حکومتی که در رأس آن رهبری مانند مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که درهای دانش بر روی او گشوده است، آن هم نه تنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیا گشوده بوده است، بلکه بیش از سیزده برابر آن چه آنان از دانش بهره داشته اند، طبعاً از نظر علمی پیشرفتی شگفت انگیز خواهد داشت و دگرگونی چشمگیری در جهان دانش و فرهنگ و صنعت پدید خواهد آمد.
به سخن دیگر، درک دانش و علمی که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی مردم می گشاید، قابل سنجش با پیشرفتی که بشر از نظر علمی داشته است، نیست و مردم نیز استقبال بیش تری به فراگیری دانش نشان خواهند داد تا جایی که حتی زنان جوان که هنوز سنی از آنان نگذشته است، آن چنان به کتاب خدا و مبانی مذهب آشنا می شوند که به آسانی، حکم خدا را از قرآن کریم استخراج می کنند.
در بعد صنعت و تکنیک نیز پیشرفت شگفت انگیزی انجام خواهد گرفت. هر چند روایات، جزئیات این پیشرفت را بازگو نکرده است، ولی مجموع، روایاتی که در این باره آمده است، نمایانگر دگرگونی شگرفی در این زمینه است. مانند روایاتی که می گوید: شخصی در مشرق برادرش را در مغرب می بیند، حضرت را به هنگام سخنرانی، همه ی جهانیان می بینند. یاران حضرت از فاصله دور با هم سخن می گویند و سخن یک دیگر را می شنوند، چوب تعلیمی و بند کفش با انسان سخن می گویند، اشیای درون خانه به انسان گزارش می دهند، برای مسافرت بر روی ابر سوار شده، از این سو به آن سو پرواز می کنند و نمونه های زیادی از این گونه که هر چند برخی از آنها شاید اشاره به اعجاز داشته باشد، ولی با توجه به همه ی روایات، آن دگرگونی را می توان دریافت.
روایات، جهان را در روزگار امام عصر (علیه السلام) جهانی متمدن و در اوج قدرت و پیشرفت علمی معرفی می کند و به طور کلی صنعت در آن روزگار با صنعت کنونی فرسنگ ها فاصله خواهد داشت؛ چنان که صنعت کنونی با قرن های پیشین، تفاوت چشمگیری دارد.
فرق بنیادین پیشرفت در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با جهان کنونی در این است که در روزگار ما پیشرفت علم و صنعت در جهت سقوط فرهنگ و اخلاق جامعه ی بشری است و هر چه انسان ها از نظر دانش پیشرفت می کنند، از انسانیت بیش تر فاصله می گیرند و به فساد و تباهی و کشتار رو می آورند؛ ولی در روزگار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این شرایط درست بر عکس شرایط کنونی است و بشر در عین این که به بالاترین رشد علمی و صنعتی می رسد، به همان اندازه به تعالی اخلاق و کمال انسانی نزدیک می گردد.
در حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با اجرای برنامه های آسمانی، آن چنان انسان ها از نظر شخصیت پرورش می یابند که گویی آنان غیر از انسان هایی هستند که در گذشته زندگی می کرده اند. آنان که تا دیروز برای درهم و دیناری، خون نزدیک ترین افراد خود را می ریختند، در حکومت آن حضرت پول و ثروت آن چنان در نظرشان بی ارزش و خوار می گردد که درخواست کردن آن را نشانه ای از پستی و دنائت طبع می دانند.
اگر تا دیروز حسد و کینه و دشمنی بر آنان چیره بود، در حکومت آن حضرت، دل ها به هم نزدیک می شود تا جایی که گویی یک جان می گردند که در چند کالبد قرار گرفته است. انسان هایی که بی اراده و سست و ضعیف بودند، دل های شان قوی و محکم تر از آهن سخت می شود.
آری، حکومت آن حضرت باعث رشد و تکامل خردها و اخلاق است و آن روزگار، روز تکامل یافتن استعداهاست. آن چه تا دیروز رخ می داد، در اثر کوته فکری بشر بود و در نظام الهی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بشریت به نهایت بلوغ خود می رسد و اخلاق، اندیشه، آرزو و ... رنگ کمال و رشد به خود می گیرد و این وعده، همان وعده ی بزرگی است که در حکومت عدل مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق می یابد. ارمغانی که هیچ حکومتی در هیچ روزگاری نتوانسته است که آن را در جامعه ی بشری هدیه کند.
الف) شکوفایی دانش و صنعت
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « علم و دانش، بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف [ با حرفهای دیگر] آشنایی ندارند و هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده، آن را بین مردم نشر و گسترش می دهد. و آن دو حرف را نیز ضمیمه می کند و مجموع بیست و هفت حرف را در میان مردم منتشر می سازد ». (1)
به نقل راوندی در خرائج « جزءاً » بدل از صرفاً می باشد.
از این روایت استفاده می شود که بشر هر چه از نظر علم و دانش پیشرفت کند، در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به یک باره بیش از سیزده برابر رشد و گسترش می یابد و با اندکی دقت در می یابیم که در روزگار آن حضرت، دانش چه پیشرفت شگفت انگیز و خیره کننده ای خواهد داشت.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « گاهی به کتاب خداوند عزوجل و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در قلب مهدی ما می روید؛ چنان که گیاهی در بهترین کیفیت خود رشد می کند. هر کس از شما که تا روزگار ظهور حضرتش باقی بود و او را ملاقات کرد، به هنگام دیدار با ایشان بگوید: سلام بر شما ای خاندان رحمت و نبوت و گنجینه دانش، و جایگاه رسالت! ». (2)
نیز آن حضرت می فرماید: « این امر ( حکومت جهانی اسلام ) در شأن کسی است که سن او ( به هنگام امامت ) از همه ی ما کمتر و یاد او از همه ی ما دل نشین تر است. خداوند علم و دانش را به او می دهد و هرگز او را به خودش وانمی گذارد ». (3)
آن حضرت در سخن دیگری می فرماید:« امامی که قرآن، دانش و سلاح نزد اوست، از ماست ». (4)
در این روایت راز پیشرفت و کمال بشریت گفته شده است؛ زیرا پیشوایی می تواند جامعه را به سوی خوشبختی و کمال رهبری کند که دارای سه چیز باشد: قانون الهی که بشر را به سوی کمال هدایت کند؛ دانشی که در جهت رفاه زندگی بشر به کار گرفته شود و قدرت و اسلحه ای که مفسدان و موانع تکامل بشریت را از سر راه بردارد و حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این چند چیز مجهز است. بنابراین، بر جهان حکومت می کند و انسان ها را علاوه بر این که به رشد علمی و تکنیکی می رساند، به تکامل اخلاقی و انسانی نیز می رساند.
در این جا به برخی از روایات که نشان دهنده ی رشد و پیشرفت صنعت و دانش در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، اشاره می کنیم:
امام صادق (علیه السلام) پیرامون چگونگی ارتباط در روزگار امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرماید: « در روزگار حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مؤمن در شرق زمین، برادرش را که در غرب زمین است می بیند. هم چنین مؤمنی که در غرب است، برادرش را که در مشرق است مشاهده می کند ». (5)
این روایت با توجه به اختراع تلفن های تصویری، بیش تر قابل درک است؛ روشن نیست که آیا همین ارتباطی به گونه ای گسترش می یابد که در همه ی جهان، مردم بتوانند از آن استفاده کنند یا این که سیستم پیشرفته تری جای آن را می گیرد و یا این که مطلب دیگری فوق همه اینهاست.
نیز آن حضرت در روایتی دیگر می فرماید: « هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند، قدرت شنوایی و بینایی شیعیان ما را افزایش می دهد؛ به گونه ای که از فاصله یک برید ( چهار فرسنگ ) حضرت با شیعیانش سخن می گوید و آنان سخنش را می شنوند و حضرت را می بینند؛ در حالی که حضرت در جایگاه خودش مستقر است ». (6)
مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) پرسید: در چه بقعه و مکانی حضرت مهدی ظاهر می شود؟
حضرت پاسخ داد: « هیچ بیننده ای نیست که به هنگام ظهور، حضرت را ببیند و دیگران او را نبینند ( یعنی به هنگام ظهور همه او را می بینند ) و اگر کسی جز این مطلب را ادعا کند، تکذیبش کنید ». (7)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « گویا حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می بینم، در حالی که زره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر تن دارد... و اهل سرزمینی نماند، مگر این که حضرت را ببینند؛ به گونه ای که گویی حضرتش با آنان در کشورشان است ». (8)
از این روایت دانسته می شود که در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مردم با وسیله ای جز آنچه اکنون وجود دارد، حضرت را می بینند؛ زیرا در روایت آمده است: « مردم به گونه ای او را می بینند که گویی حضرت در میان آنان و در کشورشان به سر می برد » و در این باره دو احتمال وجود دارد: 1. سیستم پخش سه بعدی در آن روزگار در سراسر جهان گسترش می یابد. 2. سیستم پیشرفته تری جایگزین آن می گردد که به وسیله ی آن، حضرت را می بینند یا آن که حدیث اشاره به اعجاز امام دارد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی چگونگی حمل و نقل در آن روزگار می فرماید: « پس از شما اقوامی خواهند آمد که زمین زیر پای شان طی و پیموده می شود و درهای جهان به روی شان باز می گردد. زمین در کم تر از یک چشم برهم زدن پیموده می گردد؛ به گونه ای که اگر کسی از آنان بخواهد شرق تا غرب زمین را در ساعتی بپیمایند، این کار را انجام می دهند ». (9)
درباره ی پیشرفت وسایل اطلاعاتی به هنگام ظهور حضرت و در حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روایاتی آمده است که به ذکر دو روایت بسنده می کنیم:
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « سوگند به آن که جانم در دست اوست، قیامت برپا نمی شود تا این که کفش یا تازیانه یا عصای شخصی به او خبر دهد که خانواده ی او پس از خارج شدنش از خانه، چه کاری انجام داده است ». (10)
امام باقر (علیه السلام) درباره ی اطلاعات در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرماید: « آن حضرت بدین سبب مهدی نام گرفت که به امور مخفی هدایت می شود تا جایی که افرادی را گسیل می دارد تا شخصی را- که مردم او را مجرم و گناهکار نمی دانند- به قتل برسانند.
میزان آگاهی حضرت از مردم به اندازه ای است که اگر کسی در خانه ی خودش سخنی بگوید: بیم آن دارد که مبادا، دیوارهای خانه اش گزارش و شهادت دهند ». (11)
این روایت ممکن است به پیشرفت خیره کننده ی سیستم اطلاعاتی در روزگار حضرت اشاره داشته باشد که البته حکومتی که بر سراسر جهان سیطره دارد، نیاز به تشکیلات و سیستم پیچیده اطلاعاتی نیز دارد. هم چنین ممکن است مراد همان ظاهر عبارت باشد که خود دیوار گزارش می دهد.
ب) گسترش فرهنگ اسلامی
در حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مردم به گونه ی بی سابقه ای به اسلام روی می آورند و روزگار خفقان و سرکوب دین داران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر آمده، در همه جا آوای اسلام طنین انداز است و آثار مذهب تجلی می کند. به تعبیر برخی از روایات، اسلام در هر خانه، کوخ و چادری رخنه می کند؛ چنان که سرما و گرما در آن نفوذ می نماید. چون نفوذ گرما و سرما اختیاری نیست و هر چند از نفوذ آن جلوگیری کنند، باز هم نفوذ کرده و آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. اسلام نیز در این روزگار به همه جا، شهره و روستا و دشت و بیابان و با وجود مخالفت قلبی برخی از آنان، رخنه کرده، آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و دگرگون می سازد.
در چنین شرایطی طبعاً استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعارهای دینی، بی سابقه خواهد بود. استقبال مردم از آموزش قرآن، نماز جماعت و نماز جمعه چشمگیر خواهد شد و مساجد کنونی و حتی مساجدی که در آینده ساخته می شود، بر طرف کننده ی نیاز آنان نخواهد بود. آن چه در روایت است مبنی بر این که در یک مسجد دوازده بار نماز جماعت خوانده می شود، خود دلیلی روشنی بر اندازه پذیرش مردم نسبت به مظاهر دینی است. این مطلب با توجه به این که به هنگام ظهور امام، جمعیت جهان در اثر کشتار کاهش می یابد، قابل توجه است.
در آن شرایط نقش اداره یا وزارتخانه ای که مسؤولیت امور فرهنگی و دینی را دارد، بسیار برگ است و به تناسب جمعیت، مساجدی ساخته می شود و حتی در جایی لازم می شود مسجدی بسازند که پانصد در داشته باشد و یا در روایت هست که کوچک ترین مساجد کوفه در آن روزگار، همان مسجد کوفه کنونی است که این مسجد اکنون یکی از بزرگترین مساجد جهان است.
در این جا به گسترش آموزش قرآن و معارف، مساجد و رشد معنویت و اخلاق کریمانه از دیدگاه روایات در حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می پردازیم:
1. آموزش قرآن و معارف اسلامی
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « گویا شیعیانم را می بینم که در مسجد کوفه گرد آمده اند و با برپایی چادرهایی، مردم را به همان ترتیبی که قرآن فرود آمده بود، آموزش می دهند ». (12)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « گویا می بینم که شیعیان علی (علیه السلام) قرآن ها را در دست دارند و مردم را آموزش می دهند ». (13)
اصبغ بن نباته می گوید: از علی (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: « گویا عجم ( نژاد غیر عرب ) را می بینم که چادرهای شان در مسجد کوفه برافراشته شده است و به مردم قرآن می آموزند؛ به همان گونه که فرود آمده است ». (14)
این روایت، هویت آموزش دهندگان را روشن می کند که از عجم هستند و به گواهی لغت شناسان (15) مراد از عجم در این جا فارس ها و ایرانیان هستند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اندازه ای به شما حکمت و فهم داده خواهد شد که یک زن در خانه اش، بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قضاوت می کند ». (16)
2. ساختن مساجد
حبه عرنی می گوید: امیر مؤمنان به سوی سرزمین « حیره » (17) رهسپار شد و فرمود: « ... به طور حتم، در شهر حیره مسجدی ساخته خواهد شد که پانصد در داشته باشد و دوازده امام جماعت عادل در آن نماز جماعت برگزار کنند. گفتم: ای امیر المؤمنین! این گونه که توصیف می کنی، آیا مسجد کوفه، گنجایش مردم را خواهد داشت؟ فرمود: « چهار مسجد در آن جا ساخته می شود که مسجد کوفه ( فعلی ) از همه آنها کوچک تر خواهد بود. و این مسجد ( حیره که پانصد در دارد ) و دو مسجد دیگری که در دو سوی شهر کوفه قرار می گیرند، احداث خواهد گشت.» آن گاه حضرت (18) به سوی رودخانه بصریین و رودخانه غربیین اشاره کرد.
نیز آن حضرت می فرماید: « حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حرکت خود ادامه می دهد... تا این که در قسطنطنیه و نزدیک آن مساجد بسیاری ساخته می شود. » (19)
مفضل می گوید: حضرت صادق (علیه السلام) می فرمود: « هنگامی که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، در بیرون از شهر کوفه ( ظهر الکوفه ) ، مسجدی خواهد ساخت که هزار در خواهد داشت ». (20)
شاید مراد از ظهر الکوفه که دد روایت آمده است، شهر نجف اشرف باشد؛ چون دانشمندان از نجف به ظهر الکوفه تعبیر کرده اند. چنانچه در روایت امام باقر (علیه السلام) به وضوح آمده است: « سپس امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به غری می روند و مسجدی را که هزار در دارد بنا می کند ». (21)
3. رشد معنویت و اخلاق
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « مردم در روزگار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عبادت و دین روی می آورند و نماز را با جماعت برگزار می کنند ». (22)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « خانه های کوفه به رودخانه کربلا و حیره متصل می شود؛ به گونه ای که فرد نمازگزار روز جمعه برای شرکت در نماز جمعه سوار بر مرکبی تیزرو می شود، ولی بدان نمی رسد ». (23)
شاید این کنایه از افزایش و تراکم جمعیت باشد که مانع شرکت و حضور به هنگام او در نماز جمعه می گردد و این که همه ی نمازگزاران در یک جا گرد می آیند و بیش از یک نماز جمعه، برگزار نمی شود، شاید بر اثر یکی شدن این سه شهر باشد؛ زیرا از نظر شرعی برگزاری بیش از یک نماز جمعه در یک شهر جایز نیست.
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که قائم ما قیام کند...، کینه های بندگان نسبت به یک دیگر از دل های شان زدوده می گردد ». (24)
نیز پیامبر مکرم اسلام در این باره می فرماید: « ... در آن روزگار کینه ها و دشمنی ها از دل ها زدوده خواهد گشت ». (25)
درباره ی نابودی فساد اخلاقی و انحراف، پیشوای دوم شیعیان می فرماید: « خداوند در آخر الزمان مردی را بر می انگیزد که کسی از منحرفان و فاسدان نمی ماند مگر این که اصلاح گردد ». (26)
یکی از ویژگی های روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که حرص و طمع از میان می رود و روح بی نیازی در انسان ها پدیدار می شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « زمانی که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، خداوند، غنا و بی نیازی را در دل بندگانش می نهد؛ به گونه ای که حضرت اعلام می کند، هر کس به مال و ثروت نیاز دارد، بیاید؛ ولی برای آن، کسی پیشقدم نمی شود ». (27)
نکته ی جالب توجه در این روایت، این است که در حدیث واژه ی « عباد » به کار رفته است؛ یعنی این دگرگونی روحی به گروه ویژه یا اختصاص ندارد؛ بلکه این دگرگونی درونی در همه ی انسان ها پدید می آید.
هم چنین آن حضرت می فرماید: « شما را به مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بشارت می دهم که به سوی مردم برانگیخته می گردد؛ در حالی که زلزله ها و اختلاف بر مردم چیره است. آن گاه زمین را پر از عدل و داد می کند؛ چنان که پر از ستم و جور شده است و ساکنان زمین و آسمان از او خشنود می گردند.
خداوند، دل های امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را سرشار از بی نیازی می کند؛ به گونه ای که منادی ندا می دهد، هر کس به مالی نیاز دارد؛ بیاید ( تا نیازش رفع شود ) ولی جز یک نفر کسی نمی آید. آن گاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او می فرماید: « نزد خزینه دار برو و بگو مهدی دستور داده است که به من مال و ثروت بدهی ». خزانه دار می گوید: دو دستی پول ها را جمع کن. او نیز پول ها را در دامن خود می ریزد؛ ولی هنوز از آن جا بیرون نرفته است که از رفتار خویش پشیمان می گردد و با خود می گوید: چه شد که من طمعکارترین امت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شدم! آیا کسی که سبب غنا و بی نیازی آنان کشت، از بی نیاز کردن من ناتوان است. آن گاه باز می گردد تا اموال را باز گرداند؛ اما خزانه دار نمی پذیرد و می گوید: ما چیزی را که بخشیدیم پس نمی گیریم! ». (28)
در روایت جمله ی یملأ قلوب أمه محمد به کار رفته است که شایسته ی دقت است؛ زیرا غنا و بی نیازی مطرح نیست؛ بلکه استغنا و بی نیازی روح مطرح است و ممکن است انسان فقیر باشد، ولی روحی بی نیاز داشته باشد. در این روایت، جمله یملأ قلوب آمده است که می رساند قلب های آنان پر از حس بی نیازی است و افزون بر آنان نظر مالی نیز در وضعیت خوبی به سر می برند.
درباره ی رشد خرد، کمال اخلاقی و قوت قلب مردم در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روایاتی رسیده است که به بازگویی چند روایت بسنده می کنیم:
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که حضرت قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان خدا می گذارد و خردهای شان را جمع کرده ( تمرکز می بخشد و رشد می دهد ) اخلاقشان را کامل می کند ». (29) در بحار الانوار « أحلامهم » یعنی آرزوهای شان(30) آمده است.
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چون دستورات اسلامی را به طور کامل اجرا می کند، باعث رشد فکری مردم می شود و هدف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که می فرماید: « برای به کمال رساندن اخلاق مردم مبعوث شدم » تحقق می یابد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت فاطمه (علیها السلام) می فرماید: « خداوند از نسل این دو ( حسن و حسین (علیه السلام) ) شخصی را بر می انگیزد که دژهای گمراهی را می گشاید و دل های سیاه قفل خورده را تسخیر می نماید ». (31)
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: « مردی از فرزندانم ظهور می کند... و دستش را بر سر بندگان خدا می گذارد. آن گاه هیچ مؤمنی نمی ماند، مگر این که، دلش از پاره های بزرگ آتش و سندان محکمتر می شود و توان چهل مرد را دارد ». (32)
مردم در روزگار حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فریبندگی دنیا را باور کرده، همه ی گرفتاری ها و گناهان را از آن می دانند و از نظر ایمان و تقوا به حدی می رسند که دیگر دنیا مایه ی فریب آنان نمی شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « زمین بهترین چیزهایی که در دل دارد، بیرون می ریزد؛ مانند پاره های طلا و نقره. آن گاه قاتل می آید و چنین می گوید: برای اینها دست به قتل زدم و کسی که قطع رحم کرده است؛ می گوید: این باعث قطع رحم شده بود. دزد می گوید: برای این دستم بریده شد. پس همگی طلا را رها می کنند و چیزی از آن بر نمی دارند ». (33)
زید زراد می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: بیم آن داریم که از مؤمنان نباشیم. فرمود: « چرا؟ » عرض کردم: چون در میان خود، کسی را نمی یابیم که برادر دینی خود را بر درهم و دینار برتری دهد و می بینیم که درهم و دینار در نزد ما برتری دارد بر برادر مؤمنی که میان ما و او را دوستی و ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام) پیوند زده است.
