برای ما اتفاق خوشایندی بود، تعطیلی مدارس و یک روز گریز از درس، مشق و کتاب و امرونهیهای معلمان اما همین اتفاق خوشایند گاهی حکم زیردلخوردن خوشیهای بسیار را داشت. تعطیلیهای پیاپی و گاهوبیگاه که هرچقدر شورانگیز و دوست داشتنی، تبعاتی داشت که تحمل هر یک از آنها در انتها موید جمله « ارزشش را نداشت» بود که به ناحق مصائبی را متحمل میشدیم.
به گزارش ، فرهیختگان نوشت: خوزستان بهعنوان سوژه اصلی و سایر استانهای جنوبی و غربی بهعنوان دیگر آسیبدیدگان پدیده سرزده گردوغبار همواره درگیر مصائبی بودند که از طریق این موضوع ایجاد و بر جنبههای گوناگون زندگی آنها تاثیر میگذارد.
تعطیلی مدارس و مشاغل و... تنها گوشهای از مشکلاتی است که بهتبع آن زندگی عادی مردم این مناطق دچار مشکل میشود. با خواندن همین چند خط و مشاهده واقعیاتی که از این مشکلات منعکس میشود، طبیعی است که در نخستین گام انتظار مقابله و پیشگیری و رفع این معضل را انتظار بکشیم. موضوعی که دولت به دولت، سیاست به سیاست، سازمان به سازمان و عقیده به عقیده در ارتباط با آن نظراتی ارائه دادهاند، سعی در رفع آن داشتند.
با وجود تمام این لشکرکشیهای تصمیماتی و دغدغهمندیهای روی کاغذ، واقعیت اما همان زیرنویس شبکههای تلویزیونی و اطلاع تعطیلی مدارس و مشاغل، تعداد آسیبهای تنفسی و احیانا مرگومیر ناشی از تنفس هوای آلوده و پر گردوغبار است.
روز گذشته نیز پیرو همین سلسله مشکلات ناشی از خیز گردوخاک بر فراز آسمان شهرهای استان خوزستان، اهواز، باوی، کارون و حمیدیه اقدام به تعطیلی مدارس کردند و این یعنی همان پاک کردن صورت مساله به جای حل آن.
کاشت نهال برای کاهش گردوغبار
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره بهشدت گرفتن پدیده گردوغبار در سال جاری گفت: «گردوغبار موجود در آسمان متاسفانه میهمان همیشگی هوای استانهای غربی شده و گاهی مثل حال حاضر شدید و گاهی دارای شدت کمتری است.
وی در ارتباط با اقدامات دولت و سازمانهای مسئول در جهت مقابله با این پدیده ادامه داد: «از سال گذشته یک بازه زمانی و برنامهریزی پنج ساله جهت کاشت 320 هزار هکتار نهال در کانونهای داخلی گردوغبار به تصویب رسید تا راهی باشد در راستای مقابله با پدیده خطرناک گردوغبار، به همین جهت امسال قرار است که طبق برنامهریزیهای انجام شده 42 هزار هکتار نهال کاری تا پایان سال انجام بگیرد و این در حالی است که پیش از این حدود 6 هزار هکتار در سالهای گذشته نهال کاری میشد.»
شریعتی در پاسخ به این سوال که این نهالها در چه مناطقی کاشته میشوند، افزود: «ما سه کانون در مناطق داخلی داریم، این نهالها در حال حاضر در کانونهای فوقحاد کاشته میشوند و پس از اتمام به سراغ کانونهای حاد و فعال میرویم.»
استاندار خوزستان ضمن بیان این نکته که هنوز در ابتدای راه نهالکاریها هستیم، خاطرنشان کرد: «تا به اینجا حجم قابل توجهی نهال کاشته نشده است و طبیعتا نمیشود انتظار تاثیر چشمگیر داشت، اما اگر بتوانیم به 42 هزار هکتار در سال و در نهایت 320 هزار هکتار بعد از پنج سال برسیم میتوانیم انتظار تاثیر مثبت این امر بر کاهش میزان آلودگیهای گردوغباری را داشته باشیم.»
گردوغبار یادگار جنگ تحمیلی
بهروز دهزاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به منشا اصلی بروز پدیده گردوغبار، گفت: «این پدیده و گردوخاکها از مناطق تهی از پوششهای گیاهی ایجاد میشود. اگر یک منطقه پوشش گیاهی سازگار و مناسب نداشته باشد با کوچکترین وزش باد خاکها به هوا میروند و پدیده گردوغبار را ایجاد میکنند.»
وی در ارتباط با علت از بین رفتن پوششهای گیاهی این مناطق به سالهای جنگ اشاره کرد و ادامه داد: «در سالهای جنگ تحمیلی به دلیل استفاده از انواع سلاحها در این مناطق خاک توان و قدرت خود را جهت رویش و تغذیه گیاهان از دست داده است و همین موضوع باعث شده است که پوشش بیابانی و فاقد گیاه شکل بگیرد و خاک فرسوده شود. اوایل دهه 70 جهت شرکت در طرح گسترش نیشکر در این مناطق حضور یافتم و نکتهای که برایم جلب توجه کرد چالههای بسیار بزرگی بود که در آنها انواع گونههای گیاهی رشد یافته بود در حالی که محیط بیرونی فاقد پوشش گیاهی بود. جویا شدم تا علت را بفهمم، متوجه شدم که این چالهها در زمان جنگ محل مخفی کردن تانکها از دید دشمنان بوده و آسیب ندیده است. همین خود نشاندهنده تاثیرات جنگ بر خاک حاصلخیز و توانمند این مناطق است که این ناتوانی با روی کار آمدن مسئولان ناکارآمد در استان و توجه ناکافی تبدیل به یک معضل بزرگتر شد که امروزه تبعات آن را مشاهده میکنیم.»
دهزاد با بیان این نکته که اجرا و نتیجهبخشی هر سیاست و تصمیمی در سطح کلان نیازمند مشارکت حداکثری مردم است، افزود: «شما به همین مصیبت زلزله کرمانشاه نگاه کنید، میبینید که حضور فعال و پرشور مردم در امر خدمترسانی و کمک به همنوعان بسیاری از امور را پیش برد که حتی از دایره توان دولت و مسئولان خارج بود. این یعنی نقش غیرقابل انکار مردم. در این موضوع گردوغبار هم ماجرا از همین قرار است، هر سیاستی که نهادهای مختلف تصویب و اجرا کنند اگر اعتماد و یاری مردم را درپی نداشته باشد شکست خواهد خورد.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید بهشتی با توجه به بحث اعتماد و یاری مردمی به موضوع کاشت 320 هزار هکتار نهال اشاره کرد و گفت: «دولت باید ابتدای امر برای خودش از سوی مردم و به طرق گوناگون و جذاب همیاری و کمک بخرد تا بتواند سیاستها را به نحواحسن پیش ببرد. کاشت این 320 هزار هکتار یک بخشی از کار است و نگهداری و حراست و پرورش آن بخش مهمتری است که در این حجم از هیچ نهاد و دولت و ارگانی بر نمیآید و نیازمند یاری همگانی و مردمی است. نکته قابل تامل دیگر نیز این است که همواره اقدامات گوناگونی در سطوح وسیع صورت گرفته است که به دلیل قصور مسئولان بالادستی در همراه کردن مردم با خود به ورطه شکست کشیده شدهاند. طرحهایی مثا احیاهای زیستمحیطی، تفکیک زباله از مبدا و... .»
دهزاد در پایان با بیان اهمیت آموزش و فرهنگسازی در سطوح مختلف اجتماعی در رابطه با اهمیت مقابله با این نوع پدیدهها خاطرنشان کرد: «گروههای مردمی و سازمانهای مردم نهاد بسیاری مایل به همکاری در جهت مقابله با پدیده ریزگردها هستند و دانشآموزان و دانشجویان بسیاری هم در حال مطالعه روشهای نوین در این ارتباط هستند که همگی نیازمند حمایت نهادهای مسئول هستند و باید اهمیت تقابل با چنین معضلات و راههای این تقابل از دورانهای ابتدایی ورود افراد به جامعه، مدارس و آموزشگاهها و دانشگاهها از طریق آموزش فرهنگسازی شود.» بعد از شنیدن نظرات مسئولان و کارشناسان ذیصلاح باید گفت هر روش و سازوکاری با توجه به فوریت در انجام آن به خاطر جلوگیری هرچه سریعتر از آسیبهایی که برای سلامت فرد و جامعه ایجاد میکند، برای ثمربخشی نیازمند یک عزم ملی و وفاق سازمانی است که تنها از طریق اعتمادسازی نمود پیدا میکند و بر همین اساس انتظار این است که علیرغم مغتنم شمردن زمان، جهت جلب اعتماد ملی گامهای موثر برداشته شود.
