ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به ۳ فیلم سینمایی در حال اکران؛

«پا تو کفش من نکن»، «گذر موقت» و «کبریت سوخته» هیچ یک برای سینما ساخته نشده اند/ اکران فیلم های ضعیف حال سینمای کشور را بد می کند!

جبار آذین منتقد و مدرس سینما گفت: «پا تو کفش من نکن» یک فیلمفارسی بی ارزش است، «گذر موقت» ربطی به سینما ندارد و «کبریت سوخته» هم اثری معمولی است و مولفه های جذب مخاطب را در اختیار ندارد از این رو می توان بر این امر صحه گذاشت که این فیلم ها هیچ یک برای سینما ساخته نشده اند و به درد سینما نمی خورند!

«پا تو کفش من نکن»، «گذر موقت» و «کبریت سوخته» هیچ یک برای سینما ساخته نشده اند/ اکران فیلم های ضعیف حال سینمای کشور را بد می کند!

این منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: «پا تو کفش من نکن» یک فیلمفارسی بی ارزش دیگر از گروه کپی سازان حسین فرحبخش است که باز هم مانند سایر بنجل های به اصطلاح سینمایی او نعل به نعل از روی فیلمفارسی های قبل از انقلاب کپی برداری و بازسازی شده است. گرته برداری یا ساختن نسخه های جدید و به روز از روی آثار برجسته، ماندگار و پرمخاطب سینما در جهان سینما مرسوم است ولی هیچ کپی کاری را در عالم سینما نمی توان یافت که از روی آثار مبتذل یک نسخه بد و بی ارزش بسازد و از این منظر فرحبخش یک استثنا است و باید نام او و فیلمفارسی هایش در گینس ثبت شود.

وی ادامه داد: این سینماگر خلف فیلمفارسی که در تمام سال های حضور سینمایی خود برای حفظ و احیاء و اشاعه فیلمفارسی کوشیده است در فیلم بی مسمای تجارتی «پا تو کفش من نکن» با پوشاندن البسه و زر و زیور امروزی بر قامت بدقواره فیلمفارسی های پیش پا افتاده و بازاری زمان انحطاط سینمای ایران همچنان با یدک کشیدن عنوان سازنده فیلمفارسی های به اصطلاح مدرن چون همیشه درصدد سوداگری و توفیق در گیشه است که با این فیلم باز هم به بن بست خواهد رسید چرا که تماشاگران فهیم سینما آنقدر فیلم های بی در و پیکر این گونه در سینماهای کنونی دیده اند که دیگر هجو و هزل مناسبات زندگی خانوادگی و اجتماعی برایشان تازگی و جذابیت ندارد اضافه بر آن اگر کسی خواهان تماشای این قبیل محصولات باشد نسخه های اصل آن ها به اندازه کافی در دسترس هست که آن ها را تماشا کند و از دیدن کپی های نازل آن ها بی نیاز است.

آذین با تأکید بر اینکه تماشاگر امروز سینمای ایران نیازها و خواسته ها و سلایق و زندگی کنونی خود را در آثار هنری و سینمایی می جوید نه مسائل و زندگی افراد و مناسبات اجتماعی دهه ها قبل اظهار داشت: «پا تو کفش من نکن» یک کپی بازاری سخیف است که صرفاً برای کسب درآمد و خدمت به سینما و سینماگران قبل از انقلاب ساخته شده است و هیچ ارزش دیگری ندارد.

وی در بخش دیگری از این گفتگو به یکی دیگر از فیلم های سینمایی روی پرده اشاره کرد و گفت: «گذر موقت» گرچه فیلم تئاتر بدی نیست ولی نکته مهم این است که سینما نیست و در واقع گذر موقت کارگردان آن از سینمای حرفه ای است. «گذر موقت» ساخته سینمایی افشین هاشمی تصویرسازی از یک نمایش اجتماعی است که سازنده اش کوشیده اثری سرگرم کننده، مفرح و همراه با اندکی تفاوت در نگاه به زوایای زندگی نسل های مختلف جامعه باشد. هاشمی بازیگر، نویسنده، کارگردان، نوازنده کمانچه و از هنرمندان کم و بیش شناخته شده تئاتر، موسیقی، تلویزیون و سینما است.

آذین خاطرنشان کرد: او با آنکه پیش تر هم سینما را به عنوان کارگردان تجربه کرده با فیلم «گذر موقت» باز هم به سینما پرداخته و تجربه دیگر کرده است بدون آنکه به دانش سینمایی خود وسعت داده باشد. «گذر موقت» به رغم موضوع غیرکلیشه ای، بازی های بالای متوسط و داستانک جمع و جور خود هنوز با سینما، دکوپاژ، میزانسن، فضاسازی ها و قاب بندی های سینمایی فاصله دارد. «گذر موقت» فیلم به تصویرکشیده شده یک نمایش تئاتری، تلویزیونی و سینمایی است که اسلوب دنیای نمایش (و نه تصویر) بر آن سیطره دارد. در واقع گذر موقت افشین هاشمی با آنکه کاری در مجموع سالم، نقادانه و طنازانه است اما بیشتر در مدیوم تلویزیون می گنجد و پخش آن از سیما می تواند برایش مشتری بیشتر گرد آورد.

این منتقد سینمای کشور سپس به نقد یکی دیگر از آثار سینمایی در حال اکران پرداخت و اظهار داشت: «کبریت سوخته» حاصل همکاری 2 سینماگر شناخته شده در مقام های تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون است. کاظم معصومی نویسنده و کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون که آثاری مانند «دزد و نویسنده»، «سوء ظن»، «طبل بزرگ زیر پای چپ» و «بادام های تلخ» را در سینما و سریال های «خانه بی پرنده» و «مرد نقره ای» در تلویزیون در کارنامه هنری خود دارد «کبریت سوخته» را ساخته است. این فیلم در ردیف دیگر ساخته های پیشن او است و اثری اجتماعی- خانوادگی با چاشنی عشق و حادثه است.

وی تأکید کرد: «کبریت سوخته» با آنکه فیلمنامه ای به نسبت جمع و جور دارد و زامیاد سعدوندیان فیلمنامه نویسی که شیوه نگارش را می شناسد آن را نوشته و از کارگردانی تقریباً مناسبی هم برخوردار است ولی از نظر موضوعات و پرداخت و روایت سینمایی حرف های تازه ای برای مخاطب سینمای ایران که بارها شاهد به تصویر درآمدن این قبیل مسائل تکراری خانوادگی و اجتماعی و شبه عاشقانه بوده ندارد؛ مهمتر آنکه پردازش شخصیت ها و ماجراهای زندگی آن ها در کل خود فیلم دارای نوآوری، پرداخت متفاوت و جذابیت مخاطب پسند نیست.

آذین در خاتمه این گفتگو متذکر شد: نکته موردپسند نبودن تماشاگر از نام غیر جذاب فیلم هم یعنی «کبریت سوخته» قابل دریافت است. با آنکه دست اندکاران فیلم کوشیده اند با استفاده از بازیگران جوان فیلمی جوانگرا و جوان پسند بسازند مناسبات کلیشه ای آدم های فیلم و داستان های تکراری جاری میان آن مخاطب را راغب به تماشای آن تا انتهای فیلم نمی کند. گروه تولید این فیلم برای شکل دهی یک فیلم خوب و استاندارد به موفقیت لازم دست نیافته و «کبریت سوخته» در حد یک فیلم معمولی با حرف های معمولی و ساختار هنری متوسط راکد مانده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان