این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره مهمترین مطالبات اهل قلم از مسئولان فرهنگی گفت: زمانی که آقای جنتی عنوان کرد که قصد دارد ممیزی قبل از چاپ را از حوزه نشر بردارد، ناشران نگران شدند. آن زمان خیلی از نویسندگان و مترجمان به ناشران ایراد گرفتند و گفتند خود ما هزینههای آن را متقبل میشدیم. اما من معتقدم این حرفها در شرایطی که ما در آن قرار داریم و با وجود معذوراتی که میدانیم در این جامعه وجود دارد، مقبول نیست.
او اظهار کرد: بسیاری از مترجمان و نویسندگان از طریق همین ناشران به شهرت رسیدهاند. باید بپذیریم که سرمایهگذاری در حوزه نشر مهم است؛ آن هم در این اوضاع. چه کسی در این شرایط حاضر است در بحث کتاب سرمایهگذاری کند؟ باید به این مسائل توجه کنیم. در رفع ممیزی هم نه دست دولت باز است و نه ارشاد و آقای روحانی. حتی در این چند سال که مقداری در بحث ممیزی گشایش به وجود آمده است همان هم باب دل بسیاری از متنفذها نیست و آنها فکر میکنند باید کنترل بیشتری در این بخش صورت بگیرد. در این شرایط توقع بیش از این واقعبینانه نیست. اگر هم راهی باشد باید آن را گام به گام طی کرد. در این زمینه هم من تردید دارم؛ چون جماعت متنفذی در جامعه وجود دارند که تلقی خاصی از کار نشر و کتاب و معرفی آثار برگزیده دنیا دارند و از این آثار خوششان نمیآید؛ چون آنها را مطابق با شریعت و طریقت نمیدانند. الان هم آنها صاحب اختیارند. این مسئله از پیامهایی که به آقای روحانی میدهند مشخص است.
همایونپور ادامه داد: معتقدم برداشتن سانسور در شرایط مطلوب خوب است. خیلیها صمیمانه دلشان میخواهد که سانسور برداشته شود، اما معتقدم الان عملی نیست. این به معنی این نیست که اتفاقی که الان رخ میدهد درست است، اما معتقدم فعلا صرف انرژی در این راه هدر دادن وقت است. اگر راهی باشد باید آن را گام به گام جلو رفت.
این فعال فرهنگی افزود: الان و در این دوره اخیر وضع انتشار کتاب و مجوز چاپ آن به خصوص در زمینه کتابهای فلسفی و رمانهای خارجی و داخلی به مراتب از سالهای اولیه انقلاب و بعد از آن بهتر شده است. ناشران معتبر و خوبی به این حوزهها روی آورده و کتابهای خوبی در این زمینه منتشر کردهاند که احتمالا تا 10، 15 سال پیش انتشار آنها امکان نداشت.
هرمز همایونپور در ادامه گفت: در حوزههای فرهنگی هر نوع دخالت دولت را نادرست میدانم. شاید از اول با حسن نیت وارد شوند ولی بوروکراسی جوری است که به تدریج گسترش پیدا میکند و هر چیزی را با کندی بوروکراتیک مواجه میکند.
او درباره بحث تدوین آییننامهای در خصوص قوانین بین ناشر و نویسنده و مترجم نیز گفت: در گذشته ارشاد یک قرارداد نمونه منتشر کرد به این امید که در فعالیتهای بین ناشران و مولفان ملاک قرار بگیرد. در خصوص دعواهایی بین ناشر و مولف تصور این است که باید به یک مرجع قضایی مراجعه کرد اما در فضایی که شمارگان یک کتاب به زحمت به 1000 نسخه میرسد این شکل برخورد کمی تخیلی و وقتگیر است. بنابراین در مواردی که ناشر و مولف به مشکل برمیخورند باید مرجعی با حضور اصحاب قلم، ناشران و ارشاد وجود داشته باشد تا به این موارد رسیدگی کند.
این مترجم تاکید کرد: باید در این زمینه بین ناشر و نویسنده یا مترجم توافقی به وجود بیاید. اینکه بعضی از نویسندهها و مترجمان فکر میکنند ناشران حق آنها را پایمال میکنند ممکن است وجود داشته باشد. در جامعه ناشران اشخاص ناباب هم داریم. اما به طور کلی ناشران سرشناس و معتبر ما اینگونه نیستند و من نشنیدهام که آنها قصد اجحاف و ظلم به نویسندههایشان را داشته باشند. اساس کار باید بر اعتماد متقابل باشد.
همایونپور در ادامه درباره یارانه کتاب نیز گفت: من فکر میکنم در شرایط کنونی که تیراژ کتابها به 150 نسخه هم رسیده است، اینگونه یارانهها میتواند کمککننده باشد. اما متأسفانه میشنویم که برخی از کتابفروشیها بدون اینکه کتابی به فروش برسانند از این یارانهها برخوردار میشوند. اگر این یارانهها را به تولیدکنندهها بدهند مثلا از آنها کتاب بخرند میتواند موثرتر باشد. قبلا در وزارت ارشاد در این خصوص کمیسیونی وجود داشت ولی این کمیسیون در حال حاضر گزینشی عمل میکند. اگر ارشاد قصد کمک کردن به نویسندگان و ناشران را دارد باید طبق ضوابط و بدون گزینش، کتابهایی را که استانداردهایی دارند، بخرد تا تولیدکننده جان بگیرد. این مسئله زمانی موثر است که اعضای کمیسیون انتخاب و خرید کتاب از مترجمان و نویسندگان و ناشران موجه و کارمندان باسابقه ارشاد تشکیل شده باشد تا کتابهای ناباب خریداری نشود.
او افزود: شنیدهام که کمیسیون فعلی خرید کتاب ارشاد گزینشی عمل میکند و تا به حال از برخی ناشران معتبر حتی یک کتاب هم خریداری نکرده است.
همایونپور در پایان اظهار کرد: یا باید کمک کنیم اوضاع نشر بهتر شود یا اینکه کاری نکنیم و بگذاریم نابود شود. الان وضعیت به شکلی است که تنها کتابفروشانی که مالک کتابفروشی هستند میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند ولی کتابفروشانی که مستأجر هستند کار برایشان سخت شده و ناچار در حال خارج شدن از این حرفه هستند. کمکهای دیگری هم وجود دارد که میتوان به این حوزه کرد. نشر ما بیمار است و به کمک احتیاج دارد. باید هرچه زودتر از این وضعیت بحرانی خارج شود.