ماهان شبکه ایرانیان

درد در درمان سرطان سینه

هدف این مقاله ارزیابی درد در زنانی است که مبتلا به سرطان پستان درگیر با سیستم لنفاوی هستند و همچنین بررسی ویژگی های فاکتورهای تشدید کننده (aggravating factors) و مکانیزم های مقابله ای (Coping mechanism) است

درد در درمان سرطان سینه
هدف این مقاله ارزیابی درد در زنانی است که مبتلا به سرطان پستان درگیر با سیستم لنفاوی هستند و همچنین بررسی ویژگی های فاکتورهای تشدید کننده (aggravating factors) و مکانیزم های مقابله ای (Coping mechanism) است. این مقاله در برزیل و با استفاده از یک گروه متشکل از 46 زن انجام شده است که به خاطر سرطان پستان عمل جراحی انجام داده اند. متغیرهای زیر مورد ارزیابی قرار گرفت: نوع و طول جراحی، تعداد جلسات پرتودرمانی و شیمی درمانی، احساس پیوسته ی در مورد پستان برداشته شده (اندام خیالی)، عفونت، شدت درد و فاکتورهایی که درد را بهبود یا شدت آن را افزایش می دهند. درصد رویدادها برای آنالیز آماری مورد استفاده قرار گرفت. تقریباً نیمی از شرکت کنندگان (52.1 %) تحت جراحی اساسی و اصلاح شده قرار گرفتند که 91.3 % از آنها تنها یک سینه ی آنها برداشته شد و 82.6 % آنها تحت عمل ترمیم پستان قرار نگرفتند. درد ناچیز در 32.6 % از زنان گزارش شد و 67.3 % از آنها گفته اند که از درد رنج می برند. این درد در 28.8 % ملایم (1 تا 5 درجه) و در 34.8 % متوسط (6 تا 9 درجه) و در 4.3 % وخیم گزارش شده است. مکانیزم های اصلی مورد استفاده برای فایق آمدن بر درد در 41.30 % مشارکت کننده ها استفاده از داروی مسکن بوده است، 21.73 % استراحت، 17.39 % با شرکت در مراسم های مذهبی و 8.69 % با گپ زدن با افراد دیگر، درد خود را تسکین می دهند. به عنوان نتیجه گیری باید گفت: بسیاری از بیمارانی که در آنها عمل سینه برداری انجام شده است، از درد شکایت می کنند اما درد اغلب به اندازه ی کافی مورد بررسی و شناسایی قرار نگرفته است.

مقدمه

اثرات مزمن درد در 25 تا 60 % از بیمارانی که تحت عمل سرطان پستان قرار گرفته اند، ایجاد می شود و بنابراین، این مسئله یک مشکل بالینی است که دارای فاکتورهای حین درمان و بعد از درمان می باشد. شیمی درمانی موجب پدید آمدن نشانه های شدید و مزمن می شود و بنابراین، بیماران باید تحت مراقبت های مناسب قرار گیرند تا بدین صورت بر این اثرات فایق آیند. خستگی در بیماران دارای نشانه هایی مانند درد گردن، درد شانه، احساس کاهش تحرک، دارای احساس بد شکل شدن بدن، بیشتر است و این مسئله موجب اثرگذاری بر روی سطح زندگی بیماران می شود. مطالعات نشان داده اند که بیمارانی که تحت عمل جراحی پستان قرار گرفته اند، ممکن است حساسیت بیشتری در مورد نشانه های درد مربوط به گردن، زیر بغل و شانه ها دارند. نوع جراحی، فقدان همسر، عفونت حاصل از جراحی، تعداد گره های لنفاوی بریده شده، پرتودرمانی، شاخص وزن بالا (BMI)، شأن اجتماعی پایین و بیماری پیشرفته، با درد در ارتباط است. آسیب های عصبی به دلیل آسیب های ناشی از جراحی و تشکیل ورم عصبی با دردهای پس از جراحی مربوط به سرطان پستان، در ارتباط است. در ارتباط با اشکال درمان، یک مطالعه گزارش داده است که 22.3 % از 461 بیمار مورد مطالعه که دارای آماس کیسه های مفصلی شانه مواجه بودند، به طور موفقیت آمیز با درمان موضعی بر روی بخش داخلی شانه، درمان شده اند. به هرحال، یک آنالیز متا قادر به تأیید این موضوع نمی باشد که تحریک الکتریکی زیر پوستی عصب، یک شکل مؤثر از درمان درد برای این بیماران است. در زنان این گزارش داده شده است که یوگا می تواند میزان کیفیت زندگی آنها در طی شیمیدرمانی را بهبود دهد.
این مداخله ی ذهن- بدن (mind-body intervention) ممکن است مفید باشد اما در این حالت، آزمایشات کنترل کننده ی در مورد اثرات یوگا بر روی شناخت زن هایی که تحت درمان سرطان سینه واقع می شوند را تصادفی می کند.
هدف این مطالعه، ارزیابی میزان درد در رنان مبتلا به سرطان سینه ی درگیر با سیستم لنفاوی می باشد. همچنین در این مطالعه، فاکتورهای تشدید کننده و مکانیزم های مقابله با آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

