حقوق زن
موارد ذیل، جزو حقوق زن به شمار مىروند که برآورده کردن آنها بر عهده شوهر مىباشد.
الف. تهیه مخارج و لوازم زندگى
تأمین مخارج زن بر مرد واجب است و مقدار آن بر اساس نیاز و شأن زن تعیین مىگردد.(1) در ماده 1107 بازنگرىشده(2) قانون مدنى جمهورى اسلامى نیز آمده است: «نفقه عبارت است از همه نیازهاى متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانى و بهداشتى و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.»(3)
بنابراین، نفقه واجب که از حقوق زن شمرده مىشود(4) و مرد باید آنها را به صورت الزامى تهیه کند عبارتاند از:
الف. فراهم نمودن مسکن مناسب؛(5)
ب. تهیه غذا و خوردنى های موردنیاز؛(6)
ج. تهیه پوشاک موردنیاز و متناسب با شأن زن؛(7)
د. تأمین هزینه های درمانى. حفظ سلامت زن به عهده مرد است و وى موظف است زمینه زندگى را در فضایى سالم براى زن فراهم کند، به گونهاى که از لحاظ روحى و جسمى در آسایش کامل به سر برد و هرگاه که بیمار شد بر او واجب است که به درمان همسر خود بپردازد و هزینه های پزشکى و درمانى وى را تأمین نماید.
هـ) تهیه وسایل زندگى مناسب و متناسب با شأن زن. تهیه وسایل موردنیاز از وظایف الزامى مرد است و جزء حقوق و نفقه واجب زن به حساب مىآید.
در مورد این وظیفه الزامىمرد، چند نکته قابلتوجه است:
1. وجوب نفقه مشروط به تمکین کامل زن است، به گونهاى که اگر مرد نفقه را از قبل پرداخت نمود ولى زن مدتى از آن زمان نشوز داشت، نفقه ایام نشوز باید به مرد برگردانده شود و زن این مقدار از نفقه دریافتى را به همسر خود بدهکار است.
2. وجوب نفقه مربوط به همسر دائم است.
3. وجوب نفقه مشروط به عدم توانایى مالى زن و فقر و احتیاج او نیست.
4. در صورتى که مرد از پرداخت نفقه امتناع کند، زن مىتواند بدون اجازه از اموال او به اندازه نفقه و مخارج متعارف خود بردارد.
5. اگر مرد ثروتمندى با زن فقیرى ازدواج کند مرد نباید گذشته زن را براى پرداخت نفقه ملاک قرار دهد، بلکه باید حال او را در نظر بگیرد و متناسب با شأن و منزلت و نیاز فعلىاش مخارج و لوازم زندگى او را تأمین نماید.(8)
ب. تأمین نیاز جنسى
یکى از انگیزه های اصلى تشکیل خانواده تأمین نیاز جنسى زوجین است. احساس جنسى و اندام های مربوط به آن بخش های مهمى از وجود انسان هستند. براى حفظ و استمرار سلامت و آرامش روانى و کارآمدى کانون خانواده، اولین نکته تصدیق صریح و درک احساس جنبه جنسى همسر خویش است. برادفورد(9) در زمینه رضایت زوجین از زندگى، تحقیقى انجام داد. در این تحقیق، از 351 زوج که بیش از پانزده سال با یکدیگر زندگى کرده بودند، در خصوص دلایل ادامه زندگى مشترکشان پرسیده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که یکى از عوامل مؤثر در تداوم زندگى مشترک رضایت از روابط جنسى بوده است.
عدم توجه به این نیاز، زن را دچار ناراحتى های جدى مىکند. به همین دلیل، شرع مقدس اسلام برآورده کردن نیاز جنسى زن را، که مطابق طبیعت انسان است، جزء حقوق وى و از تکالیف مرد شمرده است. قرآن کریم روابط جنسى را براى زندگى زینت به حساب آورده است.(10)
اسلام ارضاى نیاز جنسى را که جزء نیازهاى طبیعى انسان است تنها از راه ازدواج مىپذیرد و آن را رکن اساسى ازدواج مىداند و به دلیل آنکه راه دیگرى غیر از ازدواج براى ارضاى نیاز جنسى وجود ندارد، از وظایف مرد است که نیاز زن خود را تأمین کرده و به رعایت این حق پایبند باشد.
ج. گشایش در زندگى
از نظر روایات، مرد وظیفه دارد براى ایجاد شرایط زندگى رضایتبخش و تأمین هزینه های مطلوب و معقول زندگى تلاش نماید و از توسعه در نیازمندى های اعضاى خانواده استقبال کند. در متون دینى محبوب ترین مردان در نزد خداوند متعال کسانى هستند که به خانواده خود بیشتر نیکى نموده و زندگى آنان را توسعه دهند.(11)
اعضاى خانوادهاى که براى رشد و کمال خود از امکانات لازم برخوردار باشند با آسایش و آرامش بیشتر در جهت رشد خود حرکت مىکنند و بعکس، آنگاه که با محدودیت های ایجاد شده از طرف همسر/ پدر مواجه مىشوند آرامش آنها به هم مىریزد و نسبت به نانآور خانه دیدگاه منفى پیدا مىکنند و این دیدگاه بر کارآمدى خانواده به شدت تأثیر مىگذارد. در متون دینى آمده است که سزاوار است مردها در زندگى خود به گونهاى گشایش و توسعه ایجاد کنند که اعضاى خانواده مرگ او را آرزو ننمایند.(12)
در روایات، توسعهاى که جزء حقوق زن شمرده شده است مورد توجه جدى ائمّه اطهار (علیهم السلام) قرار گرفته است. محتواى کلى احادیث نشان مىدهد که فعالیت و کوشش مردها براى تأمین نیازمندى های زندگى و توسعه در آن فوقالعاده مورد توجه خداوند بوده و بالاترین پاداش براى آن در نظر گرفته شده است. پاداش شهادت در راه خدا از بالاترین پاداشها در فرهنگ و متون دینى است و پاداش کسى که براى خانواده خود تلاش مىکند همانند پاداش شهید و مجاهد فى سبیلاللّه(13) و گاهى بالاتر از آن شمرده شده است.(14) همچنین بىتفاوتى در این امور مورد سرزنش قرار گرفته و کسى که توجه جدى به توسعه زندگى خود و خانوادهاش نداشته باشد و در این راه تلاش سازندهاى نداشته باشد مورد بىمهرى رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قرار گرفته است.(15)
د. آراسته و پاکیزه بودن
همانگونه که مرد توقع دارد همسرش زیبا، پاکیزه، مرتب و منظم باشد، زن نیز این توقع را از مرد خود دارد که نظافت و آراستگى را رعایت کند. آراستگى مرد رضایت از زندگى را در زن ایجاد مىکند، بر عفت و پاکدامنى او مىافزاید و او را از چشم داشتن به دیگر مردان حفظ مىکند. یکى از یاران امام هفتم (علیه السلام) نقل مىکند: از علت خضاب کردن آن امام سؤال کردم، حضرت در جواب فرمودند: آمادگى و خودآرایى مرد موجب افزایش عفت زنان است. زنانى که عفت را ترک کردند به خاطر این بود که شوهر خود را مرتب و آراسته ندیدند. آن حضرت از امام رضا (علیه السلام) نقل مىکند که زنان بنىاسرائیل از عفت و پاکى دست کشیدند و این مسئله هیچ علتى نداشت جز اینکه شوهرانشان خود را نمىآراستند. سپس فرمود: زن هم از مرد همان انتظارى را دارد که مرد از او دارد.(16)
حفظ عفت و پاکدامنى یکى از عوامل استحکام و کارآمدى خانواده است. از خانوادهاى که عفت و پاکدامنى در آن وجود ندارد نباید انتظار داشته باشیم که زن و مرد نسبت به یکدیگر وفادار باشند. وفادارى زوجین به یکدیگر عامل انسجام، اتحاد و همبستگى زن و شوهر مىشود و دلبستگى آنان به یکدیگر و کارآمدى خانواده را تأمین مىکند. عفت و پاکدامنى به نوبه خود یکى از مهم ترین عوامل تربیت فرزندان و به دنبال آن اصلاح جامعه است. کانون خانواده بهترین محیط براى آموزش عفت به فرزندان است. فرزندان با الگوگیرى از والدین پاکدامن خود، انسانهایى پاکدامن خواهند شد.
هـ . معاشرت نیکو
زن براى مرد هدیه، نعمت و امانت الهى است(17) و شایسته برخورد و تعاملى شایسته و پسندیده.(18) تکریم و بزرگداشت یکدیگر و دورى از اهانت و تحقیر، وظیفه انسانى و اخلاقى هر مرد و زنى است. مرد نباید عیوب همسر خود را بزرگ جلوه دهد، بلکه براساس دستورات دینى باید آن را بپوشاند.(19) از موارد مهم معاشرت نیکو بخشش خطاهاى همسر است. آنان که از خطاهاى دیگران مىگذرند و از حق شخصى خویش صرفنظر مىکنند، محبّت دیگران را به خود جلب مىکنند و آنان را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه مىدارند.
معاشرت نیکو، هم در گفتار مطرح است و هم در رفتار باید آشکار گردد. وقتى مرد با کلماتى مطلوب و چهرهاى شکفته با زن خود روبهرو مىشود، در واقع کلید محبت و دوستى و برقرارى ارتباط صمیمى و کارآمد را به دست او داده است و با گفتار دلپذیر و شادىبخش روابط را استوار مىگرداند. متانت در سخن و گفتار و زیبایى کلام از ویژگى های افراد پاکدل و از اخلاق اولیاى دین است. حال آنکه چهرهاى گرفته و آشفته و کلمات آزاردهنده دریچه ارتباط و صمیمیت را مىبندد و به تدریج فاصله روانى و عاطفى افراد زیاد مىشود و در خانواده سبب ناکارآمدىآن مىگردد.
حقوق شوهر
بخش عمدهاى از استحکام پایه های زندگى و کارآمدى خانواده در گرو رعایت حق شوهر از سوى زن است. آنگاه که زن حقوق شوهرش را رعایت کند مرد نیز انگیزه لازم و کافى براى انجام وظایف خود را دارد. این رعایت متقابل زمینهساز بروز رفتارهاى بهنجار و در نتیجه تحقق کارآمدى خانواده است. مهم ترین حقوق شوهر که جزء تکالیف الزامى زن هستند به شرح زیر است:
الف. ارضاى نیاز جنسى
زن در غیر ایامى که از نظر شرع محدودیت دارد، واجب است نسبت به ارضاى نیاز جنسى همسرش جواب مثبت بدهد. حتى مستحب است در این زمینه پیشقدم شده و آمادگى خود را اعلام کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله)اللهعلیهوآله مىفرمایند: بر زن لازم است از بهترین عطر استفاده کند، زیباترین لباس را بپوشد، خود را به نیکوترین وجه آرایش دهد و صبح و شام همچون طاووس خرامان خود را به شوهر عرضه کند. حضرت در ادامه مىفرمایند: اگر این مقدار را انجام دهد تنها حق شوهر خود را ادا کرده است، در حالى که حق شوهرش بیش از اینهاست.(20)
در رابطه با میل مرد به زن و تمکین وى نسبت به شوهر، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور عجیبى دارند. آن حضرت در پاسخ زنى که از حق شوهر خود از رسول خدا پرسید، فرمودند: او را از کامگیرى منع نکن، هرچند بالاى شتر باشد.(21) این دستورالعمل کنایه از اهمیت برآورده کردن نیاز جنسى مرد است.
ب. حق نظارت بر رفت و آمدها
این حکم که جواز خارج شدن زن از منزل مشروط به اجازه شوهر است، بر اساس روایات قابل خدشه نیست. در منابع شیعى روایات متعددى بر این مطلب دلالت دارند(22) و روایات مشابهى در منابع اهل سنت نیز در اینباره نقل شده است.(23) در میان فقها نیز این حکم مسلم دانسته شده و کسى در آن تردید روا نداشته است. تنها برخى معتقدند که لزوم کسب اجازه شوهر اختصاص به مواردى دارد که خارج شدن از منزل با حقوق جنسى شوهر منافات داشته باشد، اما با توجه اطلاق روایات، تخصیص آنها به موارد تضییع حقوق جنسى شوهر بىوجه است.(24)
ج. حق انتخاب محل سکونت
از لوازم حق تمکین جنسى، حق شوهر در تعیین محل سکونت است. زمانى زن مىتواند به تکلیف ارضاى جنسى شوهر خود عمل کند که از نظر محل سکونت تابع شوهر باشد. در متون دینى به چنین حقى براى شوهر اشاره شده و آن را از حقوق ثابتشده شوهر و از تکالیف الزامى زن مىداند.(25) در عین حال، زن مىتواند به هنگام عقد با استفاده از شرط ضمن عقد، شرط کند که شوهرش او را از شهر و محل سکونت خود خارج نسازد و یا در محل خاصى او را سکونت دهد، و در صورتى که شوهر این شرط را بپذیرد باید به آن عمل کند(26) و تخلف از آن خلاف وفاى به عهد است.(27) در ماده 1114 قانون مدنى جمهورى اسلامى نیز به این حق اشاره شده است: «زن باید در منزلى که شوهر تعیین مىکند سکنا نماید، مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.»
پی نوشت ها :
*استادیار جامعهالمصطفى العالمیه.
1ـ روحاللّه خمینى، تحریرالوسیله، ص 299.
2ـ این ماده در 1389/9/20 اصلاح شده است.
3ـ روزنامه رسمى جمهورى اسلامى ایران، مجموعه قوانین سال 1381، ج 2، ص 1079.
4ـ روحاللّه خمینى، تحریرالوسیله، ص 299ـ300.
5ـ همان.
6ـ همان.
7ـ همان.
8ـ همان، ص 288ـ299.
9- Bradford.
10ـ آلعمران: 14.
11ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 78، ص 136.
12ـ محمدبن یعقوب کلینى، فروع کافى، ج 4، ص 11.
13ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، وسائلالشیعه، ج 12، ص 43.
14ـ همان.
15ـ همان.
16ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 73، ص 102.
17ـ همان، ج 74، ص 5.
18ـ همان، ج 78، ص 236.
19ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 175؛ ج 2، ص 196.
20ـ همان، ج 14، ص 8.
21ـ همان.
22ـ همان، ج 5، ص 418؛ ج 14، ص 112ـ113، 125، 154ـ156؛ ج 15، ص 230.
23ـ علىبن ابوبکر هیثمى، مجمعالزوائد، ج 4، ص 313.
24ـ حسین بستان، اسلام و تفاوت های جنسیتى، ص 60.
25ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 14، ص 435و494.
26ـ همان، ج 15، ص 49.
27ـ حسین بستان، همان، ص 68.
منبع: نشریه معرفت شماره 154