نتایج یک تحقیق نشان میدهد مهمترین انگیزه ساکنان محلی برای تمایل به مشارکت در فعالیتهای توسعه گردشگری پایدار، «اختصاص امتیازاتی از طرف دولت به مشارکتکنندگان در حفاظت از محیط زیست»، «افزایش فرصتهای تفریح و امکانات رفاهی روستا و منطقه»، «توجه بیشتر دولت به منطقه»، «احساس افتخار و تعلق خاطر نسبت به منطقه»، «علاقه به فعالیتهای گردشگری پایدار و حفاظت از منابع طبیعی و چشماندازهای منطقه» و «آشنا شدن با گردشگران و سایر فرهنگها» بوده است. به گزارش «دنیای اقتصاد»، پژوهشی که منصور غنیان و آذر هاشمینژاد درباره منطقه حفاظتشده دز صورت دادهاند، همچنین نشان میدهد کسب درآمد بیشتر برای خود و خانواده، کاهش اشتغال در بخش کشاورزی و ایجاد اقتصاد جایگزین، تغییر نقش اجتماعی و اقتصادی زنان در اثر مشارکت، وجود منابع مالی کافی برای انجام فعالیتهای حفاظتی و تولیدی-خدماتی مرتبط با گردشگری، پر کردن اوقات فراغت و کسب موقعیت شغلی بهتر نتوانستهاند در اولویتهای برتر، میل به مشارکت ساکنان محلی را برانگیزانند. این مساله گویای آن است که مردم محلی از نقش توسعهای فعالیتهای گردشگری آگاهند، دیدگاه مثبتی نسبت به گردشگری و گردشگران دارند و آن را فرصتی برای رشد و توسعه جامعه خود میدانند.
به باور پژوهشگران این تحقیق، محوریت انگیزه مردم بومی در قالب انگیزههای مشارکت مدنی و تنوعبخشی میگنجد و جنبه اقتصادی ندارد؛ یعنی آنها فعالیتهای گردشگری را صرفا از دید منفعت شخصی نمینگرند، بلکه دیدگاهی جامعهمحور دارند. بر این اساس، در صورت وجود زمینهها و بسترهای مناسب، ساکنان محلی از انگیزه بالایی برای مشارکت در فعالیتهای توسعه گردشگری پایدار برخوردارند. این پژوهش البته با توجه به اینکه ساکنان محلی به گردشگری به عنوان منبع درآمد نگاه نمیکنند، پیشنهاد میدهد ساکنان محلی به سمت توسعه کسب و کارهای کوچک از طریق گردشگری هدایت شوند و گردشگری فرصتی برای ایجاد کسبوکار و درآمدزایی تلقی شود. به این ترتیب با در اختیار گذاشتن وامهای کمبهره، فرصت اشتغال از طریق گردشگری برای ساکنان محلی منطقه فراهم خواهد شد. براساس نتایج این تحقیق، به صورت کلی بین انگیزه زنان و مردان برای مشارکت در فعالیتهای توسعه گردشگری پایدار تفاوت معناداری وجود ندارد؛ گرچه بین انگیزه مشارکت زنان و مردان در خصوص دلایل انگیزشی مانند تغییر نقش اجتماعی و اقتصادی آنها تفاوت معناداری دیده شده است.
تاهل ساکنان نیز توانسته در انگیزه مشارکت و دیدگاه آنها نسبت به موانع و معضلات توسعه گردشگری پایدار اختلاف معناداری در سطح 5 درصد ایجاد کند. با توجه به این نتایج پژوهشگران اظهار میکنند هنجارهای فرهنگی روستا، زنان را بهکار در منزل و مردان را به فعالیت در خارج از منزل سوق میدهد. طبیعی است زمانی که افراد از هنجارهای رفتاری و ارزشی زن و مرد دور میشوند، جامعه از خود واکنش نشان میدهد و این واکنش بر رفتار آنها تاثیر میگذارد. به همین خاطر، زنان در نهایت از مشارکت در امور بازمیمانند. در مورد افراد متاهل، فشارها و محدودیتهای فرهنگی جامعه خصوصا در جوامع سنتی تا اندازهای تخفیف مییابد و آنها امنیت خاطر بیشتری را احساس میکنند. بنابراین پیشنهاد میشود از طریق ایجاد مشاغلی در رابطه با گردشگری در منطقه از نیروهای جوان و زنان بیشتر استفاده شود تا هم به اشتغالزایی آنها منجر شود و هم این قشر فراموششده بیشتر در فعالیتهای توسعهای منطقه مشارکت کنند.
طبق نتایج تحقیق مذکور، سه متغیر رضایت از پیامدهای زیستمحیطی گردشگری، رضایت از پیامدهای اجتماعی گردشگری و رضایت از پیامدهای اقتصادی گردشگری، 44درصد از تغییرات متغیر وابسته انگیزه مشارکت ساکنان محلی در فعالیتهای توسعه گردشگری پایدار را تبیین میکنند. براساس این نتایج میتوان دریافت که انگیزه مشارکت برای فعالیتهای گردشگری در منطقه بیشتر در جهت حفظ حیات وحش و گونههای گیاهی و جانوری در معرض انقراض، کاهش آلودگی محیط روستا و استفاده بهینه از منابع طبیعی است و گردشگری نتوانسته نقش پررنگی در ایجاد مشاغل مرتبط با گردشگری و کسب درآمد برای ساکنان محلی ایفا کند که این امر احتمالا بهدلیل توسعه کم فعالیتهای گردشگری در سطح منطقه است. به این ترتیب پژوهشگران پیشنهاد میکنند با تشویق و حمایت از تشکلهای غیردولتی و محلی مرتبط در منطقه برای جلب مشارکت مردم محلی در بخش گردشگری با انجام اقداماتی نظیر واگذاری بخشی از تصدیگری بخش دولتی به بخش خصوصی و روستاییان، ایجاد معافیتهای مالیاتی برای آنها، فراهم کردن تسهیلات بانکی و اعطای وامهای کمبهره به بخش خصوصی و روستاییان، رفع موانع اداری و ایجاد تسهیلات برای آنها صورت گیرد.
پیشنهادها
در پایان این پژوهش پیشنهاد شده بهمنظور حصول نتیجه مطلوب از توسعه گردشگری پایدار در منطقه حفاظتشده دز، باید از طرحها و برنامههای پراکنده توسعه گردشگری پرهیز شود و بهجای آن، برنامههای توسعه گردشگری پایدار برای کل منطقه تهیه و براساس آن طرحهای مختلفی تعریف شود و در بخشهای مختلف به اجرا درآید. همچنین در راستای توسعه گردشگری پایدار، آموزش و پرورش میتواند با گنجاندن مطالبی درباره گردشگری و حفظ محیط زیست در کتب درسی و برگزاری کلاسهای فوق برنامه، در جهت نگرش مثبت جامعه میزبان به اثرات گردشگری و جلب حمایت آنها از این صنعت کمک کند. کارشناسان ترویج مراکز خدمات کشاورزی نیز میتوانند با آموزش دهیاران و شوراها در زمینه طبیعتگردی و حفظ محیطزیست و توزیع کاتالوگها در میان خانوادهها، برای افزایش آگاهی مردم روستا اقدام کنند. در عین حال بخش دولتی نیز با تخصیص بیشتر منابع اعم از بودجه، امکانات و نیروی انسانی برای حفاظت و مدیریت منطقه، خواهد توانست از تعاونیها، سازمانهای غیردولتی و شرکتهای غیرخصوصی ایجادشده حمایت کند.