باران، زلزله بعدی
در گیرودار تمام گرفتاریها و زیرآوار تمام مصائبی که برای زلزلهزدگان ایجاد شده بود، همگان به کمی جلوتر فکر میکردند. آیندهنگری و فکر به روزها و هفتهها و ماههای آینده یکی از بزرگترین دغدغههایی بود که هم مردم و زلزلهزدگان و هم مسئولان را نگران و مضطرب میکرد و باعث میشد حلاوت خدمات و کمکهای فعلی کمی تلخ شود. چشمها خیره به گفتههای کارشناس هواشناسی و خبری که شاید هروقت دیگری آن را میشنیدیم و میشنیدند، شکر بر زبانها جاری بود، اما حالا شکر جای خودش اما اوضاع نابهسامان است. چادر نیست، حتی اگر هست سرپناهی برای حفظ خود از باد و باران و سیلاب نیست. این از معدود جاهایی بود که همه مثل خیلی وقتها منتظر اتفاقی خلاف پیشبینیهای هواشناسان بودند. همان روز اولی که وارد کوئیک(یکی از روستاهای آسیبدیده کرمانشاه) شدیم محمد گفت ما را فراموش نکنید. این فراموش نکردنی که او از ما خواست در نگاه نخست حامل بار روانی وارد شده بر آسیبدیدگان و خلأ عاطفی ایجاد شده بود که بهشدت نیازمند حضور مردم و تزریق احساسات انساندوستانه آنان بود. اما در نگاهی عمیقتر این تنها نگذاشتن در یکی دو روز گذشته معنایی دیگر یافت. محمد میدانست، حتی قبل از پیشبینیهای سازمان هواشناسی که باران در این مناطق و سیلاب ناشی از آن زلزله ثانویهای است که میتواند همانقدر مشکلساز و خطر آفرین باشد که زلزله بود و میتوان گفت تهیه مسکن و اسکان امن و مطمئن آنها ترجمان آن تنها نگذاشتنی بود که محمد خطاب به ما گفت.
هرروز منتظر فردایی بارانی بودن خوب ولی ترسناک بود. عدهای که جان سالم از زلزله بهدر برده بودند در مناطق پستتر و در مسیرها و شیارهایی که محلگذار آب بود سکنا گزیدند تا همین پستی و حضیض خاک عاملی شود برای حفظ آنها در برابر سرمای بیرحم کرمانشاه، بیخبر از سیلابی که میتواند برای آنها همان خطری را ایجاد کند که زلزله کرده بود، اما این بار گریز از آن همچون زلزله، هیچ تضمینی ندارد.
اصرار بر ایجاد هرچه سریعتر مسکنی که بتواند این عزیزان زلزلهزده را در برابر بارشها و سرمای هوا محافظت کند خود مبین همین التهابهای پیش از اتفاق بود. باران آمد و در بسیاری از مناطق همان شد که نباید. اخبار ضدونقیض و شایعهمآبانه است ولی واقعیتی هم که دیدیم و همه دیدند، بارش باران خبر از تشدید یک بحران و یک فاجعه میداد. بارشی که شاید خیلی چیزها را با خود ببرد ولی در همین خیلی چیزها، جانها در خطرند و سلامتی در جایگاه آسیب، صدا همان صدای گذشته است و کرمانشاه کمک میخواهد. ساخت مسکن، ایجاد سیستمهای گرمایشی و فراهم آوردن ابزاری جهت ایجاد فضای گرم و سالم بهخصوص برای گروههای آسیبپذیر همچون کودکان و کهنسالان و بیماران و آسیبدیدگان، انتقال افراد به اماکن و سرپناههای امن و مرتفع و تهیه خوراک و غذای گرم برای تقویت بنیه ضعیف شده و آسیبپذیر زلزلهزدگان، همگی بخشی از اقداماتی است که با قید باید و حتما، باید اجرایی شود تا کرمانشاه و بهتبع آن ایران داغدارتر از پیش نشود.