به گزارش خبرگزاری مهر، احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبی در پاسخ به این سوال که چرا فاصله میان نویسندگان و سینماگران در خلق آثار اقتباسی زیاد است، بیان کرد: در مورد اقتباس سینمایی از آثار ادبی میشود در دو موضوع مستقل بحث کرد؛ موضوع اول بحث چگونگی اقتباس سینمایی از آثار ادبی در معنای کلی و عامش است و موضوع دوم وضعیت اقتباس سینمایی از آثار ادبی گونه خاص مثل تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس است. در مجموع اقتباس از یک متن ادبی هم به مهارتهای ادبی و هم دانش نظری بالایی نیاز دارد، از سوی دیگر، نیازمند اشراف کامل اقتباس کننده به دو قالب هنری و روایی است، لذا ضعف تجربه در کشورمان نوعا یکی از دلایلی است که میان سینماگران و نویسندگان ادبی فاصله انداخته است.
وی ادامه داد: همچنین یکی دیگر از موانع این ماجرا، مربوط به خود داستاننویسان ما میشود که آنها هم نوعا تجربه غنی و همچنین قصههای جذابی برای روایت ندارند. این موضوع در واقع نتیجه یک تحقیق 8 ساله در دفتر اقتباس موسسه سیمافیلم است که در طول 8 سال حدود 30 هزار عنوان کتاب را برای اقتباس سینمایی بررسی کردند که از این میان تقریبا 200 عنوان مورد تصویب قرار گرفت. به نظرم بررسی این آمار گویای خلأ جدی در حوزه داستاننویسی ماست که باید به آن توجه کرد. از جمله دلایل ضعف قصه در ادبیات ما، فرمگرایی مفرط است، یعنی نویسندگان به جهت اینکه از تجربه جدا شدهاند داستان را فدای ضعف روایی آنها کردهاند.
شاکری سپس یادآور شد: نکته دیگر در زمینه فاصله زیاد میان آثار ادبی و سینما به ضعف و خلأ حوزه همکاریهای جمعی در کشورمان برمیگردد. ناگفته نماند که اقتباس، دو حوزه متفاوت را به هم نزدیک میکند و محصول مشترکی را ارائه میدهد که این محصول مشترک نیازمند همدلی، همرای بودن و همکاری مشترک است. این مسئله درواقع مربوط به فرهنگ کار جمعی میشود؛ یعنی طرفین باید از ادعاهای خود کوتاه بیایند تا همکاری خوبی شکل بگیرد که متاسفانه این فرهنگ در کشور ما ضعیف است و همیشه یکسری شرایط برای هم قید میکنند که برای هیچکدام قابل پذیرش نیست. همچنین بحث خلأهای حقوقی یکی دیگر از دلایل فاصله میان نویسندگان ادبی و سینماگران است؛ یعنی ما نظام محکم حقوقی و عادلانهای در حوزه اقتباسی نداریم. بنابراین نویسندگان ما هم تا حدودی از ورود به این عرصه هراس دارند که مبادا حقوقشان پایمال شود.
این منتقد ادبی سپس به قلم نویسندگان ادبی و توجه کمتر به آثار اقتباسی اشاره و خاطرنشان کرد: از طرفی نویسندگان ما برای اقتباس سینمایی کمتر مینویسند که به نظرم نکته مهمی در این زمینه است. بالاخره وقتی یک نویسنده میخواهد اثری را خلق کند، اگر هنگام نگارش به ذهنش خطور کند که اثرش را به نحوی بنویسد تا قابلیت سینمایی شدن هم داشته باشد مسلما جور دیگری مینویسد که معمولا نویسندگان ما به این مولفه بیتوجهی میکنند. لذا داستانهایشان هم به شدت درونی است. همچنین نکته قابل توجه دیگر در این رابطه که یکی از موانع کار اقتباسی است، نا آشنایی سینمای ما و دستاندرکاران آن با ادبیات است؛ یعنی برخی متولیان سینما و بهخصوص تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان اصلا با ادبیات کشورمان آشنا نیستند. از طرفی دیگر، ظهور جریان کارگردان مولف در سینمای ما خیلی این موضوع را تقویت میکند، یعنی کارگردان هم خودش کار را میسازد و هم مینویسد و این مسئله به نظرم خلأ است.
او در همین راستا ادامه داد: همانطور که گفتم خیلی از کارگردانان ما با ادبیات ایران آشنا نیستند و اساسا به دلیل برخی وادادگیهای فرهنگی و تمایل به ادبیات فرهنگ غرب، برخی از فیلمسازان ما حتی باعث افتخارشان هم است که آثار داستانی ایرانی را مطالعه نمیکنند و فقط آثار خارجی میخوانند به دلیل اینکه پیشفرضشان این است که ادبیات ایران حرفی برای گفتن ندارد؛ این در حالی است که وقتی آثار ایرانی را نمیخوانند طبیعتا خبری ندارند در این وادی چه می گذرد. نکته قابل بیان در امر اقتباس سینمایی از آثار ادبی این است که وقتی ما از اقتباس سینمایی و تلویزیونی صحبت میکنیم باید ببینیم چه مراتبی دارد؛ چرا که درجات مشخصی میتوانند داشته باشند. بنابراین عدم توجه به مدارج و مراتب اقتباس، خودش میتواند آسیبزننده باشد و یکی از موانع کار اقتباسی محسوب شود.
این نویسنده همچنین در بخشی دیگر از اظهاراتش به فروش آثار ادبی در ایران و تاثیری که در جذب سینماگران برای اقتباس دارد اشاره کرد و گفت: شاید یکی دیگر از دلایل ضعف استفاده از آثار اقتباسی در سینما، این است که ما در حوزه ادبیات داستانی کمتر آثار پرفروش داریم و قطعا یکی از انگیزههای فیلمسازان فروش آثار است. بنابراین در این صورت است که یک سینماگر میتواند به اثر اطمینان پیدا کند، البته ناگفته نماند که برخی آثار خاطره فروش بالایی دارند و مورد اقتباس هم قرار گرفتهاند.
شاکری در پایان در پاسخ به اینکه راهکاری برای حل این مشکلات دارید، اظهار کرد: مهمترین مسئله در این زمینه کشف نکتههاست. متاسفانه در حوزه ادبیات و مسائل مربوط به آن نوعا مسئلهشناسی مناسب و جامعی نداریم، در واقع ما نیاز به کرسیهای جدی در این زمینه داریم که روی مسئله اقتباس کار کنند تا هم فرصتها و هم آسیبهای این مقوله به خوبی شناخته شود؛ چرا که برخی در موضوع اقتباس دچار افراط و تفریط میشوند و ما نیز از این جهت آسیب دیدهایم. در صورتی که باید تعادل رعایت شود. افراط و تفریط در این زمینه نتیجه جعل به موضوع است که باید آگاهی داشته باشیم و زمانی که خوب حلاجی نشود دیدگاههای غیرعلمی ظهور میکنند و نتیجه خوبی هم نخواهند داشت