روش ها

مطالعه ی توصیفی- کیفی بر روی ارزیابی میزان درد بعد از انجام اعمال جراحی سرطان پستان در یک گروه 46 نفره از زنان انجام شد.
تمام بیماران که تحت درمان سرطان سینه قرار گرفتند و تمام زنانی که به دلیل تورم لنفاوی در برزیل در سال 2010، تحت مراقبت پزشکی قرار گرفتند، برای شرکت در این مطالعه دعوت شدند.
متغیرهای زیر با استفاده از پرسشنامه مورد ارزیابی قرارگرفت: نوع و طول جراحی، تعداد جلسات رادیودرمانی و شیمی درمانی، عفونت، درد، شدت درد و فاکتورهایی که میزان تسکین درد را بهبود می دهند. شدت درد با استفاده از یک مقیاس 0 تا 10 ارزیابی شد (0 بدون درد، 1 تا 5 درد ملایم، 6 تا 9 درد متوسط و 10 درد شدید). وزن و قد افراد نیز برای محاسبه ی BMI، اندازه گیری شد. پاسخ های هر فرد به عنوان فراوانی رویدادها (%) و متوسط عددی و متوسط سنی آنها بدست آمد.
تمام بیمارانی که قبول کردند در این مطالعه شرکت کنند، فرم موافقت را با اطلاع کامل امضا کردند و این مطالعه بوسیله ی کمیته ی اصول اخلاق تحقیقاتی FAMERP مورد تأیید قرار گرفت.

نتایج

تقریبا نیمی از شرکت کنندگان (52.1 %) تحت عمل جراحی اساسی قرار گرفتند (91.3 % یک طرف بدن و 8.6 % دو طرف بدن) و تنها 17.37 % تحت عمل های ترمیمی قرار گرفتند. این عمل ترمیمی در بیش از 74 % موارد، بیش از 19 ماه بعد از جراحی اولیه، انجام شد. 6 تا 10 جلسه شیمی درمانی در 63.04 % از موارد و بیش از 30 جلسه رادیودرمانی در 71.3 % از موارد انجام شده است که زماتن انجام این کار در یک دوره ی زمانی 1 تا 120 ماه طول کشیده است (جدول 1).
درد در درمان سرطان سینه
32.61 % از بیماران درد اندکی را گزارش داده اند و 67.3 % از آنها گفته اند که از درد رنج می برند. این درد در 28.26 % از آنها ملایم (1 تا 5 درجه)، در 34.78 % متوسط (6 تا 9) و در 4.35 % از آنها، شدید گزارش شده است (جدول 2).
درد در درمان سرطان سینه
مکانیزم مقابله ای برای 41.30 % استفاده از مسکن، 21.74 % استراحت، 17.39 % شرکت در مراسم های مذهبی و 8.70 % گپ زدن با دوستان می باشد (جدول 2).
یکی دیگر از مشخصه ها نشاندهنده ی این است که 39.1 % از زنانی که مورد بررسی قرار گرفتند، دارای دردی در پشت بخش عمل شده (مانند درد بدن و گردن، کمر درد و ...) بودند. این درد 6 تا 12 ماه بعد از عمل مشاهده گردید و 2 سال بعد از عمل از بین رفت. 39.13 % از زنان گزارش دادند ه در محل پستان، درد بیش از یک سال ادامه داشت و در 4.34 % از زنان این درد تا 2 سال ادامه یافت (جدول 2). بدترین درد در هنگام انجام کارهای فیزیکی در 50 % موارد گزارش شده است. و 34.8 % زنان ایجاد درد بعد از ایجاد تنش، 13.0 % بعد از گرم شدن و 2.2 % بعد از سرد شدن را گزارش داده اند (جدول 2).

بحث

این مطالعه رواج درد، مکانیزم های مقابله ای و فاکتورهای تشدید کننده ی را در زنانی نشان می دهد که تحت درمان سرطان پستان قرار گرفته اند و سپس تحت درمان تورم سیستم لنفاوی قرار گرفته اند. درد بوسیله ی 67 % از نمونه ی مورد مطالعه، گزارش شده است. شدت این درد متغیر گزارش شده است و مکانیزم های مختلفی برای فایق آمدن بر آنها، گزارش شده است. این مسئله مشابه در مقاله های دیگر نیز گزارش شده است.
استفاده از مسکن بیشترین مکانیزم استناد شده است و بعد از آن، استراحت کردن متداول تر است. به هر حال، ایده های غیر متداول نیز به عنوان مکانیزمی برای مقابله با درد، گزارش شده است. این ایده ها شامل شرکت در مراسم های مذهبی می باشد که 17.3 % از موارد، به این موضوع اشاره کرده اند. بنابراین، این فهمیده می شود که استفاده از یک عامل معنوی نیز می تواند درد فیزیکی را تسکین دهد. جنبه ی دیگر برای ما جالب است، این است که بیش از 52 % از این بیماران تحصیل کرده ی دانشگاه بودند و سطح آموزش آنها در دنبال کردن اعتقاد به عنوان یک مکانیزم کنترل درد، خللی وارد نکرده است. به چندین فاکتور نیز اشاره شده است که بر روی درد اثر می گذارند. این فاکتورها عبارتند از جنبه های فیزیولوژی، عفونت، ایمن درمانی، نوع جراحی، آسیب به اعصاب و آماس کیسه های مفصلی.
راه دیگر برای کنترل درد، گپ زدن با دوستان بوده است که بوسیله ی 8.6 % از زنان گزارش داده شده است. بنابراین، یک مکانیزم برای کنترل درد ، انجام فعالیت های فیزیولوژی و معنوی است که بوسیله ی 25 % از موارد گزارش داده شده است.
یک تفاوت مهم که توجهات را به خود جلب می کند، مربوط به درد و محل آن است. این درد می تواند یا در محل جراحی و یا در سایر بخش های بدن باشد. گزارش درد در سایر محل ها مربوط به جنبه های احساسی مربوط به عمل است و برخی اوقات به نوع جراحی مورد استفاده نیز وابسته است. به هرحال، کاهش درد در طی زمان، در تکامل تدریجی بیماران مهم است.
بدتر شدن میزان درد در هنگام انجام کارهای فیزیکی بوسیله ی 50 % از بیماران گزارش داده شده است. این مسئله بر روی دومین فاکتور مربوطه در 34.7 % از بیماران، تمرکز دارد. فاکتورهای محیطی مانند سرد و گرم شدن نیز بر روی این نشانه ها اثر می گذارد.
بنابراین، چندین فاکتور که مزاحم شناسایی درد بوسیله ی بیماران می شد به عنوان عوامل کنترل درد مورد استفاده قرار گرفته است. این روش های مقابله با درد به بیماران کمک می کند تا میزان رنجشان را کاهش دهند. علاوه بر جنبه های فیزیکی و فیزیولوژی، یک رویه ی گسترده برای بررسی مشکلات ایجاد شده در زندگی روزانه، مکانیزم های مقابله، جنبه های تقویت کننده و انطباق گرفتن این بیماران، مورد استفاده قرار گرفته است و این مسئله موجب متمایز شدن این روش شده است.
در مورد دخل و تصرف بیماران در این مطالعه، باید گفت که بیشتر جراحی ها بعد از بازنشست شدن آنها انجام شده است. البته یک گروه دوم وجود داشتند که بعد از بیماری، درخواست بازنشستگی خود را اعلام داشتند. افراد بازنشت شده، در خانه ی خود مشغول بودند و با خانواده ی خود اقامت دارند. همچنین آنهایی که سلامت خود را بدست می آورند، حتی بعد از دو سال، به فعالیت نرمال خود باز نمی گردند زیرا آنها احساس یک اتلاف عملکرد فیزیکی بازوی خود را در سمتی که عمل بر روی آن انجام شده است را احساس می کنند.
بیشتر افرادی که به شغل خود ادامه داده اند، در کارهای غیر رسمی اشتغال داشتند و خود اشتغال بودند و نیازی به مستندسازی برای ادعای خود در مورد بیماریشان را نداشتند و بنابراین، به شغل خود ادامه دادند. اکثر شرکت کنندگان تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانده بودند اما این مسئله بر روی مشکلات فیزیکی، اجتماعی و فیزیولوژی آنها اثر نمی گذاشت. اکثر آنها نیز بعد از عمل، تحت حمایت های روانشناسی نبودند.
این داده ها، نتایج چند عاملی مربوط به درمان سرطان پستان را پر رنگ کرده است. این نتایج در اغلب موارد به سختی شناسایی می شوند و بنابراین حمایت از آنها مشکل است.
در این مطالعه، این فهمیده شده است که بیشتر شرکت کنندگان هیچگونه حمایت روانشاسی یا فیزیکی از سرویس های سلامت مختلف در طی درمان، دریافت نکرده اند. بنابراین برنامه های درمانی که در گروه های چند رشته ای گزارش شده است، پیشنهاد داده شده است. همچنین در تمام این موارد باید به مسئله ی درد در طی درمان توجه کرد.
نتایج این مطالعه نشاندهنده ی نیاز به ایجاد برنامه های توان بخشی دقیقاً بعد از جراحی سرطان سینه، است. این مسئله بوسیله ی افراد حرفه ای در زمینه ی سلامت تشخیص داده شده است که ناخوشی بعد از درمان سرطان پستان موجب بروز عواقب عملی می شود که این عواقب موجب تداخل در عملکرد روزانه ی بیماران می شود.

نتیجه گیری

در کل، بسیاری از بیمارانی که تحت عمل سینه برداری قرار گرفته اند، از درد سیستم لنفاوی رنج می برند، اما این درد اغلب تشخیص و درمان نمی شود.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان