ماهان شبکه ایرانیان

یادی کوچک از بزرگی های محمدرضا شجریان/ به بهانه ۷۶امین سالروز تولدش

اولین روز پاییز روز زیبایی است. خیلی‌ها خیلی دلایل برای دوست داشتن این روز دارند. اما شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که برای دوست داشتن اولین روز پاییز داشته باشیم، تولد شوالیه‌ی آواز ایران، «محمدرضا شجریان» باشد. با بنتیا همراه باشید تا نگاهی به زندگی این استاد آواز ایران داشته باشیم.

اولین روز پاییز روز زیبایی است. خیلی‌ها خیلی دلایل برای دوست داشتن این روز دارند. اما شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که برای دوست داشتن اولین روز پاییز داشته باشیم، تولد شوالیه‌ی آواز ایران، «محمدرضا شجریان» باشد. با بنتیا همراه باشید تا نگاهی به زندگی این استاد آواز ایران داشته باشیم.

محمدرضا شجریان

متولد مشهد است. 1 مهر 1319. امروز 76 ساله شد. از کودکی می‌خواند. زیر نظر پدرش که قاری قرآن بود. در 12 سالگی صدای قرآن خواندنش از رادیو خراسان پخش شد. سالها بعد که در آموزش و پرورش مشغول تدریس بود با سنتور آشنا شد و برای فراگیری‌اش نزد جلال اخباری رفت. ثمره‌ی ازدواجش در سال 1340 با «فرخنده گل‌افشان» سه دختر و یک پسر است.

در سال 46 به تهران آمد. او در خوشنویسی هم درجه‌ی ممتاز دارد. شجریان برای همکار با رادیو تا دهه‌ی 1350 از نام مستعار «سیاوش بیدگلی» استفاده می‌کرد این کار به دلیل خواست پدر بود برای شناخته شدن خانواده به قرایت قرآن و چهره‌ی مذهبی. اما مدتی بعد به پسرش اجازه‌ی استفاده از نامش را داد. او در سال 1350 ضمن آشنایی با فرامرز پایور یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی را نزد وی دنبال کرد.دهه‌ی 50 شمسی برای شجریان بیشتر حالت یادگیری و آزمون و خطا داشت. مثل اجرای تصنیف «داروگ». در همین زمان در او تدریس رشته‌ی آواز در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران را آغاز کرد. این همکاری تا سال 1358 و تعطیلی این رشته ادامه داشت. در همین سال‌ها بود که به همراه گروهی از هنرمندان همچون «محمدرضا لطفی»، «ناصر فرهنگ‌فر»، «حسین علیزاده»، «جلال ذوالفنون» و «داوود گنجه‌ای»، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی «داریوش صفوت» بنیان نهاد. محمدرضا شجریان در 1357 همانند بسیاری از هنرمندان آن زمان همکاری خود را با سازمان‌های دولتی (مثل رادیو)، به دلیل «پخش آهنگ‌های مبتذل و تشویق به فرهنگ کاباره‌ای» ادامه نداد. البته سایر هنرمندان (گروه‌های شیدا و عارف) و رئیس بخش موسیقی رادیو در آن زمان، «هوشنگ ابتهاج» نیز آن زمان از رادیو پس از واقعه 17 شهریور به نشانه اعتراض خارج شدند.

محمدرضا شجریان

شجریان در سال 1358 دعای ربنا و مناجات مثنوی افشاری را به صورت بداهه و بدون تمرین خواند، ابتدا به قصد این که به هنرجویان آموزش دهد و بهترین را در ماه رمضان برای افطار پخش کنند اما رادیو همان اجرای خودش را پخش کرد و این دعا به مدت سی سال از اصلی‌ترین برنامه‌های رادیو در ماه رمضان بودند.

دهه‌ی شصت آغاز همکاری گسترده‌ی شجریان با پرویز مشکاتیان بود.

هم‌چنین می‌توانید در مورد پرویز مشکاتیان این مطلب را نیز بخوانید.

در این دهه این دو آلبوم‌هایی چون «بیداد»، «آستان جانان»، «سرّ عشق (ماهور)»، «نوا»، «دستان»، «گنبد مینا» و «جان عشاق» بود. همچنین به همراهی گروه عارف و سرپرستی مشکاتیان چندین کنسرت در ایران و خارج از ایران برگزار کردند. در سال 68 زلزله‌ی رودبار و طارم رخ داد. شجریان در سال بعد به منظور جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان از سراسر دنیا کنسرت‌هایی را برگزار کرد. در این کنسرت‌ها تصنیف‌های قدیمی بازخوانی شده و تصنیف‌های جدید عمدتاً توسط خود استاد ساخته شده‌اند. از دیگر فعالیت‌های استاد در اواخر دهه‌ی شصت، آلبوم‌های «دل مجنون» و «آسمان عشق« با همکاری گروه «آوا» و همچنین آلبوم «دلشدگان» با آهنگ‌سازی حسین علیزاده بود که تمامی این قطعات در فیلمی به همین نام ساخته‌ی «علی حاتمی» استفاده شدند. در اواخر این دهه، رابطه ی پرویز مشکاتیان و شجریان

محمدرضا شجریان

آغاز دهه‌ی هفتاد، پایان زندگی مشترک او با فرخنده گل‌افشان بود. وی در سال 1371 با کتایون خوانساری ازدواج کرد و که حاصل آن پسری به نام «رایان» است که در سال 1376 در کانادا متولد شد. در این سال‌ها شجریان چند آلبوم به نام‌های «بهاریه»، «جان عشاق» و «گنبد مینا» که حاصل همکاری او با مشکاتیان در دهه‌ی شصت بود، منتشر کرد. در تابستان 1371شجریان کنسرتی در آمریکا برگزار کرد. اهمیت این کنسرت از این بابت است که اولین همکاری شجریان با پسرش «همایون» بود. این کنسرت بعدها به صورت آلبومی در سال 1374 به نام «یاد ایام» منتشر شد. شجریان چندین آلبوم دیگر نیز با همکاری کسانی چون «محمدرضا لطفی»، «عبدالنقی افشارنیا»ِ، «داریوش طلایی»، «سعید فرج‌پوری» و دیگران منتشر کرد. در سال 1377، آلبوم «شب، سکوت، کویر» را با آهنگ‌سازی «کیهان کلهر» منتشر کرد که بر اساس موسیقی مقامی شمال خراسان با آواز محلی است؛ و در آن برخی سازهای محلی نیز استفاده شده‌اند. «حاج قربان سلیمانی» در این اثر به هنرمندی پرداخته است.

محمدرضا شجریان در سال 1378 جایزه «پیکاسو» را از طرف سازمان «یونسکو» دریافت کرد.در سال 1381 او با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان دو آلبوم«بی‌تو بسر نمی‌شود» و «فریاد» و فریاد را ارایه دادند که هر دو این آلبوم‌ها نامزد جایزه‌ی «گرمی» شدند.

این گروه چهارنفره در زمستان سال 1382 نیز جهت کمک به زلزله‌زدگان «بم» در تهران کنسرتی برگزار کردند که با نام هم‌نوا با بم شناخته می‌شود. وی درآمد حاصل از فروش دی‌وی‌دی این کنسرت را به پروژه‌ی باغ هنر بم که خودش آن را تأسیس کرده بود، اختصاص داد.

در سال 1386 محمدرضا شجریان به سوگ مادر نشست. وی در مراسم ختم مادرش پس از 30 سال، دعای ربنا را دوباره خواند. او در سال 1387 یک گروه موسیقی بنیان‌گذاری کرد و آن را به افتخار جلیل شهناز (نوازنده ی نامی تار)، گروه شهناز نامید. از اعضای این گروه دخترش «مژگان شجریان» و« مجید درخشانی» نوازنده تار و سه‌تار هستند. از آن زمان به بعد، او با این گروه فعالیت داشته است. یکی از ویژگی‌های مهم این گروه موسیقی، استفاده از سازهای ابداعی شجریان است که برخی از آن‌ها ویژگی‌هایی دارند که آن‌ها را مناسب جایگزین با سازهای غربی همچون ویولون می‌کند.

آلبوم‌های «بی‌تو بسر نمی‌شود«، «فریاد»، «هم‌نوا با بم»، «جام تهی»، «ساز خاموش»، «سرود مهر»، «غوغای عشق‌بازان»، «آه باران» و «رندان مست» از جمله کارهای شجریان در دهه‌ی 1380 است. همچنین در سال 1389، وی به همراه گروه شهناز یک تور کنسرت جهانی برگزار کرد که دو مورد از این کنسرت‌ها منتشر شده‌اند.

شجریان در دهه‌ی 1390 کم‌کار بود. او مدتی با «تهمورث پورناطری » و «سهراب پورناظری» همکاری کرد که حاصل آن آلبوم «رنگ‌های تعالی» است. سپس دوباره به گروه شهناز بازگشت و با حضور سعید فرجی پور کنسرتی یک تور کنسرت جهانی با عنوان سرگشتگان عشق برگزار کرد.

در سال 1394 هم بنا به گفته‌ی «حسین نوش آبادی» مدیرعامل خانه‌ی موسیقی شجریان برای اجرای کنسرت ممنوعیت قانونی داشت. اما شوک‌آورترین خبری که در مورد استاد منتشر شد، خبر بیمار او بود که در پیام نوروزی خود در آغاز سال 1395، دوستداران او را به شدت نگران کرد. او در پیام نوروزی خود گفت: « خود من هم با یک میهمان 15 ساله‌ای سال‌هاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الآن هم من به خاطر همان اینجا ایستاده‌ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچهٔ حرف‌گوش‌کنی شدم و چند وقت دیگر هم در این‌جا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم این‌جا، برای این‌که با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم ان‌شاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه می‌افتم می‌آیم به سراغ شما هم‌میهنان عزیزم و کارهای هنری‌ام را دنبال خواهم کرد.»

شجریان مدتی برای مداوا در آمریکا به سر می‌برد و چند روز پیش برای ادامه‌ی درمان به کشور بازگشت.

با آرزوی سلامتی و بهروزی استاد.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان