بدون شک پاریس را میتوان پایتخت بیچونوچرای ادبیات فرانسه دانست. نویسندگان مشهور این کشور نظیر اُونوره دوُ بالزاک، ویکتور هوگو و ژرژ ساند در قرن نوزدهم و مارسل پروست، سیمونه دوُ بوُوا و ژان پل سارتر در قرن بیستم، تقریباً به یک شکل از پاریس الهام گرفته، از آن ناراحت و متنفر شده و همچنین مجذوب آن شدهاند. بهعلاوه آنها تنها نبودهاند. پاریس برای مدتی و در دههی 20 و 30 میلادی، به پایتخت ادبیات آمریکا تبدیل شد و برخی از نویسندگان مهاجر نظیر ارنست همینگوِی، گرترود استاین و اف اسکات فیتزجرالد را بهسوی خود کشانید.
علاقهمندان به آثار نوشتاری میتوانند احترام خود به نویسندگان موردعلاقهشان را از طریق بازدید از خانهها و کافههای محل اقامت و کار آنها ابراز کنند؛ اما ممکن است این اتفاق برای همه ممکن نباشد. بنیتا به خانهها و کافههایی سر زده است که محبوب این نویسندگان پاریسی بوده است. با ما همراه شوید.
خانهی ویکتور هوگو
Photo by Paris Tourist Office/Agnès Moreau
پاسخ فرانسه به داستانهای شگرف چارلز دیکِنز از طریق شاعر و رماننویس مشهور این کشور ویکتور هوگو بوده است. این نویسندهی مشهور خالق دو اثر جاودانه با نامهای «گوژپشت نتردام» و «بینوایان» است. او از سال 1832 تا 1848 با خانوادهی خود در طبقهی دوم این آپارتمان زندگی میکرد. خانهی او هماینک تبدیل به موزهای با طراحی زمان زندگی ویکتور هوگو در آن شده است. نقاشیها، دستنوشتهها و سایر آثار هنری شخصی نویسنده در این خانه به تشریح زندگی او و کارش میپردازند. ویکتور هوگو که یک فعال اجتماعی رک و صریح بود هیچ ابایی از محکوم کردن افرادِ در قدرت نداشت. یکی از دلایلی که ویکتور هوگو سالهای 1851 تا 1870 را در تبعید به سر برد صراحت لهجهی او بود.
اتاقخواب پروست
Photo by LWYang/Flickr
مارسل پروست که تصویر کشیده شده از آن توسط ژاک امیل بلان در موزهی اورسِی آویزان است، شاهکار داستانی خود با عنوان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» را در تخت کوچک خود در این اتاق خلق کرده است. اتاقی که او بین سالهای 1907 تا 1919 در آن میزیسته است. آدرس این اتاق بلوار هوسمان، پلاک 102 بود؛ اما امروزه از این خانه تنها پلاک آن برجایمانده است. بااینحال اگر به موزهی کارناوالِت سری بزنید با نمونهی کپی شده از این اتاق با تمامی مبلمان واقعی متعلق به پروست روبرو خواهید شد. باید گفت فضاهای دیگر این موزه نیز ارزش بازدید را دارند. این موزه تاریخِ پاریس از 4600 سال قبل از میلاد مسیح تا قرن بیستم را پوشش میدهد.
هتل اقامت اسکار وایلد
Photo by Amy Murrell
هتل واقعشده در خیابان «سیزدهم هنرهای زیبا» در زمانی که نویسندهی ایرلندی، اسکار وایلد، سالهای پایانی عمر خود را در آن سپری میکرد، مکانی بهغایت کثیف بود. او پس از آزادی از زندان به جرم فساد اخلاقی و همچنین سالهای فقر ناشی از تبعید به این هتل پناه آورد. وایلد درنهایت در این هتل از دنیا رفت. آخرین جملهای که او در هنگام مرگ به زبان آورد این بود که «من و کاغذدیواری این اتاق در حال دوئل برای مرگ هستیم». او با این جمله کنایهای به اوضاع نابسامان هتل محل اقامتش میزند. بااینحال این هتل در اواسط قرن به طرز شگفتانگیزی مورد بازسازی قرار میگیرد. اگر در زمان حضور شما در این هتل کسی در اتاق او اقامت نداشته باشد میتوانید برخی از نامههای اسکار وایلد، برخی از صورتحسابهای پرداختنشده و همچنین چتر او را در آنجا مشاهده کنید.
گورستان پِر-لاشِز و مونتپارناس
Photo by Paris Tourist Office/Marc Bertrand
میتوان برای یافتن عدهای از شخصیتهای ادبی در یک مکان به گورستان «پِر-لاشِز» و یا گورستان «مونتپارناس» مراجعه کرد. افرادی که در این گورستانها در آرامش خوابیدهاند شخصیتهایی نظیر مارسل پروست، مولیِر و گرترود استاین هستند. مقبرهی اسکار وایلد در این مکان که شبیه به یک فرشتهی در حال پرواز است برای چندین سال با رژ لب ناشی از بوسههای بازدیدکنندگان پوشانده شده بود؛ اما امروز این مقبره با پوششی شیشهای محافظت میشود.
