اولاً جبهه پایداری بیشتر یک حرکت گفتمانی است. آن هم گفتمانی فرهنگی که مبنای اقتصاد درست، سیاست درست و بسیاری از مسائل دیگر میشود. چرا که به نظر ما فرهنگ اصل است و دیگر حوزهها تابع این است. فرهنگ بد، اقتصاد بد را نتیجه خواهد داد. چنانچه سیاست بد نیز ناشی از فرهنگ غلط است. بر همین اساس، الآن ما فعالیتمان را به شکل گفتمانی شروع کردیم. بهتر و قویتر از سابق هم شروع کردیم. سفرهای متعددی را با دوستان هماهنگ کردیم که در همین چند هفته گذشته خود بنده به استانهای بوشهر، گلستان، همدان، خوزستان و اصفهان رفتم و در جلسات متعددی با مردم صحبت کردیم. این ایام هم که ایام فاطمیه است و اصلاً جای صحبت با مردم است. نظام از مردم و برای مردم است و مردم هم برای نظام. همه باهم هستیم و نباید از هم جدا باشیم. اهل سیاست باید با مردم باشند و با آنها زندگی کنند.
دوماً انتخابات نزدیک است؛ طبق قاعده وقتی انتخابات نزدیک میشود، یک مقدار مسائل تحتالشعاع قرار میگیرد و طبیعتاً این مسئله نسبت به مسائل دیگر جدیتر است. در انتخاب رئیسجمهور، ما یک اصلی را از امام عزیز(ره) و از مقام معظم رهبری(دامتبرکاته) آموختهایم که این اصل در روایات و در بیان اهلبیت(ع) هم هست. هر عقلی هم همین را میگوید؛ و آن این است که باید به دنبال اصلح رفت و از بین صالحها و بین خوبها خوبترین را انتخاب کرد. خیلی طبیعی است که ما هم این کار را خواهیم کرد و فکر میکنم که تمام ما اگر این اصل را پذیرفته باشیم به وحدت مطلوب رسیدهایم.
سوماً گاهی برخی میگویند بیایید وحدت کنیم و این را اینطور معنا میکنند که ما چند نفر بیاییم و باهم یک تصمیمی بگیریم و بعد شما بیایید تصمیم ما را بپذیرید. حال اگر ما بیاییم این میشود وحدت و اگر نیاییم میشود شق عصای مسلمین! ببخشید؛ این چطور وحدتی است؟! اینطور که هر کسی هرطور خواست کار بکند که نمیشود. مثلاً در همین چند وقت گذشته من دیدم که یکی از سیاسیون میگفت که به فلانی بگویید برود کنار تا وحدت حاصل شود. خب اینطوری حتماً طرف مقابل هم میگوید که گزینه شما کنار بکشد تا وحدت حاصل شود! اینکه نمیشود که هر چه شما گفتید ملاک وحدت باشد. باید دلیلی اقامه کنید. ولی وقتی مبنای وحدت را انتخاب اصلح گذاشتیم، اصلح شاخص دارد. اصلح کسی است که میخواهد بیاید و به نظام خدمت کند. هم تعهد و تخصص دارد و هم اصول را مراعات میکند. قانونمدار است و قوانین بالادستی را رعایت میکند. همه اینها را باید در نظر بگیریم. چنین کسی را اگر بتوانیم پیدا کنیم، به نظر ما همه میتوانیم بر روی او وحدت کنیم. بنابراین، به اعتقاد بنده، اگر برویم به سمت انتخاب اصلح، وجه وحدت خوبی هست.
در همین راستا، در چند ماه گذشته، پایداری نشستهای متعددی برگزار کرده و حتی هفته گذشته نشست فوقالعاده هم داشتیم که یک روز کامل نشستیم که بتوانیم با فکر و دقت بیشتری، شاخصهای فرد اصلح را به دست بیاوریم. تا الآن حدود 50 شاخص را برای فرد اصلح در نظر گرفتهایم که بر اساس این شاخصها به گزینههایی که به نظرمان نزدیک به اصلح هستند نمره میدهیم و بر همین اساس میتوانیم به فرد اصلح برسیم و بعد دیگران را هم به او دعوت کنیم.
امیدوارم با این روش، از اشکال بهاصطلاح نفسانی خارج بشویم و واقعاً به دنبال خدمت به نظام و خدمت به کشور و مردم باشیم؛ نه خدمت به گروه من و یا تشکل من. هر کسی هم بخواهد اینطور فکر کند، طبیعی است که کار پر از منیت و نفسانیت خواهد شد و این دیدگاهها، اصلاً با جوهره انقلاب ما سازگاری ندارد و مطمئناً جواب نمیدهد. گاهی از اوقات، برخی اینطور جلو میروند و نتیجه هم نمیگیرند. علت اصلیاش به اعتقاد بنده همین است که خواستههای نظام و انقلاب با خواستههای نفسانی آنها تعاند و یا تزاحم دارد، که قابلجمع نخواهد بود. باید بیشتر فکر کنیم که إنشاءلله خیر مردم و مصالح مردم تأمین شود؛ و این در گرو این است که شخصی بیاید که اصلح باشد و از جهات مختلف صالحترین و بهترین فرد منتخب مردم باشد.
در این فرایند انتخاب اصلح، به گزینه مشخصی هم رسیدهاید؟
هنوز به گزینه خاصی نرسیدهایم. فعلاً داریم گزینهها را بررسی میکنیم. البته با افرادی که حدس میزنیم به شاخصهای ما نزدیک باشند، جلساتی داشته و خواهیم داشت. ولی اینکه الآن چه کسی به نظر ما اصلح هست را نمیشود مطرح کرد. چرا که هنوز دقیقاً مشخص نیست که چه کسانی میآیند؟ از همین رو، هنوز نمیشود حرف آخر را مطرح کرد. فعلاً باید نشست و حرف زد و بررسی کرد و از بین حدود 20 نفری که مطرح هستند، بهترین را انتخاب کرد.
ایام رحلت حضرت آیتالله خوشوقت هم هست. پس از درخواست رحمت الهی و علو درجات برای ایشان؛ بهجا است که به یکی از توصیههای این استاد عزیز اشاره کنم. ایشان در زمینه انتخابات و انتخاب شخص اصلح، به ما توصیه میفرمودند که: «حتی ممکن است دیگران اصلح را نشناسند؛ خب شما بروید، پیدایش کنید. ممکن است او رأی نداشته باشد؛ برایش رأی ایجاد کنید. با مردم صحبت کنید؛ مردم اگر ببینند ایشان بهتر است، حتماً به او رأی میدهند. بنابراین او را پیدا کنید و به مردم معرفی کنید.» از همینرو، گفتمانی بودن و جریانسازی اجتماعی از طریق صحبت کردن با مردم و جوانها برای ما یک مسئله جدی است.
الآن نگرانی بدنه مردمی جریان اصولگرایی این است که تجربه انتخابات گذشته که ناشی از عدم وحدت اصولگرایان بود، تکرار شود. از سوی دیگر، شما هم ممکن است به گزینهای برسید که مورد وحدت واقع نشود. این سؤال مطرح است که شما چه فعالیتی برای حصول وحدت داشتهاید؟
الآن بعضی از افراد از گروههای دیگر به ما معرفی میشود. ما رد نمیکنیم. یا با افرادی از گروههای دیگر مینشینیم و آنها افرادی را به عنوان گزینه خود معرفی میکنند. ما بررسی میکنیم. ما پنجه به صورت کسی نمیزنیم! دیگر دوستان هم نظرشان را با ما مطرح میکنند. ولی ما الآن باید بتوانیم اصول درستی که به وسیله آن میتوانیم به فرد اصلح برسیم را برای مردم تبیین کنیم. همین جریانسازی و گفتمانسازی در برهه کنونی، به نظرم کار خیلی مهمی است. این سفرها بهطور عمده برای همین است. اگر مردم بصیرت پیدا کنند، انشاءالله به نتایج خوبی خواهیم رسید.
ببینید در 22 بهمن مردم چطور به میدان آمدند. ممکن است مردم به دولت یا مجلس یا قوه قضاییه نقد هم داشته باشند؛ طوری هم نیست. اما اصل نظام که همهی بخشهای نظام منشعب از آن هست، مورد تأیید همگان است. ممکن است ما از یک مسئولی هم ناراحت باشیم؛ ولی در نظر داریم که این مسئول که مساوی با نظام نیست! مردم هم این تفکیک رو قائلاند و اصل نظام را حمایت میکنند. برف و باران هم باشد، مردم میآیند. زن، مرد، کوچک و بزرگ، پیر و جوان همه میآیند و ابراز ارادت میکنند. چند اصل معمولاً در این راهپیماییها به صورت جدی پیگیری میشود که یکی از اصلیترین اینها بحث حمایت از ولایتفقیه است. ولیفقیه را تثبیت میکنند. یکی دیگر این است که دشمن اصلی را نشانه میگیرند. همه مرگ بر آمریکا میگوید؛ و اینکه مواظبت داشته باشیم که فریب آنها را نخوریم. اینها جزو اصول اصلی نظام است. استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شعار همیشگی مردم است که به اشکال مختلف و در برهههای گوناگون تاریخی از زبان مردم مطرح میشود.
ممکن است حالا کسی این دولت را خیلی دوست داشته باشند؛ ممکن هم هست در یک دوره زمانی با این دولت حتی مشکل داشته باشند. ولی همه اینها ربطی به اینکه از اصل نظام حمایت کنند ندارد. البته توقع هم هست که مسئولان، ایرادهایی که در نظام هست را یکییکی مرتفع کنند. انشاءالله در انتخابات آینده هم به بهترین رئیسجمهور و به بهترین شورای شهرها برسیم و بهترینها را در معرض انتخاب قرار دهیم.
در تکمیل این پازل وحدت گفتمانی، با جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز هم ارتباط دارید؟
ما از گذشته ارتباط خوبی با علما داشتهایم. خود پایداری نیز صرفاً تحت نظر سه فقیه برجسته مصوباتش را جلو میبرد. ولی ارادت ما به حضرت آیتالله مهدوی کنی در گذشته بوده و الآن هم ارتباط خوبی با حضرت آیتالله موحدی کرمانی و حضرت آیتالله یزدی داریم و رابطه این دو بزرگوار با حضرت آیتالله مصباح همیشه بوده و هست. ما الحمدلله هیچوقت با این بزرگواران مشکلی نداشتیم و نظر آقایان برای ما محترم بوده و هست.
ابهامی که این روزها در بدنه مردمی جریان اصولگرایی مطرح است، رابطه شما و جبهه پایداری با جبهه مردمی نیروهای انقلاب است. به عنوان آخرین سؤال، در این مورد توضیح بفرمایید.
جبهه مردمی از ماهها پیش یک برنامهای را شروع کردند. در انتخابات پیشین مجلس هم سه دبیر حزب مؤتلفه، ایثارگران و پایداری به صورت کامل باهم نشستند. ولی این آقایان از قبل باهم نشستهاند و ما بیخبر بودیم و بعد از چند وقت خبردار شدیم که نشستهایی دارند. طبیعی است که تا حال ورودی نداشتهایم. البته خیلی مهم هم نیست. ما کار خودمان را خواهیم کرد و آنها هم تلاششان را میکنند. إنشاءلله که نتایج مثبتی داشته باشد و سودش برای همه باشد. ما هم برنامهها و جلسات خودمان را داریم. فکر میکنم آنها هم اگر به بر اساس مبانی و شاخصها جلو بروند و وارد مباحث حزبی و گروهی نشوند، و کار به سهمخواهی نکشد به فرد اصلح خواهند رسید و حمایت از اصلح وظیفه همگان است.
الحمدلله همه داریم کنار هم کار میکنیم که به یک هدف برسیم؛ اما اگر خدایی نکرده بخواهیم گروهبازی و حزببازی و اینها پیش بیاوریم و یا خداینکرده سهمخواهیها پیش بیاید، که کموبیش، گاهی از اوقات برخی از سیاسیون بلدند، خب طبیعی است که کار خراب شود. امیدوارم هیچکس این کار را نکند و هیچ گروه و دستهای وارد این فضا نشود. ما هم به لطف الهی در این برهه که توفیق بیشتری به کار گفتمانی یافتهایم احساس بهتری داریم. در آخر، از درگاه الهی بصیرت بیشتر و توفیق عمل به رضای او و خیر ملت را خواهانم.