بیست یا سی سال پیش مشخصات خودروهای سدان سایز بزرگ کاربردی بهراحتی قابل تشخیص بود. سواری نرم و راحت، پیشرانهی قدرتمند، ظاهر با ابهت و برندهایی محدود و شناختهشده بر پیشانی که اگر آلمانی نبودند، احتمالا یک جگوار بودند.
امروز هم تقریبا همه چیز مشابه قبل است. آلمانها همچنان بر بازار خودروهای سدان بزرگ کاربردی حکمفرما هستند و بیشترین میزان فروش را به خود اختصاص دادهاند. در واقع باید گفت انتخاب پیشفرض بسیاری از علاقهمندان یه این نوع خودروها، آلمانی است. مثل همهی کلاسهای دیگر خودرو، در کلاس خودروهای کاربردی هم استثناهایی وجود دارد و امروزه خودروهایی با سایزهای مختلف بدنه، سطوح مختلفی از کاربردی بودن و لوکس بودن ارائه میکنند.
ابتدا بیایید رقبای غایب در این آزمایش را بشناسیم. از اصلیترین رقبایی که میتوانستند برای این آزمایش مقابل ولوو S90 جدید با حداکثر قدرت 232 اسب بخار صفآرایی کنند، میتوان از جگوار XF 2.0d و بیامو 520d را نام برد. در آزمونهایی که قبلا در این کلاس خودرو انجام شده، مرسدس بنز E220d مورد ارزیابی قرار گرفته؛ اما عمدتا به دلیل اولویت بررسیهای قبلی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اولویتهای قبلی بیشتر در زمینهی تجربهی رانندگی اسپرت بوده، اما در این آزمایش توانایی و کاربردی بودن این خودرو مورد ارزیابی قرار میگیرد. این آزمایش کاربردیتر، عملگراتر و سادهتر خواهد بود.
پس اجازه دهید ببینیم نتیجهی این آزمون چگونه خواهد بود. هر چقدر هم کاربردی بودن و عملکرد یک سدان اقتصادی برای تغییر نگرش شما در مورد آن مهم باشد، نمیتوان از کنار اهمیت زیبایی و کاربردی بودن فضای داخلی آن ساده گذشت. متقاعد شدن شما برای خرید یک خودرو با توجه به کیفیت آشکار مواد بهکاررفته، سطح بالای تجهیزات رفاهی، امکانات راحتی سرنشینان و مقداری ابزار لوکس، به هیچ عنوان نشاندهندهی ضعف شما در انتخاب و کماهمیت شمردن ویژگیهای فنی نیست. این موضوع بهخصوص با توجه به مدت زمانی که قرار است روزانه در اتاق خودروی خود و در حال حرکت سپری کنید، باید بهعنوان یک فاکتور مهم ارزیابی شود.
در این آزمایش، چندین راننده با هر چهار خودرو به رانندگی پرداختند و در نهایت همگی در مورد خودرویی که مایل هستند زمان زیادی را در آن سپری کنند، توافق داشتند. اتاق کلاس E فوقالعاده شایسته است؛ هم زیبا است و هم احساس خوبی به سرنشینان منتقل میکند. دکمهها و تریم مجلل، با ظاهر گرانقیمت و حس سرد فلزی آنها، باعث شده است محیط داخلی این خودرو یک سروگردن بالاتر از سایر رقبا باشد.
در اتاق A6 از مواد مرغوبتری استفاده شده است، اما چون طراحی سادهتری دارد، به اندازهی اتاق مرسدس شما را جذب نمیکند. این در حالی است که در S90، چرم، پلاستیکها، روکشها، کلیدها و روکش کروم، حس گرمتر و لوکستری در مقایسه با A6 به شما میدهد، اگرچه سطح کلی کیفیت اتاق ولوو چندان بیشتر از آئودی نیست. تنها اتاقی که از هر جهت قدیمی و ساده به نظر میرسد، اتاق GS است، که دلیل آن شلوغ شدن داشبورد، کنسول میانی و فرمان با دکمههای پلاستیکی با جانمایی نامناسب است.
در مرحلهی بعد، یک سیستم اطلاعرسانی و چندرسانهای خوب و بهروز، این روزها به اندازهی یک اتاق مناسب، میتواند به فرآیند تصمیمگیری راننده کمک کند. و بار دیگر این کلاس E است که در صدر قرار میگیرد. با فاصلهی کمی S90 و A6 آن را تعقیب میکنند و GS با فاصلهی نسبتا زیاد در ردهی آخر جای میگیرد. مرسدس E220d از یک صفحه نمایش انتخابی 12.3 اینچی مربوط به تجهیزات در کنار صفحه نمایش هماندازهی دیگری برای سیستم چندرسانهای Comand Online بهره میبرد. هر دو صفحه نمایش برای زیبایی و تأثیر بهتر مجهز به نور پسزمینه و توان پردازش گرافیکی بسیار خوب هستند.
سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی تصویرمحور Sensus Connect ولوو، که بهصورت مجزا در یک صفحه نمایش 9 اینچی کریستال مایع به نمایش در میآید، یک نوآوری فناوری است. هرچند این سیستم به اندازهی سیستم مرسدس چشمگیر نیست، اما بهراحتی در ردهی دوم جای میگیرد. سیستم ولوو کاملا لمسی است و کنترل بسیاری از تجهیزات با استفاده از آن صورت میگیرد، که در غیر این صورت، لازم بود داشبورد پر از دکمه و گیجکننده باشد. بنابراین استفاده از این سیستم اجتناب ناپذیر است.
اگر صفحه نمایش تمیز باشد، سیستم ولوو عالی به نظر میرسد و با گذشت زمان، استفاده از آن بهمرور آسانتر میشود. برای دسترسی به ابزار کنترل مختلف میتوان بهراحتی بین صفحات بالا، پایین، چپ و راست سوایپ کرد و هر پنجره را کوچک یا بزرگ کرد. اما این صفحه بهسرعت در اثر کثیفی و چربی انگشتان، کثیف و لکهدار میشود که باعث کاهش لذت بصری کل این سیستم میشود. به نظر میرسد استفاده از یک کنترل دایرهای چرخشی همچون کلاس E و A6 فکر مناسبی باشد که شما را از پاک کردن صفحه نمایش با آستین هر چند ساعت یکبار نجات میدهد.
راحتی کار کردن با سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی A6 بهسادگی سیستم GS را کنار میزند و در ردهی سوم جای میگیرد. با وجود برتری اندازهی صفحه نمایش رنگی لکسوس، سیستم آئودی بسیار هدایتپذیرتر و بهروزتر است.
از نظر فضای داخلی، هر چهار خودرو بسیار جادار هستند. تنها 30 میلیمتر اختلاف بین آنها در حداکثر فضای پای راننده (که E220d بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است) و 40 میلیمتر اختلاف در حداکثر فضای سر (که A6 بیشترین انطباق را برای رانندگان قدبلند به همراه محدودهی تنظیم وسیع فرمان تلسکوپی فراهم میکند) وجود دارد. در اینجا S90 به خاطر فضای نسبتا جادار صندلیهای عقب یک امتیاز مثبت میگیرد.
برای آزمایش سیستم صوتی خودروها، یک آهنگ مشترک در هر چهار خودرو پخش شده است. بر اساس این آزمون، سیستم صوتی Burmester کلاس E با دارا بودن 13 بلندگو با صدای فراگیر بهترین عملکرد را از خود نشان داد. این سیستم در بین همهی گزینهها دارای بیشترین قدرت و گستردهترین محدودهی صوتی است. در تعقیب مرسدس، S90 با سیستم صوتی Bowers & Wilkins با 19 بلندگو قرار دارد، که صدای آن در فرکانسهای بالا بسیار عالی و شفاف است. سیستم صوتی استاندارد GS با 12 بلندگوی فراگیر، با وجود اینکه صدایی با باس زیاد تولید میکند، اما کیفیت آن معمولی است و در ردهی سوم جای میگیرد. در نهایت سیستم صوتی استاندارد A6 هرچند کاملا نیازها را برآورده میسازد، اما ویژگی جذابی ندارد و در ردهی آخر قرار میگیرد. لکسوس و آئودی عموما سیستمهای صوتی بسیار خوبی بههمراه خودروهای خود ارائه میکنند؛ اما هیچیک از نمایندگان آنها در این آزمایش از چنین سیستمی برخوردار نبودند.
برای ارزیابی میزان صدای نفوذی به اتاق خودرو، که ناشی از صدای باد، پیشرانه و سیستم انتقال قدرت است، هر چهار خودرو در یک جاده و در یک شرایط آبوهوایی با سرعت ثابت 112 کیلومتر بر ساعت مورد آزمایش قرار گرفتند. احتمالا انتظار دارید لکسوس هیبرید با موتور آرام بنزینی خود بر رقیبان دیزلی پیروز شود، اما رانندگی با این خودرو در جادههایی که کمی خشن هستند حساس است و باعث نفوذ صدا به داخل اتاق میشود.
بر اساس اندازهگیری صورت گرفته با دستگاه دسیبل متر، در واقع لکسوس با 66.5 دسیبل بیشترین نفوذ صدا را دارد و از رقبای خود A6 2.0 TDI با 65.5 دسیبل، S90 D5 AWD با 65.1 دسیبل و E220d با 64.1 دسیبل شکست خورده است. دلیل برتری مرسدس مهار بهتر صدای ناشی از باد نسبت به رقبا است. صدای موتور نفوذی به اتاق در ابتدای حرکت افزایش مییابد، اما در دندهی 9 جعبه دندهی اتوماتیک همزمان با کاهش دور موتور، این صدا به یک زمزمهی آرام تبدیل میشود.
نوبت به ارزیابی کیفیت رانندگی این خودروها رسید. آزمایش این خودروها در یک جادهی 4 خطه، در یک زمان و با شرایط یکسان، امکان مقایسهی میزان مصرف سوخت هر چهار خودرو را با استفاده از کامپیوترهای سفری آنها فراهم میکند تا مقیاسی از صرفهی اقتصادی این خودروها به دست آید. در شرایط ترافیکی ترکیبی، لکسوس هیبرید با میانگین مصرف 5.1 لیتر در 100 کیلومتر، عملکردی خوب از خود به جا گذاشت. مقرونبهصرفهترین خودرو در مجموع A6 Ultra دیزلی با میانگین مصرف 4.6 لیتر در 100 کیلومتر بود. در حالی که E220d با میانگین مصرف 4.7 لیتر در 100 کیلومتر با اختلافی ناچیز نزدیکترین تعقیبکنندهی آئودی است و پس از آن S90 با میانگین مصرف 5.6 لیتر در 100 کیلومتر قرار میگیرد؛ البته باید توجه داشت که S90 از قدرتمندترین پیشرانه در بین رقبا بهره میبرد، هرچند این برتری چندان زیاد نیست.
قدرت خروجی این خودروها در نهایت باید با مقایسهی سطح عملکرد آنها در جاده تأثیر خود را نشان دهد. در این آزمون بیشتر به رانندگی در اتوبان توجه شده است، جایی که شتاب در حال حرکت و انعطاف محدودهی میانی دور موتور مهمتر از شتاب خودرو از حالت سکون و حداکثر سرعت هستند. با وجود اینکه S90 با قدرت و گشتاور خروجی بینظیر خود، هنگام فشار دادن پدال گاز برای افزایش سرعت از 80 کیلومتر بر ساعت، حس اعتمادبهنفس به شما میدهد؛ سریعترین گزینهی بعدی، لزوما پرقدرتترین خودروی بعدی نیست.
GS و A6 برای قرار گرفتن در ردهی آخر از نظر ایجاد حس قدرت، رقابت شانهبهشانهای دارند. عملکرد پیشرانهی لکسوس حسی شبیه نوار الاستیک دارد که هرچه بیشتر پدال گاز فشار داده شود، خروجی نسبتا کمی در مقایسه با آنچه انتظار میرود، ارائه میکند. در طرف مقابل، E220d قدرت خوبی در دورهای میانی پیشرانه و ضریبهای میانهی جعبه دنده ارائه میکند و هنگامی که آن را با فشار دادن پدال گاز تا انتها تحت فشار قرار دهید، رقابت نزدیکی با S90 خواهد داشت.
در این گروه، کلاس E از راحتترین سواری بهره میبرد. این خودرو با تعدیل بهینهی ضربات وارده از سطح جاده به خودرو، از انتقال این ضربات به سرنشینان و ایجاد تداخل در تعادل خودرو در سرعتهای زیاد جلوگیری میکند. در تیپ AMG با رینگهای 19 اینچی این سواری بینقص نیست و در جادههای ناهموار اندکی ضربه به اتاق خودرو وارد میشود. اما رقبای مرسدس با موانع بیشتری در تجربهی یک سواری آرام در جادههای ناهموار روبرو هستند. A6 در متعادل کردن خودرو و بازیابی ثبات در مواجهه با پستی و بلندیهای مکرر در سطح جاده با مشکل مواجه میشود.
سواری S90 در نقطهی مقابل قرار دارد: نرمتر و کمی غلتان، البته در تیپ Inscription با رینگهای 19 اینچی سواری خودرو کمی خشک است و عبور از ناهمواریها با سروصدا همراه است، در حالی که انتظار این است که این مشکل در تیپ برتر این خودرو مورد توجه قرار میگرفت. فرمانپذیری S90 نیز چندان رضایتبخش نیست؛ در کنترل وزن خودرو سنگین ظاهر میشود، در مسیر مستقیم مرده عمل میکند و در مجموع تا حدودی با شخصیت خودرو ناهماهنگ است.
ضعف اصلی دینامیکی GS در هدایتپذیری عجیب و غریب سیستم تعلیق آن است. اما از طرف دیگر، رانندگی با این خودرو بسیار آرام و لذتبخش است و یک پادزهر خوب برای فشار ناشی از ترافیک متراکم است. فرمانپذیری انطباقپذیر با سرعت و سطح جاده باعث شد انتظار ما از دینامیک این خودرو از آنچه بسیاری تصور میکنند، بالاتر رود. چیزی که این خودرو برای تبدیل شدن از یک بازنده به یک رقیب مدعی واقعی نیاز دارد، یک پیشرانهی تکاملیافتهتر و بوشهای لاستیکی بهتر در شاسی است. بعد از 20 سال و تولید 4 نسل از GS، این خودرو هنوز به جایگاه شایستهی خود نرسیده است.
و حالا GS در ردهبندی کلی ما در جایگاه آخر قرار میگیرد. در حالی که در ترافیک سنگین بیهمتا است و هنوز هم بدون تغییر به روش خود لکسوس تولید میشود. لکسوس با صندلیهای نسبتا قدیمی، عدم موفقیت در ارائهی اصلاحات برجستهی مورد انتظار در سواری و امتیاز غیرقابل قبول در صرفهی اقتصادی و عملکرد جادهای، نتوانست رتبهای بهتر از چهارم بهدست آورد.
رقابت برای کسب جایگاه دوم بسیار نزدیک بود، جایی که S90 و A6 به شکل شانهبهشانه به رقابت پرداختند. اتاق ولوو جذابتر است؛ اما فضای کمتری در اختیار سرنشینان قرار میدهد و چیدمان داشبورد آن چندان علمی صورت نگرفته است. در صندلیهای S90 از مواد مرغوبتر و گرمتری استفاده شده، اما در مجموع چندان باکلاس نیستند. S90 سریعتر است و هرچند پسندیدن ظاهر امری سلیقهای است، اما به نظر زیباتر میرسد. اما سواری A6 آرامتر و کمصداتر است، مصرف سوخت کمتری دارد و ارزش آن در برابر بهای پرداختی بیشتر است. پس در این رقابت، برنده خودرویی است که برتریهای محسوستری داشته باشد و به نظر میرسد در این بررسی برتریهای آئودی بر ولوو میچربد. بنابراین A6 در جایگاه دوم و S90 در ردهی سوم قرار میگیرد.
اما برندهی شماره یک و برترین خودروی جادهای این گروه، E220d است که با اختلافی زیاد خود را از سایر رقبا متمایز کرد. این خودرو به این سادگیها در هیچیک از زمینهها (از محیط اتاق و تکامل تکنولوژیهای بهکاررفته در آن گرفته تا راحتی رانندگی و اصلاحات کلی) توسط رقبای خود قابل دسترس نیست و هنوز هم از نظر صرفهی اقتصادی و عملکرد جادهای بهتر است، هرچند این اختلاف کمتر شده است. این یک خودروی مناسب برای رانندگی درازمدت با تواناییهای واقعا نادر است. همچنین از سیستمهای حفظ مسیر و کروز کنترل فعال بهره میبرد که عملکردی بهتر از سایر رقبا دارد.
در نهایت، این یک پیشنهاد رسمی است: یک E220d بخرید و خیالتان را از بابت رانندگی به هر میزان و در هر جادهای راحت کنید. کمتر وقت خود را با غر زدن در مورد وضعیت نامناسب جادهها و شرایط ترافیکی تلف کنید و از رانندگی بیشتر لذت ببرید.
در پایان از شما دعوت میکنیم تصاویر مربوط به این بررسی را در آلبوم زیر مشاهده کنید.