جلوگیری از تنش میان والدین و نوجوانان
تربیت فرزندان در هر وضعیتی آسان نیست. کمبود وقت و گاه امکانات مالی می تواند باعث شود که در بسیاری مواقع احساس کنیم در فشار زیادی هستیم. در صورتی که افزون بر این مشکلات، فرزندان مان نیز از ناهنجاری های رفتاری و یا بدخلقی رنج ببرند، این مساله وضعیت مان را دشوارتر خواهد کرد.
بسیاری از والدین متعجب هستند که چرا فرزندان شان با اینکه به بلوغ فکری رسیده اند، وضعیت آنان را درک نکرده و هر روز مشکلی تازه برای خود و خانواده به وجود می آورند. متاسفانه مدرنیزه شدن به جای کمک به خانواده ها آنها را روز به روز از یکدیگر دورتر می کند. زبان یکی از راه های ارتباطی بین فرزندان و والدین است که می تواند به صمیمیت بین آنان منجر گردد؛ ولی، متاسفانه کم بودن زمان والدین و افزایش ساعات کاری شان حال به هر دلیل، سبب شده که والدین و فرزندان کمتر با یکدیگر صحبت کنند. و همین پیش زمینه ای است برای دورشدن و در خود نگه داشتن صحبت هایی که نوجوانان نیاز به بیان آن برای تخلیه خود دارند.
برخی اوقات فرزندان مان احساسات و خواسته های خود را با رفتارشان ابراز می کنند. حس خشم، سرخوردگی و بلاتکلیفی درباره چیزی یا احساس گناه و یا شرم می تواند اشباع احساسات فرزندان مان را باعث شود و یا خستگی و ناخوشی فیزیکی آنان را سبب گردد و به دنبال آن طغیان احساسی و رفتاری؛ به ویژه، نوجوانان و جوانان که با مشکلات خاص خود برای تطبیق با جامعه و گروه همسالان درگیر هستند و می کوشند خود را با اجتماع هماهنگ کنند. آنان برای گذراندن بحران دوران بلوغ و هویت یابی خویش نیازمند همفکری بیشتر والدین هستند.
بیشتر اوقات زود عصبانی شده و می خواهند همه چیز مطابق میل شان پیش رود، هرگونه مخالفت از جانب والدین پرخاشگری و واکنش های خشونت آمیز را سبب می شود. اکثر خانواده ها از ترس اینکه مبادا فرزندان شان واکنش خشونت آمیز نشان دهند، برای جلوگیری از تنش در منزل می کوشند درباره مسایل مشکل زا با فرزندان شان صحبت نکنند و گاه خود از اینکه چاره ای ندارند تا برخی مسائل را نادیده بگیرند و شاهد اشتباهات فرزندان خود باشند احساس سرخوردگی و گناه می کنند. درست است که گاهی چشم پوشی از برخی مشکلات و سپردن آن به دست زمان به حل مشکلات کمک بزرگی می کند؛ ولی، همیشه این گونه نخواهد بود، گاه سکوت والدین نه تنها کمکی نخواهد کرد بلکه می تواند شروع مشکلات و اتفاقات ناخوشایند در آینده باشد. در هر صورت، باید روشی درست برای صحبت در خصوص مسائلی که فرزندان مان نسبت به آن واکنش شدید نشان می دهند، بیابیم؛ نگرانی کمکی به ما نخواهد کرد.
توجه به پیشنهادات زیر می تواند تا حدی مؤثر واقع گردد:
* زمانی که فرزندمان ما را می آزارد و یا دست به رفتاری می زند که نیازمند تذکر است، عاقلانه به نظر می آید مدتی به خودمان فرصت دهیم تا به آرامش رسیده و درباره آنچه می خواهیم انجام دهیم و یا به وی بگوییم، منطقی بیندیشیم.
* در مرحله دوم به فرزندمان بگوییم قصد داریم درباره موضوعی با وی صحبت کنیم.
* زمانی را برای گفت و گو مشخص کنیم.
* اگر با تسلط بر رفتارمان بتوانیم خشم خود را کنترل کرده و درباره موضوع به آرامی صحبت کنیم، فرزندان مان نیز ممکن است با خشونتی کمتر برخورد کرده و مسلماً پیمودن این مراحل باعث خواهد شد که از گفتن سخنانی بپرهیزیم که در اوج عصبانیت ممکن است بگوییم و بعدا از گفتن آن پشیمان شویم.
* بهتر است برای قانع کردن فرزندمان و اثبات حقانیت خود از صدای بلند استفاده نکنیم. این ترفند تنها به تنش و واکنش های شدید از جانب فرزندمان منجر خواهد شد و به او اجازه می دهد که به آسانی موضوع را رها کرده و به دنبال حواشی بگردد و پیامد آن بی نتیجه ماندن گفت و گوهاست.
