تذکرة الکَحّالین، از مهمترین آثار چشم پزشکی اسلامی، تألیف علی بن عیسی کحّال، چشم پزشک قرن چهارم است. تاریخ تألیف کتاب معلوم نیست. چنانکه از مقدمهی آن برمیآید، این کتاب در پاسخ دوستی نوشته شده که از علی بن عیسی دربارهی کتاب جالینوس در بیماریهای چشم پرسیده بود و مؤلف از او با عنوان برادر فاضل یاد کرده است. (1) بنابر مقدمه، (2) علی بن عیسی این کتاب را با اختصار و ایجاز، اما با هدف جمع آوری اطلاعات دربارهی همهی بیماریهای چشم، تألیف نموده است تا مخاطبان را از مراجعه به کتابهای دیگر در این زمینه بی نیاز گرداند. اشارهی علی بن عیسی نیز در مقدمه (3) به کتاب جوامع کتب جالینوس فی امراض العین، معطوف به متن بازنویسی شدهی کتاب جالینوس دربارهی بیماریهای چشم به نام جوامع جالینوس فی الأمراض الحادثة فی العین (4) است که هفت دانشمند یونانی در اسکندریه در قرن ششم میلادی آن را بازنویسی کردند. در آثار اسلامی، این هفت تن را «اسکندرانیین» و آثار آنان را «جوامع الاسکندرانیین» نامیدهاند. آرای آنان از منابع تذکرة الکحّالین بوده است.
تذکرة الکحّالین مشتمل است بر مقدمهای کوتاه و سه مقاله که هر کدام بابهای متعددی دارند. مطالب کتاب به ترتیب اینهاست: مقالهی اول در 21 باب شامل تعریف (حدّ) چشم، منافع و طبیعت و تشریح آن؛ مقالهی دوم در 73 باب دربارهی بیماریهای چشم که از بیرون دیده میشود و چگونگی معالجهی آنها؛ مقالهی سوم در 27 باب دربارهی بیماریهای چشم که از بیرون دیده نمیشود و معالجهی آنها. باب آخر مقالهی سوم به مفرداتی (الادویة المفردة، مواد دارویی بسیط) اختصاص دارد که برای درمان بیماریهای چشم به کار میروند. در این باب، خواص دارویی و آثار 141 دارو به ترتیب الفبا ذکر شده است. در مجموع در مقالههای دوم و سوم از 131 بیماری و روش درمان آنها بحث شده است.
روش کلی علی بن عیسی در تذکرة الکحّالین آن است که ابتدا بیماری و سپس راه معالجهی آن را بیان میکند. او به طور کلی بیماریهای چشم را به سه جنس، بسیط مفرد، آلی مرکّب و انحلال فرد، (5) تقسیم نموده و داروهای این بیماریها را نیز به سه دسته، برگرفته از سه منشأ نباتی و معدنی و حیوانی، (6) تقسیم کرده است. بیشترین تأکید علی بن عیسی در معالجهی بیماریهای چشم بر استفاده از دارو میباشد، اما به جراحی (العلاج بالحدید) نیز اشاره کرده است. (7) او ضمن برشمردن شرایط بیمار پیش از جراحی، به چند نمونه از ابزارهای جراح و دستیارش اشاره کرده است. (8) باب بیست و سوم از مقالهی سوم (9) نیز کاملاً به حفظ سلامت چشم اختصاص دارد و در آن سه نوع تدبیر برای حفظ سلامت چشم برشمرده شده است. مفصّلترین توصیف و شیوهی درمان بیماریها در این کتاب دربارهی آب آوردن چشم (10) و پس از آن دربارهی تراخم (جَرَبُ حادثُ فِی العَیْن) (11) است.
بنابه نوشتهی علی بن عیسی در مقدمهی تذکرة الکحّالین، (12) او با جستجو در آثار گذشتگان این کتاب را تألیف کرده و تنها اندکی از دانستههای خود را که از استادانش فراگرفته بود؛ به آن افزوده است. علی بن عیسی آثار متقدمان، به ویژه کتابهای جالینوس و حنین بن اسحاق، را مهمترین منابع خود ذکر کرده است. (13) او از کتب جالینوس، علاوه بر جوامع جالینوس فی الأمراض الحادثة فی العین که دربارهی چشم پزشکی نوشته شده و به دست ما نیز رسیده است، (14) از الصناعة الصغیرة، (15) منافع الاعضاء (16) و العلل و الاعراض (17) نیز یاد کرده است. با این که کتاب العَشْر مقالات فی العَیْن منسوب به حنین بن اسحاق از مهمترین کتابهای چشم پزشکی اسلامی به شمار میآمده، علی بن عیسی از آن نام نبرده است. (18) دیگر اشخاص و منابعی که علی بن عیسی از آنها یاد کرده است عبارتاند از: [جوامع] اسکندرانیین؛ (19) اریباسیوس (20) دانشمند و پزشک یونانی سدهی چهارم میلادی و مؤلف کتاب السبعین یا الکُنَّاش [فی الطب]؛ (21) فولس [بولس اجانیطی]، (22) دانشمند یونانی قرن هفتم میلادی و مؤلف کنّاش (23) که کتاب ششم آن به جراحی اختصاص داشته و شرح وی از جراحی چشم از مفصّلترین توصیفها در این زمینه است؛ (24) و ابقراط [= بقراط]، (25) فیلسوف و دانشمند یونانی سدهی پنجم پیش از میلاد (26) علی بن عیسی از میان دانشمندان اسلامی از ابن ماسویه، (27) مؤلف دغل العین و معرفة محنة الکحّالین (28) و از شخصی با عنوان ابن علی (29) نام برده است.
تذکرة الکحّالین از معدود رسالههای چشم پزشکی اسلامی است که به طور کامل به دست ما رسیده است. همچنین از دیگر کتابهای دورهی اسلامی که در زمینهی چشم پزشکی پیش از تذکرة الکحّالین یا مقارن آن نوشته شدهاند، (30) مفصّلتر است. تعداد بیماریهایی که در تذکرة الکحّالین ذکر شده از مهمترین اثر چشم پزشکی اسلامیِ پیش از آن، کتاب العَشْر مقالات فی العَیْن، بیشتر است، توصیفهای آن دقیقتر و شرح و شیوهی درمان در آن نیز مفصّلتر است. مجموعاً روشهای علی بن عیسی از روشهای حنین بن اسحاق بسیار پیشرفتهتر است. (31) توصیفهای مشروح علی بن عیسی باعث شده است که چشم پزشک مشهور معاصر او، عماربن علی موصلی، تحت الشعاع قرار گیرد. (32)
تذکرة الکحّالین خیلی زود بین دانشمندان مسلمان شهرت یافت. ابن ابی اصیبعه، (33) سخن علی بن عیسی را در درمان چشم حجت شمرده و استفاده کنندگان از این کتاب را از مراجعه به کتابهای دیگر بینیاز دانسته است. قفطی (34) نیز اگرچه مؤلف تذکرة الکحّالین را با عیسی بن علی، پزشک متوکل عباسی، اشتباه گرفته است، (35) این کتاب را مبدأ کارهای چشم پزشکان بعدی دانسته است. این کتاب به منزلهی قانون نامهی چشم پزشکی اسلامی بوده (36) و سبب شده است که نویسندهی آن بزرگترین چشم پزشک مسلمان شناخته شود. (37) بسیاری از پزشکان، چشم پزشکان و گیاه- داروشناسان اسلامی در آثار خود از علی بن عیسی و تذکرة الکحّالین یاد کردهاند، از جمله ابوریحان بیرونی (متوفی 440) در الصیدنة، (38) ابونصر اسعدبن الیاس مَطران مشهور به ابن مطران (متوفی 587) در بستان الأطباء و روضة الألِبّاء، (39) خلیفة بن ابی المحاسن حلبی (قرن هفتم) در الکافی فی الکَحْلِ (40) و حکیم مؤمن (متوفی حـ 1110) در تحفة المؤمنین، (41) دانشمندان معاصر از بسیاری جهات تذکرة الکحّالین را بررسی کرده و دربارهی آن مقالههای متعدد نوشتهاند. مقالاتی که در چند دههی گذشته دربارهی این کتاب تألیف شده، در مجلدات مختلف طب العیون عند العرب و المسلمین (42) (فرانکفورت 1986) گردآوری و تجدید چاپ شده است.
از تذکرة الکحّالین نسخههای خطی متعددی باقی مانده است. (43) در 1315/1936 ش، مایرهوف (44) بخشهایی از این کتاب را چاپ کرد و در 1343/1964 ش متن کامل آن بر اساس سه نسخهی خطی و با تصحیح غوث محیی الدین قادری شرقی چاپ شد و در 1376/1997 ش فؤاد سزگین آن را عیناً تجدید چاپ کرد. بخشی از کتاب نیز با نام منتخبات من تذکرة الکحّالین به صورت نسخهی خطی وجود دارد. (45) الحاقیهای نیز بر کتاب نوشته شده است. (46) دو شرح نیز بر این کتاب نوشته شده است، یکی از شخصی به نام دانیال بن شعیا، که خلیفة بن ابی المحاسن حلبی (47) به آن اشاره نموده است و به رغم نظر میتووخ (48) (49) نسخهای از آن وجود دارد (50) و دیگری از فردی ناشناس. (51)
تذکرة الکحّالین در قرون وسطا به لاتینی ترجمه شد که آن را به گراردوس (ژرار) کرمونایی نسبت دادهاند. (52) این ترجمه سه بار در ونیز به چاپ رسید: در 902، 904، 1497/905، 1499، 1500. اما ترجمهی نامناسب و حذف بسیاری از جملهها، که باعث ناپیوستگی مطالب کتاب شده بود، مانع از شناخته شدن تذکرة الکحّالین در اروپا شد. (53) ترجمههایی به آلمانی و انگلیسی (54) و عبری (55) و ترکی (56) نیز از این کتاب وجود دارد..
از تذکره الکحّالین ترجمههای فارسی متعددی وجود دارد که قدیمترین آنها متعلق به سال 894 و ترجمهی شخصی ناشناس است. (57) ترجمهای به تاریخ 951 نیز از شاه علی بن سلیمان کحّال وجود دارد؛ و از چند پزشک دیگر، چون رازی و ابن سینا و سیداسماعیل جرجانی، مطالبی به کتاب افزوده است. (58) شمس الدین علی حسینی جرجانی نیز در 997 این کتاب را ترجمه کرده و مطالبی به آن افزوده است. (59) از این ترجمه در چاپ محیی الدین قادری شرفی (60) استفاده شده و مفهوم بخشهایی از متن عربی (61) به کمک آن روشن گردیده است. (62) ویژگی تمام این ترجمهها آن است که بخشهایی از کتاب را گزینش کردهاند. مثلاً آنها باب بیست و هفتم مقالهی سوم را ندارند. علاوه بر ترجمهی جرجانی، تنها ترجمهای که بیش از همه به متن عربی وفادار بوده، ترجمهای است که شخصی به نام سیدهندی احتمالاً در 1039 انجام داده است. این ترجمه نیز بخش آخر کتاب (دربارهی مفردات) را ندارد. (63)
پینوشتها:
1. علی بن عیسی کحال، ص 1.
2. ص 2.
3. همان، ص 1.
4. سزگین (Sezgin)، ج3، ص 102.
5. علی بن عیسی، ص 45.
6. همان،ص 56.
7. همان، ص 197-199.
8. همان جا.
9. همان، ص 318-327.
10. ص 254-277.
11. ص 76-85.
12. ص 3-4.
13. ص 4.
14. سزگین، همان جا.
15. علی بن عیسی کحال، ص 320.
16. همو، ص 257.
17. ص 259.
18. برای نام دیگر کتابهای حنین در چشم پزشکی ر. ک. حنین بن اسحاق، مقدمهی مایرهوف، ص 35-39.
19. علی بن عیسی کحّال، ص 1.
20. همان، ص 27.
21. سزگین، ج3، ص 153.
22. علی بن عیسی کحال، ص 259.
23. سزگین، ج3، ص 169.
24. کمبل (Campbell)، ص 10-12.
25. علی بن عیسی کحال، ص 63.
26. ر. ک. سزگین، ج3، ص 28-32.
27. علی بن عیسی کحال، ص 354.
28. سزگین، ج3، ص 233.
29. علی بن عیسی کحال، ص 201.
30. ر. ک. حنین بن اسحاق، مقدمهی مایرهوف، ص 6-9، 11-12.
31. سزگین، ج3، ص 338-339، به نقل از هیرشبرگ (J. Hirschberg)
32. همان جا.
33. ابن ابی اصیبعه، ص 333.
34. ر. ک. قفطی، ص 247.
35. سزگین، ج3، ص 338.
36. سزگین، همان جا.
37. سارتون، ج1، ص 836.
38. ابوریحان بیرونی، ص 212-388.
39. ابن مطران، ج1، ص 123.
40. حلبی، ص 31.
41. حکیم مؤمن، گ 2 ر.
42. Augenheilkende im Islam
43. ر.ک. سزگین، ج3، ص 339-340؛ ششن و دیگران، ص 302-303؛ نیز ر.ک. فکرت، ص 122؛ افشار و دانش پژوه، ج1، ص 132.
44. مایرهوف، ص 74-87.
45. ششن و دیگران، ص 303.
46. دیتریش، ص 172؛ ششن و دیگران، همان جا.
47. حلبی، همان جا.
48. Mitwoch
49. د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «علی بن عیسی».
50. ر. ک. دیتریش، ص 167-168؛ ششن و دیگران، همان جا.
51. ر. ک. عوّاد، ص 178؛ سزگین، ج7، ص 389.
52. سزگین، ج3، ص 340.
53. د. اسلام، همان جا.
54. سزگین، همان جا.
55. د. اسلام، همان جا.
56. ششن و دیگران، ص 303-304.
57. استوری (Storey)، ج2، بخش 2، ص 204.
58. نسخههای خطی، ج9، ص 256.
59. دهلوی، ص 719.
60. کحال، ص 9، پانویس 6.
61. مثلاً ر. ک. ص 37، پانویس 1، ص 77-81.
62. برای سایر ترجمههای فارسی ر. ک. منزوی، 1348 ش، ج1، ص 494-495؛ همو، 1374ش، ج5، ص 3357-3358؛ استوری، ج2، بخش 2، ص 204-205؛ افشار و دانش پژوه، ج7، ص 380-386.
63. ر. ک. منزوی، 1348ش، ج1، ص 495.
منابع تحقیق:
ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت [1965].
ابن مطران، بستان الاطباء، چاپ عکسی از روی نسخهی کتابخانهی ملی ملک، با مقدمهی مهدی محقق، ج1، تهران 1368 ش.
ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، چاپ عباس زریاب، تهران 1370 ش.
ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابهای خطی کتابخانهی ملی ملک، تهران 1352 ش-.
محمد مؤمن محمدزمان حکیم مؤمن، تحفه در طب [تحفة المؤمنین]، نسخهی خطی کتابخانهی شمارهی 1 مجلس شورای اسلامی، ش 6261.
خلیفة بن ابی المحاسن حلی، الکافی فی الکحل، چاپ محمدظافر وفائی و محمدرواس قلعه جی، بیروت 1995/1415.
حنین بن اسحاق، کتاب العشر مقالات فی العین، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره 1928، چاپ افست بیروت [بی تا].
محمدسعید دهلوی، «طب»، در تاریخ ادبیات مسلمان پاکستان و هند، ج4، لاهور: دانشگاه پنجاب، 1971.
جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمهی غلامحسین صدری افشار، تهران 1353-1357ش.
رمضان ششن، جمیل آقپنار، و جواد ایزگی، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی باللغات العربیة و الترکیة و الفارسیة فی مکتبات ترکیا، استانبول 1984/1404.
کورکیس عوّاد، «فهرست المخطوطات العربیة فی خزانة قاسم محمدالرجب ببغداد»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج12 (1965/1384).
محمد آصف فکرت، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانهی مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد 1369ش.
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بـ المنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ 1903.
علی بن عیسی کحال، تذکرة الکحّالین، چاپ غوث محیی الدین قادری شرقی، حیدر آباد دکن 1964/1383.
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، تهران 1348-1353 ش.
___، فهرستوارهی کتابهای فارسی، تهران 1374ش-.
نسخههای خطی: نشریهی کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران، زیرنظر محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران 1340-1363 ش.
Donald Campbell, Arabian medicine and its influence on the Middle Ages, London 1920, repr. Amsterdam 1974.
Albert Dietrich, Medicinalia Arbica, Göutingen 1966.
The Encyclopaedia of Islam, new ed., Leiden: Brill, 1960, s. v. "isā" (by E. Mitwoch).
Max Meyerhof, "The history of trachoma treatment in antiquity and during the Arabic Middle Ages". Bullecin of the ophtalmological Society of Egypt, 29 (1936).
Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schriftums, Leiden 1967-1984.
Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio- bibliographical survery, vol. 2, pt 2, London 1971.
منبع مقاله :
هوشنگ اعلم ... [و دیگران]؛ (1391)، تاریخ پزشکی در ایران و تمدن اسلامی (2)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول