در حدود 1% افراد بالغ دارای شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder باختصار NPD) هستند و با خود بزرگ بینی و خودمحوری مشخص می شود. فرد خود را بسیار مهم تصور می کند و در اکثر جوانب زندگی (خانواده، گروه، کار یا جامعه) نقش خود را کلیدی و اثرگذار می پندارد (انگار دیگران نقش چندانی نداشته و اگر او نبود همه چیز آنطور که هست، نمی بود) و تصور می کند که فقط افراد بسیار خاص (فهیم) قادر به درک مشکل، مقام، شأن و اهمیت او هستند.
فرد خودشیفته برای خود امتیازاتی خاص قائل بوده و توقع تحسین، تکریم و برآورده کردن خواسته هایش توسط دیگران را دارد ولی نسبت به دیگران و نیازهایشان بی تفاوت و بی توجه است (در حالیکه 5 دقیقه با تلفن عمومی صحبت می کند توجهی به اینکه دیگری منتظر استفاده از آن است ندارد؛ یا به راحتی ماشین خود را دوبله پارک می کند بدون اینکه بیاندیشد موجب اختلال در ترافیک می شود؛ یا پول قرض کرده و توجهی به پس دادن آن ندارد و...). در واقع فرد خودشیفته از دیگران برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود سوء استفاده می کند و تمایل شدیدی به رسیدن به مقام، قدرت و شهرت دارد.
فرد خودشیفته خود را تافته جدا بافته پنداشته و بطور غیرواقعی تصور می کند که قدرت، استعداد، یا عقل، زیبایی و یا حتی عشق بی نظیر و برتری دارد. این اعتماد به نفس بالا کاملاً سطحی و بادکنکی بوده و شخص نسبت به انتقاد یا بی توجهی دیگران بسیار حساس بوده و خشمگین می شود و در برابر افراد برتر و بهتر (در آن زمینه هایی که فرد خودشیفته خود را کامل و بی نظیر می پندارد) بسیار حسادت به خرج داده و رنجیده و ناراحت می شود و معمولاً بطور واکنشی در ذهن، یا گفتار و یا رفتار خود سعی می کند تا این مزیت و برتری فرد مقابل را به نحوی بی ارزش، یا غیرواقعی یا پیش پا افتاده جلوه دهد و یا حتی به دروغ متوسل شود (اگه من موقعیت اونو داشتم تا حالا نه یک ابتکار بلکه ده تا اختراع می کردم؛ اگه من می خواستم مثل اون جلف باشم، فلان و فلان می شدم؛ و...). آنها مسئولیت اشتباهات، ناکامی ها و نقص های خود را به گردن دیگران می اندازند (تو باعث شدی من این کار رو بکنم) و حتی وظیفه دیگران می دانند که او را خشنود کنند و در خدمت او باشند.
اگرچه فرد خوشیفته از خودراضی، مغرور و متکبر است ولی در بسیاری از موارد این ویژگیها را به صورت تواضع و فروتنی بیش از حد نشان می دهد (راهی برای اثبات برتری خود) تا اینکه دیگران به بزرگی و والایی او اذعان کنند. در واقع این افراد از نظر اجتماعی اکثراً افرادی خوش مشرب، دلپذیر، ظاهراً گرم و حتی دست و دل باز هستند (و نه در زندگی روزمره و عادی خود) ولی در واقع امر، آنها قادر به درک یا پذیرش احساس دیگران و پاسخ همدلانه و همدردانه دیگران نیستند. به همین دلیل این افراد در روابط بین فردی غالباً دروغگو بوده و قادر به برقراری روابط صمیمانه عمیق و معنی دار (در باورها، عقاید، ارزش ها، اهداف، اخلاق، همدردی، احترام، عزت و عشق بی قید و شرط) نیستند و بیشتر به صورت سطحی (براساس ظاهر، علایق و سلیقه های مشترک) به دیگران نزدیک می شوند. فرد خودشیفته بر این باور است که دیگران بایستی پیرو نظرات، عقاید و افکار او باشند و همچون او فکر و احساس کنند و حتی به خود اجازه می دهد که بجای دیگران تصمیم بگیرد.
نکته: متأسفانه شخصیت خودشیفته در میان گروههای سیاسی، مذهبی، مناصب قدرت و مشاغل خاص (از جمله کادرهای علمی) نسبتاً شایعتر از سایر گروهها بوده و بدلیل جایگاه و موقعیت شان می توانند اثرات بسیار مخربی داشته باشند.
چه تفاوتی بین غرور، افتخار، خودبینی، خودخواهی با خودشیفتگی وجود دارد؟
در غرور و افتخار یک واقعیت خارجی و قابل قبول وجود دارد (مثلاً برنده شدن جایزه ای یا موفقیت در کاری...) و دیگران ارزشمند هستند و در خودبینی و خودخواهی هنوز فرد قادر به درک احساسات دیگران است و اگرچه فرد خود را در اولویت می داند ولی در بسیاری از موارد به حق و حقوق دیگران تجاوز نکرده و از آنها سوء استفاده نمی کند در حالیکه در خودشیفتگی هیچکدام صدق نمی کنند.
افراد خودشیفته را می توان براساس برخی از ویژگیهای اصلی و بارزشان به چهار نوع تقسیم نمود:
الف)خودشیفته مشتاق (Craving Narcissist): این افراد دچار کمبود شدید احساسی عاطفی بوده و در این زمینه ممکن است بسیار متوقع و آویزان اطرافیانشان شوند (محتاج تحسین، ستایش و ابراز محبت دائمی بودن حتی اگر دروغین باشد).
ب)خودشیفته ی شکاک (Paranoid Naracissist): این افراد احساس حقارت شدیدی که خود دارند را به دیگران فرافکنی می کنند و لذا در بسیاری از مواررد از طریق ایرادگیری و رفتار و انتقاد بیش از حد و نظرات حسادت آمیز، دیگران را از خود می رانند.
پ)خودشیفته بازیگر (Manipulative Narcissist): این گره از افراد از طریق دروغ و مورد بازیچه قرار دادن دیگران (از جمله از طریق اغوا کردن) قصد دارند تا نسبت به دیگران احساس برتری و بهتر بودن نمایند.
ت)خودشیفته بدنی (Phallic Narcissist): این گروه از افراد که تقریباً تماماً مرد هستند سعی می کنند با نمایش ظاهر (بدنسازی، پوشیدن لباس های خاص و...) و رفتار(خشک، خشن و حالت تهاجمی) مرد بودن خود را به نمایش بگذارند.
توجه: افراد خودشیفته (و نیز مرزی) در مواقع گذرا و متعارف (ملاقاتها، برخوردهای چند ساعته روزانه) می توانند تا ماهها رفتاری کاملاً طبیعی از خود نشان دهند و فقط در مواقع و شرایط متفاوت و خاص (محل کار، مسافرت، خانواده) است که می توان شخصیت واقعی شان را شناخت.
چرایی شخصیت خودشیفته از دیدگاههای مختلف
روانکاوانه: این افراد در دوران کودکی (خصوصاً سه سال اول تولد) نه تنها از یک پیوند عاطفی امنی با والدین خود برخوردار نبوده اند بلکه حرمت نفس شان بدرستی شکل نگرفته و بطور اولیه یا واکنشی یک خود غیرواقعی و پوشالی جایگزین حرمت نفس بالا شده است.
شناختی رفتاری: بدلیل شرایط دوران کودکی و نحوه ی برخورد والدین در ضمیر این افراد الگوهای فکری زیر شکل گرفته اند:
* من آدم بسیار خاص، متمایز و مهمی هستم و به این دلیل بایستی با من به گونه ای خاص و متمایز رفتار شود.
* من نیازی ندارم همانند سایرین پیرو و دربند قواعد و مقررات باشم.
* بسیار مهم است که توسط دیگران شناخته و مورد تحسین و تکریم قرار گیرم.
* دیگران بایستی قدر و مرتبه و اهمیت من را بدانند و نیازهای من را برآورده کنند در غیر اینصورت بایستی تنبیه شوند.
* دیگران لایق آنچه که دارند و یا در جایگاهی که قرار دارند، نیستند.
* دیگران حق ندارند از من انتقاد کنند یا نیازشان مغایر و یا تداخل کننده با نیاز من باشد.
* فقط افراد به فهیمی خودم می توانند من را بشناسند و درک کنند.
* من همه دلایل شرایط برخورداری از امتیاز و حقوق ویژه را دارم.
* به نفع دیگران است که از عقاید و نظرات من پیروی کنند.
ابعاد پنج گانه شخصیتی:
این افراد غالباً از یک بی ثباتی احساسی بالایی برخوردار بوده و به درجاتی درون گرا هستند و از نظر پذیرندگی، سازگاری و تعهدپذیری در سطح بسیار پائینی قرار دارند (به ابتدای فصل مراجعه کنید).
نکته: شخصیت خودشیفته یکی از شایعترین سه گونه ی تشخیص های روانی در میان معتادین است.
تشخیص و درمان شخصیت خودشیفته
تشخیص این نوع اختلال شخصیتی نیز از طریق مصاحبه با متخصص داده می شود ولی تست (NPI(Narcissistic Personality Inventory می تواند بسیار کمک کننده باشد (شامل 223 موضوع دو گزینه ای). درمان افراد جوان می تواند تا حدودی شخص را به حالت طبیعی بازگرداند ولی در مورد افراد میانسال و مسن معمولاً نتایج خوبی حاصل نخواهد شد. برحسب شدت اختلال، این افراد ممکن است به مجموعه ای از روش های مختلف روان درمانی، بستری و درمانی دارویی نیاز پیدا کنند.
ویژگیها و تشخیص شخصیت خودشیفته براساس DSM-IV-TR
1)احساس خودبزرگ بینی و مهم بودن می کند (اغراق و بزرگنمایی در موفقیت ها و نیاز به تأیید آن توسط دیگران)
2)در یک دنیای خیالی سرشار از قدرت، یا موفقیت، یا زیبایی، یا نبوغ و یا حتی عشق بی نظیر و استثنایی زندگی می کند.
3)فرد تصور می کند که یک آدم کاملاً خاص و استثنایی بوده و فقط توسط افراد خاص و فهیم قابل شناسایی و درک است.
4)فرد نیاز شدید به تحسین، تکریم و ستایش توسط دیگران دارد.
5)انتظار دارد و احساس می کند که دیگران بایستی برای او حق و امتیاز خاصی قائل شوند و بطوری ویژه و متمایز با او رفتار شود.
6)با دیگران به حالت حق به جانب و ولی نعمتی گرفته و از آنها سوء استفاه می کند.
7)قادر به شناسایی یا پذیرش احساسات دیگران و همدردی با آنها نیست.
8)نسبت به بسیاری از افراد بسیار حسود است یا فکر می کند که آنها به او حسادت می کنند.
9)افکار، گفتار و یا رفتاری متکبرانه یا پرافاده ای دارد.
....
*برای تشخیص شخصیت خودشیفته بایستی حداقل 5 مورد از ویژگیهای فوق وجود داشته باشند.
سناریو:
دانیل مردی 26 ساله بطور مأیوسانه تلاش می کند که یک هنرپیشه شود. ولی تجربیات و فعالیتهای کمی که بتواند در این زمینه او را کمک کند، داشته است و برای تأمین مخارج زندگی اش به طور نیمه وقت در یک سیستم حمل و نقل کار می کند. معهذا در جمع دوستان به گزاف می گوید که نقش ها و پیشنهادهای زیادی به او شده است که بدلیل کم ارزش شمردن شان همگی آنها را رد کرده است. برای موفقیت در این زمینه تلاش به پیدا کردن رابط و برقراری ارتباط با افراد مهم و اثرگذار کرد ولی بدلیل خواسته های خودخواهانه اش به جایی نرسید. او نسبت به اقوام و دوستانی که در این زمینه موفقیت و پیشرفت هایی داشته اند جبهه گرفته و نیز در برابر پیشنهادهای سازنده بسیار رنجور و ناراحت می شود و ادعا می کند که آنها آشنا و روابط بسیار قوی داشته اند و یا بسیار خوش شانس بوده اند و دیگران درک نمی کنند که او چه توانمندی و ظاهری بی نظیر برای هنرپیشگی دارد و روزی فراخواهد رسید که همگی دریابند او چه ستاره ی درخشانی در حیطه ی هنر بوده است.
منبع مقاله :
ساداتیان، اصغر؛ آذر، ماهیار؛ (1389) آمادگی و شرایط لازم برای ازدواج، تهران: ما و شما، چاپ اول.