موسی عصمتی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دانشآموز معلول و نابینا علاوه بر درس، باید در زمینههای هنری آشنایی بیشتری پیدا کنند تا از این راه بتوانند معدن درون خود را کشف کنند و به جایگاهی ویژه برسند.
او همچنین درباره زندگی و انگیزهاش از سرودن شعر گفت: بنده از دوم راهنمایی به شعر علاقهمند شدم. آن زمان در مدرسه نابینایان شهید محبی تهران مشغول به تحصیل بودم و در ابتدا منابع اصلی من در زمینه شعر همان کتابهای درسی بود. اما به تدریج با شاعران و محافل ادبی بیشتر آشنا شدم و روز به روز این علاقه به شعر رنگ و بوی عمیقتری پیدا کرد زیرا معتقدم هنرمندان اگر دردی نداشته باشند، آن هم دردهای اصیل بشری، هیچگاه نمیتوانند خالق آثار هنری ارزشمند باشند.
عصمتی خاطرنشان کرد: در سن 12 سالگی بر اثر یک بیماری، بینایی خود را از دست دادم و این اتفاق دیوار بلندی میان من و خاطرات رنگارنگی که داشتم ایجاد کرد؛ دردی که مرا از گذشته خود جدا کرده بود و روز به روز در وجودم شعله میکشید و شاید همین درد بود که اولین جرقههای سرودن را در من ایجاد کرد.
او با بیان اینکه سرودن به احساس قوی شاعر و تجربیات او و مطالعات گسترده بستگی دارد، اظهار کرد: البته شاید دیدن بتواند راههای تازهتری را فراروی شاعر قرار دهد اما معتقدم در ندیدن راههای فراوانی هست که دیگران هرگز نرفتهاند.
این شاعر روشندل مشهدی گفت: صدا، حس لامسه و عطری که به مشام میرسد از مسیرهایی است که میتواند شعر ما را متفاوت کند، ضمن اینکه تجربیات شخصی یک شاعر نابینا میتواند به شعر او شخصیتی ویژه ببخشد همانطور که شعر رودکی به واسطه بعضی نکات خاص زندگیاش جایگاهی ویژه یافت.
او درباره آثارش نیز بیان کرد: «ضامن آهو»، «قصه نان»، «بی چشمداشت» و «قدمی مانده به تو» از جمله آثار بنده به شمار میرود.