مهمترین اولویت شما چیست؟
اجازه دهید بحث را با طرح سؤالی پیش ببریم. به نظر شما، بالاترین اولویت یک زوج جوان برای تداوم زندگی لذتبخش و سعادتمند چیست؟ حل اختلافات؟ اگر چنین فکر میکنید، با کمال تأسف باید گفت اشتباه میکنید. چه، پاسخ صحیح به این سؤال در بطن خود حل تعارض را هم به دنبال دارد. جواب بعضی از روانشناسان به این پرسش نه حل تعارض، بلکه تداوم محبت و دوستداشتن همدیگر است. در حقیقت، ابراز محبت و علاقه به همدیگر به مراتب بیشتر و بهتر از حل تعارضات به ادامه زندگی مشترک کمک میکند. به عبارت دیگر، زوجها بیش و پیش از آنکه به دنبال حل تعارض بروند باید راههایی برای افزایش عشق و محبتشان به یکدیگر پیدا کنند و در این راه، از بعضی مسائل بپرهیزند.
البته بسیاری از زن و شوهرها از این موضوع و اهمیت آن غفلت میکنند تا جایی که کمتر زن و شوهری برای اینکه عشق و محبتشان را به هم زیادتر بکنند نزد روانشناس مراجعه میکنند، بلکه بیشتر برای حل تعارضات و درگیریهایشان نزد متخصصان میروند . این زوجها فکر میکنند که اگر درگیریهای آنها حل و فصل شود، میتوانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند. تصور چنین زن و شوهرهایی این است که اگر به قدر کافی پختگی و به اصطلاح بلوغ داشته باشند یا به آن برسند (مثلاً از طریق مشاوره)، دیگر میتوانند بقیه عمر را با هم زندگی کنند و حتی در صورت بروز تعارض هم چندان مشکلی نداشته باشند. اما این خیالی بیش نیست و گاهی هم بعضی ناواردان و افراد به اصطلاح تحصیلکردهای که داعیه حل مشکلات زناشویی دارند به آن دامن میزنند.
در واقع، بحث این است که شاید شما توانسته باشید از سطح درگیریها و تعارضهایتان با همسرتان کم کرده باشید، ولی هنوز هم زندگی ناشادی دارید. به نظر میرسد در اینجا موضوعات به مراتب مهمتری (مهمتر از حل تعارض) وجود دارد که زن و شوهر یا مشاور آنها، از آن غفلتکردهاند. به بیان دیگر، گویی هنوز هزاران راه نرفته هست که هیچ کسی (نه مشاور، نه زن و شوهر) نخواستهاند یا نمیدانند که باید آن را طی کنند. موضوع اصلی را البته بعضی از زن و شوهرهای در آستانه جدایی یا زوجهایی که با یکدیگر مشکلاتی دارند گاهی با همان آه و اندوه و ناراحتیشان به زبان میآورند و آن از دست رفتن محبت و عشقشان به یکدیگر است. مسئله مهم برای تدارک یک زندگی سعادتمند ابقای عشق و محبت و علاقه زن و شوهر به همدیگر و افزایش آن است. بنابراین، افزایش عشق و محبت زن و شوهر به همدیگر و حفظ آن به مراتب مهمتر از حل چند موضوع مورد اختلاف است. اما چگونه میتوان عشق زن و شوهرها را به هم افزایش داد تا به اصطلاح بعضی از مسئولان امور در جهت تحکیم خانواده (یعنی نرفتن به سمت جدایی و طلاق) پیش برود؟ در این زمینه زوجها باید به دو مسئله حیاتی توجه داشته باشند:
شناخت عواملی که زندگی مشترک را بر هم میزنند و میسوزانند(به اصطلاح، عوامل نابودکننده عشق) و عواملی که به ارضای مهمترین نیازهای زن و شوهر کمک میکنند.
نابودکنندههای عشق
نابودکنندههای عشق عواملی هستند که محبت زن و شوهر را به هم کم و به تدریج محو میکنند. این عوامل را میتوان در شش گروه عمده دستهبندی کرد:
1ـ خواستههای خودخواهانه؛
2ـ قضاوتهایی که با احترام همراه نیستند؛
3ـ خشم و پرخاشگری؛
4ـ عادتهای آزاردهنده؛
5ـ رفتارهای جداگانه زن و شوهر از هم؛
6ـ عدم صداقت.
از بین این شش دسته عوامل سه دسته اول رایجتر از بقیهاند و معمولاً نیز در حل اختلافات و تعارضها بیشتر روی این سه دسته کار میشود. اما باید دقت کرد که توجه بیش از حد به این سه دسته از عوامل نابودکننده عشق گاهی اوقات نه تنها هیچ اثری در حل اختلافات ندارد، که حتی مخرب هم میتواند باشد و وضعیت را از آنی هم که هست میتواند بدتر کند. از میان شش دسته عوامل نابودکننده عشق مهمترین آنها عدم صداقت با همسر است. این عامل به نظر میرسد کم و بیش در همه جوامع وجود دارد.
مهمترین نیازهای زن و شوهرها
ازدواج که صورت گرفت، شما و همسرتان به شکلی به یکدیگر نوعی تعهد میسپارید تا از هم مراقبت کنید. شما به هم عشق میورزید و کاملاً برانگیخته میشوید تا همدیگر را خوشبخت کنید. اصلیترین راهی که زن و شوهر برای خوشبختی همدیگر در آن قدم میگذارند تلاش برای ارضای مهمترین نیازهایشان است. این نیازها که عمدتاً نیازهای عاطفیاند، دامنه وسیعی دارد، ولی مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ عاطفهورزی و ابراز محبت؛
2ـ کامروا سازی و ارضای جنسی (توجه شود که ارضای جنسی از دید روانشناسها صرفاً یک موضوع جسمی و بدنی نیست، بلکه جذبه کهربایی مرد و زن به هم به لحاظ جنسی و لذت آن از دید روانشناسی سکوی پرشی است برای ارضای نیازهای عاطفی و معنوی آنان و وسیلهای است برای آرامش وآسایش روانیشان)؛
3ـ صحبت و گفتوگو؛
4ـ همیاری و همگامی در فعالیتهای تفریحی و پرکردن اوقات فراغت همدیگر؛
5ـ صداقت با یکدیگر و گفتار و کردار صادقانه؛
6ـ جذابیت جسمانی زن و شوهر برای هم؛
7ـ حمایتهای مالی؛
8ـ حمایتهای خانگی؛
9ـ تعهد به خانواده؛
10ـ تحسین و تشویق همدیگر.