سرازیر شد و در شهری مثل سیواس که از مراکز عمده تجمع علویان به شمار می رود، شمار آرا چپ گرایان که معمولا در حدود 32 درصد بود به 17 درصد کاهش یافت . (51)
اما گذشته از نقش احزاب در رشد اسلام گرایی ترکیه، نمی توان از فعالیت های شخصیت های برجسته چشم پوشی کرد و شخصیت هایی هم چون: نجم الدین اربکان - که از نظر بسیاری ترک ها فردی بسیار خوشرو، خوش برخورد، (52) و رهبر معنوی حزب فضیلت که به دنبال یک بازار مشترک اسلامی، واحد پول اسلامی و اتحادیه جهانی قدرتمند اسلامی بود، (53) - رجب طیب اردوغان - رئیس جوانان حزب سلامت ملی و عضو حزب رفاه و شهردار اسبق استانبول، رجایی کوتان - اسلام گرای میانه رو و وزیر انرژی در کابینه اربکان و رهبر حزب فضیلت، عبدالله گل - استاد دانشگاه استانبول، عضو حزب رفاه و نماینده این حزب در مجلس ترکیه، رهبر حزب فضیلت .
گر چه افراد مزبور تلاش های فراوانی را در جهت گسترش اسلام گرایی جامعه ترکیه انجام دادند اما از ضعف های بسیاری نیز در عملکرد خود برخوردار بودند که هر کردام بحث راجع به خود را می طلبد .
گذشته از شخصیت های مزبور دو عامل مهم دیگر را می توان در این زمینه برشمرد یکی جریان تلفیق ملیت و مذهب که آن را سنتز ترک - اسلام می گویند (54) - در این باره می توان به حزب راست گرای افراطی ملی گرایی که در آن سه گرایش میهنی ها، (55) پان تورانیسمها (56) و اسلام گراها (طرفداران ترک اسلام) وجود داشت . (57)اشاره کرد . و دیگری پدیده فتح الله جیلار و جماعت وی و تلاش های وی از زمینه گسترش اسلام گرایی در ترکیه .
مهم ترین حامیان جریان اسلام گرایی (به طور عام)
بدون تردید مهم ترین حامی جریان اسلام گرایی در ترکیه بدنه اصلی جامعه مسلمان این کشور می باشد . طبیعی است این جامعه مسلمان در درون خود تقسیم بندی ها و بخش های فعالی دارد که به بررسی نقش آن ها می پردازیم .
1 . طریقت ها
همان طور که قبلا عنوان شد اسلام ریشه دار در ترکیه از ابتدا با فعالیت های بزرگان عرفان نظیر مولانا جلال الدین بلخی (رومی) و حاج بکتاش ولی نیشابوری صورت خاص صوفی مآبانه خود را گرفت و هنوز هم این جو اسلام آمیخته با تصوف در ترکیه حاکم است بنابراین، برخی معتقدند طریقت ها مهم ترین و مفصل ترین بروز اسلام مردمی در ترکیه محسوب می شوند . (58) و در این جا به سبب اهمیت موضوع و چگونگی تاثیر گذاری آن ها بر رشد اسلام گرایی در ترکیه و گرایش دادن به طرف احزاب اسلامی نیم نگاهی به طریقت های مهم موجود در ترکیه می افکنیم .
1 - 1 - طریقت نقشبندیه
نقشبندیه در قرن هشتم هجری قمری توسط «محمد بهاء الدینی نقشبندی » تاسیس گردید . (59) بنابر اعتقادات این طریقت مهم ترین راه تقرب به خداوند انجام واجبات دین و عبادات مستحبی است، (60) و مانند دیگر طریقت های صوفیه رابطه مریدو مرشد و ذکرهای دسته جمعی در آن از جایگاه والایی برخوردار است . این طریقیت را می توان یکی از طریقیت هایی برشمرد که سعی دارد رابطه بین شریعت و طریقت را به نحوی حل کند .
نقشبندیه هم اکنون در سراسر عالم به خصوص کشورهایی که مذهب سنی حنفی در آن رواج دارد هوادارانی داشته که در هر کدام از این کشورها نقشبندیان دارای شیخ خاص خود هستند در ترکیه رایج ترین طریقت ها می باشد و بسیاری از سیاستمداران راست گرای ترکیه به نحوی با آن در ارتباط اند . (61) این طریقت در ترکیه دارای نشریات گوناگون مراکز خیره قوی و فعالیت های اجتماعی مختلف می باشد . ماهنامه اسلام و بنیاد خیریه «راه حق » (62) وابسته به این طریقت هستند . هم چنین گروه ها و جماعات اسلامی مختلفی در ترکیه وجود دارند که فعالیت های زیادی را در زمینه گسترش مبانی دین اسلام دارند و خود را وابسته به نقشبندیه می دانند، برخی از آن ها عبارتند از: جماعت محمود افندی جماعت سامی افندی، گروه منزیل چیلر، این سه گروه، غیر از گروه اول دو گروه دیگر نسبت به تشیع و انقلاب اسلامی ایران موضعگیری منفی دارند .
2 - 1 - طریقت نورجید (نورجی)
این طریقت بعد از نقشبندیه مهم ترین طریقت ترکیه به شمار می رود که اساسا مکتبی است عرفانی منسوب به شیخ نور در سال 907 میلادی که شاخه ای از آن به نام رکنیه در قرن 14 م تجدید حیات کرده است . (63) نورجی های فعلی ترکیه پیرو یکی از علمای مشهور این کشور به نام شیخ سعید نوری معروف به «بدیع الزمان سعید نوری » می باشند که با آتاتورک هم عصر بوده و آثار بسیاری را در اصول عقاید و معارف قرآنی به رشته تحریر در آورده است . دو گروه و شاخه عمده این طریقت یکی به رهبری محمد زاهد افندی است و گروه دوم به رهبری فتح الله گولن که در معادلات سیاسی ترکیه نقش فراوانی دارد اما برخی گروه های عمده منسوب به طریقت نورجی عبارت اند از: جماعت مظهر جیلار، گروه یازی جیلار، گروه اوکویو جولار (ینی آسیا جیلار) - در این گروه ها نیز گروه اول با حزب اسلامی کردستان همکاری می کند و نسبت به انقلاب اسلامی ایران نظر مثبت دارد . (64)
3 - 1 - طریقت بکتاشیه
بکتاشیه منسبه به «حاج بکتاش ولی نیشابوری » صوفی بلند آوازه قرن هفتم هجری است . وی معاصر مولانا بوده و زادگاهش در نیشابور و مدفنش در آناتولی در روستایی به نام خود او می باشد . امروز علویان ترکیه خود را از مریدان جامع بکتاش ولی می دانند و در حال حاضر گرایش آنان به تشیع اصیل یکی از عوامل نگرانی رژیم لائیک می باشد . (65)
4 - 1 - طریقت مولویه
این طریقت منتسب به مولانا جلال الدین بلخی است . این طریقت دارای آثار مدون قوی و رسومات و مراسم دسته جمعی خاصی می باشد . امروز پیروان این طریقت در ترکیه، سوریه و بالکان پراکنده می باشند . بیشترین شهرت این طریقت مربوط به مراسم سماع مولویه (66) است که هر ساله به مدت یک هفته در آذر ماه (دسامبر، آرالیک ترکیه) در قونیه به صورت رسمی برگزار می شود . این طریقت نیز از حملات لائیک ها در جهت مسخ کردن مفاهیم آن مصون نمانده است ولی با همه تلاش هایی که لائیک ها انجام می دهند شهر مولانا یعنی قونیه یکی از مهم ترین پایگاه های اسلام گرایی و شریعت طلبی در ترکیه محسوب می شود . (67)
طریقت های دیگری نظیر طریقت قادریه و طریقت سلیمانیه نیز در ترکیه وجود دارند که هر کدام دارای فعالیت های زیادی در زمینه گرایش مردم به اسلام می باشند و حرکت های مهم اسلامی را در ترکیه داشته و دارند .
2 - رسانه ها، انتشارات و مراکز فرهنگی اسلامی
ترکیه در اواخر دهه 1980 م و دهه 1990 م شاهد توسعه شگرف انگیز رسانه های صوتی و تصویری در این کشور بود و در راستای آن صاحبان نشریات معتبر بخش خصوصی نیز جهت بقا و جلوگیری از ورشکستگی به تاسیس شبکه ها و کانال های رادیو و تلویزیونی مبادرت ورزیدند . بیشتر نشریات و شبکه های رادیو و تلویزیون به صورت جهت دار در راستای ایدئولوژی لائیسم و اهداف نظام حاکم به تولید و پخش برنامه می پردازند ولی در اواخر دهه 1980 م و اوایل دهه 1990 م برخی از جماعت ها و احزاب اسلام گرا نیز موفق به تاسیس گروههای انتشاراتی و رسانه ای قدرتمند شدند که مهم ترین آنان عبارتند از: گروه رسانه ای اربکان چی ها، گروه رسانه ای نورجی ها، کمپانی اخلاص، (68) ایستگاه های رادیوهای اسلام گرا (رایوهدف، رادیو عارفان، رادیو بیرلیک (وحدت)، رادیو امید) که همگی مواضعی خوب و همگام با انقلاب اسلامی ایران دارند و بیشتر آهنگ ها و موسیقی اصیل ایرانی و سرودهای انقلابی و برنامه های مذهبی نیز پخش می کنند . (69) گسترش استفاده از ماهواره نیز باعث شده که مسلمانان معتقد توان انتخاب بیشتری را خصوص در مورد شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران داشته باشند . به هر جهت انفجار انتشاراتی در ترکیه در پیوند با عوامل دیگر داخلی و خارجی توانست در رشد اسلام گرایی دو دهه اخیر دخیل باشد . علاوه بر اینکه ترجمه آثار نویسندگان مسلمان هم چون دکتر علی شریعتی، شهید مطهری و . . . به زبان ترکی توانسته است موجب اقبال بسیاری از جوانان باشد .
3 - تحصیل کردگان مراکز علمی و آموزشی اسلامی
ارتباط علمی جوامع اهل سنت با الازهر مصر از مدت ها پیش مرسوم بوده است ولی بسیاری معتقدند حضور جوانان ترک در الازهر و آشنایی با تفکرات اسلامی به رشد جو دین خواهی در ترکیه کمک شایانی کرده است و این در حالی است که در مصر نیز رژیم متمایل به لائیسم با صیغه عربی خاص، عملا هر گونه حرکت های اسلام گرایی را با خشونت جواب داده است ولی جوانانی که برای تحصیل علوم اسلامی به ایران می آمدند مشکل فوق را نداشته و کاملا خود را در فضای علمی دینی حس می کردند بنابر این می توانستند تاثیر گذاری بیشتری داشته باشند اما آنچه این روند را کند می کرد چالش سنی بودن آنها و شیعی بودن مراکز علمی و جامعه ایران بود اما باز آنچه مهم است که قریب به دو میلیون شیعه اثنی عشری و 18 میلیون علوی در ترکیه زند گی می کنند که تاحد زیادی به ایران و تشیع تعلق خاطر دارند .
4 - گروهها و جماعت های اسلامی مقیم اروپا
در سال های بعد از جنگ جهانی دوم که اروپا برای باز سازی به نیروی کار فراوان و ارزان به شدت نیاز داشت تعداد زیادی از اتباع ترکیه جویای کار به کشورهای اروپا خصوصا آلمان مهاجرت کردند که تعداد آنان در دهه های اخیر تنها در آلمان به بیش از 3 میلیون نفر رسید . فضای آزاد اروپا به ترک های مهاجر اجازه داد تا راحت تر به فعالیت های مذهبی و تشکیل گروه ها و انجمن های دینی حتی با گرایشات سیاسی و ضد لائیسم دست بزنند . (70) از مهم ترین گروه ها و جماعت های اسلامی را می توان گروه و جماعت های زیر نام برد . 1 - جمعیت اتحاد اسلامی به رهبری روحانی مشهور ترکیه جمال الدین کاپلان که از انقلاب اسلامی ایران به عنوان حرکت اسلامی قرن یاد می کند و از آن حمایت می کند . 2 - گروه شیخ کالکان که از مسلمانان حنفی مذهب مقیم هلند تشکیل شده است و به رهبری شیخ احمد کالکان به فعالیت های اسلامی ادامه می دهند . 3 - گروه آوجی تحت مدیریت محمد آوجی که این جماعت همچون جماعت قبل خواهان تشکیل حکومت شریعت در ترکیه بوده و نسبت به جمهوری اسلامی ایران دیدگاه های مثبت و طرفدارانه دارد . (71)
5 - انجمن ها و مراکز اقتصادی اسلام گرا:
همان طور که اشاره شد در دو دهه اخیر اسلام گرایان در صحنه اقتصاد ترکیه به وزنه قابل توجهی تبدیل شده و توان بیشتری برای کمک اسلام گرایی در این کشور پیدا کردند، مهم ترین تشکل اقتصادی اسلام گرا «انجمن تجار و صاحبان صنایع مسلمان » (موسیاد) می باشد که طرفدار حزب رفاه و حزب فضیلت بوده و از حمایت می کند . تشکل اقتصادی دیگر «انجمن حیات کار» بوده که طرفدار طریقت نورجیه و فتح الله گولن می باشد و رقابت تنگاتنگی با موسیاد دارد به علاوه اتباع مسلمان ترکیه در کشوهای دیگر به خصوص آلمان تشکل های اجتماعی - اقتصادی موفقی را تشکیل داده اند مهم ترین آن ها «تشکیلات میلی گروش » در آلمان می باشد که تقریبا ارگان برون مرزی حزب سلامت ملی، رفاه و فضیلت به شمار می رفت .
مشکلات و موانع فراروی اسلام گرایان (به طور عام)
مشکلات درونی اسلام گرایان را می توان از 1 - عدم اتحاد و اختلاف نظر درباره استراتژی عملی، نبود طبقه علما (متخصصان علوم دینی، عدم رهبری واحده که این مهم ترین خلاء به شمار می رفت و رهبران طریقت ها دامنه نفوذشان معمولا از محدوده مریدان و نزدیکان طریقت ها فراتر نمی رفت - نام برد .
مشکلات و موانع بیرونی عبارت بودند از: ساختار تمامیت خواه نظام لائیک و انحصار گرایی کمالیست ها، زور مداری نظامیان در مقابل اسلام گرایان، (72) که آن ها توانستند حتی دولت ائتلافی تحت ریاست نجم الدین ازبکان اسلام گرا را متلاشی سازند (73) و جامعه ترکیه از حقوق و مزایای بسیاری بهره مند بودند . (74) این مورد را می توان از مهم ترین موانع اسلام گرایان دانست . 3 - گروه های فشار حامی لائیسم، که این فشارهای سیاسی و اقتصادی نقش بسیار عمده ای را در سیاست گذاری این کشور ایفا می کند . قوی ترین این گروه های فشار مجموعه های عظیم رسانه ای لائیک هستند (75) و از دیگر گروههای فشار تشکیلات فراماسونری در ترکیه می باشد . مخالفت جدی غرب که در پی روند روبه رشد اسلام گرایی رخ می نمود نیز از موانع فراروی اسلام گرایان است .
فصل پنجم - تحولات بین المللی
الف - انقلاب اسلامی ایران
اسلام گرایی در ترکیه در دهه 1970 م مجال بیشتری نسبت به دهه های قبل برای عرضه وجود پیدا کرده بود با پیروزی انقلاب ایران رشد چشمگیری یافت و شعارهای انقلاب اسلامی در مبارزه با ظلم و بی عدالتی و جهان بینی اسلام گرایان و حتی چپ گرایان رادیکال از محبوبیت خاصی برخودار شد . (76)
ماهیت مذهبی و اسلامی دولتی که بعد از انقلاب به دست مردم ایران ایجاد شد در اعتماد به نفس و خود آگاهی اسلام گرایان ترکیه بسیار مؤثر بود، زیرا حاکمیت دینی در ایران احساس حقارت های دیرینه در برابر لائیسم و نیروهای چپ را از بین می برد علاوه بر این، برخی پایدارترین تاثیرات انقلاب اسلامی بر جنبش های اسلامی ترکیه را در تقویت بنیادهای فکری و اقتصادی آنها برای ورود به صحنه سیاسی ترکیه در دهه 1990 م می دانند . (77)برخی بر این باورند که بزرگ ترین تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش احیای مذهبی و اسلام گرایی این بوده که ایدئولوژی مذهبی در ترکیه را رادیکالیزه کرده است، امری که تا قبل از آن رخ نداده بود . یکی از حرکت های جهانی انقلاب اسلامی که با موفقیت چشمگیری نیز روبرو شد اعلام روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس » بود که عملا با استقبال مسلمانان اعم از شیعه و سنی مواجه شد و در ترکیه نیز می توان آن را اثر گذارترن روز در جنبش اسلام گرایی مردم ترکیه دانست که در غالب تظاهرات با شکوه و شعارهای ضد لائیستی هر ساله ابراز می شود . روند رو به رشد این گونه حرکات اسلام گرایانه همان گونه که جناح لائیک و غرب گرا را در ترکیه هراسان می کرد به طور مضاعفی بر نگرانی غرب خصوصا ایالات متحده می افزود، چرا که ترکیه از دهه 1950 م با ورود به ناتو حکم قلعه جنوبی این پیمان را در مجاورت شوروی داشت و با عضویت همزمان در سنتو و اجازه استقرار پایگاه های آمریکا در خاک خود متحدی ارزشمند برای آمریکا به شمار می رفت . در پی این تظاهرات که کودتای 12 سپتامبر 1980 م نظامیان را در پی داشت، نظامیان تظاهرات 6 سپتامبر در قونیه را نمایش قدرت ارتجاع در جهت ایجاد یک حکومت مذهبی و نابودی لائیسم توصیف کردند و اعلام کردند که برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی شبیه آنچه را ایران رخ داد دست به کودتا زدند . (78)
اگر چه نظامیان تدابیر شدیدی را برای جلوگیری از این حرکات در نظر گرفته بودند اما این اقدامات در بلند مدت موجب عکس العملی غیر قابل پیش بینی جامعه می شد بنابراین هیات حاکمه نظامی ناچار بود به برخی خواسته های مردم تن دهد . صبری سیاری نوشته است: حمایت از اسلام میانه رو و تحت کنترل دولت می توانست از تظاهر افراطی تر اسلام مردمی و تسنن بنیاد گرا به شکل مؤثری جلوگیری کند . (79)
با به قدرت رسیدن اوزال و حزب مام میهن در ترکیه روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران ونگرش آن نسبت به انقلاب اسلامی تغییر و تحول گسترده ای یافت . اوزال طی سیاست های اسلام گرایانه خود فعالیت های زیادی همچون افزایش دادن مسجدها، مدارس امام خطیب و رشد فارغ التحصیلان آن، دادن مجوز چاپ قرآن و . . . انجام داد و طبیعی بود که با گسترش مظاهر اسلامی، گرایش به سمت اندیشه های اسلامی هم افزایش یابد و این چیزی بود که دولت اوزل به آن نیندیشیده بود . (80) اما نکته مهم آن است که با وقوع انقلاب اسلامی عملا جبهه مارکسیستهای ترکیه تضعیف ولی ناسیونالیسم کردی تقویت شد . (81)
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، احزاب اسلام گرا پشتوانه ای ایده آل برای خود به عنوان الگو یافته بودند که بسیاری از صاحب نظران رشد شکل های مختلف اسلام گرایی را نتیجه انقلاب اسلامی ایران می دانند به طور نمونه روزنامه زونتاگربلات در این باره نوشته است: «همه راه ها به تهران منتهی می شود . زمانی در گذشته اسلام گرایی از این جا به سایر نقاط جهان منتشر شد جنبشی که دین و و سیاست را در یک قالب به هم آمیخته و بدین ترتیب موجبات ترس و نگرانی غرب را فراهم آورد . (82) در این میان برخی طریقت های ترکیه که هوا خواهان و دوستدران زیادی داشتند نظر مساعدی نسبت به انقلاب اسلامی داشته و برخی رؤسای طریقت های مهم نظیر پروفسور اسد جوشان رئیس طریقت نقشبندی گروه «محمد زاهد افندی » به ایران سفر کردند . شیعیان دوازده امامی ترکیه که در حدود دو میلیون نفر تخمین زده می شود نیز با پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط معنوی بیشتری را با ایران برقرار کردند ارتباطی که عامل آن تا قبل از پیروزی انقلاب تنها در نهاد مرجعیت بود . افزایش چشمگیر مهاجرت جوانان بسیاری از ترکیه به ایران جهت تحصیل علوم اسلامی نیز توانست منشاء عظیمی در آشنا شدن مردم به مبانی اسلام و رشد اسلام گرایی باشد .
انقلاب اسلامی بر علویان ترکیه نیز توانست اثراتی را بگذارد که اثرات مستقیم آن را می توان ایجاد نوعی اعتماد به نفس و زمینه بازگشت به تشیع اصیل و تاثیر مثبت بر موضع برخی شریعت گرایان نسبت به علویان دانست و از جمله اثرات مستقیم را می توان، توجه بیشتر دولت به علویان و ایجاد تحرکات در دیگر جناح های علوی قلمداد کرد .
طبیعی بود که منشاء تمام این اثرات را می توان وجود حضرت امام خمینی قدس سرهم دانست . ایشان همانند بسیاری از صاحب نظران برجسته عالم اقدامات خشونت بار آتاتورک در نابودی فرهنگ ریشه دار اسلامی مردم ترکیه را تقبیح کرده و اقدامات وی و مقلدان او نظیر رضاخان را مخالف انسانیت قلمداد می کردند . (83) پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایشان در پاسخ خبرنگار یک مجله لبنانی انگلیسی زبان مبنی بر این که: آیا فکری می کنید دامنه حوادث ایران به ترکیه نیز کشیده شود؟ چنین اظهار داشتند که «نهضت مقدس ایران نهضت اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان را تحت تاثیر قرار دهد . (84)
اضافه بر مطالب پیشین اندیشه دکتر شریعتی نیز در بین جوانان و روشن فکران شهرنشین ترکیه جذابیت خاصی داشت .
برخی دلیل آن را در این دانسته اند که افکار وی ارائه قرائتی از اسلام در ارتباط با گفتمان مدرنیت بود . فرا گفتمانی که دقایق خود را بر سایر کشورها هم تحمیل کرده بود . (85) از دیگر نتایج نفوذ افکار وی در ترکیه تضعیف اندیشه های مارکسیستی و گرد دیدن برخی از روشن فکران مارکسیست به طیف اسلام گرایان بود . (86) نشریات زیادی نیز که در ترکیه به چاپ می رسید بسیاری از آن ها تحت تاثیر انقلاب اسلامی، به شکل خاصی احیا گری اسلامی را تبلیغ می کردند .
انقلاب اسلامی اثرات غیر مستقیمی دیگر، هم چون مورد توجه بودن مواضع ثابت و مقتدرانه رهبر انقلاب اسلامی در حمایت از مردم مسلمان و مظلوم فلسطین و تشدید فعالیت جریان های دیگر مدعی اسلام نظیر عربستان سعودی داشته است . (87)
عربستان سعودی برای جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی تلاش وسیعی را برای در کنترل گرفتن جنبش های و حرکت های اسلامی در سراسر جهان آغاز کردند، که این اقدامات آن ها شامل احزاب و جمعیت های اسلام گرا در ترکیه نیز می شد اگر چه فضای دینی و مذهبی ترکیه که با تصوف در آمیخته . عملا موفقیت وهابی های سعودی را تحت الشعاع قرار می دهد و از طرف دیگر به خاطر حس اروپایی گرایی ترک ها در پنجاه سال گذشته بعضا آن ها اعراب را هم شان خود به حساب نمی آوردند و به همین دلیل نمی توان اسلام گرایی سنی در ترکیه را مانند بنیاد گرایی وهابی پاکستان وافغانستان نوعی حرکت نزدیک به وهابیت و با پول عرب ها دانست .
ب - فروپاشی شوروی
تفکرات چپ و مارکسیستی طی چندین دهه تفکر مسلط در بین جوانان و دانشجویان ترکیه به شمار می رفت و عملا طیف وسیعی از جامعه را به خود مشغول کرده بود، ولی از اوایل دهه 1990 م به بعد و با فروپاشی ایده مارکسیسم این تفکرات نیز به افول و خاموشی کامل گرایید و موجب شد بخش عظیمی از جوانان خسته از تفکرات مادی به افکار و ایده های اسلامی که اکنون جای خود را در ترکیه باز کرده بود، روی آورند . با فروپاشی شوروی تعدادی از کشورهای مسلمان نشین آسیای میانه وقفقاز که از نظر دینی، زبانی واحیانا قومی با مسلمانان ترکیه نزدیک بودند; به استقلال رسیدند و زمینه مناسبی برای ایجاد ارتباط بیشتر با آن ها برای اسلام گرایان ترکیه
فراهم شد . نکته قابل توجه این که دولت ترکیه نیز راه را بر برخی گروه های مسلمانی که به دنبال ایده ترک - اسلام بودند باز کرد، و حتی به تشویق آن ها پرداخت . گروه موسوم به فتح الله آچی ها (منسوبین به فتح الله گولن و طریقت نورجی ها) فعالیت گسترده خود را در چار چوب سنتز ترک - اسلام در کلیه مناطق تحت نفوذ شوروی سابق آغاز کردند .
تحولات بالکان نیز در افزایش جو اسلام خواهی مردم تاثیرات زیادی را به همراه داشته است . بالکان یکی از مناطق عمده اقتدار عثمانی ها در قرن های متمادی بوده است و علاوه بر دو کشور مسلمان نشین بوسنی و آلبانی اقلیت های ترک و مسلمان در سراسر این منطقه از جایگاه و جمعیت چشمگیری برخوردارند به همین دلیل اسلام گرایان ترکیه علاوه بر فعالیت های فرهنگی برون مرزی اروپایی در کشورهایی نظیر آلمان، در کشورهای بالکان نیز به فعالیت مشغول اند . برخی گزارش ها حکایت از این دارد که هنوز دولت ترکیه سفارت خانه خود را در کشورهایی نظیر آلبانی بر پا نکرده بود که مدارس نورجی ها فعالیت خود را آغاز کرده بودند . (88) رها شدن کشورهای حوزه بالکان از زیر سلطه کمونیسم و شوروی و فروپاشی یوگسلاوی و متعاقب آن به صحنه آمدن و برخی کشورهای مسلمان نشین دارای رابطه تاریخی با ترکیه، به اسلام گرایان این کشور قدرت مانور زیادی داد .
در پایان اشاره به این نکته ضروری است که بدون تردید مهم ترین محور تبلیغ اسلام و شعارها واهداف انقلاب اسلامی ساختن جامعه ای نمونه به عنوان الگویی برای مسلمانان جهان می باشد و طبعا این محور صحیح و عقلانی باید اساس و پایه کلیه اقدامات و عملکردهای دستگاه ها از جمله دستگاه سیاست خارجی قرار بگیرد بنابراین، با عنایت به این اصل استراتژیست های سیاست خارجی کشور باید در خصوص احزاب اسلام گرا استراتژی واحدی را تدوین کنند و در تدوین این استراتژی توجه به مسایلی لازم است:
1 - باید به چالش سنی بودن شریعت گرایان در بیشتر کشورهای اسلامی و شیعه بودن کشور و دولت ما توجه جدی شود، خوش بینی و عدم توجه کافی به این مساله تا به حال موجب وارد آمدن ضربه های زیادی شده است .
2 - چالش ناسیونالیسم در روابط جمهوری اسلامی و احزاب اسلام گرا حتما باید مد نظر باشد، چرا که تقریبا بیشتر گروه ها احزاب و جماعت های اسلامی در هر کشور خواه نا خواه تحت تاثیر ناسیونالیسم حاکم بر آن کشور بوده اند .
3 - نباید احزاب اسلام گرا را احزاب اقمار بدانیم، زیرا که وضعیت فعلی کشور و جایگاه فعلی آن در جهان توان پرداخت هزینه های این استراتژی را ندارد چرا که با اقمار دانستن آن ها لزوم کمک مادی و معنوی نیز حس می شود و از طرف دیگر، آن ها خود نیز هرگز مایل نیستند جمهوری اسلامی به عنوان قیم و احیانا کمک کننده علنی نسبت به آن ها شناخته شود .
4 - درباره احزاب اسلام گرا باید به نوع تفکرات آن ها توجه کرد . بسیاری از احزاب اسلام گرا در سراسر جهان هستند که اصولا به دنبال برقراری حکومت اسلامی نیستند بلکه تنها برای احقاق حقوق مسلمانان تلاش می کنند و برخی نیز اساسا تشکیل حکومت اسلامی در کشور خود را رد می کنند .
|