حضرت فرمود: « خیر، شما مؤمن هستید؛ ولی ایمانتان کامل نمی گردد، مگر آن که قائم ما ظهور کند. در آن هنگام، خداوند در شما بردباری و شکیبایی پدید می ؟آورد و آن گاه مؤمن کامل خواهید شد ». (34)
فیض کاشانی از ابن عربی آورده: « هنگامی که قائم ما قیام کند، شخص شب را به صبح می رساند، در حالی که نادان، ترسو و بخیل است و به هنگام صبح، داناترین مردم، شجاع ترین آنان و بخشنده ترین انسان هاست و پیروزی پیشاپیش امام در حرکت خواهد بود ». (35)
پینوشتها:
1- عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: « العلم سبعة و عشرون حرفاً » فجیمع ما جاءت به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین، فإذا قام قائمنا أخرج الخمسه و العشرین حرفاً، فبثها فی الناس، و ضم إلیها الحرفین حتی یبثها سبعه و عشرین حرفاً » الجرائح و الخرائج، ج2، ص 841؛ مختصر بصائر الدرجات، ص 117؛ بحار الانوار، ج52، ص 326.
2- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« إن العلم بکتاب الله عزوجل و سنه نبیه (صلی الله علیه و آله و سلم) ینبت فی قلب مهدینا، کما یبنبت الزرع عن أحسن نباته، فمن بقی منکم حتی یلقاه فلیقل حین یراه: اسلام علیکم یا أهل بیت الرحمه و النبوه، و معدن العلم و موضع الرساله ». کنلال الدین، ج2، ص 653؛ العدد القویة، ص 65؛ اثبات الهداة، ج3، ص 491؛ حلیة الابرار، ج3، ص 639؛ بحار الانوار، ج51، ص 36 و ج52، ص 317.
3- و عنه ایضاً: « یکون هذا الأمر فی أصغرنا سناً و أجملنا ذکراً، یورثه الله علماً، و لا یکله إلی نفسه ». عقد الدرر، ص 42.
4- و عنه ایضاً: « منا الإمام الذین یکون عنده الکتاب و العلم و السلاح ». مثالب النواصب، ج1، ص 222.
5- عن ابن مسکان، قال سمعت أبا عبدالله (علیه السلام) یقول: « إن المؤمن فی زمان القائم- و هو بالمشرق- لیری أخاه الذی فی المغرب و کذا الذی فی المغرب یری أخاه الذی فی المشرق ». بحار الأنوار، ج52، ص 391؛ حق الیقین، ج1، ص 229؛ بشارة الاسلام، ص 341.
6- عن أبی الربیع الشامی. قال: سمعت أبا عبدالله (علیه السلام) یقول: « إن قائمنا إذا قام مد الله لشیعتنا فی أسماعهم و أبصارهم حتی [لا] یکون بینهم و بین القائم برید یکلمهم، فیسمعون و ینظرون إلیه، و هو فی مکانه ». کافی، ج8، ص 240؛ الجرائح و الخرائج، ج2، ص 840؛ مختصر البصائر، ص117؛ صراط المستقیم، ج2، ص 262؛ منتخب الأنوار المضیئه، ص 200؛ بحار الانوار، ج52، ص 336؛ فال المجلسی: ای یکلمهم فی المسافات البعیده بلا رسول و برید، مراة العقول، ج26، ص 201.
7- قال المفضل: یا سیدی- الصادق (علیه السلام) - ففی أی بقعه یظهر المهدی: قال (علیه السلام) :« لا تراه عین فی وقت ظهوره إلا رأته کل عین، فمن قال لکم غیر هذا فکذبوه ». بحار الأنوار، ج53، ص 6.
8- عن أبی عبدالله (علیه السلام) : « قال: کأنی بالقائم و قد لبس درع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لا یبقی أهل بلادٍ إلا و هم یرون أنه معهم فی بلادهم ». کامل الزیارات، ص119؛ نعمانی، غیبه، ص 309؛ کمال الدین، ج2، ص 671؛ بحار الانوار، ج52، ص 325؛ اثبات الهداة، ج3، ص 493؛ نور الثقلین، ج1، ص 387؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص 245؛ جامع احادیث الشیعه، ج12، ص 370.
9- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« سیکون بعدکمأقوام تطوی لهم الأرض... و تفتح لهم الدنیا... تطوی لهم الأرض فی دسرع الطرف، حتی لو شاء أحدهم أن یأتی شرقها أو غربها فی ساعة، فعل ». فردوس الاخبار، ج2، ص 449؛ احقاق الحق، ج13، ص 351.
10- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« والذی نفسی بیده، لا تقوم السعه حتی یخرج أحدکم من أهله، فیخبره نعله أو سوطه، أو عصاه بما أحدث أهله بعده ». احمد، مسند، ج3، ص 89؛ فردوس الاخبار، ج5، ص 98؛ جامع الاصول، ج11، ص81.
11- عن أبی جعفر (علیه السلام) :إنما سمی المهدی؛ لأنه یهدی إلی أمر خفی، حتی أنه یبعث إلی رجل لا یعلم الناس له دنباً، فیقتله حتی أن أحدهم یتکلم فی بیته فیخاف أن یشهد علیه الجدار ». نعمانی، غیبه،؛ ص 319؛ بحار الانوار، ج52، ص 365.
12- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« کأنی أنظر إلی شیعتنا بمسجد الکوفه قد ضربوا الفساطیط، یعلمون الناس القرآن کما أنزل ». نعمانی، غیبه، ص 318؛ بحار الانوار، ج52، ص 364.
13- عن أبی عبدالله (علیه السلام) :« کأنی بشیعة علی فی دیدیهم المثانی، یعلمون الناس [المستأنف] ». غیبه النعمانی، ص 318؛ بحار الانوار، ج52، ص 364.
14- عن الأصبغ بن نباته، سمعت علیاً یقول (علیه السلام) « کأنی بالعجم فساطیطهم فی مسجد الکوفه یعلمون الناس القرآن کما أنزل ». الارشاد، ص 365؛ کشف الغمه، ج3، ص 265؛ نور الثقلین، ج5، ص 27؛ روضة الواعظین، ج2، ص 265.
15- مجمع البحرین، ج6، ص 111.
16- عن أبی جعفر (علیه السلام) « ... و تؤتون الحکمة فی زمانه حتی أن المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنة رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ». بحار الانوار، ج52، ص 352.
17- حیره، شهری در یک فرسنگی کوفه بود که در زمان ساسانیان در آن جا ملوک لخمی سلطنت داشتند و دست نشانده ی ایران بودند. خسرو پرویز در سال 602 م. این سلسله را منقرض و حاکم برای آن تعیین کرد. بعد از آن که حیره به دست مسلمانان افتاد، به علت بنای کوفه تنزل یافت و قبل از قرن دهم م. و قرن چهارم هـ. به کلی از میان رفت؛ فرهنگ فارسی معین، ج5، ص 470.
18- عن حبه العرنی، قال: خرج أمیر المؤمنی (علیه السلام) إلی الحیره، فقال: « لیبنین بالحیره مسجداً له خمسمائه باب، یصلی فیه خلیفه القادم؛ لأن مسجد الکوفه لیضیقن علیهم، و لیصلین فیه اثنا عشره إماماً عدلاً » قلت: یا أمیر المؤمنین (علیه السلام) : و یسع مسجد الکوفه هذا الذی تصف الناس یومئذ؟ قال: « تبنی له أربع مساجد، مسجد الکوفه أصغرها، و هذا، و مسجدان فی طرفی الکوفه من هذا الجانب هذا الجانب » و أما مأ بیده نحو نهر البصریین و الغریین. التهذیب، ج3، ص 253؛ کافی، ج4، ص 427؛ من لا یحضره الفقیة، ج2، ص 525؛ وسائل الشیعة، ج9، ص 412؛ مرآة العقول، ج18، ص 58؛ ملاذ الخیار، ج5، ص 478؛ بحار الأنوار، ج52، ص 375.
19- عن علی (علیه السلام) »« یسیر المهدی... حتی تبنی المساجد بالقسطنطنیة و مادونها ». احقاق الحق، ج13، ص 312.
20- عن المفضل، قال سمعت أبا عبدالاه (علیه السلام) یقول: « إذا قام قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بنی فی ظهر الکوفه مسجداً، له ألف باب ». الارشاد، ص 362؛ طوسی، غیبه، ص 295؛ اثبات الهداه، ج3، ص 537؛ وافی، ج2، ص 112؛ بحار الانوار، ج52، ص 330، 337.
21- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« ... فاذا کانت الجمعه الثانیة قال الناس: یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ، الصلاه خلفک تضاهی الصلاه خلف رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ، و المسجد لایسعنا، فیقول: أنا مرتاد ( أی طالب) لکم، فیخرج إلی الغری فیخط مسجداً له آلف باب یسع الناس ». الغیبه، ص 469؛ مؤسسه معارف اسلامی قم؛ اثبات الهداة، ج3، ص 515؛ بحار الانوار، ج52، ص 330.
22- عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« فیبعث المهدی... و یقبل الناس علی العباده و المشروع، و الدیانه و الصلاه فی الجماعات ». عقد الدرر، ص 159.
23- عن الصادق (علیه السلام) : و یتصل بیوت الکوفه بنهر کربلاء و بالحیره حتی یخرج رجل یوم الجمعه علی بغله سغواء یرید الجمعه فلا یدرکها ». طوسی، غیبه، ص 295؛ اثبات الهداة، ج3، ص 537؛ وافی، ج2، ص 112؛ بحار الانوار، ج52، ص 330، 337.
24- عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« إذا قام قائمنا... لذهبت الشحناء من قلوب العباد » خصال، ج2، ص 254، ح 1051.
25- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و یرفع الشحناء و التباغض ». عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 402؛ ابن حماد، فتن، ص 162؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 152.
26- عن الحسین بن علی (علیه السلام) :« یبعث الله رجلاً فی آخر الزمان... و لا یبقی طالح إلا صلح ». منن الرحمن، ج2، ص 42؛ اثبات الهداة، ج3، ص 524؛ به نقل از: امیر المؤمنین (علیه السلام) .
27- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« إذا خرج المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ألقی الله الغنی فی قلوب العباد حتی یقول المهدی؛ من یرید المال؟ و لا یأتیه أحد ». ابن طاووس، ملاحم، ص 71؛ احخقاق الحق، ج13، ص 186؛ الشیعة و الرجعه، ج1، ص 27.
28- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« أبشرکم بالمهدی، یبعث فی أمتی علی اختلاف الناس « و زلازل، فیملأ الدرض قسطاً و عدلاً، کما ملئت جوراً و ظلماً، و یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الأرض، و یملًأ الله قلوب أمه محمد غنی، فلا یحتاج أحد إلی أحد. فینادی مناد: من له فی المال حاجه؟ قال: فیقوم رجل، فیقول: أنا. فیقال له: ائت السادن- یعنی الخازن، فقل له: إن المهدی یأمرک أن تعطینی مالاً، فیقول له: احث حتی إذا جعله فی حجره و أبرزه، ندم فیقول: کنت أجشع أمه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نفساً، أو عجز عنی ما وسعهم. قال: فیرده، فلا یقبل منه، فیقال له: إنا لانأخذ سیئاً أعطناه ». احمد، مسند، ج3، ص 37، 52؛ جامع احادیث الشیعه، ج1، ص 34؛ احقاق الحق، ج13، ص 146.
29- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« إذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد، فجمع به عقولهم، و أکمل به أحلامهم ». کافی، ج1، ص 25؛ الجرائح و الخرائج، ج2، ص 840؛ کمال الدین، ج2، ص 675.
30- بحار الأنوار، ج52، ص 336.
31- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لفاطمة (علیها السلام) :« فیبعث الله عند ذلک منهما- حسنین- من یفتح حصون الضلاله و قلوباً غلفاً ». عقد الدرر، ص 152؛ احقاق الحق، ج13ف ص 116؛ اثبات الهداة، ج3، ص 448، 495.
32- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« یخرج رجل من ولدی... و وضع یده علی رؤوس العباد. فلا یبقی مؤمن إلا صار قلبه أشد من زبر الحدید، و أعطاه الله تعالی قوه أربعین رجلاً ». کمال الدین، ج2، ص 653؛ دلائل الامامه، ص 243؛ کامل الزیارات، ص 119.
33- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« تقی الأرض أفلاإ کبدها، أمثال الاسطوان من الذهب و الفضه، فیجیء القاتل، فیقول: فی هذا قتلت، و یجیء القاطع، فیقول: فی هذا قطعت رحمی و یجیء السارق فیقول: فی هذا قطعت یدی، ثم یدعونه فلا یأخذون شیئاً ». مسلم، صحیح، ج2، ص 701؛ ترمذی، صحیح، ج34، ص 493؛ ابو بعلی، مسند، ج11، ص 32؛ جامع الاصول، ج11، ص 38.
34- عن زید الزراد قال: قلت لأبی عبدالله (علیه السلام) : نخشی أن لا نکون مؤمنین، قال: « و لم ذاک؟ » فقلت: و ذلک أنا لا نجد فینا من یکون أخوه عنده آثر من درهمه و دیناره و نجد الدینار و الدرهم آثر عندنا من أخ قد جمع بیننا و بینه موالاه أمیر المؤمنین (علیه السلام) : فقال: « کلا، إنکم مؤمنون ولکن لاتکلمون إیمانکم حتی یخرج قائمنا فعندها یجمع الله أحلامکم فتکونون مؤمنین کاملین ». الأصول السنه عشر، ص6؛ بحار الأنوار، ج67، ص 350.
35- یمسی الرجل فی زمانه جاهلاً، بخیلاً، جباناً، فیصبح أعلم الناس، أشجع الناس، أکرم الناس، یمشی النصر بین یدیه ». وافی، ج2، ص 470، به نقل از: فتوحات مکیه.
منبع مقاله :
طبسی، نجم الدین؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم )، چاپ ششم