گفتگو با حضرت آیتالله تسخیری
آیتالله حاج شیخ محمدعلی تسخیری از چهرههایی است که علاوه بر ایران، در میان علما و اندیشمندان جهان اسلام، شناخته شده است و از همین منظر مسئولیتهایی همچون ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دبیرکلی مجمع جهانی اهل بیت علیهالسلام، نایب رئیسی اتحادیه جهانی علمای اسلام و معاونت و مشاورت دفتر رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل را در برهههای مختلف بر عهده داشته است.
ضمنا ایشان در مجمع فقه اسلامی (وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی) از بدو تاسیس (در سال 1362) تاکنون، عضویت دارند. مجمع مزبور بالاترین مرجع فقهی اسلام است که پیرامون خطیرترین موضوعات (همچون «ارتداد» سلمان رشدی)، نظر فقهی علمای مذاهب اسلامی را اعلام میکند. این مجمع، در سالهای اخیر قطعنامه مهمی را نیز پیرامون بهائیت صادر کرده است که همین موضوع، زمینهساز مصاحبه «ایام» با ایشان شد. گفتگو را با هم میخوانیم:
فرقه ضاله بهائیت نه تنها در برابر تشیع، که در برابر کل جهان اسلام قرار دارد و ما در طول قرن اخیر، همپای مبارزات مستمر علمای شیعه، شاهد برخورد کوبنده و قاطع علمای بزرگ اهل سنت (از جمله مفتیان الازهر مصر) با این فرقه بوده و هستیم. جنابعالی که با رجال علمی و دینی جهان اسلام ارتباط وثیق دارید، برخورد رهبران دینی جهان اسلام با این فرقه و مسلک را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا لازم است مقدمهای را ذکر کنم: سازمان کـنـفـرانس اسلامی بیش از 20 سال قبل یک مجمعالفقه تاسیس کرد که بزرگترین مجمع جهانی فقه اسلامی است. در تاسیس این مجمع، جمهوری اسلامی ایران نیز سهیم بود و در تهیه اساسنامه آن با علمای اهل سنت مشارکت داشت. در این مجمع، همه مذاهب و همه کشورها نمایندگانی دارند. بیش از 20 سال قبل در یکی از جلسات این مجمع مساله بهائیت مطرح شد و همه علمای جهان اسلام به اجماع طی بیانیه جامعی در 26 ژوئیه 1987 این فرقه را کافر شناخته و آن را برای جهان اسلام خطر بزرگی دانستند. سپس مجمع مزبور یک توصیه و یک قطعنامه صادر کرد. توصیهشان این بود که از همه مراکز و هیاتهای اسلامی در سراسر جهان میخواهیم که با استفاده از امکانات خود، خطر این گـرایش ملحد را برای دیگران توضیح دهند و قطعنامهاش هم این بود که همه ادعاهای بها، نتیجهاش انکار ضروریات این اسلام است به طوری که به دلیل همه این انکارها، به اجماع مسلمین، احکام کفار بر این فرقه منطبق دانسته شد.
فرق توصیه و قطعنامه در مجمعالفقه چیست؟
همین رای که ما به اجماع مقرر کردیم که اعتقادات این فرقه کفر است، این یک قطعنامه و فتوای کامل است. توصیه مجمع هم به همه مراکز اسلامی و مبلغان این است که باید در امر افشای چهره این فرقه کوشا باشند و برای مسلمانان، ماهیت این فرقه را روشن کنند.
این قطعنامه چه ضمانت اجرایی دارد؟
همه کشورهای اسلامی به این قطعنامه متعهد میشوند زیرا این مجمعالفقه را خودشان برای توضیح مبهمات تشکیل دادند.
تاثیر این قطعنامه چه بود؟
قطعنامه مزبور تاثیرش را در مجامع غربی گذاشت زیرا آنها میخواستند ایران را به علت فشار آوردن بر بهائیت محکوم کنند اما با این قطعنامه به آنها نشان دادیم که فقط ما نیستیم بلکه تمام کشورهای اسلامی این نحله را کافری میدانند و نمیتوانیم آنها را دین بخوانیم بلکه یک فرقه جاسوس و مزدور است که برای تحقق اهداف بیگانه تشکیل شده است.
به نظر شما مسؤولان جمهوری اسلامی ایران بویژه دستاندرکاران سیاست خارجی از این فتوای عمومی جهان اسلام چه بهرهای میتوانند بگیرند؟
ما از این قطعنامه میتوانیم خیلی استفادهها بکنیم منتهی باید مسؤولان با برنامهریزی مناسب به جهانیان توضیح بدهند که اولا اینها یک نحله فکری نیستند که دشمنان بتوانند با حربه آزادی فکر و عقیده از آن علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند ثانیا بهائیت یک فرقه ساختگی سخیفی است که هدفش جاسوسی و ایجاد تفرقه در جهان اسلام است (با بیان تاریخچه تاسیس این فرقه توسط روس و انگلیس در اواخر قرن 19) و ثالثا این موضعگیری کل جهان اسلام است و نه فقط ایران.
بدینترتیب مساله از تهاجم علیه ایران به تهاجم علیه جهان اسلام تبدیل میشود و بهائیها هم از این که به ضدیت با جهان اسلام موصوف شوند، پرهیز دارند.
مصر در جهان اسلام، کشور مهمی است و اگر این فرقه را به رسمیت میشناخت، آنها یک جای پای قوی پیدا میکردند. بعد از آنکه این حرکت سخیف در دادگاهشان آنجام گرفت، ما با علمای مصر تماسهایی داشتیم از جمله با شیخالازهر آقای محمدسید طنطاوی و مفتی مصر آقای دکتر علی جمعه و رئیس دانشگاه الازهر دکتر احمد طیب. آنها از ماهیت بهائیت آگاهی داشتند، ما هم از خطرات این فرقه آگاهی بیشتری به آنها دادیم و گفتیم اینطور نیست که بهائیت را هر قدر هم سخیف باشد یک فرقه کوچک اعتقادی تلقی کنند و خطرات این فرقه در جهان اسلام را برایشان توضیح دادیم، اینها هم یکصدا مقابل حکم مزبور ایستادند و آن را باطل کردند چرا که اینها اگر متحد شوند، در مصر نفوذ عظیمی دارند.
و در این زمینه متحد شدند؟
بله، بله، و الحمدلله حتی یک نفر هم مخالف این اتحاد نبود و همهشان یکصدا وارد صحنه شدند و با لغو این حکم امروز بهائیها هیچ جایگاه رسمی در مصر ندارند.
چرا آن دادگاه این رای را صادر کرد و ایا اساساً دولت مصر با توجه به رای مجمعالفقه، میتوانست اینها را به رسمیت بشناسد؟
از حیث قانونی نمیتوانست ولی میدانید که دولت مصر تحت فشار است؛ چرا که در سیاست خارجی تابع سیاستها استکبار جهانی است و امریکا و غرب با همه نیروهاشان مشغول حمایت از این گروه ضاله هستند و حتما پولهای زیادی هم در مصر خرج کردهاند تا این امتیار را بدهد در جهان اسلام، مصر در دوران انورسادات در ایجاد ارتباط با اشغالگران اقدس پیشقدم شد و به دنبال آن صهیونیستها توانستند به جهان اسلام راه پیدا کنند و اگر این بار این سناریو تکرار میشد، بهائیها نیز به داخل جهان اسلام نفوذ میکردند و میتوانستند رسمیت بگیرند و امری که خوشبختانه تاکنون علیالاصول موفق به آن نشدهاند.
از شما خیلی سپاسگزاریم. انشاءالله خداوند به شما نیز توفیق خدمت بدهد.
منبع: ایام 29/خ