در مراسم نقد و بررسی«روزهای بی آینه» مطرح شد:

شادتر زیستن را ادبیات جنگ به من آموخت

نویسنده کتاب «روزهای بی آینه» گفت: شادتر زیستن را ادبیات جنگ به من آموخت و این که چگونه از زندگی لذت ببرم.

شادتر زیستن را ادبیات جنگ به من آموخت

به گزارش خبرنگار مهر، در پنجاه وپنجمین اجرا از برنامه‌های نشست ترنم قلم کتاب «روزهای بی‌آیینه» که به روایت خاطرات منیژه لشگری همسر آزاده خلبان حسین لشگری می پردازد با حضور گلستان جعفریان (نویسنده)، مرتضی سرهنگی و محمدرضا گودرزی (منتقدین) عصر روز سه شنبه 21 شهریور ماه ساعت در فرهنگسرای گلستان گلستان نقد و بررسی شد.

گلستان جعفریان در ابتدای برنامه گفت: من در این کتاب به بیان جزییات نپرداختم.   اگر بنا بود منیژه لشگری، زندگی اش را جز به جز بیان کند کتاب به هزار صفحه می رسید. مپس این کتاب به کلیات زندگی یک زن پرداخته و به مواردی توجه کرده که برای همه ما زن ها پر رنگ است. ضمن این که منیژه لشگری، او یک زن خانه دار بوده؛ او  درگیر مکاتبات همسرش و جلسات اداری او نیست و کاملا جدا از این مسایل است و این کتاب، زندگی خصوصی یک زن را روایت می کند.

به گفته نویسنده کتاب «روزهای بی‌آینه»، تفاوت این کتاب با خاطرات دیگر، این است که در همه آن کتاب ها، همسران شهید درباره شوهران خود صحبت کرده اند  اما در این کتاب،   یک زن درباره خودش گفته است. زنی که می توانست دنبال زندگی خودش برود اما این کار را نکرد چون خانواده از هم می پاشید.

جعفریان، شادی را ویژگی ادبیات جنگ دانست و افزود: من مبارزه با سختی های زندگی را در ادبیات جنگ یاد گرفتم. من وقتی جنس زندگی  جانبازان را می بینم خیلی برایم کوچک است که درباره دردهای خودم بنویسم چون می بینم این آدم ها بر دردهای بزرگ خود غلبه کرده اند و می توانند شاد زندگی کنند. پس وقتی این اشخاص بلدند زندگی کنند، من چرا نتوانم؟ در واقع ادبیات جنگ به من یاد داده که شادتر زندگی کنم و از آنچه دارم لذت بیشتری ببرم.

پس از او مرتضی سرهنگی هم گفت:نوشتن درباره جنگ، پس از جنگ در همه جای دنیا مرسوم است. برای مثال سربازان آلمانی، پس از جنگ جهانی دوم به روایت خاطرات خود پرداختند و سه نفر از این سربازان که گونتر گراس، آخرین سرباز بازمانده از جنگ جهانی دوم بود، برنده جایزه نوبل شدند.

او خاطرات سربازان را نزدیک ترین روایت به جنگ دانست و افزود: این افراد، جنگ را با پوست و گوشت خود لمس کرده و روایت درستی از آن دارند. از این رو ما باید روایت هاشان را بشنویم و ثبت و ضبط کنیم چراکه حفظ ادبیات انقلاب و جنگ مثل حفاظت از حدود و ثغور یک سرزمین است.

سرهنگی، یکی از تفاوت های ادبیات جنگ ما با سایر نقاط جهان را زنانه بودن آن دانست و افزود: هم در زمان جنگ و هم بعد آن، این مردها هستند که قهرمان اند. زن ها در جنگ جایی ندارند. اما خانم ها دارند ادبیات جنگ ما را دگرگون می کنند.

محمدرضا گودرزی هم گفت: فرق تاریخ و ادبیات، آن گونه که ارسطو می گوید این است که ادبیات فراتر از تاریخ است چراکه تاریخ را پیروزمندان می نویسند و به کلیات می پردازد. به عبارتی در تاریخ ما مردم عادی را نمی بینم اما در ادبیات این گونه نیست. اما خاطره دو ژانر ادبیات و تاریخ را به هم پیوند می دهد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان