
با نگاهی در کتاب های فلسفی، گاهی اینطور به نظر میآید که مردان حضور پر رنگتری در زمینه فلسفه دارند. اما در همه نوشتههای تاریخی، زنان به طور مستمر در کنار مردان خود قرار داشتهاند و آنان را از هماندیشی و نظرات خود بهرهمند ساختهاند. از یونان باستان گرفته تا نازیهای آلمانی و آمریکای پس از جنگ، این زنان فوقالعاده، سخنان و نظریات جالب توجهی برای هر پدیدهای که فکرش را بکنید، بیان کردهاند.
- «دیوتیما» از شهر مانتینا یونان، حدود 350 تا 380 قبل از میلاد مسیح
تاریخنویسان شناخت کمی درباره "دیوتیما» دارند، ولی سخنان و نظرات او در رساله ارزشمند وی به نام «نشستپلاتو» در خصوص ماهیت عشق به ثبت رسیده است. اگرچه هیچکس تاکنون قادر به اثبات وجود «دیوتیما» به عنوان یک شخصیت تاریخی نبوده است، ولی به خاطر وجود این نوشتهها، جایگاه وی در لیست زنان برتر فیلسوف حفظ خواهد شد. در لحظهای که دیگر زنان، سرگردان و بدون راهنما بودند، «دیوتیما» با ایستادگی و مقاومت تا آخرین لحظه، به صحبتهای خود در خصوص ماهیت عشق ادامه داد. او میگوید، مردم علاوه بر این که میتوانند عشق را به طور نظری و مجازی بیان کنند، بلکه با زاد و ولد و ادامه دادن نسل خود نیز میتوانند عشقشان را در هستی جاودان کنند، چرا که عشق جاودانه است، در جسم و در ذهن.

- «هایپتیا» از مصر، 351 تا 415 بعد از میلاد مسیح
در حالی که در وجود «هایپتیا» شکی نیست ولی تا هزاران سال بعد از دوران زندگی او، نظریات فیلسوفانهاش مفقود شده بود. بیشتر به خاطر موقعیت اجتماعی او و دستاوردهایش باید از او یاد کنیم.
دختر «تئون الکساندریوس» فیلسوف، نه تنها به دلیل پیشرفتش در زمینه فلسفه قابل احترام بود، بلکه به عنوان مدیر مدرسه شهر باستانی «نئوپلاتونیک» نیز در جایگاه ویژهای قرار داشت. در آنجا به تدریس رشتههای فلسفه و ستارهشناسی میپرداخت و خود او در زمینه ریاضیات مطالعه میکرد. «هایپتیا» به دلیل نظرات مفیدش در هر دو زمینه فلسفه و ستارهشناسی، و همینطور توانایی بیان کردن و توضیح دادن آنها، از احترام بهخصوصی در سراسر دنیا برخوردار بود، بهخصوص نزد مردانی که شاگردان او بودند. مرگ وی در بین مردم مسیحی یکی دیگر از اتفاقات خاص در عصر کلاسیک بود.
- «تولیا» از شهر آراگوانا، 1510 تا 1556
«تولیا د آگوانا» دختر یک کاردینال و یک روسپی، در ایتالیا به دلیل زیباییاش و مهارت استفاده از کلمات در نوشتههای ادبی و فلسفی و در ساختارهای اجتماعی، شناخته شده بود. اصلیترین نوشته فلسفی او «گفتگوهای عشق بیکران» است که اثری در توضیح آزادی احساسات در عشق رمانتیک است. این اثر در زمانی که زنان به استقلال اندکی دست یافته بودند منتشر شد، اگرچه دوره رنسانس فضای بیشتری را ایجاد میکرد. او به راستی با ایراد سخنرانیها روز به روز پختهتر میشد تا جایی که عشاق را به هر جا که میرفت با خود میبرد. خود او اشعاری در خصوص زندگیاش به نظم و نثر حماسی نوشته است.
- «لائورا باسی» 1711 تا 1778
«باسی» از پیشگامان واقعی در بین زنان برای راهیابی به دانشگاه و تحصیل آکادمیک در زمینه فلسفه طبیعی بود. در 1732، هنگامیکه فقط 21 سال داشت، مدرک دکتری خود را از دانشگاه بولونیا دریافت کرد و دومین زنی شد که تا آن زمان از یک دانشگاه اروپایی مدرک دکتری کسب کرده بود. او به درجه پرفسوری در زمینه آناتومی دست یافت و یک سال بعد به کرسی علمی در زمینه فلسفه تکیه زد. وی در ابتدا مشغول مطالعات در مباحث فیزیک شد و تا جدیدترین شاخههای این علم پیشروی کرد و در این راستا به قدری در نظریات فیزیک «نیوتن» و برق «فرانکلین» پیش رفت که تا آن زمان، این سطح از علوم در دانشگاههای ایتالیا تدریس نمیشد. او یافتههای خود را تا حد زیادی انتشار داد و با نحوه خاص تدریسش نقش مهمی در توضیح و تشریح نظریات «نیوتون» درباره فلسفه طبیعی ایفا کرد.