پانزده فیلم برتر سال ۲۰۱۶ تا اول ماه آگوست – بخش دوم

نیمه اول سال ۲۰۱۶ به پایان رسیده و الان بهترین وقت برای انتخاب بهترین‌های سینمای جهان تا به اینجای سال است

نیمه اول سال 2016 به پایان رسیده و الان بهترین وقت برای انتخاب بهترین‌های سینمای جهان تا به اینجای سال است. فیلم‌های خیلی خوبی هستند که قرار است در ماه‌های آینده اکران بشوند. پس بهتر است قبل از اکران آن فیلم‌ها دست بکار بشوید و این فیلم‌ها را تماشا کنید. ما این پانزده فیلم را در سه پست به شما معرفی می‌کنیم. ضمناً سعی می‌کنیم درباره هر فیلم یک توضیح اجمالی بدهیم تا انتخاب از بین آنها برایتان ساده‌تر بشود. فرقی نمی‌کند چه سلیقه‌ای در انتخاب فیلم داشته باشید – درام، مهیج، ترسناک، کمدی یا ابرقهرمانی – دست‌کم از یکی از فیلم‌های این لیست خوشتان خواهد آمد. پس بی‌معطلی با بنیتا سراغ دومین بخش پانزده فیلم برتر سال می‌رویم.

10- ویکتوریا (Victoria)

دوربین سباستیان شیپر ساعت چهار صبح در یک نایت کلاب در برلین روشن می‌شود و دو و نیم ساعت بعد با طلوع خورشید خاموش می‌شود. نکته مهم درباره فیلم ویکتوریا این است که بیننده خیلی زود حقه تک سکانس پلان بودن را فراموش می‎‌کند و این موفقیت تکنیکی مهم از داستان و حس فیلم جلو نمی‌زند. نیمه اول این فیلم مستقل آلمانی، شرارت‌های چند جوان نیمه مست را به زیبایی هر چه تمام به تصویر می‌کشد. اما نیمه دوم فیلم تبدیل به یک تریلر هیجان‌انگیز می‌شود که بیننده را کاملاً میخکوب می‌کند. 

9- انومالیسا (Anomalisa)

چارلی کافمن هنوز موفق به یک فیلم شاد و سرحال نشده است. به همین خاطر ساخت انومالیسا – یک بینوانمایی پیچیده و البته هنرمندانه دیگر از این کارگردان - در قالب انیمیشن انتخاب هوشمندانه‌ای بوده است. هرچند قیافه کاراکترها هنوز مغموم است و صدای تودماغی و خسته دیوید تولیس با لهجه لنکشایری این ویژگی را پررنگ‌تر می‌کند اما داستان فیلم نمی‌گذارد هیچکدام از اینها بیننده را آزار بدهد. داستان درباره نویسنده‌ای است که همه چهره‌ها و همه صداها را به یک شکل می‌بیند و می‌شنود تا اینکه زنی با چهره و صدای متفاوت را ملاقات می‌کند! این داستان که رگه‌هایی از طنز هم دارد، باعث می‌‌شود سایر نقاط تمایز فیلم هم بهتر کار کنند و دیده بشوند.

8- اسپات لایت (Spotlight)

اگر به گذشته نگاه کنیم، رسیدن جایزه اسکار بهترین فیلم 2016 به اسپات لایت کمی عجیب است. در این فیلم هیچ صحنه تاثربرانگیزی نمی‌بینید؛ خرابه‌های جنگی شما را به گریه نمی‌اندازند؛ هیچ صحنه درگیری نفس‌گیری در فیلم وجود ندارد و خبری از خرس‌های شمالی هم نیست. دراماتیک‌ترین اتفاق فیلم صحنه کپی کردن مدارک توسط مارک روفالو است. اسپات لایت نمونه عالی از فیلمی است که موفقیت‌هایش را مدیون داستان ساده و ایجاد حس عدالت‌خواهی در بیننده – به ساده‌ترین شکل ممکن – است. داستان فیلم درباره روزنامه‌نگارانی است که می‌خواهند رسوایی‌های کلیسای کاتولیک را افشا کنند. در این فیلم معترض کم‌هزینه، خبری از نمایش‌های اغراق آمیز نیست و فیلم فقط سعی دارد با پشتکار و سادگی پیامش را به بیننده منتقل کند. درست همان‌ شیوه‌ای که قهرمانان ساده فیلم در پیش گرفته‌اند.

7- اتاق سبز (Green Room)

اگر می‌خواهید برای اولین باز فیلم اتاق سبز را ببینید، احتمالاً تلخی اجتناب‌ناپذیر مرگ تراژیک آنتوان یلچین (بازیگر نقش اصلی فیلم) کمی آزارتان خواهد داد. با این حال اتاق سبز درست از همان دسته فیلم‌هایی است که بازیگران جوان برایش ساخته شده‌اند: منحصربه‌فرد، چالش‌برانگیز و مهیج. فیلم ترسناک و مهیج جرمی سائولنیر حاوی صحنه‎‌هایی است که شاید برای برخی زیادی خشن باشد – آدم بدهای این فیلم نازی هستند – اما حتماً توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کند. 

6- اتاق (Room)

اتاق هم یکی دیگر از فیلم‌های اقتباسی این لیست است که براساس یک رمان پرفروش از اما داناهیو نوشته شده است. موفقیت فیلم  لنی آبراهامسون بیش از هر چیز مدیون بازی درخشان دو نقش اصلی فیلم است. بری لارسون با بازی در این فیلم خیلی زود به تیتر یک روزنامه‌های سینمایی تبدیل شد که این تنها پاداش هنرنمایی او نبود و جایزه اسکار را هم از آن خود کرد. لارسون در این فیلم نقش اسیر یک گروگانگیر را بازی می‎‌کند که به ندرت در طول فیلم دیده می‌شود. جیکوب ترمبلی هم که نقش پسر نامشروع لارسون را بازی می‌کند و موفق شده بخوبی روح کودکانه را در فیلم جاری کند. اگر فکر می‌کنید هیچ درام کلیشه‌ای نمی‌تواند موفق باشد، این فیلم را حتماً ببینید.  

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان