بعضی روزها انگار فقط به شرکت میرویم تا بهترین ساعات کاری را صرف گفتگو با همکاران و گردش در شبکههای اجتماعی کنیم. سخت است که پیوسته بازدهی خود در محیط کار را بالا نگه داریم. نظرتان چیست که یک روز معمولی را دو برابر پربازدهتر از حد معمول کنیم؟
در اینجا شش ترفند را بیان میکنیم که تحقیق و اثبات علمی پشت آنها است و به افزایش بهروری در کار میانجامند. پس از مطالعهٔ این مقاله، فقط به سر تکان دادن اکتفا نکنید، بلکه روی نکات مکث و مداقه کنید. ببینید چطور در سبک کار شما میگنجند و آنها را تبدیل به روتینهای روزانه کنید تا بدون تلاش اضافه اجرایشان کنید.
اگر چه ممکن است به هنگام مطالعهٔ این مقاله روشها را جدید و جذاب بیابید، اما به خاطر بسپارید که تغییرات یک شبه اتفاق نمیافتند. صبور باشید و خودتان را زیاد هُل ندهید. در عوض قدم به قدم زندگیتان را بهبود دهید و به سمت یک سبک سالمتر بروید.
1. روز خود را یک ساعت زودتر شروع کنید
هیچ چیزی بهتر از این نیست که زنگ بیدارباش ساعت را برای چند بار ساکت کنید و خواب را ادامه دهید؟ بله، بعضی روزها بیدار شدن و وقتشناس بودن خیلی سخت میشود، اما ما پیشنهاد میکنیم که همیشه یک ساعت زودتر روز خود را شروع کنید.
شواهد زیادی حکایت از این دارند که فعال بودن در صبح فواید زیادی دارد. یک پژوهش نشان داده که سحرخیزان زندگی خوشتری دارند و بازدهیشان بیشتر از شببیداران است. یک پژوهش دیگر نشان داده که 73 درصد از افراد، بهترین وقت برای کار خلاقانه را صبح میدانند.
بهترین وضعیت عملکردی مغز تا دو ساعت بعد از بیداری است، بنابراین بهتر است از این وقت برای انجام وظایف مهم استفاده شود. اگر شما قبل از سایرین به مقر شرکت برسید، محیط کار ساکتی را در اختیار خواهید داشت که رسیدن به اهداف روزانه را راحتتر میکند. فقط به این فکر کنید که چطور 1 ساعت زودتر بیدار شدن میتواند هر هفته 5-6 ساعت وقت اضافه برای رسیدن به اهداف شغلی در اختیارتان قرار دهد.
بنابراین دفعه بعدی دکمه چُرت زدن (snooze) اپلیکیشن ساعت موبایلتان را فراموش کنید و نگذارید مغز و بدنتان سردرگم شوند و تا ساعتها بعد از بیداری گیج بزنند. برای داشتن یک روز بهتر، زنگ ساعت را یک ساعت زودتر تنظیم کنید و تخت گرمونرمتان را به مقصد ماجراجوییهای روزانه ترک کنید.
2. به جلسات بروید، ولی هوشمندانه
به گفته یک پژوهش دیگر، اکثر کارمندان در طول ماه به طور متوسط 62 جلسه یا بیشتر را از سر میگذرانند. بخش دیگری از این تحقیق نشان میدهد که نیمی از این جلسات بیربط و کمبازده ارزیابی میشوند. به بیان دیگر اکثر افراد ماهانه 20 ساعت یا بیشتر را در جلسات بیفایده هدر میدهند و نتیجهای هم عاید خودشان یا کارفرما نمیشود.
اگر میتوانید جلسات بیاهمیت را حذف کنید، همین حالا چنین کنید! دفعه بعدی که قول حضور در جلسهای را میدهید به این فکر کنید که آیا حضور شما مهم است یا خیر.
قانون طلایی بهروری این است: یاد بگیرید که نه بگویید. نه به جلسات، ناهارهای گروهی، وظایف وقت کُش، گفتگوهای بیهدف و دیگر چیزهایی که تمرکز شما را میگیرند.
هر زمان تصمیم به حضور در یک جلسه گرفتید، مطمئن شوید فهرست مسایل مطروحه و اهداف مشخص است. اگر کسی از مسیر جلسه خارج شد، حرف او را قطع کنید و گفتگو را به مسیر اصلی برگردانید.
با اینکه همه جلسات خوب نیستند، اما تشکیل جلسه به جای رد و بدل کردن ایمیلهای متعدد، توصیه میشود.
3. در هنر تمرکز به درجه استادی برسید
تمرکز کردن در شرایطی که افراد پیرامونتان مشغول گفتگو، راه رفتن و نظرخواهیاند، آسان نیست. یک راهحل برای این مشکل استفاده از هدفونهایی با قابلیت حذف صدای محیط است.
اما رسیدن به تمرکز فقط با رفع عیوب پیرامونی ممکن نیست، بلکه بخش مهمی از آن در مغز شما اتفاق میافتد. ما در اثر افکار و عوامل دیگر دچار استهلاک و حواسپرتی میشویم و ناگهان خود را در وسط همهمهای میبینیم که تنها راه برای خلاصی از آن چندوظیفگی انفعالی است. اما این نیز چارهٔ اشتباهی است که کنترل امور را از دست ما خارج میکند.
آیا میدانستید که صدمه چندوظیفگی برای مغز مشابه صدمه حشیش است؟ شاید فکر کنید که با انجام چند کار در آن واحد میتوانید موفقتر شوید اما خروجی کار درست برعکس است: تبدیل به آدمی با بازدهی پایینتر میشوید و جابهجایی بین وظایف مختلف وقت شما را میکُشد.
تحقیقات نشان میدهد که موقع چندوظیفگی، نرخ خطای شما 50 درصد افزایش مییابد و کارها دو برابر حد معمول به طول میانجامند.
برای یادگیری تمرکز، هر روز وقتی را به مدیتیشن اختصاص دهید. تمرکز خود را بازیابی کنید و قوای ذهنی خود را تجدید نمایید. هر 90 دقیقه در ماراتن بیوقفه کار، وقفهای بیندازید و بدانید که استراحت به اندازه و به جا همیشه به افزایش بازدهی، و هشیاری ادراکی و احساسی میانجامد.
4. با رخوت بعد از ناهار بجنگید
همه ما بعد از ناهار خوردن به نوعی خستگی و خمودگی دچار میشویم. این بخشی از بیولوژی ما است که بعد از ناهار خوابآلوده شویم. اما تاثیر مخرب آن بر بازدهی ما در کار چیست؟ بیایید نگاه عمیقتری به این قضیه داشته باشیم.
اول اینکه، اندامگان انسان با ریتم خاصی کار میکنند که به پایین آمدن انرژی ما در ساعات بعد از ظهر میانجامد. اگر این فرصت را دارید (که خیلیها ندارند) بعد از ناهار یک چُرت 20 دقیقهای بزنید.
دلیلی دیگر هم برای این اثر مخرب وجود دارد و آن ترکیباتی است که به عنوان غذا صرف میکنیم. وقتی غذایی با کربوهیدرات یا چربی زیاد میخوریم، سطح انسولین خون بالا میرود که این خود به خوابآلودگی میانجامد. برای ناهار بهتر است مواد پروتئینی مصرف کنید تا ضریب هشیاری و بازدهی شغلی بالاتر داشته باشید.
5. یک نقشه اقدام داشته باشید
وقتی به محل کار میرسیم، 30 دقیقه نخست معمولا صرف آماده کردن قهوه یا چای، گفتگو با همکاران و تلاش برای هماهنگی با وظایف جدید یا ناتمام از قبل میشود و اهداف روز را در مییابیم.
به جای اینکه فردا را از دل تاریکی و بیخبری شروع کنید، در پایان هر روز 10 دقیقه از وقت خود را به این اختصاص دهید که روزتان چه دستاوردهایی داشته و 3 اولویت اصلی برای فردا را بنویسید.
نیازی به گفتن نیست که ساختن یک فهرست وظایف با اولویتبندی کلید دنبالکردن اهداف و وظایف است. هر وقت وظیفه جدیدی دریافت کردید، آن را به فهرست خود اضافه کنید، نه اینکه بلادرنگ به آن مشغول شوید و بقیه وظایف را کنار بگذارید. با این روش کارهای قبلی ناتمام نمیمانند.
ساختن یک روتین روزانه نیز روش خوبی است برای پیبردن به عادات کاری خودتان و سپس یافتن بهترین زمانها برای انجام وظایف مشخص. به این شیوه میتوانید برنامه خود را حول اهداف بزرگ شکل دهید و جلو بروید.
فکر کردن به دستاوردها و نقشه کشیدن برای موفقیت در اهداف آینده ضروری است. باید برای این کارها وقت بگذارید و ساختاری را طراحی کنید که بتوان میزان پیشرفت در آن را به مرور اندازه گرفت و ارزیابی واقعبینانهای از پیشرفتهای قبلی و نیازهای فعلی داشت.
6. از ایمیلها دوری کنید!
در پژوهشها به اثر منفی ایمیلها روی بازدهی افراد زیاد اشاره شده است. به نظر میرسد هر چه میزان تعاملات ایمیلی غیرضروری کمتر شود و در عوض روی انجام وظایف تمرکز کنید، نتایج بهتری به بار خواهد آمد.
امروزه اپلیکیشنهای پیامرسان نیز به عامل منفی دیگری برای بازدهی شغلی تبدیل شدهاند و شاید مضراتشان حتی بیش از ایمیل باشد. بنابراین با محدود کردن استفاده از ایمیل و پیامرسان به ساعاتی خاص (مثلا چهار نوبت در روز) میتوانید وقت و تمرکز از دست رفته را باز یابید و به کار اختصاص دهید.
همیشه با خود اینطور فکر کنید: «اگر روز کاری به جای 8 ساعت، فقط 4 ساعت باشد چطور باید کار کنم تا همه اهداف به موقع تکمیل شوند؟» سپس سعی کنید در همان 4 ساعت وظایف اصلی را انجام دهید و برای باقیمانده وقت خود ارزش قائل شوید. شاید بخواهید زمان صرفهجویی شده را به کار اختصاص دهید یا به پروژههای شخصی. این تصمیمی شخصی است.