ماهان شبکه ایرانیان

اهل سنت می گویند:پیامبردر وحی عصمت دارد ودر امور دیگر خیر،طبق فرمایش قرآن درسوره تحریم که می گوید:ای پیامبر چرا برای خشنودی همسرانت آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام می‏کنی ؟لطفا توضیح دهید

1. واژه هایى همچون عصیان، استغفار، توبه و ذنب نباید رهزن اندیشه گردد و بى درنگ معناى متداول عرفى را در ذهن بنشاند. کاربرد این کلمات ، گستره وسیعى دارد و تنها در قلمرو محرّمات شرعى محدود نمى گردد.(1)براى مثال، سرپیچى از فرمان هاى استحبابى وارشادى نیز نوعى عصیان است، هر چند کار حرامى را براى کسى که عصیان ورزیده، رقم نمى زند. همچنین «ذنب» به معناى کارى است که پیامدى ناگوار دارد و بر این اساس مبارزه موسی با مرد ستمگر و متجاوز قبطی و کشتن او  ذنب است چون پیآمدی ناگوار دارد :و لهم علی ذنب فاخاف ان یقتلون(2)

و به نزد آنان مرا گناهی است که می ترسم به کیفر آن مرا بکشند.( یعنی آنها مرا گنهکار می دانند از این رو عرض کرد « لهم » نه « لله»)

همچنان که مبارزات پیامبر اکرم با بت پرستى را نیز مى توان از زبان مشرکان، ذنبى نابخشودنى به شمار آورد،(3) که به گفته قرآن کریم خداوند با فتح مکّه این گناه را مى بخشاید و پیامبرش را از پیامدهاى ناگوار آن ایمن سازد:

انّا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر لک الله ماتقدم من ذنبک و ما تأخّر(4)

استغفار و توبه نیز، بسته به میزان قرب ومنزلت آدمى معناى متفاوتى مى یابد، به گونه اى که نه تنها در مورد حرام هاى شرعى، بلکه درباره اعمال پسندیده اى که براى مقرّبان درگاه الهى ناپسند است نیز مى توان از توبه و مغفرت سخن گفت.

آنچه با عصمت منافات دارد، ارتکاب یا ترک نهی و امر مولوی است یعنی کاری که خدا به عنوان خالق و حاکم  انجام آن را خواسته و امر کرده ، انجام ندهد یا کاری که خدا ترک آن را خواسته و از آن نهی کرده، مرتکب شود. این ترک و ارتکاب، گناه و خلاف عبودیت است و از بنده برگزیده سر نمی زند و کسانی که مرتکب چنین اقدامی گردند، شایستگی وساطت بین خدا و خلق را ندارند و برگزیدن آنها برای وساطت بین خدا و خلق خلاف حکمت است و از خدا محال می باشد.

2) از دیدگاه روایات،یکى از نکاتى که در زبان شناسى قرآن کریم باید مورد توجه قرار گیرد این است که برخى ازآیات به شیوه "ایّاک اعنى و اسمعى یا جارة = به در می گویم تا دیوار بشنود"(5)نازل شده اند.(6) مثلا هر چند پیامبراکرم تردیدى در الهى بودن وحى ندارد، باجملاتى از این دست مورد خطاب قرار مى گیرد:

اگر در آن چه بر تو نازل کردیم تردید دارى، ازکسانى که پیش از تو کتاب (آسمانى) مى خواندند،پرسش نما.(7)

این آیه، به هیچوجه نشانگر دو دلى پیامبر نیست، بلکه راهى براى تحقیق و جستجو فرا روى مخاطبان قرآن کریم قرار مى دهد و از آنان مى خواهد که براى برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان یهودى و مسیحى که ویژگى هاى پیامبر خاتم رامى دانند، پرسش نمایند.(8)همچنین،در آیه اى دیگر، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از این که به خواسته گروهى سست ایمان تن داده و آنان را از شرکت در جهاد معاف داشته است، چنین بازخواست مى شود:

عفَا اللّه عنکَ لِمَ اَذنت لهم حتّى یتبیّن لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین(9)

خدایت ببخشاید، چرا پیش از آن که (حال)راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان رابازشناسى به آنان اجازه دادى؟

با اندکى تأمل روشن مى گردد که عتاب و سرزنش این آیه، درواقع، دامنگیر کسانى است که بدون داشتن عذرى حقیقى، از شرکت در جهاد سرباز مى زنند و بهانه هاى واهى را پشتوانه خانه نشینى خودمى سازند.(10)  این گروه اگر هم با مخالفت پیامبر روبرو مى شدند، درتصمیم خود بازنگرى نمى کردند و قداست سرسپردگى در برابر فرمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را نیز در هم مى شکستند. افزون براین که حضور این سست ایمانان در جهاد، جز تضعیف روحیه دیگران حاصلى نداشت و چنان که درآیات بعدى همین سوره آمده است(11)، به فساد و تباهى مى انجامید. از آن چه گذشت این نتیجه به دست مى آید که این آیه ـ برخلاف آن چه برخى پنداشته اند(12)ـنه تنها پیامبر را سرزنش نمى کند، بلکه باظاهرى عتاب آلود به ستایش از وى مى پردازد.این مدحِ عتاب نما بدان معناست که دلسوزى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) براى مردمان به حدّى است که حتى رسوایىِ خطاکاران را نیزنمى پسندد و با موافقت با خواسته آنان،پرده از نفاق و دو رویى شان بر نمى گیرد.

3) از طرف دیگر بسیارى از کارها که بر همگان روا است، شایسته مقرّبان درگاه الهى نیست، که گفته اند: "حسنات الابرارسیئات المقربین =کارهای نیک ابرار برای مقربان گناه به حساب می آید."(13)

چه بسا از معصومان عملى سر زند که هر چند حرام شرعى نیست و حتی صدور آن عمل از دیگران ارزشمند و شایسته تمجید است، ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و از آنان انتظار نمی رود و نسبت به مقام و مرتبه  آنان در اصطلاح «ترک اولى» خوانده مى شود ؛ یعنی از آنان بسیار بیش از آن انتظار می رود. این لغزش هاى کوچک به گونه اى در قرآن برجسته گردیده اند که  افراد ظاهربین وغیر دقیق  را به تردید مى افکند و این پرسش را پیش روى آدمى قرار مى دهد که اگر پیامبران معصومند، دلیل این همه پافشارى برلغزش هاى آنان چیست؟

امیرمؤمنان(علیهالسلام)در پاسخ به پرسشى از این دست، این نکته را خاطر نشان مى سازند که یادآورى این کاستى ها براى آن است که مردم در بزرگداشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایى ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالى را بپیمایند، از کمال ویژه الهى فروترند.(14)

با توجه به توضیحات بالا معنای آیاتی که عصمت پیامبران را زیر سؤال می برد، روشن می گردد. 

پی نوشت ها:

1. ایجی،المواقف،  بیروت ، دار الجیل ف 1417 ق، ص 361؛ طباطبایی ، المیزان، قم ، انتشارات اسلامی،ج 1، ص 138ـ137 و پژوهشی در عصمت معصومان ،ص 188ـ187.

2.شعراء(26)،آیه14.

3. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، بیروت، اعلمی، 1404 ق ، ج1، ص 161ـ160؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان ، 1415 ق ، ج 5، ص 57ـ56؛ طبرسی ، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو ، 1372 ش ، ج 10ـ9،4ص 143ـ142 و طباطبایی، همان، ج 18، ص 254ـ253

4. فتح(48)آیه2ـ1 .

5. ر.ک: طریحی ، مجمع البحرین، تهران ، مرتضوی ، 1375 ش ، ج3، ص 252، ماده جور

6.ر.ک: عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 161؛ مجلسی ، بحارالانوار، بیروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج 17، ص 71 و قمی ، تفسیر القمی، قم ف دار الکتاب ، 1367 ش ،  ج 2، ص 251 .

7. یونس(10)آیه 94 .

8. الهدی الی دین المصطفی، ج 1، ص 168 و مصباح یزدی ، آموزش عقاید،قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ج 2ـ1، ص 257.

9. توبه(9)آیه 43 (ترجمه فولادوند)

10. مجلسی ، همان، ج 17، ص46 و طباطبایی ، همان، ج 9، ص 258

11. توبه،آیه 47

12.  زمخشری ، الکشاف، بیروت ، دار الکتاب ، 1407 ق ، ج 2، ص274؛ بیضاوی، انوار التنزیل ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1417 ق ،  ج 2، ص 186ـ185 .

13.اربلی، کشف الغمه، بیروت، دار الاضواء ، 1405 ق، ج 3، ص 45.

14. طبرسی، الاحتجاج، نجف، دار نعمان ، 1386 ق ، ج 2ـ1،ص 249.

15. طباطبایی ، المیزان، ترجمه، قم، انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج18، ص380-382.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان