محبّت به همسر، هدیه ای است که خداوند، در آغاز ازدواج، به زن و شوهر می دهد: (وَجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً)(1) اگر می خواهید، محبّت همسرتان را حفظ کنید، باید، رفتار خود را محبّت آمیز کنید. از جمله عوامل پایداری محبّت، اعتماد زوجین به یکدیگر است؛ زن و شوهر باید، اعتماد یکدیگر را جلب کنند؛ اعتماد که پیدا شد، محبّت، پایدار می شود. البته، اعتماد یک امر قراردادی نیست که دو نفر با هم قرارداد ببندند تا به یکدیگر اعتماد کنند، بلکه، باید، با رعایت حدود و موازین شرعی و رعایت اخلاق اسلامی آن را به دست آورد.
دین اسلام اخلاق نیکو را ضامن بقا و دوام همه ی روابط سالم اجتماعی می داند و نقش آن را در خانه و خانواده فوق العاده برمی شمارد. ابتدا با هم به نقش اخلاق نیکو در اجتماع می پردازیم و سپس از آن به مسائل ویژه ی خانه و خانواده می پردازیم.
حُسن خُلق
شاید، گیراتر از حسن خلق، واژه ای نباشد که ترسیم کننده ی روحی زلال و طبعی بلند و رفتاری جاذبه دار باشد.
بخشی از اخلاق نیکو، در خوشرویی متجلّی است، بخشی، در خوشخویی و بخشی هم در خوشگویی. و چه خوب است که به این سه خوش مبارک و مقدس، بپردازیم و از آن ها کلیدی، برای گشودن قلعه ی دل ها و عاملی، برای تحکیم رابطه ها بسازیم(2)!
خوشرویی
در مواجهه ی دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم روبه رو می شود. مواجهه ی دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهره ها، نقش عمده در نحوه ی گفتار دارد و رمز گشایش قفل دل هاست.
خوشرویی، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند؛ هم در گفتار آشکار می شود، هم در رفتار.
چه بسا، رابطه ها و دوستی هایی که با ترشرویی؛ اخم کردن و عبوس شدن به هم خورده است. از سوی دیگر، مبدأ بسیاری از آشنایی ها یک تبسّم بوده است. وقتی، با چهره ی شکفته و باز، با کسی روبه رو می شوید، در واقع، کلید محبّت و دوستی را به دست او داده اید. برعکس، چهره ی اخمو و ابروهای گره خورده و صورت در هم و بسته، دریچه ی ارتباط و صمیمیّت را می بندد. تبسّم، مبدأ بسیاری از آشنایی ها و زداینده ی بسیاری از غم ها و کدورت هاست. شگفت از کسانی که زا این کار بی زحمت و رنج و خرج که برکات فراوان دارد، گریزانند و به سختی حاضرت، گلخنده ی مسرّت را بر لبان خود چهره ی دیگران بیافرینند!
گشاده رویی با دیگران، باعث می شود، افراد، آماده تر شوند و به دوستی با شما دل بسپارند. خنده رویی و بشّاش بودن، دیگران را دل و جرأت می بخشد، تا بی هیچ هراس و نگرانی، باب آشنایی را به روی شما باز کنند و سفره ی دلشان را پیشتان بگشایند. اگر با خوشرویی، بتوانید، بار سنگین غم دوستان را سبک کنید، کارتان عبادت است و اگر با یک تبسّم بتوانید، خاطری را شاد سازید، به خدا نزدیک تر شده اید.(3)
به قول حافظ:
دائم گل این بستان، شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی(4)
غم زدایی
وقتی، یک چهره ی گشاده و لبخند صمیمی، غمی را از دل می زداید، چرا باید از این احسان دریغ کرد؟
بعضی ها، حضوری غم آفرین دارند، برخی هم محضری غمزدا. گروه اخیر، آیت لطف الاهی اند که قدرشان ناشناخته است.
انسان ها به محبّت نیازمند هستند؛ این تشنگی، جز با ملاطفت و خوشرویی برطرف نمی شود.
اگر نخستین برخورد ما با کسی، به گونه ای باشد که غم او را به شادی و نگرانی اش را به اطمینان مبدّل سازد، دریچه ای، به دنیای صفا و سرور به رویش گشوده ایم. این نیز، نزد خداوند، حسنه و عبادت است.
کسی که از چهره ی برادر دینی اش، رنج و اندوهی را بزداید، خداوند، ده حسنه در نامه ی اعمالش می نویسد. مگر این کار نیک، چه اندازه زحمت دارد؟
البته این رفتار، نوعی هنرمندی در معاشرت است، قلبی مهربان می خواهد و عاطفه ای سرشار و خصلتی نوع دوست.
شاد کردن دیگران، چهره ای دیگر از همین غمزدایی است. گاهی با توجهّی، نگاهی، محبّتی، کلامی، هدیه ای و... می توان انسانی را مسرور ساخت و در نتیجه خدا را از خود راضی ساخت.
در این زمینه، سخنی از پیشوای صادق شیعه بیاموزیم که فرمود:
«أَیُّما مُسلِمٍ لَقِیَ مُسلِماً فَسَرَّهُ سَرَّهُ اللهُ عَزّوَجَلَّ»(5)
هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و در برخورد، او را شادمان سازد، خدای متعال نیز او را خوشحال و مسرور خواهد ساخت.
وقتی، می توان با کلمات و چهره و برخوردی خوش و دلپذیر، خاطری را خرسند ساخت، چرا، باید، با گفتن کلماتی ناخوشایند و اندوه آفرین، بر چهره ی دیگری غم نشاند و او را به یاد روزهای تلخش انداخت و مأیوس و دلسرد ساخت؟(6)
خوشگویی
از شاخه های دیگر حُسن خُلق که رابطه ها را استوارتر و پیوندها را صمیمی تر می سازد، گفتار دلپذیر و شادی بخش است. متانت در سخن، و ادب در گفتار و زیبایی در کلام، خصلت پاکدلانِ بی کینه و خلق و خوی اولیای دین است.
انسان ارزش و جوهره ی وجودی اش را با زبان و بیان روشن می سازد:
یکی تحقیر می کند، یکی تشویق.
یکی عیبجویی می کند، دیگری تحسین و تقدیر.
یکی ملامت می کند، دیگری پر و بال می دهد و امید می آفریند.
کدام یک بهتر است؟
پذیرایی از دیگران، همیشه با غذا و میوه و شیرینی نیست.
گاهی پذیرایی، با یک کلام خوب و سخن شایسته است. این اِکرام، بالاتر از تغذیه و اطعام است؛ زیرا، گفتار شایسته و زیبا، غذای روح است.
تشویق کردن، آفرین و مرحبا گفتن بر عمل شایسته ی افراد نیز، از این گونه صالحات است. باز هم از امام صادق(ع) بشنویم:
«هر کس، به برادر دینی خود مرحبا بگوید، خدای متعال تا روز قیامت، برای او مرحبا و آفرین می نویسد».(7)
غیر از پاداش الاهی، تأثیرات اجتماعی خوشگویی در نرم ساختن دل ها و جلب عاطفه ها و استوار ساختن رابطه ها مشهود است. آن که خوش سخن باشد، از دیگران نیز کلامی نیکو می شنود: «این جهان، کوه است و فعل ما ندا» و البته که حرف و سخن ما هم در کوهستان زندگی ها انعکاس دارد و خوبی آن به خود ما منعکس می شود.
کسی که گفتار مؤدّبانه داشته باشد، دیگران نیز با او مؤدّبانه سخن خواهند گفت، وگرنه...: «کلوخ انداز را پاداش سنگ است». از کلام مولا علی(ع) است که:
«اَجمِلُوا فِی الخِطاب تَسمَعُوا جَمِیلَ الجَوابِ»(8)
زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید!...
کیفیّت برخورد ما با انسان های دیگر، همان نتیجه را به ما برمی گرداند. ادب، ادب می آورد و توهین و فحش، بدزبانی و اهانت متقابل را در پی دارد.(9)
خوشرویی
از رموز و موفقیت حضرت رسول(ص) در دعوت و رسالت خویش، اخلاق نیکو و برخورد شایسته و جذّاب با مردم بود و حُسن خُلق آن حضرت، امتیاز بارز مظهر رأفت و رحمت بود.
کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مؤدّبانه و جاذبه دار، تحمل فراوان و حلم و بردباری و چهره ی گشاده و بشّاش، از مظاهر و جلوه های حُسن خُلق است. به تعبیر دیگر، وقتی، محبّت خود را به دیگران ببخشید، در حوادث، صبور و شکیبا باشید، خشم خود را فرو خورده، خویش تن داری کنید، بدی را با خوبی پاسخ دهید و از خشونت، عصبانیّت، بدزبانی، تحقیر، توهین و تکبّر به دور باشید، دارای حُسن خُلق هستید.
اگر خداوند، به صاحبان حسن خلق، پاداش جهاد و شهادت می دهد، بی جا و گزاف نیست؛ زیرا، نوعی، مجاهده به شمار می آید.
پیامبراکرم(ص) برای تثبیت همین کمالات اخلاقی و خوشخویی برانگیخته شد. از کلمات نورانی اوست:
«اِنَّ الرَّجُلَ یُدرِکَ و بِحُسنِ خُلقِهِ دَرَجَهَ الصّائِمِ القائِمِ»(10)
انسان، در سایه ی خوشخویی، به مقام و رتبه ی روزه داران شب زنده دار می رسد!
در معاشرت مسلمانان با هم، باید همدلی، بیش از وحدت فیزیکی و پیوند سطحی حاکم باشد، تا به انس و الفتی پایدار و رابطه های درونی بینجامد. با سلام، مصافحه، حُسن خلق، چهره ی باز، لبخند محبّت زا، غمزدا و برخورد نیک، این مهم تأمین می شود. میزان اسلامی بودن اخلاق هر مسلمان را باید، در نحوه ی معاشرتش با دیگران جست و جو کرد. خوش خلقی، دین و مرام، مسلمانی است. به فرموده ی حضرت رسول(ص):
«ایمان کسی کامل تر است که اخلاقش بهتر باشد؛ کسی به پیامبر شبیه تر و به او نزدیک تر است که خوش خلق تر باشد»(11) و به تعبیر امام صادق(ع): «پس از عمل به واجبات الاهی، محبوب ترین کارها نزد خداوند، آن است که انسان، اخلاقی سازگار با مردم داشته و اهل مدارا باشد»(12)
گفتار و رفتار ما آیینه ی شخصیت ماست.(13)
اکنون که به اهمیت اخلاق خوش اسلامی در روابط اجتماعی پی بردیم به مسائل ویژه ی همسران برمی گردیم و جلوه ها و مصادیق آن را در رفتار و روابط همسران بررسی می کنیم.
