روزنامه شرق در گزارشی ساخت این دو مستند را با جلوگیری از آثاری چون لاتاریِ مهدویان و «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا»ی کاهانی مقایسه کرده است.
یک نکته واضح و بدیهی در این موضعگیریهای غالبا سیاستزده عمداً نادیده گرفته میشود و آن هم رویکرد موجود در اثر نسبت به موضوعات حساس است. همچنین مدیوم اثر بسته به اینکه مستند یا داستانی باشد سهم زیادی در واکنشها و تاثیرگذاری این آثار دارد.
کاهانی ثابت کرده است که موضوعات حساس را با هنجارشکنانه ترین حالت تصویر میکند و فیلمهایش جز بیهودگی و پوچی نتیجه ای به جا نمی گذارد. ضمن اینکه پرداخت دراماتیک در فیلم داستانی به موضوعات حساس ظرافت هایی دارد که شاید از عهده مهدویان نیز بر نیاید.
از سوی دیگر پرداخت مستند به این موضوعات اگر همراه با نگاهی مسالهمحور و آسیبشناسانه نباشد و صرفا با هدف عکاسی رئالیستی از یک سوژه حساس ساخته شوند نه تنها مساله را حل نمیکنند بله به انتشار آن کمک کرده اند.
با وجود نقدهای فنی و محتوایی که میتوان به مستندهای «انقلاب جنسی» وارد کرد باید گفت این فیلم رویکردی آسیبشناسانه به موضوع داشته و در جستجوی راه حل یک معضل بوده است.
«پول و پورن» نیز مستندی از عملیات کشف و انهدام یک باند قاچاق دختران ایرانی به دبی است که بیشتر نگاهی امنیتی به مساله تجارت جنسی دارد و در آن خبری از هنجارشکنی و قبح شکنی نیست.
حال باید این سوال را از نویسندگان شرق و دیگر شبهروشنفکران پرسید که این فیلمها خط قرمز را رد کرده اند یا مستندی چون زنانگی که به صورت رسمی در جشنواره مستند حقیقتِ سال گذشته نمایش داده شد و کارگردان، میکروفن را در یقه یک زن خیابانی کار میگذارد تا صدای نفسهای شهوتانگیز مرد راننده را هم ضبط کند و اثری رئال را در معرض دید مخاطب قرار دهد؟
این خط قرمزها به جز در فضاهای غیررسمی و اینترنتی، بارها توسط همفکران و همکاران روشنفکران در فضای رسمی جشنواره های زیر نظر وزارت ارشاد است شکسته شده است اما هیچ صدای اعتراضی از آنها شنیده نشده است.
نمونه دیگر فیلم سینمایی #خانه_دختر است که این رسانه ها برای رفع توقیف و اکران آن به آب و آتش زدند و هیچ نقدی نسبت به پرداخت به محتوای زننده و دراماتیزه کردن یک موضوع کاملا زنانه بر پرده سینما و قضاوت بی اساس درباره جامعه سنتی ایران نداشتند.
* نقد سینما