مقدمه
یکی از ابعاد اعجاز قرآن، اعجاز تشریعی آن است؛ بدین معنا که احکام و قوانین آن در طول تاریخ و برای همه زمان ها و مکان ها پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی بشر بوده و هست و بر تمامی مکاتب بشری و حتی کتب آسمانی پیش از خود برتری دارد؛ از این رو، آموزه های انسان ساز و حیات بخش آن همواره به مصلحت بشر و زمینه ساز رشد و تعالی اوست؛ هرچند علم ناقص بشر به عمق این مصالح پی نبرده باشد. نظام قانون گذاری اسلام و مجموعه احکام و آداب آن تنها دستورالعملی است که در صورت رعایت همه جوانب آن بشر به سعادت دنیوی و اخروی خواهد رسید.
در جامعه امروزی که بشر خود را از تعالیم ناب آسمانی محروم کرده و مکاتب بشری عهده دار قانون گذاری جوامع شده اند، تحلیل و ارائه دستورات قرآن کریم و شرع مقدس اسلام به همه بشریت، بیش از هر چیز ضروری می نماید.
در دهه های اخیر با توجه به پیشرفت علوم و راه یابی بشر به بسیاری از پیچیدگی های طبیعت، پرده از برخی اسرار نهفته در احکام اسلام برداشته شده است. البته روشن است که علوم تجربی همواره در مسیر آزمون و خطا حرکت می کنند و هرگز نمی توان همه یافته های آنان را قطعی دانست، اما مسلّم است آن است که هر چه علوم تجربی پیشرفت کند، به لایه های پنهان آموزه های اسلامی نزدیک تر می شود.
در این مقاله، گوشت خوک و مصرف آن که یکی از محرّمات اسلام و مورد تصریح قرآن کریم است، از نظر قرآن و علم روز بررسی می شود.
نوشتار حاضر، در دو بخش سامان یافته است. در بخش نخست، کلیاتی پیرامون گوشت خوک بیان می گردد و به برخی از احکام آن اشاره می شود. و در بخش دوم این موضوع از دیدگاه آیات و روایات و علم پزشکی بررسی می شود و آثار و پیامدهای مصرف آن بیان می گردد.
الف) پیشینه تحقیق
غالب مفسران ذیل آیاتی مربوط به حرمت گوشت خوک به خباثت و مضر بودن آن اشاره کرده، و به نقل یک یا دو روایت در این زمینه بسنده کرده اند. در برخی تفاسیر نیز به چند مورد از بیماری های مشهور در این زمینه اشاره شده است. کتاب «بررسی و فلسفه تحریم گوشت خوک از نظر دین و دانش» نوشته آقای محمد رسول دریایی اثر ارزنده ای است که حدود چهل سال پیش به نگارش درآمده و در زمان خود پژوهش مفیدی انجام بوده است. اما به نظر می رسد جای یک پژوهش به روز در این زمینه خالی است. البته مقاله «الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر» نوشته دکتر فهمی مصطفی محمود، در نوع خود تلاش ارزنده ای به شمار می رود که در این نوشتار نیز در مواردی به آن استناد شده است.
ب) ویژگی های خوک
خوک یک حیوان گوشت خوارِ علف خوار (همه چیزخوار) است که ویژگی های حیوانات گوشت خوار و علف خوار را یک جا دارد. تولید مثل این حیوان بسیار سریع و پرتعداد است. خوک ماده از سنّ چهار ماهگی آماده تولید مثل است و می تواند در هر سال سه مرتبه وضع حمل کند و در هر مرتبه، 3 تا 12 نوزاد به دنیا آورد. پس از تولد بچه ها 21 روز آنها را شیر می دهد و پس از گذشت پنج روز مجدداً آماده بارداری می شود.
شاید جاذبه اقتصادی ناشی از همین تولید مثل سریع، موجب شده تاجران و پرورش دهندگان خوک به رغم بیماری های فراوان این حیوان، همچنان انگیزه کافی جهت تولید و مصرف آن داشته باشند.
خوک بوی زننده ای دارد، ولی گوشت خوک های جوان طعم خوبی دارد. این حیوان چهار ناخن و 56 دندان دارد (دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه خوک) و بسیار سریع الرشد است. هنگام تولد حدود دو کیلوگرم وزن دارد، اما بعد از حدود شش ماه به وزن 112 کیلوگرم می رسد. خوک های وحشی تا 300 کیلو و خوک های اهلی تا 500 کیلوگرم وزن دارند، اما بزرگ ترین خوک جهان با دو و نیم متر طول، و 900 کیلوگرم وزن به ثبت رسیده است. این حیوان بدنی سنگین و اندام هایی نسبتاً کوتاه و پوست کلفت و پوشیده از موهای خشن دارد و دارای دم کوچکی است. خوک نر را گراز می خوانند.
امروزه گوشت خوک، هم به صورت تازه و هم به صورت کالباس، سوسیس و ژامبون مصرف می شود. از پوست این جانور نیز دستکش، کیف، جامه دان و توپ فوتبال و از موی آن نوعی پارچه و مسواک تولید می کنند (پاکدامن، بهداشت تغذیه در قرآن و حدیث، 115).
همچنین از چربی آن در تولید شیرینی و شکلات، بستنی، سُس، لوازم آرایشی، صابون و خمیر دندان استفاده می شود.
از خصوصیات خوک، پرخور و حریص بودن است که هر چیزی که سر راهش باشد، می خورد. از حشرات، کرم ها، گیاهان، مردار، زباله، مدفوع انسان و سایر حیوانات و حتی از مدفوع خود تغذیه می کند! لذا معده خوک لانه انواع میکروب ها و امراض است و از آنجا به گوشت و شیر آن نیز سرایت می کند. (اهتمام، فلسفه احکام، 1/88).
برخی از متخصصان جانورشناسی معتقدند خوک همیشه به غذای کهنه و گندیده علاقه مند است و از غذای پاکیزه و تازه نفرت دارد!
از دیگر صفات خوک بی غیرتی مفرط این حیوان است. جنس نر بعد از عمل مجامعت شریک جنسی خود را به جلو هدایت کرده و تحویل خوک نر دیگری می دهد و با تماشای این عمل لذت می برد (همان، 120). حتی برخی گفته اند تا زمانی که یک نر دیگر با جفت آن مجامعت نکند، سراغ او نمی رود (صفار، موسوعه اهل البیت الکونیه، 361).امروزه یکی از فحش های اروپاییان «Pore» یا «Cochon» (هر دو به معنی خوک) می باشد که در معرفی اشخاص به بی غیرتی کاربرد دارد (افتخاریان، قرآن و علوم روز، 83).
ج) احکام گوشت خوک
در قرآن کریم حرمت گوشت خوک چنین بیان شده است: إِنَّما حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ (بقره/173)؛ «[خدا] تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه [به هنگام سربریدن، نام] غیر خدا بر آن بانگ زده شده را بر شما حرام کرده است».
این نکته در آیه شریفه جلب توجه می کند. که چرا قرآن کریم به کلمه «لحم» تصریح کرده است. آیا فقط خوردن گوشت خوک حرام است؟ آیا از چربی، شیر و سایر اجزاء بدن آن می توان استفاده کرد؟
فخر رازی می نویسد:
«أجمعت الأمه علی أن الخنزیر بجمیع أجزائه محرِّم، و إنما ذکر اللّه تعالی لحمه لأن معظم الانتفاع متعلّق به» (فخر رازی، مفاتیح الغیب، 5/200)؛ «امت اسلام بر اینکه تمام اجزای بدن خوک حرام هستند، اجماع دارند. اما اینکه خداوند متعال تنها از گوشت آن نام برده، به این دلیل است که بزرگ ترین منفعت و بهره ای که می توان از آن برد، استفاده از گوشت آن است».
با این حال، برخی مفسران به سبب تصریح آیه به کلمه لحم معتقدند حکم حرمت منحصر به گوشت آن است. اما روشن است که «لحم» اشاره به منفعت غالبی آن است (ر.ک: ابوحیان، البحر المحیط، 2/113؛ حیات الحیوان، 1/307).
البته برخی از مفسران اهل سنت استفاده از موی خوک را در خیاطی جایز می شمارند و در این باره به روایتی از رسول خداJ استناد می کنند (ر.ک: قرطبی، تفسیر قرطبی، 2/223).
حال به برخی از احکام شرعی گوشت خوک از دیدگاه علمای شیعه می پردازیم:
ـ گوشت و شیر خوکی که در خشکی زندگی می کند، نجس و خوردن آن حرام است.
ـ اگر خوک از ظرفی، چیز روانی بخورد یا آن را بلیسد، باید آن ظرف را با آب، هفت مرتبه بشویند یا خاک مال کنند.
ـ خرید و فروش خوک جایز نیست.
ـ حیوانات حرام گوشتی مثل شیر و گرگ اگر ذبح شرعی شوند، بدن آنها پاک است به خلاف خوک که نجاست ذاتی دارد و هرگز پاک نمی شود (امام خمینی، تحریرالوسیله، 1/110؛ 3/219).
برخی مفسران بر این باورند که تصریح آیه شریفه به لحم، بر این مطلب دلالت دارد که این گوشت حتی در صورت ذبح شرعی نیز حرام است (قرشی، احسن الحدیث، 1/316).
د) حرمت گوشت خوک در شرایع پیشین
بر اساس متن کتاب مقدس موجود، در شریعت حضرت موسی علیه السلام خوک، نجس و خوردن گوشت آن، حرام است (لاویان، 11:7و8؛ تثنیه، 8:14) و موجب هلاکت می گردد (اشعیاء، 66:17). در انجیل نیز گناه کاران به خوک تشبیه شده اند (پطرس دوم، 2:22)؛ از این رو، حرمت گوشت خوک سابقه چند هزار ساله دارد. هر چند در عصر حاضر به این ممنوعیت وقعی نمی نهند و پیروان این ادیان از مصرف آن پرهیز نمی کنند.
گوشت خوک؛ آیات و روایات
الف)گوشت خوک در قرآن
در چهار آیه از گوشت خوک سخن به میان آمده است و چهار بار به حرمت آن تصریح شده است:[1]
1ـ2.إِنَّما حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ (بقره/173؛ نحل/115)؛ «[خدا] تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه [به هنگام سربریدن، نام] غیر خدا بر آن بانگ زده شده را بر شما حرام کرده است».
3.حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَه وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ (مائده/3)؛ «بر شما حرام شده است: (خوردن) مردار و خون و گوشت خوک».
4.قُلْ لا أَجِدُ فی ما أُوحِی إِلَی مُحَرَّماً عَلی طاعِمٍ یطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ یکونَ مَیتَه أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّک غَفُورٌ رَحیمٌ (انعام/145)؛ «بگو: در آنچه به سوی من وحی شده، هیچ (غذای) حرامی بر خورنده ای که آن را می خورد، نمی یابم؛ جز اینکه مرداری باشد یا خونِ ریخته شده، یا گوشت خوک، چرا که این(ها) پلید است، یا (حیوانی که) از روی نافرمانی، [به هنگام سر بریدن، نامِ] غیر خدا بر آن بانگ زده شده است. و[لی] کسی که ناچار شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، پس (گناهی بر او نیست چرا)؛ که پروردگارت، بسیار آمرزنده [و] مهرورز است».
آیه اخیر با اشاره به یکی از حکمت های حرام بودن گوشت خوک، آن را رجس می شمارد. یکی از واژه شناسان رجس را به «الشیء القذر» معنا می کند یعنی هر چه انسان نسبت به آن کراهت دارد و هر چه ناخوشایند است و طبع انسان پذیرای آن نباشد، رجس است. این ناخوشایندی بر چهار قسم است: ناخوشایندی عقلی؛ ناخوشایندی طبعی؛ ناخوشایندی شرعی و ناخوشایندی عقل، شرع و طبع به طور همزمان به عنوان نمونه، شراب خواری گرچه از دیدگاه عقل و شرع، نامطلوب است، از نظر طبع انسان خوشایند است، ولی خوردن گوشت مردار از دیدگاه هر سه، نامطلوب است (راغب اصفهانی، مفردات، ماده رجس).
واژه خبیث نیز معنایی نزدیک به رجس دارد و قرآن کریم در وصف همه محرمات شرعی از آن استفاده کرده است:
یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ (اعراف/157)؛ «و برایشان [خوارکی های] پاکیزه را حلال می شمرد و پلیدی ها را بر آنان حرام می کند».[2]
خبائث و پلیدی نیز گاهی ظاهری است مانند مردار و خون که هر انسانی از خوردن آن کراهت دارد و گاهی باطنی است مانند قربانی برای بت ها (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1/582).
از آنجا که این آیات، آیات الاحکام به شمار می روند، غالب مفسران به بحث فقهی این آیه پرداخته و برخی در محدوده حرمت آن سخن گفته اند.
اما اگر از دیدگاه علمی به این آیات توجه کنیم، این پرسش پیش می آید که علت تحریم اشیایی مانند خون، مردار، گوشت خوک و شراب چیست؟
قطعاً ممنوع کردن این موارد از سوی خداوند حکیم که خالق این جهان و همه موجودات است و از زوایای مختلف آن آگاه است، مصلحتی داشته است که شاید بتوان با کمک علوم روز به بخشی از آن مصالح پی برد.
نکات تفسیری
در ابتدای برخی از این آیات ادات حصر «إنّما» به کار رفته است. طبق قاعده مشهور ادبیات عرب هرگاه «انّما» بر سر جمله اسمیه بیاید، جزء اول جمله منحصر در جزء دوم است؛ بنابراین، معنای آیه باید چنین شود که تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا هنگام ذبح آن برده شود، بر شما حرام است و چیز دیگری حرام نیست!
مسلّم است که این انحصار اراده نشده است؛ چرا که حصر در اینجا حصر اضافی است. در حصر اضافی، یک شیء نسبت به چند مورد خاص سنجیده می شود و از میان آنها استثناء می شود، نه از میان همه موارد موجود؛ مثلاً در جمله «لا اله الا الله» وجود هر معبودی به جز ذات مقدس ربوبی در کلّ موجودات نفی می شود. این حصر، حقیقی است و ثابت می کند محصور هیچ رقیبی ندارد. اما اگر گفته شود: «ما مسافرٌ الا زید»، هیچ کسی جز زید به سفر نرفته است. چنین جمله ای مسلّم است که عمومیت ندارد و مسافران دیگری هم وجود دارند اما این حصر، اضافی است؛ یعنی زید نسبت به چند نفر دیگر سنجیده شده است و در میان آن جمع، تنها زید به سفر رفته است (هاشمی، جواهر البلاغه، 119).
در این آیات نیز منظور، بیان تمامی محرمات نیست، بلکه با توجه به آن که بنی اسرائیل قسمتی از گوشت های پاکیزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتی بر خود تحریم می کردند، در عوض به هنگام کمبود غذا از گوشت آلوده مردار، خوک یا خون استفاده می کردند، این آیه ناظر به عمل آنهاست و تأکید می کند که این موارد بر شما حرام است نه آن طیبات (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1/582).
روش قرآن کریم در برخی احکام، تدریج است و مسائلی همچون حرمت شراب و ربا که ممکن بود تحریم دفعی آنها مقبولیت لازم را پیدا نکند، طی چند مرحله و به طور تدریجی حرام اعلام شد. همچنین احکامی مانند وجوب روزه که ممکن بود برای برخی از مردم تحمل آن سخت باشد پس از هجرت و سال ها بعد از بعثت تشریع گردید، در حالی که حرام شمردن گوشت خوک، دفعی و در یک مرحله و با عباراتی صریح صورت گرفت که می تواند اشاره به حساسیت موضوع و شدت خطر خوردن گوشت خوک، مردار و خون باشد.
مرحوم اهتمام می نویسد: «در این عصر ابعاد جدیدی از مضرات شراب، گوشت خوک و سگ بر بشر ثابت شده است، اما در عین حال متجددین هر سه را از مظاهر تمدن می دانند و خود را به روشنفکری می ستایند» (اهتمام، فلسفه احکام، 1/85).
لذا لازم است با استفاده از علوم روز، بخشی از مضرات این خبائث را آشکار نمود.
ب) گوشت خوک در روایات
روایات مربوط به گوشت خوک را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اول: روایاتی که احکام گوشت خوک (مانند نجاست، حرمت اکل، حرمت معامله و...) را بیان می کنند (ر.ک: حرعاملی، وسائل الشیعه، 3/417؛ 17/226؛ 24/99).
دسته دوم: روایاتی که به (بخشی از) حکمت خلق یا تحریم گوشت خوک اشاره می کنند.
از امام رضا علیه السلام چنین نقل شده است: «حَرَّمَ الْخِنْزِیرَ لِأَنَّهُ مُشَوَّهٌ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَی عِظَه لِلْخَلْقِ وَ عِبْرَه وَ تَخْوِیفاً وَ دَلِیلًا عَلَی مَا مُسِخَ عَلَی خِلْقَتِهِ وَ لِأَنَّ غِذَاءَهُ أَقْذَرُ الْأَقْذَارِ مَعَ عِلَلٍ کثِیرَه...» (شیخ صدوق، علل الشرایع، 2/485) «خوک به این دلیل حرام شده است که حیوانی است بسیار کریه و زشت. حق تعالی این زشتی را وسیله پند و عبرت خلایق و سبب بیم مردمان و نشانه وقوع مسخ[3]بر خلقتش قرار داده است».
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: «و أما لحم الخنزیر فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی مَسَخَ قَوْماً فِی صُوَرٍ شَتَّی مِثْلِ الْخِنْزِیرِ وَ الْقِرْدِ وَ الدُّبِّ ثُمَّ نَهَی عَنْ أَکلِ الْمَثُلَه لِکیلَا ینْتَفَعَ بِهَا وَ لَا یسْتَخَفَّ بِعُقُوبَتِهِ» (عیاشی، کتاب التفسیر، 1/291). و اما حرمت گوشت خوک بدان جهت است که خدای تعالی در ادوار گذشته مردمی را به جرم گناهانی به صورت حیواناتی چون خوک، میمون و خرس مسخ کرد. آنگاه خوردن گوشت این گونه حیوانات را تحریم نمود تا مردم آن را جزء غذاها و خوردنی های خود نشمارند و عقوبت گناهی را که باعث مسخ انسان هایی به صورت آن حیوان شد، کوچک نشمارند.
دسته سوم: روایاتی که به خباثت و پلیدی این حیوان اشاره دارند.
در جریان جوان نصرانی به نام زکریا بن ابراهیم که تازه مسلمان شده بود، نقل شده است که در مدینه به حضور امام صادق علیه السلام تشرف یافت و ماجرای اسلام خود را برای آن حضرت تعریف کرد. سپس گفت: پدر و مادر و فامیل من همه نصرانی هستند و مادرم کور است. من با آنان همنشین هستم و به ناچار با آنها هم غذا می شوم. تکلیف من چیست؟
امام فرمود: آیا آنها گوشت خوک مصرف می کنند؟ گفت: نه یابن رسول الله! حتی دست هم به گوشت خوک نمی زنند. امام فرمود: معاشرت تو با آنها مانعی ندارد (کلینی، الکافی، 2/160).
در مذمت خوک همین بس که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی فرمودند: «مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِیرِ فَکأَنَّمَا صَبَغَ (غَمَسَ) یدَهُ فِی لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ دَمِهِ» (مجلسی، بحارالانوار، 76/238) کسی که با نردشیر[4]بازی کند، مانند کسی است که دست خود را در گوشت و خون خوک فرو برده است.
وقتی دست در گوشت خوک فرو بردن این چنین سمبل انزجار و تنفّر است، مسلماً خوردن گوشت خوک بسیار مطرود و مبغوض شارع مقدس بوده است.
زیان های گوشت خوک از منظر علمی
به گفته دانشمندان بیماری هایی که ممکن است از خوک منتقل شود، به 450 بیماری می رسد. از این میان 57 بیماری ممکن است به انسان منتقل شود که برخی مهلک و کشنده و برخی دیگر بسیار خطرناک هستند.
دکتر فهمی مقصود در این باره می نویسد: «خوک به تنهایی 27 بیماری وبایی را به انسان منتقل می کند. در برخی بیماری های دیگر نیز گرچه سایر حیوانات هم ناقل به شمار می آیند، اما مبدأ ایجاد آن بیماری ها خوک است. اینها گذشته از بیماری هایی است که خوردن گوشت خوک به انسان منتقل می کند؛ مانند تصلب شرایین، ضعف حافظه، عقیم شدن، التهاب مفاصل، انواع سرطان ها، و... به مرور زمان قطعاً تعداد این بیماری ها افزایش خواهد یافت و پیشرفت علوم در سال های آینده بیماری های جدیدی را که خوک به انسان منتقل می کند، کشف خواهد کرد» (الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر، 6).
نکته جالب توجه آن است که بیماری های خطرناک گوسفند و گاو غالباً باعث تلف شدن حیوان می شود، اما خوک، اکثر بیماری ها را نگه می دارد و موجب مرگ او نمی شود (پاک نژاد، اولین دانشگاه، آخرین پیامبر، 37 به نقل از: پاکدامن، بهداشت تغذیه در قرآن و حدیث، 121).
پیش از پرداختن به امراضی که در گوشت خوک نهفته است، تذکر این نکته ضروری می نماید که فلسفه واقعی احکام الهی بر ما پوشیده است و گردآوری این مجموعه هرگز مستلزم این ادعا نیست که فلسفه تشریع حرمت گوشت خوک و امثال آن لزوماً وجود این بیماری ها در آن است. آنچه در این نوشتار عرضه می شود آخرین یافته های علم تجربی (و البته خطاپذیر) بشر است که در مجموع، مضر بودن و ناسازگار بودن گوشت خوک برای بدن انسان را به اثبات می رساند. اما امتثال دستور شارع و ترک آنچه بر ما حرام کرده، صرفاً به دلیل تعبّد و اطاعت از پروردگار است و اگر هیچ یک از این ضررها برای آن ثابت نمی شد و حتی اگر عکس آن نیز به اثبات می رسید، مسلمانان همچنان اطاعت از کتاب آسمانی و قانون پروردگار عالم را تنها راه رستگاری دانسته، به آن عمل می کنند. از اینجا پاسخ این شبهه نیز روشن می شود که آیا اگر زمانی پیشرفت علم، فرآورده ای تولید کند که مصرف آن در کنار گوشت خوک، همه ضررهای آن را خنثی کند، می توان ادعا کرد که حکم حرمت نیز برداشته می شود؟ پاسخ آن است که فلسفه اصلی این حکم، ضرر آن نیست که با چاره جویی برای ضرر آن، حرمت نیز منتفی گردد؛ بنابراین، آنچه توسط شرع مقدس اسلام، حرام اعلام شده تا قیامت حرام و لازم الاجراست.
بیماری هایی که ممکن است به واسطه خوردن گوشت خوک به انسان منتقل شود، می توان به دو دسته روحی و جسمی تقسیم کرد:
یک. بیماری های روحی
همان گونه که در ویژگی های خوک اشاره شد، این حیوان دارای صفات پست و عجیبی است که حتی سایر حیوانات نیز از برخی از این ویژگی ها مبرا هستند.
برخی دانشمندان معتقدند خوردن گوشت یک حیوان (به دلیل تأثیر بر ترشح هورمون های مشابه در بدن) موجب انتقال صفات روحی آن حیوان به انسان می شود. در صورت اثبات قطعی این نظریه می توان ادعا کرد برخی اوصاف زشت خوک مانند بی غیرتی، حرص، پرخوری، و... به کسی که گوشت آن را تناول کند، منتقل خواهد شد. به تعبیر یکی از نویسندگان معاصر، کسی که به خوردن گوشت خوک عادت دارد، از پرخوری و بهره بردن از هر نوع ناهنجاری مالی مثل رشوه، ربا، دزدی و... نیز باکی ندارد (ر.ک: اهتمام، فلسفه احکام، 1/88).
دو. بیماری های جسمی
از میان بیماری های فراوانی که از خوک به انسان منتقل می شود، برخی منشأ باکتریایی یا ویروسی دارند و برخی دیگر موجب تکثیر نوعی کرم در معده یا روده انسان می شوند. دسته ای نیز سرطان های خطرناک موضعی را در بدن انسان ایجاد می کنند. بر این اساس، بیماری های جسمی گوشت خوک را در چهار دسته بررسی می کنیم:[5]
الف) بیماری های ویروسی
خوک را می توان حامل مجموعه ای از ویروس ها دانست که هر یک از آنها عامل یک بیماری و برخی از این بیماری ها مربوط به انسان است. از جمله این بیماری ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.ویروس آنفولانزا: این ویروس از نظر تعداد مبتلایان، در قرن بیستم رکورددار است. البته سابقه این بیماری به ده ها سال قبل برمی گردد. به طوری که در سال های 1918 و 1919 در کل دنیا 20 میلیون قربانی گرفته است. در آن سال ها تعداد تلفات این بیماری در کشور آمریکا ده برابر قربانیان جنگ جهانی اول برآورد شده است (مصطفی محمود، الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر، 7).
2.ویروس نیپا (Nipah): جهان پزشکی تا قبل از سال 1998م چنین ویروسی را نمی شناخت. در اکتبر آن سال در مالزی، ویروس پیچیده ای 300 نفر را مبتلا کرد که از این تعداد 117 نفر مردند. پس از بررسی ها مشخص شد این ویروس که آن را «نیپا» نامیدند، از گوشت خوک به انسان منتقل می شود. تحقیقات نشان داد کلیه کسانی که به این بیماری مبتلا شده اند، با خوک سر و کار داشته اند. کار به جایی رسید که مراکز بهداشتی مالزی در آن سال اقدام به کشتن یک میلیون رأس خوک کردند (ر.ک: ادریسی، عمادالدین، «بیماری ویروسی نیپا»).
3.ویروس سارس (Sars): این ویروس عامل یک التهاب ریوی حاد و کشنده است که برای اولین بار در چین ظهور کرد و سپس به سایر کشورها سرایت نمود. پژوهش ها نشان داده است این بیماری به واسطه افعی، خوک، میمون و خفاش به انسان منتقل شده است.
ناگفته نماند که چین با مصرف 50% گوشت خوک در جهان، بزرگ ترین مصرف کننده گوشت خوک در دنیا است.
4.ویروس هاری سگ: این ویروس مربوط به حیوانات درنده است که خوک نیز از جمله آنهاست[6]و در اثر گاز گرفتن به انسان نیز منتقل می شود. به گفته متخصصان، دو گروه دیگر نیز در معرض این ویروس هستند: اول کسانی که خوک پرورش می دهند و دوم کسانی که گوشت خوک می خورند (مصطفی محمود، الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر، 8).
5.ویروس التهاب دماغی ژاپنی: از آنجا که این ویروس در میان پرورش دهندگان خوک در شرق آسیا منتشر شد، به این نام شهرت یافته است. این ویروس از بیماری های پرندگان است که توسط پشه به خوک و از خوک به انسان منتقل شده و در برخی موارد موجب مرگ می شود.
6.ویروس چرکین (عفونی) خوک: این ویروس اولین بار در سال 1966م در ایتالیا کشف شد. در ده سال گذشته تنها در انگلستان 322 هزار خوک به این بیماری مبتلا شده اند. این بیماری در اثر همزیستی با خوک به انسان منتقل می شود و توسط تب و درد مفاصل خود را نشان می دهد. خوک را تنها عامل انتقال دهنده این بیماری دانسته اند.
از میان سایر بیماری های ویروسی قابل انتقال از خوک به انسان می توان موارد زیر را نام برد: ویروس التهاب قلب، ویروس تب زرد، ویروس آبله ای و ویروس عفونت دهان (همان، 9).
ب) بیماری های باکتریایی
1.تب مالت: تب مالت در اثر سه نوع باکتری ممکن است پدید آید که خطرناک ترین آنها نوعی است که از خوک به انسان منتقل می شود؛ چرا که این باکتری در انسان موجب بیماری های خطرناکی مانند مننژیت، التهاب عضله قلب، التهاب مفاصل، تورم طحال و بیماری های دیگر می شود (همان).
2.باکتری سالمونلا (Salmonellosis): این باکتری نیز عامل بیماری های متعددی است و برای اولین بار در روده خوک کشف شده است. در سال 1990م در انگلستان نوع جدیدی از این باکتری شیوع یافت. پس از مدتی تحقیقات نشان داد اکثر مبتلایان به این بیماری آغل داران، قصابان یا معامله کنندگان خوک، گاو و مرغ بوده اند.[7]
3.باکتری لیستریا (Listeria): این باکتری در بدن انسان موجب مننژیت و سقط جنین می شود. تا سال 1968م این باکتری ناشناخته بود. در آن سال در کشورهای هلند و دانمارک برخی افراد مبتلا به این بیماری قبل از مرگ حالات پیچیده و عجیبی پیدا می کردند و برخی از آنان که از مرگ نجات پیدا می کردند، تعادل خود را از دست می دادند یا مادام العمر گنگ می شدند. منابع رسمی ایالات متحده اعلام کردند که سالانه 1600 نفر در این کشور به این بیماری مبتلا می شوند که از این تعداد 415 نفر جان خود را از دست می دهند. همچنین در سال 1984م وبای لیستریا جان هزاران نفر را در کشور هند گرفت.
گفتنی است خوک، بزرگ ترین منتقل کننده باکتری لیستریا به انسان است (مصطفی محمود، الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر، ص11).
4.باکتری التهاب پوست: در اثر این باکتری پوست انسان ملتهب شده، لکه ای قرمز رنگ و دلخراش در پوست ایجاد می شود. خوک، اسب و خروس رومی منتقل کننده این بیماری به انسان هستند.
5.باکتری سل ریوی: سل ریوی از خطرناک ترین بیماری هاست که سالانه بیش از سه میلیون نفر را به کام مرگ می فرستد. البته بیشتر این تعداد ساکنان مناطق محروم و کشورهای فقیر هستند. این باکتری به دستگاه تنفسی حمله ور شده، باعث انهدام کیسه های هوا و در نتیجه مرگ بیمار می شود. عامل سل ریوی سه نوع باکتری می تواند باشد که خوک ناقل هر سه نوع آنهاست. هر چند گاو و پرندگان نیز می توانند ناقل برخی از اقسام آن باشند.
6.باکتری گرفتگی خون: این بیماری که در جنوب شرق آسیا، شمال استرالیا، آفریقا و آمریکای جنوبی شایع است، از طریق خوک به انسان منتقل می شود. البته ورود باکتری به بدن عمدتاً از راه زخم است و بلافاصله پس از ورود به بدن وارد خون شده و بر قلب، مغز، کبد و چشم ها اثر می گذارد. گفتنی است 65% از مبتلایان به این بیماری جان سالم به در نمی برند و 48 ساعت پس از ورود باکتری به بدن، جان خود را از دست می دهند (همان، 12).
7.باکتری پاسترول: این باکتری در اثر ارتباط با خوک، سگ، پرندگان و... به انسان منتقل شده، موجب التهاب ریه، مفاصل و کلیه ها می شود.
8.ذات الریه خوکی: این بیماری مشترک میان انسان و خوک است و اگر خوکی حامل باکتری آن باشد، در اثر ارتباط با انسان ممکن است آن را منتقل کند.
9.اسهال خونی: عامل این بیماری منحصراً خوک ها و شامپانزه ها هستند و از آنجا که ارتباط انسان با شامپانزه ها بسیار کم است تنها ناقل آن به انسان خوک به حساب می آید. در امعای خوک انگل هایی به نام بالانتی دیوم (Coli Balantidum) زندگی می کنند که از أهم منابع انتشار این بیماری در سرتاسر جهان است.
این بیماری که در برخی موارد منجر به فوت نیز می شود غالباً در بین پرورش دهندگان (و تاجران) خوک مشاهده می شود (همان، 12 به بعد).
ج) کرم ها
1.تریشین (Trichinella spiralis): تریشین (یا تریکین) کرم های ریزی به طول 2-4 میلی متر هستند که در خوک و انسان ایجاد بیماری تریشینوز می کنند.
اولین بار در سال 1835م دانشمندی انگلیسی به نام «سِر جیمز پاژت» آن را کشف کرد.
اگر کسی گوشت خوک مبتلا به تریشین را به صورت خام یا نیم پز بخورد، مقدار زیادی از جنین آن طی 48 ساعت تبدیل به کرم های بالغ شده و جدار روده ها را نیش می زنند و نوعی زهر ترشح می نمایند و گاهی از جای نیش خونریزی صورت می گیرد که غالباً بیمار بعد از 48 ساعت می میرد.
هنگامی که «تریشین» وارد معده شد، جدار آهکی خود را در اثر دخالت شیره ها و اسیدهای معدی از دست می دهد و به سرعت تولید مثل می نماید. سپس موجب خراشیدن و التهاب جداره امعاء می شود (امیری، قرآن و علم، 140).
این بیماری در ابتدا خود را با عوارضی مانند سرگیجه، دردهای شکمی، تهوع، استفراغ، اسهال، تورم صورت به ویژه پلک ها، تب شدید، هذیان گویی و... خود را نشان می دهد (پاکدامن، بهداشت تغذیه در قرآن کریم، 123).
در یک کیلو گوشت خوک ممکن است 400 میلیون نوزاد کرم تریشین باشد. این کرم قادر است در یک ماه 15 هزار تخم ریزی کند (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1/587). از وقتی وارد معده می شود، هیچ دوای کرم کشی قادر به دفع آن نیست.
حتی پختن گوشت نیز این کرم ها را نابود نمی سازد؛ زیرا وقتی گوشت را حرارت می دهند، مواد سفیدی در گوشت منقعد می شود و کرم در وسط این اجرام منعقده از آسیب حرارت مصون می ماند. این قسمت های منعقده که کرم ها را در وسط خود حفظ می کنند، در معده حل نمی شوند و به روده ها می روند. این بیماری در تمام دنیا به ویژه آمریکا، کانادا و اروپا شیوع دارد، ولی در کشورهای اسلامی به دلیل حرام بودن مصرف گوشت خوک بسیار نادر است (شیرازی، اسلام پزشک بی دارو، 52-53).
2.کرم کدوی خوک (Taena Solium): طول این کرم 2-3 سانتی متر بوده و دارای آلت مکیدن و قلاب است. انسان با خوردن گوشت و یا مغز خام خوک به آن مبتلا می شود و دچار نارسایی هایی مانند کم اشتهایی، احساس درد، اسهال و یا یبوست در دستگاه گوارش می گردد. این بیماری که به صورت گسترده ای در جهان منتشر شده، در کشورهای اسلامی که گوشت خوک مصرف نمی کنند، به ندرت دیده می شود (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/322).
همچنین یکی از بیماری هایی که توسط کرم کدو به وسیله گوشت خوک به انسان منتقل می شود، مرض لادرری (Ladrerie) است. این بیماری در شهرهای مسیحی نشین فراوان یافت می شود. اما در بین مسلمین و یهود که از خوردن گوشت خوک احتراز می کنند، به کلی پیدا نمی شود (اهتمام، فلسفه احکام، 1/89).
3.کرم آسکاریس: این کرم به اندازه ای بزرگ می شود که آن را ثعبان البطن نامیده اند. این بیماری از شایع ترین بیماری ها در جهان است تا آنجا که تعداد مبتلایان به آن را تا یک میلیارد و 25 میلیون نفر در سراسر جهان گزارش کرده اند.
آسکاریسِ ماده به دیواره معده چسبیده و در شکم حیوان لانه می کند و قادر است روزانه 20 هزار تخم بگذارد. بسیاری از این تخم ها از بدن حیوان دفع می شوند و خطر انتقال بیماری به انسان از همین جا آغاز می شود؛ چرا که این بیماری در اثر آلوده شدن دست ها به فضولات خوک یا خوردن سبزیجات مزارعی که فضولات خوک در آن ریخته باشند، به انسان منتقل می شود.
هنگامی که تخم ها وارد بدن شده و نوزادهای کرم بیرون آمدند، وارد خون شده و در کل بدن منتشر می شوند به نحوی که کمتر عضوی از آلودگی به آنها در امان می ماند. از این مرحله به بعد معلوم نیست کدام عضو قربانی آسکاریس شود. این کرم اگر در معده یا ریه ها رشد کند و بمیرد، موجب انسداد و در نتیجه مرگ بیمار می شود. در موارد خفیف تر نیز موجب گرفتگی عروق، التهاب یا خونریزی داخلی می شود (مصطفی محمود، الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر، 14).
د)سرطان ها
تحقیقات حاکی از رابطه قوی و شدیدی بین مصرف گوشت خوک و سرطان معده، پروستات، سینه، رحم، کبد، کیسه صفرا، و انواع سرطان های دیگر است (ر.ک: همان، 19)
هـ) سایر بیماری ها
گوشت خوک گذشته از بیماری های فراوانی که به انسان منتقل می کند، بسیار دیر هضم است و معده را به زحمت می اندازد (امیری، قرآن و علم، 140).
50 درصد گوشت خوک چربی است که این نسبت در گوسفند 17% و در گوساله 5% است. خطرناک ترین نوع چربی حیوانی برای انسان، چربی طبقه ای است که بین پوست و گوشت قرار گرفته و این چربی در خوک بسیار زیاد است (پاکدامن، بهداشت تغذیه در قرآن کریم، 126).
میزان چربی و اسید اوریک موجود در گوشت خوک خیلی زیاد است و به همین دلیل در ابتلاء به بیماری های بسیاری نقش دارد که از جمله آنها می توان به بیماری تصلب شرایین، دردهای مفصلی و مسمومیت ها اشاره کرد (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 3/322).
نتیجه
در پایان پاسخ به این سؤال ضروری به نظر می رسد که هر چند اکثر مضرات پیش گفته برای گوشت خوک به طور قطعی به اثبات رسیده و بشر از پیامدهای ناگوار مصرف آن آگاهی کامل دارد، چرا همواره گوشت خوک یکی از پررونق ترین کالاهای جهان، و تولید و مصرف آن امری رایج است؟ آیا تمامی امراض پیش گفته در مجامع غربی که گوشت خوک را در سبد کالای خود قرار داده اند، شیوع دارد؟
اولاً بیماری های ذکر شده غالبی هستند و در اکثر موارد گوشت خوک منشأ بیماری های مذکور گزارش شده است. اما چنین نیست که در هر شهری که گوشت خوک توزیع و مصرف می شود، همه بیماری ها به طور همزمان شیوع پیدا کند.
ثانیاً ممکن است با استفاده از نوعی واکسن و دارو بتوان برخی بیماری های پیش گفته را کنترل کرد.
ثالثاً گوشت خوک، یک کالای تجاری به شمار می رود و سود اقتصادی سرشاری عاید سرمایه گذاران این عرصه می کند. همین انگیزه کافیست تا بدون توجه به سلامت مصرف کنندگان به تولید و توزیع آن بپردازند. عموم مردم نیز اطلاع چندانی از عواقب مصرف آن ندارند و فریفته طعم آن می شوند. در عین حال، بسیاری از اندیشمندان و پزشکان جوامع غربی ضررهای آن را متذکر می شوند و مردم را به پرهیز از آن توصیه می کنند.
ارنست رنان، مورخ فرانسوی، می نویسد: «دین اسلام پیروان خویش را از بلاهای چندی از جمله شراب، خوک و لعاب دهان سگ نجات داده است» (شیرازی، اسلام پزشک بی دارو، 46).
بی شک، انگیزه مسلمانان از عمل به دستورات انسان ساز و نورانی اسلام، تعبّد و اطاعت محض از خالق یکتاست، اما در سایه این تعبّد، از منافع بی شمار دنیوی و اخروی آن نیز بهره مند می شوند.
منابع
1.قرآن کریم، ترجمه دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی و گروهی از اساتید جامعه المصطفی (1388ش)، قم: انتشارات المصطفی.
2.ابوحیان، محمد بن یوسف (1420ق)، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت: دار الفکر.
3.افتخاریان، سیدجواد (1362ش)، قرآن و علوم روز، تهران: افتخاریان، چاپ بیستم.
4.آلوسی، سید محمود (1415ق)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.
5.امیری، علی (1388ش)، قرآن و علم، بی جا: نشر مفاتیح القرآن.
6.اهتمام، احمد (1390ش)، فلسفه احکام، قم: زمزم هدایت.
7.بحرانی، سید هاشم (1416ق)، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت.
8.پاکدامن، محمدطاهر (1388ش)، بهداشت تغذیه در قرآن و حدیث، پایان نامه کارشناسی ارشد، قم: مجتمع عالی امام خمینی.
9.حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیتD لإحیاء التراث.
10.راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، بیروت: دارالعلم.
11.رضایی اصفهانی، محمدعلی (1380ش)، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم: انتشارات کتاب مبین.
12.زمخشری، محمود (1407ق)، الکشاف عن حقائق، بیروت: دارالکتاب العربی، چاپ سوم.
13.شیرازی، احمدامین (1373ش)، اسلام پزشک بی دارو، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هفتم.
14.الصفار، فاضل (1423ق)، موسوعه اهل البیتD الکونیه (اسرار عالم الحیوان)، بیروت: مؤسسه الفکر الاسلامی.
15.طباطبایی، سید محمدحسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: انتشارات جامعه مدرسین، چاپ پنجم.
16.طریحی، فخرالدین (1375ش)، مجمع البحرین، تهران: کتابفروشی مرتضوی.
17.عیاشی، محمد بن مسعود (1380ق)، کتاب التفسیر، تهران: چاپخانه علمیه.
18.فخرالدین رازی، محمد بن عمر (1420ق)، مفاتیح الغیب، بیروت: داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم.
19.قرشی، سید علی اکبر (1377ش)، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت، چاپ سوم.
20.قرطبی، محمد بن احمد (1364ش)، الجامع الاحکام للقرآن، تهران: ناصر خسرو.
21.کلینی، محمد بن یعقوب (1365ش)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
22.مجلسی، محمدباقر (1404ق)، بحار الأنوار، بیروت: مؤسسه الوفاء.
23.مکارم شیرازی، ناصر (1374ش)، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
24.خمینی، سید روح الله (1379ش)، تحریر الوسیله، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
25.هاشمی، احمد بن ابراهیم (1421ق)، جواهر البلاغه، قم: دفتر نشر نوید اسلام.
26.مصطفی محمود، فهمی، «الاعجاز التشریعی فی تحریم لحم الخنزیر»، برگرفته از سایت الهیئه العالمیه للاعجاز العلمی: www.eajaz.org
27.ادریسی، عمادالدین، «بیماری ویروسی نیپا»، برگرفته از سایت: www.farsvet.ir/fa/article
28.جمعه زاده، حمیدرضا، «طراحی روش تشخیص باکتری سالمونلا در محموله های غذایی با منشأ دامی».
پی نوشت ها
[1] البته کلمه خنازیر (جمع مکسر خنزیر) نیز در آیه 60 سوره مائده به کار رفته و به مسخ مشرکان به صورت بوزینه و خوک اشاره دارد که از موضوع این نوشتار خارج است.
[2] طبق قاعده «تعلیق الحکم بالوصف مشعرً بالعلیه» می توان گفت دو وصف طیبات و خبائث در این آیه به علیت این دو وصف اشاره دارند؛ به این معنا که سبب (یکی از اسباب) حرام بودن خبائث تنفرآمیز بودن آنها و سبب حلال شمردن طیبات پاکیزه بودن آنهاست.
[3] چنان که گذشت در آیه60 سوره مائده به مسخ عده ای از انسان ها به خوک تصریح شده، و در برخی روایات، آن قوم مسخ شده یهودیان معرفی شده اند. (ر.ک: بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، 2/328).
[4] نوعی بازی معروف به «نرد» که واضع آن، اردشیر پسر بابک از پادشاهان ساسانی بوده است و از این جهت آن را «نردشیر» می گویند (ر.ک: مجمع البحرین، ماده ن رد).
[5] دسته بندی و بخشی از مطالب این فصل، از مقاله «الاعجاز التشریعی فی تحریم الخنزیر» نوشته دکتر فهمی مصطفی محمود گرفته شده است.
[6] بنا به گفته دمیری، خوک از ویژگی های حیوانات درنده و اهلی، هر دو را داراست؛ در نتیجه، هم آن را وحشی به شمار می آورند، هم اهلی. (ر.ک: حیات الحیوان، 1/307 ).
[7] ر.ک: جمعه زاده، حمیدرضا، مقاله «طراحی روش تشخیص باکتری سالمونلا در محموله های غذایی با منشأ دامی».