شناسه : ۵۵۸۷۰۵ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۰۲
إعجاز قرآن، نه تنها بر فرابشری بودن قرآن دلالت دارد، بلکه بر الهی بودن قرآن نیز دلالت دارد زیرا آورنده قرآن، یعنی پیامبر (ص)، مدعی است که قرآن از سوی خدا نازل شده و معجزه، دلالت بر صداقت آورنده معجزه دارد. از این رو، صدور معجزه از سوی مدعی دروغین نبوت، محال است؛ زیرا معجزه تصدیق خدا بر إدعای نبوت است و تصدیق شخصی که به دروغ ادعای نبوت نموده، قبیح است و صدور فعل قبیح، از خداوند متعال محال است.
علاوه بر این، صدور معجزه از مدعی دروغین نبوت، با قاعده عقلی «لُطف» که از سوی متکلمان إسلامی مطرح شده، منافات دارد. طبق «قاعده لطف» لازم است که خداوند متعال مدعی دروغین نبوت را رسوا کند و اگر مدعی نبوت ادعای نبوت کند و کاری را به عنوان معجزه ارائه دهد و مردم نتوانند تشخیص دهند که آن امر معجزه است یا خیر، در صورت دروغگو بودن مدعی نبوت، خداوند باید حقیقت را برای مردم روشن و مدعی نبوت را رسوا و یا مجازات کند؛ در حالی که نه تنها آورنده قرآن را خداوند متعال رسوا نکرده، بلکه با سایر معجزات وی را تأیید نموده و بعد از گذشت هزار و اندی سال، بر عزت و اقتدار ایشان افزوده است.
در توضیح قاعده لطف باید بگوییم که یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه (شیعه و معتزله)، قاعده لطف است که پس از قاعده حسن و قبح عقلی، مهم ترین قاعده کلامی به شمار می رود. متکلمان عدلیه بسیاری از آموزه ها و عقاید دینی را براساس آن اثبات کرده اند. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت پیامبران و وجوب عصمت انبیا، وعده و وعیدهای الهی، و وجوب امامت، از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده اند.
لطف در اصطلاح متکلمان، از صفات فعل الهی است؛ یعنی افعالی که به مکلفان مربوط می شود و مقصود این است که خداوند آنچه را مایه گرایش مکلفان به طاعت و دوری گزیدن آنان از معصیت می باشد،در حق آنان انجام داده و این امر، مقتضای عدل و حکمت الهی است.
مشهورترین دلیل عقلی بر وجوب لطف بر خداوند، اصل حکمت است؛ به این بیان که ترک لطف، مستلزم نقض غرض است و نقض غرض، مخالف حکمت و باطل است. پس عمل به لطف، واجب است.
پی نوشت:
1. برای مطالعه تفصیلی دلایل از سوی خدا بودن قرآن، ر.ک: آیت الله مصباح یزدی، قرآنشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، 1380 ش، ج 1، ص 107 - 1890.