* وقتی فرصت آن رسید به فرزندمان بگوییم که درباره آنچه او انجام داده چه احساسی داریم، بهتر است به وی نیز اجازه دهیم درباره احساسش برای مان توضیح دهد.
* توجه به احساسات فرزندان مان هنگام حل مسائل، ضروری به نظر می رسد. بهتر است به او بفهمانیم که چقدر آسایش و نظر وی برایمان مهم و ارزشمند است و یادآور می شویم در صورتی با او همگام خواهیم بود و رفتارش پذیرفته خواهد شد که عملکرد وی به خود یا شخص دیگری آسیب نرساند.
* باید به فرزندان مان تاکید کنیم که اگر نتوانیم در صحبت ها به توافق برسیم و یا اگر آنچه توافق شده نقض گردد، چه عواقبی در پی خواهد داشت و برایشان شرح دهیم که باید همه از قوانین خانواده پیروی کنند.
بهترین زمانی که می توانیم درباره مسائل ساده تر با فرزندان مان صحبت کنیم، زمانی است که در حال انجام کار دیگری هستیم؛ همانند زمانی که ظرف ها را شسته و خشک می کنیم و یا در حال شست و شوی ماشین و یا ورزش هستیم ... البته، بدیهی است که درباره همه مسائل نمی توان این گونه عمل کرد، گاهی لازم است برای صحبت کردن زمان و مکان مشخصی در نظر گرفته شود تا بر موضوع تسلط داشته باشیم. انجام این عمل به فرزندمان نشان خواهد داد که چقدر این موضوع برایمان مهم است.
بیایید با فرزندان مان درباره آنچه که خودمان احساس می کنیم و همین طور احساسی که درباره آنچه رخ داده داریم، صادق باشیم. احساسات در خود نگه داشته شده آنان ممکن است به صورت خشم، پرخاشگری و یا رفتار خودخواهانه خود را نشان دهد. اگر ما بتوانیم به راحتی درباره آنچه رخ داده صحبت کنیم و به فرزندان مان نیز این فرصت را داده که درباره آن از ما بپرسند؛ بدین ترتیب، احساس نگرانی کمتر و امنیت بیشتری خواهند کرد. صحبت درباره مسائل کوچک می تواند کمکی باشد تا وقتی مسائل مهم تر پیش می آید، راحت تر درباره آن به گفت و گو نشسته و ارتباط مؤثرتری برقرار کنیم.
دربرخی موارد نوجوانان ممکن است احساس طردشدگی کنند و این حس عدم امنیت سببب تغییر رفتارشان شود. این تغییر رفتار در فرزندان کوچک به شکل شیطنت و در نوجوانان به شکل خشم و پرخاشگری بروز پیدا می کند و گاهی با نشان دادن علائم فیزیولوژیکی و بیماری هایی از قبیل سردرد و دل درد و غیره نمود می یابد. برای پیشگیری از تنش و اضطراب نوجوانان بهتر است اقداماتی انجام دهید. همیشه رعایت یک سری اصول و قواع و پیروی از یک نظم می تواند آرامش را برای همه اعضای خانواده به ارمغان آورد. برای فرزندانتان برنامه منظم روزانه تعیین کنید: نظم وضعیت را قابل پیش بینی می کند و احساس امنیت برای فرزندان تان را سبب می شود؛ در نتیجه، شما هم زمان بیشتری را در روز می توانید به خودتان اختصاص دهید. از بیدارماندن شبانه آنها جلوگیری کنید؛ زیرا، بی خوابی شبانه به هر دلیل کسالت و بروز پرخاشگری را موجب می شود. در هفته زمانی را مشخص کنید که همه در کنار هم باشید و درباره مشکلات تان صحبت کنید. در هیچ وضعیتی زمانی که برای در کنار هم بودن در نظر گرفته اید را فراموش نکنید، این روند، صمیمیت بیشتر والدین و نوجوانان راسبب می شود. همیشه فهرست کارها و اولویت انجام آنها را برای خود و فرزندان تان تعیین کنید. با این روش به آنها یاد می دهید که با آینده نگری و نظم می توانند آرامش بیشتری داشته باشند.
فراموش نکنید که زمانی را برای فرزندتان و دوستانش قرار دهید. آنها به مراوده با همسالان شان نیاز دارند با این کار به آنها می آموزید که آنها و روابط شان برای شما اهمیت دارند. در هر صورت، شما باید با همه دوستان فرزندتان آشنایی داشته باشید. با این ترفند در مواقعی که فرزندتان در کنار دوستانش است، می توانید آرامش بیشتری داشته باشید، در این دوره همسالان تاثیر به سزایی بر رفتار و عملکرد فرزندتان دارند، پس چه بهتر که این دوستی ها زیر نظر شما انتخاب شده و رشد یابد.
منبع:دنیای سلامت شمار 48