یکی از مسائلی که در اسلام، توجه زیادی به آن شده، موضوع «مشورت» است. خداوند تبارک و تعالی در قرآن پیامبرش را به انجام مشورت، توصیه میکند؛
«وَ شاوِرْهُمْ فِیالْأَمْرِ؛ در کارهایت مشورت کن»[1]
میدانیم که علم پیامبران و از جمله پیامبر گرامی اسلام از وحی آسمانی نشأت گرفته و آنان به خودی خود نیازی به مشورت با خلق ندارند امّا برای اینکه مردم و مسلمانان به اهمیت مشورت در زندگی توجه کنند و از سوی دیگر نیروی فکر و اندیشه در افراد پرورش یابد؛ آنان به رایزنی و مشورت فرا خوانده شدهاند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز در امور عمومی مربوط به جامعه، به مشورت میپرداخت و جلسات مشاوره برقرار میساخت.
اصولًا مردمی که کارهای خود را با مشورت و صلاحاندیشی یکدیگر انجام میدهند، کمتر گرفتار لغزش میشوند و بالعکس افرادی که گرفتار استبداد رأی هستند و خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند غالباً گرفتار اشتباهات میباشند.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «ما مِنْ رَجُلٍ یُشاوِرُ أَحَداً إلَّا هَدَی الرُّشْد؛ هیچ مردی با کسی مشورت نمیکند مگر آنکه به سوی رشد هدایت شود.»[2]
و قال علی علیه السلام: «لاظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ وَالإِسْتِشارَةُ عَینُ الْهِدایَة؛ هیچ پشتیبان وتکیهگاهی همچون مشورت نیست، ومشورت عین هدایت است.»[3]
دانایان گفتهاند: تدبیر یک تنه چون زورِ یکمَرده و تدبیر دوتنه چون زورِ دومَرده و تدبیرِ دهتنه چون زورِ دهمَرده باشد و در هر حال نیروی دهمَرده بیشتر و قویتر از نیروی یکمَرده باشد.[4]
روشن است که انسان باید با افراد باایمان، خبیر، خردمند، باتجربه، کارآزموده و به طور کلی با کسانی که شرایط مشاوره را دارند، مشورت نماید و از اطلاعات و آگاهی و نظر کارشناسی آنان استفاده کند. در غیر این صورت نه تنها مشاوره سودی ندارد بلکه مضر هم هست. البته گاهی ممکن است این کارشناسی و آگاهی، که مورد نیاز انسان است نزد دوستانی که طرف مشاوره ما قرار میگیرند وجود داشته باشد و گاهی نیز ممکن است آنان فاقد چیزی باشند که مورد تقاضای ما است. در این حالت نیز دوستان به علت خیرخواهی که از آن برخوردارند میتوانند به عنوان پل ارتباطی میان ما و دیگران عمل کنند. آنان قهراً سعی و تلاش خود را به کار میبندند تا این مشاوره با اهلش صورت گیرد و به طور صحیح و همراه با نتیجه مثبت به پایان برسد.
بنا بر این به دلیل اهمیت غیر قابل انکار مشاوره و با توجه به صفت خیرخواهی که در دوستان شایسته وجود دارد، مناسب است که در هر دو صورت از آنان استفاده شود.
با عنایت به اهمیت مشاوره در اسلام، یکی از وظایف دوستان نسبت به یکدیگر آن است که مشاوری خیرخواه برای یکدیگر باشند.
او مشاور تو باشد
مشورت با دوست، گذشته از اینکه به خاطر بهرهمندی او از صفات و ویژگیهای ارزشمند، دارای اهمیت است، متضمن برخی نکات ظریف روانشناختی نیز هست. از آن جمله وقتی انسان با دوست خود مشورت میکند در واقع برای او شخصیت ویژهای قائل شده است. او به این ترتیب احساس میکند که دارای ارزش و اعتبار والایی نزد دیگران است، به طوری که او را خیرخواه خود میدانند. بدیهی است این احساس، خود باعث افزایش محبت هم میشود. بعلاوه انسان با انجام مشورت، از فکر و عقل دیگران- و از جمله دوست خود- استفاده میکند. زیرا در روایات داریم که: «مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فی عُقوُلِها؛ کسی که بامردم مشورت میکند، درعقل مردم شریک شده است.»[5]
تو مشاور او باشی
به همان اندازه که اسلام بر اصل مشاوره اهتمام ورزیده، از سوی دیگر دستور اکید صادر کرده است کسانی که مورد مشورت قرار میگیرند نباید از هیچ گونه خیرخواهی فروگذاری کنند. اسلام، خیانت در مشورت را یکی از گناهان بزرگ محسوب کرده است و این وظیفه اختصاص به دوستی ندارد. اصولًا هر مسلمان وقتی مشاور شخص دیگری قرار گرفت، حتی اگر آن شخص مسلمان هم نباشد نباید در مشورت به او خیانت کند.
امام سجاد علیه السلام میفرماید: «حَقُّ الْمُسْتَشیرِ فَإِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْیاً حَسَناً أَشَرْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ أَرْشَدْتَهُ إِلی مَنْ یَعْلَمْ وَ حَقُّ الْمُشیرِ عَلَیْکَ أَنْ لا تَتَّهِمَهُ فیما لا یُوافِقُکَ مِنْ رَأْیِه؛ حق کسیکه از تو مشورت میخواهد این است که اگر عقیده و نظری داری در اختیار او بگذاری و اگر در باره آن کار چیزی نمیدانی او را به کسی راهنمایی کنی که میداند و اما حقّ کسی که مشاور تو است این است که در آنچه با تو موافق نیست او را متّهم نسازی.»[6]
آنچه گفته شد یک و ظیفه عمومی است. اما دوستان وظیفهای برتر از آن دارند. آنان باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مشاوری خیرخواه و مهربان برای دوستان خود باشند. فکر و اندیشه، تلاش و کوشش، تحمل رنج و زحمت، استفاده از دیگر کارشناسان و هر ابزار دیگری که در این راه لازم است باید انجام شود. در یک کلام انسان باید چنان بنگرد که گویا این کار خود او است که باید به سرانجام برسد.
پی نوشت ها:
[1] . سوره آل عمران، آیه 159.
[2] . به نقل از تفسیر نمونه در ذیل آیه «و أمرهم شوری بینهم»، ج 20، ص 462.
[3] . نهج البلاغه، کلمات قصار، 54.
[4] . گزیده سیاستنامه، ص 171.
[5] . وسائل الشیعه، ج 12، ص 40.
[6] . من لا یحضَره الفقیه، ج 2، ص 623.