تاریخ خبر : 1393/02/06 – خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بینالملل ـ” آندریاس ولف” مهندس IT در یک شرکت محصولات الکترونیکی درآلمان شرقی ساکن وایماراست که همراه با همسرش “اوته بوهنکی” و تیم همراه او در قالب یک گروه توریستی تحت عنوان “کاروان صلح و دوستی ایران وآلمان” به ایران آمدهاند.
![شگفتی گردشگرآلمانی از ساختمانهای بلند در کوههای تهران زلزلهخیز! شگفتی گردشگرآلمانی از ساختمانهای بلند در کوههای تهران زلزلهخیز!](/Upload/Public/Content/Images/1396/06/03/0836100467.jpg)
فرصتی دست داد با او وهمراهانش در نخستین روز اقامتشان در تهران گفتگو کنیم. گروهی که به جز دو تن مابقی تمایلی به گفتگو به زبان انگلیسی نداشتند. بنابراین بیشتر پرسشها را از “اندریاس ولف” پرسیدیم که درمعرفی خود و دلیل سفرش به ایران گفت: «من به عنوان یک مهندس الکترونیک در وایمار زندگی میکنم و درباره کشوری همانند ایران اطلاعات چندانی ندارم. تمام اطلاعات من متکی به رسانهها به ویژه تلوزیون است. اما فکر میکنم بهترین راه برای شناخت مستقیم سفر است. در واقع باید بگویم با اتکا به آنچه که روزنامهها و رسانهها عرضه می کنند، دشوار است که درک درستی از کشور شما بدست آوریم به همین دلیل خوشحالم که این فرصت برای سفر به این کشور برای من فراهم شده است.
دیروز به تهران رسیدهایم و امروز درنخستین مرحله از سفرمان از تهران دیداری داشتیم. مردم خیلی مهربان وگرمی دارد ولی هنوز برای شناخت این سرزمین مدت زمان بیشتری نیاز است.»
چه طور شد که سفر به ایران در برنامه شما قرار گرفت؟
موضوع اصلی تنگنای زمانی و همچنین مسائل مالی است. ایران از کشورهایی است که با اروپا فاصله زیادی ندارد و نیز این که سفر به آن بسیار ارزان است. زمانی که تصمیم به سفر گرفتیم قدری درباره ایران مطالعه کردم و متوجه شدم سفر به این کشور گران نیست. بعدا که تصمیممان به سفر قطعی شد، درباره این کشور مطالعه کردم. به طور کلی معتقدم که مشکلات سیاسی زیادی وجود دارد ولی ایران هم همانند همه کشورهای دیگر شاید مشکلات سیاسی با دولتهای دیگر داشته باشد اما میان ملتها هیچ مشکلی نیست. ملتها اغلب به گونهای صلح آمیزو بدون اختلاف ودرگیریهای رایج میان دولتها با هم زندگی می کنند. مسئله مهم از نظر من همین است.
منابع مطالعاتی شما درباره ایران چه بود؟
طبیعتا مثل بیشتر افراد مدتی ازطریق گوگل و اینترنت و سایتهای مختلف مطالعه کردم و بعد به کتابهای راهنمای سفر مراجعه کردم. در آلمان کتاب راهنمای سفر به زبان آلمانی زیاد است. درباره ایران هم کتاب راهنمای سفر به زبان آلمانی هست اما دستیابی به منابع معتبر درباره ایران موضوع مهمی بود. با توجه به این که مهمترین و در دسترسترین منبع اطلاعات برای ما رسانهها بود. برای کسب اطلاعات معتبر درباره ایران توجه ما به جامعه ایرانیان ساکن در وایمار جلب شد و از این رو بخشی از منابع اطلاعات خود را هم از این طریق بدست آوردیم.»
خانم” داگما شوله” گردشگر دیگر و عضو دیگر گروه کاروان صلح ودوستی ایران و آلمان است که دربخشی ازاین گفتگو شرکت کرد. او که مهندس معمار ومهندس زیبایی شناسی درساختمان است، بیش از هرچیز در نخستین روز دیدارش از تهران به ساختمانهای بلند ومعماری سنگین آنها اشاره میکند و میگوید: «به اقتضای شغل وحرفهام نخستین چیزی که در ورودم به تهران توجه مرا جلب کرده، ساختمانهای بسیار بلند و عظیمی است که در ارتفاعات کوهستانی ساخته شدهاست. تاجایی که من درباره ایران میدانم، این کشور و پایتخت آن تهران، شهری زلزله خیزاست. سوالی که برای من مطرح شده این است که شهرداری تهران چه سیستم حفاظتی دربرابر زلزله دراین ساختمانها پیاده کرده که در صورت بروز هرگونه خطر احتمالی بتواند به قدر کافی مقاومت کند. خیلی علاقه دارم درباره این سیستم بیشتر بدانم. درضمن دوست دارم بدانم دولت ایران درزمینه احداث ساختمانهای جدید در تهران که شهری رو به رشد است، چه فکر و برنامهای دارد. تهران شهری رو به رشد است که طبیعتا به امکانات بسیار، ساختمانهای مقاوم و محکم و مناسب و نیز محیط زیست سالم با منابع طبیعی کافی نیاز دارد. من درگذشته درباره اخبار زلزله در ایران خوانده بودم واکنون این سوالات برایم مطرح است که امیدوارم درمدت اقامت درایران بتوانم پاسخ مناسبی بدست آورم.
درباره زلزله درایران چه مطالعه ای داشتهاید یا چه خبرهایی از رسانهها دریافت کردهاید؟
سالها پیش در تلوزیون اخباری درباره زلزله بم شنیدم. خیلی تاسف آور بود که میدیدم آثار تاریخی بسیاری خراب شده و یکی از این آثار تاریخی که خراب شده، اثری جالب و بزرگ “ارگ بم است. ارگ بم را خیلی خوب می شناسم و تحسین می کنم. اثری زیبا و مهم است. البته تنها درعکسها و فیلمها، این اثر را در وضعیت پیش از زلزله و پس از آن دیدم و می دانم که در جریان بروز زلزله بشدت تخریب شده. تاسفآور بود ودرضمن درجریان هستم که اقدامات بینالمللی در کار بازسازی آن صورت گرفته و متخصصان از کشورهای مختلف برای ترمیم تخریب ها با ایران همکاری کرده اند.
به خانم شوله اطلاع دادیم که ارگ بم از جمله آثار ثبت شده در فهرست یونسکو است و اخیرا از فهرست آثار در خطر خارج شده است. سپس با خانم “زیتا واکس من” وارد گفتگو شدیم. او که حدودا 45 سال سن و مهندس مکانیک ساکن وایماراست، میگوید «من باهدف این که با فرهنگ یکی از کهنترین تمدنهای جهان آشنا شوم به ایران آمدم. درضمن برایم خیلی جالب است با کشوری آشنا شوم که مخلوطی از ادیان و فرهنگ و اقوام وملل مختلف را در خود جای داده و طی قرنها درکنار هم به خوبی زندگی کردهاند.»
به نظر میرسد درباره ایران اطلاعات خوبی دارید و از پیش مطالعاتی درباره تاریخ و فرهنگ کشور داشتهاید؟
بله من هرگز به ایران سفر نکردهام اما درباره ایران بسیار مطالعه کردهام . مطالعات من هم کاملا مستند به کتابهای معتبر است و صرفا متکی به صفحات وب و اینترنت نیست. من کلا کتاب زیاد میخوانم و درباره کلیات فرهنگ و تمدن ایران هم کتابهایی خواندهام. در ضمن در کشور ما ایرانیان زیادی زندگی میکنند و من دوستان ایرانی زیادی را درآلمان میشناسم. کلا دوستان بینالمللی زیادی دارم و ایرانیان زیادی را میشناسم که در آلمان کار و زندگی میکنند، ازدواج کرده اند و دارای فرزندهستند. شخصاعلاقه و اعتمادی به رسانهها و تبلیغات رسانهای و تلوزیونها ندارم . بیشتر کتاب میخوانم و علاقمند بودم که واقعیت را درباره کشوری مثل ایران بدانم.
البته همه آنچه که به آن علاقه دارم فرهنگ و تمدن ایران است. من درباره سیاست حرف نمیزنم. اساسا علاقهای به این موضوعات ندارم و هیچگاه درگیرسیاست نشدهام. به طور کلی معقتدم که سه چیز میتواند هرچیزی را خراب کند. نخست سیاست بازی، دوم حرف زدن درباره سیاست و سوم معامله و قرص دادن پول و کلا گفتگو و بحث کردن درامور مالی!
به طور کلی سعی می کنم هیچگاه به این مباحث وارد نشوم و ذهنم را بر روی این قبیل مسائل ببندم و اگر بحثی دراین زمینه ها باشد وارد نمی شوم. درکل درباره ایران هم کوشیده ام همواره تصویر تازه و متفاوتی از آنچه که ارائه می شود، بدست آورم. درواقع دوست دارم درسفرهایم هر آنچه را که دیده نمی شود، چیزهایی را که دیگران اغلب نمی بینند، ببینم.
این علاقه به ایران شامل چه چیزهایی میشود؟
علاوه بر فرهنگ و اداب و رسوم و مردم، به تاریخ باستان ایران خیلی علاقه دارم و دوست دارم آثار باستانی تاریخ ایران را مشاهده کنم . دراین باره مطالعاتی هم در اینترنت داشتم و دریافتم که شهر ما وایمار با شیراز درایران، پیمان دوستی دارد. این موضوع مرا علاقمند کردکه از ایران دیدار کنم. درباره انگیزه دیدارم از ایران احساسی کاملا شخصی دارم. به این معنا که بیشتر دوست دارم برای ایجاد نوعی تغییر و تحول فکری و رشد ذهنی خودم سفر کنم و با چیزهای نو وجدید روبرو شوم. دراین سفر ناگزیرم که با گروه همکاری و همراهی کنم زیرا نمیتوانم به عنوان یک زن به تنهایی سفر کنم .
پیش از سفر به ایران چه تصوری داشتید و آیا احساس نگرانی میکردید؟
با توجه به تصمیم گیری برای سفر به ایران، شروع به کسب اطلاع درباره نحوه لباس و زندگی و آداب رفتار و مسائل روزمره ایران کردم. البته بیشتر از دوستان ایرانی در آلمان سوال کردم و کمی می ترسیدم که درایران لباس رنگی بپوشم. من کشورهای اسلامی دیگری هم سفر کردهام . به ترکیه مصر و اردن و… می دانم که ایران هم یک کشور اسلامی است هرچند با کشورهای اسلامی همانند اردن و ترکیه بسیار تفاوت دارد.
مثلا در مصر و ترکیه به عنوان یک خانم نگران نبودم و می توانستم به تنهایی به هرجا که میخواستم بروم. درتهران هنوز هم حدس میزنم که اگر با گروه نباشم و تنها درخیابانهای ایران راه بروم احتمالا دچار مشکل خواهم شد. به هر حال این یک واقعیت است و ما باید صادق باشیم.
بخشی از سوالات خود را هم از ایرانیان در هواپیما پرسیدم و موارد را با افراد مختلف درمیان گذاشتم. ایرانیان مردم خوب و گرمی هستند اما به هرحال درهرکشوری مقررات و باید و نبایدهایی وجود دارد که هر گردشگر ملزم به مراعات آنهاست. البته ایران هم مثل هر کشور دیگری درجهان مقررات خاص خود را دارد و من به این قوانین تنها به عنوان یک طرز فکر متفاوت نگاه میکنم و تحت تاثیر دیدگاه دیگران قضاوت نمی کنم. من بشدت دوست دارم که مستقل فکر کنم و طرزفکر مستقل خودم را درباره امور داشته باشم. برایم بسیار مهم است که هرچیز را که میشنوم یا دیگران میگویند، نپذیرم. البته این شامل شنیدن هم میشود. یعنی برای این که فکر مستقلی برای خود داشته باشم، باید اطلاعات کافی داشته باشم و برای این کار مهم است که به حرف و سخن همه افراد با دقت گوش کنیم. درهرحال الان درایران هستم و دیدار با شما هم بخشی از تجربه سفر من به ایران است.
امیدوارم این سفرتجربه جالبی برایتان باشد.