توجه به همسر
یکی از نیازهای همسر توجه به اوست؛ توجهی همه جانبه و در همه شرایط؛ در خانه، مهمانی، سفر و... به ویژه، در مناسبت های خاص، مثل سالگرد ازدواج، روز زن، روز تولد، برای همسرتان شرایط متفاوت با روزهای قبل به وجود آورید تا در زندگی تنوّع لازم پدید آید و همسرتان توجّه شما را احساس کند. اگر به همسرتان توجّه کنید، بسیاری از تنش ها و ناراحتی های روحی او برطرف می شود.
پیامبر(ص) فرمود:
«نشستن مرد نزد همسر و عیالش در پیشگاه خداوند، از اعتکاف در مسجد من محبوب تر است».(14)
عذرخواهی
زندگی مشترک، سرشار از فراز و نشیب است. یکی از دست اندازهای این جاده، برخوردها و تنش هایی است که بین زوجین به وجود می آید. البته این تنش ها، امری طبیعی است؛ امّا، آنچه، اهمیت مسأله را بیش تر می کند، این است که چگونه می توان با این مسائل مواجه شد، به گونه ای که نه تنها خدشه ای در محبّت آنان پدید نیاید، بلکه، موجب افزونی عشق و محبّت در بین آنان گردد. عذرخواهی زوجین از یکدیگر، باعث می شود، زندگی زناشوئی از عشق و محبّت لبریز شود.
طبیعی است که اگر زن یا شوهر، دچار خطایی شود و همسر خود را رنجور و افسرده نماید؛ کانون خانواده که محمل محبّت و صفاست، متزلزل می گردد. اگر به دنبال خطا، عذارخواهی و پوزش نباشد، اثر ناگوار آن برای همیشه در روح و جان دیگری باقی می ماند؛ زیرا، او همواره همسر خطاکار خود را در برابر چشم خود می بیند و نفرت، بدبینی و کدورت، در خانه ی آنان حکمفرما می گردد. از عبارت معذرت می خواهم، به عنوان رهگشای مشکلات استفاده کنید. بسیار دیده شده که در اوج کشمکش ها و دلخوری ها جمله ی پیش گفته، التهاب ها را کاهش داده است.
یکی از زوج های موفق می گوید: «راز موفقیت زندگی مشترک من و همسرم این است که هرگز، در طول زندگی، عذرخواهی را فراموش نکرده ایم!».
در عذرخواهی، باید سه نکته را به یاد داشت:
1. هرگاه، یکی، عذرخواهی کرد، شایسته است که طرف مقابل نیز عذر او را بپذیرد؛ چرا که حضرت علی(ع) فرمود:
«بدترین مردم کسی است که معذرت خواهی دیگران را نپذیرد و از خطاهایشان در نگذرد».(15)
2. عذرخواهی، باید، با مقدار خطا متناسب باشد، نه کم تر و نه بیش تر.
3. جرم خطا مرتکب نشدن، از عذرخواهی بهتر است، همان طور که حضرت علی(ع) می فرمایند:
«بی نیازی از عذرخواهی، از عذرخواهی ارجمندتر است».(16)
عفو و گذشت
هیچ کس، به جز معصومین(ع)، از خطا و اشتباه مصون نیست و زن و مردی که زندگی مشترک را آغاز می کنند، به ویژه، در ابتدای راه، ممکن است، برخی گفتار و رفتارهای یکدیگر را ناصواب بدانند. در این گونه موارد، باید، با سینه ای گشاده رفتار کنند و لغزش های یکدیگر را ندیده بگیرند. اغماض، عفو و گذشت، آبی است که آتش غضب و کینه را فرو می نشاند و به انسان آرامش روحی می بخشد.
اسحاق ابن عمّار می گوید:
«از امام صادق(ع) پرسیدم: زن چه حقی بر عهده ی همسر خویش دارد که اگر آن ها را برآورده سازد، نیکوکار خواهد بود؟
امام(ع)، در پاسخ فرمود: خوراک و پوشاک او را تأمین کند و نادانی او را ببخشد. سپس فرمود: پدرم، امام باقر(ع) همسری داشت که او را اذیت می کرد، ولی پدرم او را می بخشید».(17)
پیامبر(ص) فرمود:
«تَعافُوا تَسقُطُ الضَّغائِنُ بَینَکُم»(18)
از یکدیگر، درگذرید تا کینه ها از میانتان رخت بربندد.
صفا و صداقت
صفا و صمیمیت، برای همه ی انسان ها و در همه جوامع، مفید و ارزنده و در زندگی خانوادگی ارزنده تر و مؤثرتر است. با توجه به این که زن و شوهر پیوسته با یکدیگر در ارتباطند، بدون داشتن صداقت و صفا امکان همزیستی مسالمت آمیز نخواهد بود. صداقت و صمیمیت، می تواند، بسیاری از مشکلات را حل کند و بیش از ریاکاری و دروغ کارگر شود. زن و شوهر، به علت ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند، چنانچه، خدعه ای از سوی یکی از آنان رخ دهد، دیر یا زود می فهمند. برای این که کیمیای محبّت را در دل های هم حفظ کنیم، باید با همسر خود صمیمی و صادق باشیم!
همیاری و همکاری
همکاری با زن در کارهای خانه، باعث تقویت محبّت و مودّت می شود. برخی، می پندارند، کار در خانه، مخالف حرمت و شخصیّت مرد است؛ در حالی که حضرت امیر(ع) در خانه کار می کرد، پس چه نیکوست که شوهر، بدون این که زن تقاضا کند، در امور خانه و خانه داری به او کمک کند! کمک به زن، به ویژه، هنگام بیماری او، محبّت بیش تر وی را فراهم می سازد و اجر معنوی نیز در بر دارد.
پیامبر(ص) فرمود:
«خِدمَهُ العِیالِ کَفّارَهٌ لِلکَبائِر وَ تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبُّ؛ و تَزیدُ فِی الحَسَناتِ وَالدَّرَجاتَ»(19)
خدمت کردن به خانواده، کفّاره ی گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می نشاند و بر حسنات و نیکی ها می افزاید و درجات را بالا می برد.
اگر به دلیل مشغله ی زیاد و مسؤولیت سنگین، نمی توانید، به همسرتان کمک کنید، دست کم، وی را از انگیزه و نیت خود آگاه سازید تا از حمایت فکری شما احساس دلگرمی کند.
روزی، رسول خدا(ص) به خانه ی علی(ع) وارد شد، حضرت علی(ع) و فاطمه(ع) را دید که با هم مشغول آرد کردن گندم با آسیاب دستی هستند.
حضرت(ص) فرمود: «کدام یک خسته ترید؟».
علی(ع) عرض کرد: «فاطمه خسته تر است».
پیامبر(ص) به او فرمود: «برخیز دختر جان»!
فاطمه برخاست و پیامبر به جای او نشست و علی(ع) را در آرد کردن گندم کمک کرد.(20)
البته، زن نیز باید، در شرایطی، به همسر خود کمک کند. کمک خانم خانه به همسر خود، صرفه جویی، عدم اسراف و کم کردن خواسته هایی است که از چشم و هم چشمی ناشی می شود.
زنان فداکاری هم هستند که با اجازه ی همسر، با بهره گیری از هنری خاص یا کار در اجتماع، در مشکلات اقتصادی به همسر خود کمک می کنند.
هدیه دادن
در روان شناسی، بحثی است، به نام کوچک های بزرگ؛ یعنی، ای بسا انسان، مسأله ای را کوچک می شمارد، در حالی که از نظر معنا و واقعیت، بسیار بزرگ است. محیط خانه نیز کوچک های بزرگ دارد که یکی از آن ها تهیه ی هدیه است. مردان، برای تحریک عواطف زنان و گرم کردن کانون خانه و خانواده، می توانند، از این شیوه استفاده کنند و با این کار، به همسر خود بفهمانند که به یادش بوده اند و این خود موجب محبّت بیش تر در کانون خانواده است.
رسول خدا(ص) فرمود:
«مردی که داخل بازار شود تا تحفه ای بخرد و آن را به خانواده اش برساند، ثوابش، برابر کسی است که صدقه ای را به نیازمندی برساند...»(21)
اسلام، به مردان دستور می دهد، هرگاه، از مسافرتی دور یا نزدیک به خانه وارد می شوند، سوغاتی همراه داشته باشند، هرچند کوچک و اندک باشد.(22)
رسول خدا(ص) فرمودند:
«برای یکدیگر هدیه ببرید، که هدیه، کینه ها را از دل بیرون می برد و انتقام و دشمنی ها را برطرف می سازد».(23)
تشکر و قدردانی از زن
برای پر فروغ نگهداشتن شمع محبّت و صفا، فقط انجام دادن وظیفه و محبّت قلبی کافی نیست، بلکه، اظهار محبّت و تشکّر از زن، بسیار مهم است؛ زیرا، مرد، گاهی، در برابر کارهای خوب خود، تمجیدی صادقانه از جامعه دریافت می کند و ثمره ی کار خود را در آن می یابد، ولی، چه کسی کارهای زن را تحسین می کند؟ اگر از همسرِ خود قدردانی کنید، به شوق می آید و وظیفه اش را با دلگرمی بیشتر انجام می دهد و مشکلات زندگی را با چهره ی گشاده تحمّل می کند.
برخی از افراد، زنان خود را دوست می دارند؛ ولی، هیچ گاه دوستی خود را به آنان اظهار نمی کنند و تشکّری بر زبان نمی آورند.
دسته ای دیگر می پندارند، با پول دادن و کفش و لباس خریدن بسیار، می توانند، همسر خود را راضی نگه دارند؛ از این رو، چندان به تشکّر و اظهار محبّتِ زبانی اهمیت نمی دهند.
این دو دسته، غافلند که تأثیر روانی کلمات محبّت آمیز، مانند: متشکرم، دست شما درد نکند و آفرین بر شما، بیش از رضایت قلبیِ صِرف و خریدن لباس و کفش است.
امام صادق(ع) فرمود:
«از کسی که به تو احسان نموده، سپاسگزاری کن؛ زیرا، اگر، از احسان او سپاسگزاری کنی، آن نعمت پایدار می شود و اگر ناسپاسی کنی، دوام نمی یابد»(24)!
ارزش گذاشتن به کار یکدیگر
وقتی، مرد، پس از چندین ساعت تلاش در خارج از منزل، با اعصاب خسته و ناراحت، به همسرش می اندیشد، احساس می کند، او در خانه، این درگیری ها و دردسر ها را ندارد. در حقیقت او برای فعالیت های زن در خانه حساب باز نمی کند. حال، وقتی، یک فرد خسته با اعصابی متشنّج، به یک فرد با نشاط برسد، چه توقّعی دارد؟ توقّع دارد، دست به سینه، فرمان های او را اجرا کند.
هرگاه، مرد، به این امر توجّه کند که فضای کار و فعالیت خسته کننده ی او بیرون خانه و درون خانه نیز کارگاه فعالیت های خسته کننده و طاقت فرسای همسر اوست، هرگز، هنگام بازگشت به منزل، طلبکارانه، رفتار نخواهد کرد؛ بلکه، برعکس، با زبان و عمل، از کار او در خانه قدردانی می کند و واکنش متقابل و مثبت این رفتار نیکو، در شخصیت و رفتار خانم خانه نیز به طور کامل روشن می گردد.
عکس این نیز ممکن است؛ زنانی هستند که فقط، کار و گرفتاری خود را می بینند و می پندارند، کار مرد، در بیرون مشقّت آور نیست؛ از این رو، وقتی شوهر، از سر کار بر می گردد، با چهره ی برافروخته و درهم او رو به رو می شود. این عمل نیز درست نیست. زن، باید، برای کار شوهرش اهمیت قائل شود؛ وقتی، شوهر به خانه می آید، طبعاً خسته است، باید مقداری به او رسیدگی کرد و محبّت و صفا نشان داد تا قدری از خستگی و رنج های بیرونی او کاسته شود.
برخورد با مسائل مالی
خانم ها، خواسته ها، گرایش ها، احساسات و عواطفی دارند که در حدّ معقول باید تأمین شوند؛ امّا، زیاده روی در این امر موجب می شود، مرد، برای تأمین نیازهای افراطی خانم، بیش از حد، به زحمت بیفتد و حتی در مواردی، برای کسب درآمد بیش تر به راه های غیر حلال کسب درآمد، روی آورد.
میهمانی، پذیرایی و هدیه دادن، امری بسیار مطلوب و شایسته است که دین مبین اسلام به آن فراوان تأکید دارد؛ امّا، اگر، این مسائل، بر اثر چشم و هم چشمی، در حدّی شود که مرد را دچار مضیقه و مشکل نماید، مذموم و ناپسند است و مرد، نباید، آن ها را تأمین کند. در عین حال، مردان نیز، نباید ذوق و احساسات خانم ها را به طور کلّی نادیده بگیرند و در حدّ لزوم و توان، به اجابت آن خواسته ها بپردازند، برخورد منطقی، معتدل و خیرخواهانه، از جانب زن و شوهر موجب استحکام پایه های ارتباطی، اخلاقی و اقتصادی خانواده می شود.
ابراز محبّت
لذتّ بخش ترین جمله برای زن این است که شوهرش به او بگوید: «عزیزم! دوستت دارم!»، «عشق منی!» و امید بخش ترین جمله برای مرد این است که همسرش به او بگوید: «تو امید من هستی!»، «من به وجود تو افتخار می کنم!».
توجه به رفتارهای مثبت
یکی از روش های تقویت محبّت و روابط همسری، توجه به رفتارهای مثبت یکدیگر است؛ به این منظور، زن و شوهر، هر کدام، رفتارهای خوشایند همسرشان را روی کاغذی یادداشت کنند و بعد، برای هر یک از این رفتارها، با توجه به شدّت و ضعف و میزان خوشایند بودن آن امیتاز بدهند. با گذشت مدّتی کوتاه به این نتیجه خواهند رسید که همسرشان از آنچه فکر می کردند، بهتر است و محبتشان بیش تر می شود.
کمک به پیشرفت شوهر
بشر به طور ذاتی، قابلیت ترقّی دارد، در نهادش عشق به کمال نهفته و برای تکامل آفریده شده است. هر کس، در هر مقام و هر شرایط و هر سنّی که باشد، می تواند، به پیشرفت خویش ادامه داده، کامل تر شود.
هر انسانی، خواهان ترقّی است؛ امّا، هر کسی در رسیدن به این هدف، موفّق نمی گردد، همّت بلند و کوشش فراوان لازم دارد. باید، زمینه ی کار را فراهم ساخت و موانع را برطرف نمود، آن گاه کوشید تا به مقصد رسید. شخصیّت مرد، تا اندازه ی بسیار، به خواسته های همسرش بستگی دارد، زن، می تواند، به پیشرفت و ترقّی شوهرش کمک کند، او را در مسیر ترقی قرار دهد؛ همان طور که می تواند، مانع پیشرفت وی شود.
خانم محترم! در حدّ شرایط و امکاناتی که برایتان فراهم است، شخصیّتی بزرگ تر و والاتر را برای شوهرت در نظر بگیر و برای رسیدن به آن تشویقش کن! اگر میل دارد، به تحصیلات خویش ادامه دهد، یا با مطالعه و خواندن کتاب به معلوماتش بیفزاید، نه تنها مخالفت نکن، بلکه، تشویق و ترغیبش کن! برنامه ی زندگی را طوری تنظیم کن که با کارهای او هماهنگ باشد. سعی کن، اسباب آسایش و راحتی او را فراهم سازی تا با فکر آزاد به پیشرفت خویش ادامه دهد.(25)
کمک به ترقّی زن
زن نیز، مانند مرد، لیاقت ترقّی و تکامل دارد. شوهر، همان طور که به ترقّی خویش علاقه دارد، باید، به فکر تکامل همسرش باشد. مرد، باید، توجّه داشته باشد که همسرش شریک زندگی اوست. کمالات او موجب افتخار و سربلندی خانواده است و تحصیل این کمالات، همیشه امکان پذیر است. پس از عروسی و در خانه ی شوهر نیز می تواند، به کمالات خویش بیفزاید؛ البته، مشروط به این که شوهر بخواهد و در این راه به او کمک کند. سزاوار نیست، مرد، خودخواه باشد و تنها به ترقی خود بیندیشد و از تکامل همسرش غافل بماند.
شوهر، اگر احساس کرد، همسرش، برای ترقّی و تکامل، صلاحیت و آمادگی دارد، چه خوب است، در این باره، به او کمک کند، یا، اگر، برای تحصیلات دانشگاهی آمادگی و تمایل دارد، با ادامه ی تحصیل او موافقت کند و اگر تحصیلاتش به اتمام رسیده، یا میلی به ادامه ی تحصیل ندارد، دست کم، او را به مطالعه و تحقیق تشویق کند.
یک خانم، می تواند، در منزل، مطالعه و تحقیق کند، نقاشی، خیاطی، گلدوزی، خطاطی و یا هر رشته ی دیگر مورد علاقه اش را بیاموزد و تمرین کند.
لازمه ی همسرداری این است که مرد، در این زمینه، همسرش را تشویق کند و امکانات لازم را تا حد امکان برایش فراهم نماید.
یکی از مشکلات این است که اگر خانم خانه دار و بچّه دار بخواهد، در مسیر ترقّی و تکامل خویش گام بردارد، طبعاً از خانه داری، مقداری عقب می ماند و به طور معمول نمی تواند، در حدّ مطلوب، به انجام آن ها بپردازد. در چنین حالی، مقتضای صفا و صمیمیت خانوادگی این است که مرد، مقداری از این کارها را بر عهده بگیرد. مرد، اگر، در این زمینه، به همسرش کمک کند، نه تنها زیان نمی بیند، بلکه، در نهایت، به نفع او تمام خواهد شد؛ زیرا، داشتن یک زن دانشمند، از چند جهت به نفع خانواده است:
1. در تربیت فرزندان موفق تر است.
2. در مسائل خانوادگی، مفاهمه برقرار است.
3. زندگی با یک همسر فهمیده و دانا خوش تر است.
4. اسباب آبرو و شرافت شوهر و خانواده است.
5. وجودش، ارزشمند است و بیش تر می تواند، به جامعه خدمت کند.
6. بر اثر اشتغال، از ضعف اعصاب و افسردگی که لازمه ی بی کاری است، مصون می ماند.
7. اگر، درآمد مادی داشت، می تواند، در تأمین هزینه ی زندگی کمک کند.
8. اطمینان خاطری برای زن، در جهت حل مشکلات احتمالی آینده و روزهای مباداست.(26)
نظم و برنامه
هر فردی، در زندگی، به برنامه ریزی نیاز دارد؛ زیرا، برنامه ریزی و نظم در زندگی، رمز موفقیت و پیشرفت است.
برای طرح یک برنامه ی مفید، رعایت موارد زیر لازم است:
1. تهیه ی فهرستی از کارهایی که باید در طول هفته، ماه و سال انجام گیرد.
2. تهیه ی لیست چیزهایی که باید، خریداری شود.
3. زمان بندی دقیق کار، تفریح، خواب، رفت و آمد با بستگان و دوستان.
نظم و ترتیب در خانه
خانه ی مرتب، از جهاتی، بر یک خانه ی بی نظم و نامرتب برتری دارد.
1. نظم و ترتیبِ ویژه، به منزل، صفا و رونق و زیبایی می بخشد. تماشای تکراری خانه، نه تنها موجب ملال نمی شود، بلکه، مسرّت بخش و دلپذیر نیز خواهد بود.
2. کارهای خانه، به آسانی انجام می پذیرد، و اوقات کد بانوی خانه بیهوده تلف نمی شود؛ زیرا، تا به چیزی نیاز پیدا می کند، می داند، کجاست و برای دستیابی به آن معطّل نمی شود.
3. رونق و صفای محیطِ مرتبِ منزل که از ذوق و سلیقه ی کدبانوی خانه حکایت می کند، مرد را به خانه و زندگی علاقه مند می سازد.
4. چنین خانه ای سبب آبرومندی و سرافرازی خانواده است. هر کس آن را ببیند، از زیبایی اش لذّت می برد و به ذوق و سلیقه ی کدبانوی خانه آفرین می گوید(27) با خرید و تهیه ی اسباب لوکس، زندگی زیبا نمی شود، بلکه، نظم و ترتیب خاص است که زیبایی را به وجود می آورد. شما، قطعاً خانواده های مرفّه و ثروتمند را دیده اید؛ با این که از انواع و اقسام لوازم لوکس زندگی برخوردارند، زندگی شان، به دلیل بی نظمی صفا و رونقی ندارد و دیدن آن ملال آور است؛ برعکس، خانواده های فقیری را نیز دیده اید که در عین فقر و ناداری، زندگی زیبا و مسرّت بخش دارند؛ زیرا، همان اسباب و لوازم مختصر را، مرتب، منظّم و تمیز نگه می دارند.
بنابراین، یکی از وظایف مهم در خانه، رعایت نظم و ترتیب است. خانم های خوش سلیقه و کدبانو، بهتر می دانند، چگونه باید، اسباب و لوازم خانه را مرتب سازند.
در پایان این قسمت، برای دانستی های بیش تر عروس و داماد، چکیده ی نظرسنجی صورت گرفته، میان صد نفر از دانشجویان یکی از دانشگاه های کشور را ضمن سؤال و جواب می آوریم:
1. به نظر شما شاخص های یک زندگی موفّق چیست؟
برنامه ریزی درست، نظم در کارها، هماهنگی و همدلی خانواده، ایمان به خدا، رفاه و آسایش، همفکری و همزبانی، صداقت در زندگی.
2. عوامل خوشبختی در زندگی را چگونه معرفی می کنید؟
داشتن تفاهم اخلاقی؛ قناعت کردن در زندگی؛ از خودگذشتگی و رفاه و آسایش.
3. مهم ترین مسائل کسانی که تازه ازدواج کرده اند، چیست؟
شغل، مسکن، تأمین مخارج زندگی، کم تجربگی، استقلال از پدر و مادر، جلب رضایت طرف مقابل، مخارج عقد و ازدواج، اختلاف فرهنگی، حساسیت فوق العاده به رفتار یکدیگر.
4. مهم ترین عوامل گرمی کانون خانواده را چه می دانید؟
محبّت والدین به فرزندان، تفاهم اخلاقی والدین، گذشت و درک متقابل.
5. نقش زن و شوهر، در ایجاد عشق الاهی و تدام آن چیست؟
هم عقیده بودن زن و شوهر؛ یعنی، از لحاظ باورهای دینی به گونه ای باشند که آنان را از نظر معنوی اشباع کند و به دنبال آن، عشق الاهی را در وجودشان شعله ور سازد.
6. بهترین توصیه ی شما، برای نوعروسان و تازه دامادها چیست؟
توکّل به خدا، مدارا و قناعت، صبر و استقامت، دوری کردن از تصمیمات عجولانه، حفظ حرمت ها، اهمیت به خواسته های یکدیگر، احترام متقابل، یکرنگی، تفاهم، صداقت، پنهان نکردن مسائل زندگی از یکدیگر، بزرگ نکردن مشکلات زندگی، فراموش نکردن خداوند، از بهترین توصیه هاست. دیگر این که زندگی را به خاطر خودشان دوست داشته باشند؛ سعی کنند، پایه ی زندگی را به پایه ی عشق قرار دهند، آینه ی همدیگر باشند؛ به جای رؤیاپردازی و وعده وعیده هایی که هیچ گاه عملی نمی شود، با واقعیات زندگی کنند؛ به پدر و مادر یکدیگر احترام بگذارند؛ قبل از هر تصمیمی، خوب و عاقلانه، به تمام جوانب زندگی فکر کنند؛ احساساتی و کورکورانه تصمیم نگیرند و به هم وفادار باشند؛ از عیوب یکدیگر چشم پوشی کنند؛ سعی کنند، روی پای خود بایستند و به دیگران تکیه نکنند.
7. مهم ترین عوامل آسیب زا در زندگی خانوادگی چیست؟
اختلاف میان زن و شوهر، دروغگویی، بی توجهی به نیازهای عاطفی یکدیگر، چشم و هم چشمی، مخفی کاری، کم توجّهی به امور یکدیگر، بداخلاقی و تندخویی، لجبازی، عیب جویی، دخالت پدر و مادر طرفین، سوءظن، اعتیاد، عدم احساس مسؤولیت، انتظارهای بی جا، دوری از معنویت.
عُصاره ی سخن و احادیث زیبا درباره خوش خلقی
اکنون که با راه های جلب محبّت در زندگی خانوادگی آشنا شدیم شاخ و برگ های سخن را جمع می کنیم و به جهت اهمیت این بحث به روی مغز کلام و عصاره ی سخن انگشت تأکید می گذاریم.
از مهم ترین شرایط رضایت زن و شوهر در زندگی، خوش اخلاقی و رعایت اخلاق حسنه به یکدیگر است. خوش اخلاقی، در همه جا و از هر کس پسندیده است؛ ولی، از زن و شوهر، در محیط خانه پسندیده تر است.
پیامبر(ص) فرمود:
«اَحسِن خُلقَکَ مَعَ اَهلِکَ وجیرانِکَ و مَن تُعاشِرُ و تُصاحِبُ مِنَ الناسِ»(28)
اخلاقت را با اهل و عیال و همسایگان و دوستان و همنشینان نیکو گردان.
علی(ع) فرمود:
«بحُسنِ الخُلقِ یطیبُ العَیشُ»(29)
با خوش خلقی، زندگی، خوش و نیکو می گردد.
علی(ع) فرمود:
«حُسنُ الخُلقِ یُورِثُ المَحَبَّهَ»(30)
خوش اخلاقی، موجب محبّت می شود.
از سوی دیگر، زن و شوهر موظفند، در برابر بدخلقی دیگری، خویشتن دار باشند. صبر پیشه کنند و پاسخ بدخلقی همسر را با بدخلقی ندهند. چنین واکنشی، سبب فروکش کردن خشم طرف مقابل و تنبه و سازندگی او می گردد و پاداش معنوی را نیز در پی دارد. پیامبر(ص) در این باره می فرماید:
«مَن صَبَرَ عَلی خُلقِ امرَأَهٍ سَیّئةِ الخُلقِ وَ احتَسَبَ فی ذلِکَ الاَجر اَعطاهُ اللهُ ثَوابَ الشّاکِرین»(31)
کسی که بر رفتار زن بداخلاق خود صبر کند و در این کار امید پاداش داشته باشد، خداوند، ثواب شاکران را به او عطا می فرماید.
علی(ع) فرمود:
«داروُهُنَّ عَلی کُلِّ حالٍ وَ اَحسِنُوا لَهُنَّ المَقالَ لَعَلَّهُنَّ یُحسِنَّ المَقالَ»(32)
همواره، با زنان مدارا کنید و با آنان، به نیکی سخن گویید تا آنان نیز سخن نیکو بگویند.
و این واقعیت را ملک الشعرای بهار چه زیبا به نظم کشیده، آن جا که می گوید:
مکرّر امتحان کردم که بهر زندگی کردن
به است از تندی و آشفتگی، نرم و آرامی
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاج ها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
بدان که سفیر وحی الاهی، آنگاه که از فلسفه ی نبوت خویش، سخن می گوید، اخلاق را با ارزش ترین مطلب عنوان می کند؛ همو که دریای پرتلاطمِ اخلاق و کرامت انسانی بود.
عشق به خداوند لایزال، از جبین درخشانش هویدا بود. تمام وسعت زندگی اش، بوی گل های داوودی داشت و عطر نَفَس خداوندی اش، به هست و کل آفرینش پای آن، جان می خبشید و تَنَفّس هدایت می نمود.
همو که از سرزمین حجاز برخاست و جهان را از مهر و عطوفت جاودانه ی خود، مدهوش ساخت؛ مقام زن را از حَضیض تا اوج آسمان ها برد و به مردان رسم وفاداری و سازگاری آموخت. اکنون که دو زوج خوشبخت، به هم رسیده اید، در سایه سار فرامین آن پیامبر راستین، شیوه ی تکلم مهرآمیزش را با بندگان حضرت حق، به ویژه، شریک دلباخته ی خود، به کار بندید و گفتمان انسان دوستانه ی او را با زنان و کودکان، تمرین کنید!
از او، رازداری و روشن ضمیری را بیاموزید. کوچه باغ زندگانی خود را از طروات بارانِ مهر و وفا پر کنید و هرگز راضی نشوید، این گلستان زیبا را عیب تراشی و عیبجویی های بی مورد و غیرمنطقی، خزان نماید که او شما را بر عاج ها، ابرها و بلورهای راستین محمدی سوار کرده است و حیات شما را با اکسیر عشق، از شعر و شور، شعور و احساسِ بی پایان پر کرده است. زنده است پیامبر عشق، زنده است، سفیر هدایت...
پی نوشت ها :
1. روم: 21.
2. راه زندگی، ص19.
3. پیامبر(ص) فرمود: «با مؤمنان، با چهره ی گشاده و روی باز دیدار کن که روی خوش و چهره ی باز، موجب جذب دل ها و افزونی محبّت هاست».
«اَلقِ اَخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِطٍ؛ با برادرت با چهره ی باز برخورد نما!».
وسائل الشیعه، ج12، ص160؛ بحارالانوار، ج74، ص147.
4. راه زندگی، ص20.
5. وسائل الشیعه، ج14، ص192.
6. راه زندگی، ص20.
7. وسائل الشیعه، ج14، ص192.
8. غررالحکم، ج2، ص266.
9. راه زندگی، ص21.
10. میزان الحکمه، ج1، ح5012، ص799.
11. همان، ح5024 و 5025، ص800.
12. اصول کافی، ج2، ح4، ص105.
13. راه زندگی، ص23.
14. التفسیرالمعین، ص406.
15. «شَرُّ النّاسِ مَن لا یَقبَلُ العُذرَ وَلا یُقیلُ الذَّنبَ»، غررالحکم، ج4، ص165.
16. نهج البلاغه، حکمت 329.
17. وسائل الشیعه، ج14، ح1، ص121.
18. میزان الحکمه، ج3، ح13176، ص2012.
19. بحارالأنوار، ج103، ص247.
20. همان، ج43، ح47، صص 50 و 51.
21. وسائل الشیعه، ج15، ح1، ص227.
22. همان، ج8، ح1، ص337.
23. میزان الحکمه، ج4، ح2174، ص3450.
24. اصول کافی، ج2، ح3، صص 99 و 100.
25. آیین همسرداری، ص202.
26. آیین همسرداری، ص205.
27. همان، ص243.
28. بحارالأنوار، ج74، ح6، ص67.
29. غررالحکم، (7ج)، ج3، ص218.
30. همان، ج3، ح394.
31. وسائل الشیعه، ج14، ح5، ص124.
32. بحارالأنوار، ج100، ح1، ص223.
منبع: اکبری، محمود، (1334)، صمیمانه با عروس و داماد، قم: نورالزهراء، چاپ بیست و سوم،(1389)