در میان نویسندگان دفن شده در مونتپارناس، میتوان مزار ژان پل سارتر، ساموئل بِکِت و سوزان سانتاگ را نیز یافت.
قدم زدن در یک قبرستان ممکن است در هنگام مسافرت امری لذتبخش محسوب نشود، اما باید گفت که این دو قبرستان کاملاً آرام و ساکت هستند؛ قبرستان پر-لاشز که پر از تپهها و مسیرهای پرپیچوخم و پیادهروهای پر از برگ است محل مناسبی برای تفکر به مرگ و همچنین لذت بردن از یک بعدازظهر آفتابی است.
کافههای ادبی: کافهی دو ماگوت و کافهی فلور
Photo by roger.salz
زمانی که نویسندگان ساکن پاریس را تصور میکنیم، تصویری از گفتوگوی آنها با سایر همتایانشان در گوشهای از کافههای این شهر را در ذهن مجسم میسازیم. پاریس دارای دو کافهی بسیار مشهور در محلهی «سنت ژرمن» به نامهای کافهی «دو ماگوت» و کافهی «فلور» است. ارنست همینگوِی، ژان پل سارتر، سیمونه دو بوُوا و بسیاری دیگر از نامهای مشهور قرن بیستم ساعتهای بیشماری را در این دو کافه که هماکنون پر از توریست شدهاند، میگذراندند.
شکسپیر و شرکا
Photo by Ken Paterson
این کتابفروشیِ دوستداشتنیِ انگلیسی که در طرف چپ رودخانهی سِن واقعشده است در سال 1951 توسط جورج وایتمن آمریکایی افتتاح شد. کتابفروشی او بهعنوان خانهای برای مهاجران ادبی دههی 20 میلادی شناخته میشد. این کتابفروشی با دنبالهروی از سنت، موجب جذب نسل طلایی نویسندگانی نظیر آلن گینزبرگ و ویلیام باروز و همچنین سایر نویسندگان آمریکایی مقیم پاریس نظیر هنری میلر و ریچارد رایت شد. این کتابفروشی هماکنون توسط دختر وایتمن، سیلویا، اداره میشود. «شکسپیر و شرکا» همچنان به کار فروش کتابهای جدید و دستدوم مشغول بوده و به نویسندگان عصر حاضر نیز اتاقهایی برای استراحت و کار اجاره میدهد.
کتابفروشان اطراف رود سِن
Photo by Paris Tourist Office
میتوان در دو طرف رودخانهی سن ردیفی از غرفههای سبزرنگ پر از کتابهای کهنه، آثار هنری، دفاتر خاطرات دستدوم و سوغاتیهای مختلف یافت؛ سمبلی از فرهنگ ادبی ماندگار شهر پاریس که در اطراف رودخانه گسترده شده و فروشندگانی که باید از قوانین نظارتی، از اندازهی غرفهها گرفته تا زمان بازگشایی آنها، تبعیت کنند.
کمدی فرانسِز
Photo by Paris Tourist Office/Amélie Dupont
«کمدی فرانسِز» که در سال 1680 توسط لویی چهاردهم بنا شد بهنوعی خاستگاه تئاتر فرانسه محسوب شده و سه درامنویس مشهور فرانسوی ژان راسین، کورنِی و مولیِر را به خود دیده است. شما میتوانید یک بلیت و یا کتاب تاریخ ساخت این بنا را خریداری کرده و به درون سالن اصلی این ساختمان زیبا (سالن ریشِلیو) قدم بگذارید.
خانهی زندگی عاشقانه
Photo by Paris Tourist Office/Amélie Dupont
این خانهی سبزرنگ زیبا که در دامنهی تپهی مونتمارتر واقعشده است مکانی است که نقاش فرانسوی آری شِفر در قرن نوزدهم از میهمانان خود نظیر فردریک شوپن موسیقیدان، اُژِن دلاکروای نقاش و ژرژ ساند نویسنده پذیرایی میکرد. امروزه طبقهی همکف این بنا به خاطر زندگی ژرژ ساند در آن به نام او شناخته میشود. به هنگام قدم زدن در این خانه میتوان نقاشیها، مبلمان و جواهرات او را مشاهده کرد.
بارهای ادبی: بار ارنست همینگوی و بار رُزباد
Photo by Pablo Sanchez/Flickr
ارنست همینگوی و اسکات فیتزجرالد همواره در رستوران «هتل ریتز» (تصویر بالا) باهم ملاقات داشتند. بااینحال دیگر اثری از «بار دینگو» در خیابان دولامبر، جایی که به گفتهی خود ارنست همینگوی او برای کتاب «ضیافت سیار» با فیتزجرالد ملاقات داشت، دیده نمیشود. اما کمی دورتر میتوان «کافهی رُزباد» که زمانی پاتوق نویسندگانی نظیر ژان پل سارتر و مارگارت دوراس بود را یافت. موسیقی نواخته شده در این کافه از نوع جاز بوده و همچنان نیز پذیرای نویسندگان و روزنامهنگاران است.