در سالهای اخیر شاهد رکود تحصیلی بین دانشآموزان نوجوان به دلایل مختلف هستیم. برخی از دانشآموزان، به خصوص پسرها دوست دارند هر چه زودتر وارد بازار کار شوند و به همین دلیل تحصیل را کنار میگذارند. در این گفتگو دکتر نسرین امیری، روان پزشک کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره علل این موضوع، نکتههایی را بیان کرده و پیشنهادهایی نیز به والدین ارائه داده است تا بتوانند برای این مشکل فرزندشان چارهای بیندیشند. در ادامه این گفتوگو را به نقل از مجله سیمرغ بخوانید.
آیا افسردگی میتواند دلیل مهمی برای ترک تحصیل در نوجوانان باشد؟- بله، متاسفانه برخی نوجوانان در نیمه راه درس خواندن را رها میکنند و دیگر اشتیاقی برای ادامه این مسیر ندارند و یکی از مهمترین دلایل این موضوع افسردگی است چون آنها به دلیل ابتلا به افسردگی دیگر هدف مشخصی ندارند و میل خودشان را برای رسیدن به چیزهای خوبی که در گذشته میخواستند از دست میدهند و از این نظر آینده خود را به خطر میاندازند.
فکر میکنید علت این اتفاق چیست؟- متاسفانه تکنولوژی و زندگی ماشینی امروز همه چیز را راحت کرده و به همین دلیل نسل امروز کمتر مثل گذشته دنبال زندگی و اهدافشان هستند. حتی میتوان گفت به نوعی هدف خود را گم کردهاند و شیوه زندگیهای امروزی و عوامل محیطی باعث ایجاد این مسئله شده است. اگر دقت کنید، متوجه می شوید نسل امروز کمتر از زندگی احساس رضایت دارد.
محیطهای آموزشی و نحوه برخورد معلمان و مدیران مدارس تا چه حدی روی ترک تحصیل نوجوانان اثر دارد؟- خیلی زیاد. بسیاری از مراکز آموزشی ما شاد نیستند و همه چیزشان تحمیلی است؛ از درس خواندن گرفته تا مسائل دیگر و آن ارتباط شایستهای که باید بین معلمان و دانش آموزان وجود داشته باشد، نیست و برخی از اعضای کادر آموزشی ما فکر میکنند هر چقدر در کارشان جدیتر باشند، مدیریتشان هم بهتر است؛ در صورتی که انعطاف پذیر بودن و مهربانی کردن بیشتر جواب میدهد. به همین دلیل توصیه میکنم شادی را در مراکز آموزشیمان افزایش دهیم.
آیا افسردگی پدر و مادر هم روی فرزندشان اثر خواهد گذاشت؟- بله خیلی زیاد، به همین دلیل ما معمولا توصیه میکنیم مادر در زمان بارداریاش از هرگونه غم و غصه دور بماند چون گریه کردن و ناراحتی اثر مستقیمی روی جنین میگذارد و بعدها روی کودک اثر خود را نشان میدهد.
آیا تغییر محیط و بردن دانشآموز به یک مدرسه دیگر میتواند به بازگشت او به تحصیل کمک کند؟- گاهی بله و گاهی نه. ما باید سعی کنیم ابتدا افسردگی این گونه دانش آموزان را درمان کنیم تا با انرژی و لذت و انتخاب دوباره خودشان مسیرشان را پیدا کنند وگرنه دوباره بعد از مدتی بهانه می آورند و ترک تحصیل میکنند.
پدر و مادر در این شرایط چطور میتوانند به فرزند خود نزدیک شوند؟- بهتر است با او صحبت کنند. البته نه صحبتی که حالت نصیحت گونه داشته باشد چون نوجوان در این شرایط از نصیحت کردن کاملا دوری میکند و اتفاقا بیشتر حس لجبازی در او تقویت میشود اما میتوان با صحبتهای دوستانه و گذاشتن برنامههای جنبی و خانوادگی او را حمایت کرد و حتی میتوان با رفتن نزد مشاور از آنها برای حل این مشکل کمک گرفت.
آیا معرفی افرادی که ترک تحصیل کردهاند و ممکن است سالها بعد احساس پشیمانی کنند، میتواند راه حل مناسبی تلقی شود؟- بله، بسیارند افرادی که پشیمان میشوند و دوست دارند دوباره به محیط آموزشی برگردند و اگر این اتفاق افتاد باید حتما آنها را حمایت کنیم چون در تاریخ هم میبینیم که افراد موفق زیادی بودند که حتی در دوره دبیرستان بارها مردود شدهاند اما باز دنبال تحصیل رفته و توانستهاند برای خودشان کسی بشوند؛ مثل آلبرت انیشتین. اگر مصادیق اینچنینی را به فرزندان خود نشان بدهیم، می توانیم انگیزه آنها را برای بازگشت به درس و مدرسه افزایش دهیم.
ترک تحصیل نوجوانان یک مسئله چند عاملی استترک تحصیل در نوجوانان مسئلهای است که تنها یک علت ندارد و مسائل زیادی باعث میشود یک نوجوان در زندگیاش چنین تصمیمی بگیرد. برای حل این موضوع هم باید ابتدا علتهای بروز این مسئله را بشناسیم تا راه حل زودتر پیدا شود. بعضی از علتها فردی است و به خود نوجوان برمیگردد چون دوران نوجوانی دوران گذر از بحران است و نوجوان دنبال فردیت و هویت خود میگردد.
او گاهی شتابزده عمل میکند و چنین تصمیماتی میگیرد در حالی که بعدها ممکن است از تصمیمی که گرفته سخت پشیمان شود چون انجام بعضی از کارها قابل جبران نیستند و حتی در این شرایط ممکن است نوجوان به دلیل سرخوردگی که احساس میکند، به سمت مسائلی مانند اعتیاد نیز برود. به همین دلیل باید در وهله اول به نوجوانمان کمک کنیم تا به خوبی بتواند از این بحران هویت عبور کند.
یکی از علتهای دیگر این موضوع اختلافهای خانوادگی یا فقر فرهنگی یا مالی است که در این صورت با کمک گرفتن از اولیای مدرسه و مشاوران میتوان این موضوع را حل کرد. البته ناگفته نماند در بعضی از موارد وجود اختلالهای روانی مانند اضطراب، افسردگی یا حتی اوتیسم میتواند مانع از ادامه تحصیل در نوجوانان شود.
به هر حال توصیه میکنم حتما والدین قبل از ورود نوجوان به این مرحله سعی کنند با او ارتباط نزدیکتری داشته باشند و او را حمایت کنند و اگر نوجوانشان مشکل داشت سعی کنند با رفتن نزد یک مشاور آن را برطرف کند. به هر حال نباید اجازه داد نوجوان بر اثر یک تصمیم آنی آیندهاش را خراب کند.
رابطه سلامت روان و عملکرد تحصیلیبیشتر ما وقتی کودک یا نوجوانی را میبینیم اولین سوالی که از او میپرسیم این است که کلاس چندم است و معدلش چند شده؟ در حقیقت، عملکرد تحصیلی یکی از مهمترین شاخصهایی است که موفقیت بچه ها را نشان میدهد. وقتی عملکرد تحصیلی افت میکند بچهها دچار مشکلهایی در برقراری روابط اجتماعی میشوند. بچه هایی که در تحصیل موفق نیستند، اغلب دچار گوشه گیری و انزوای اجتماعی میشوند.
این بچهها تنش و پرخاشگری زیادی پیدا میکنند و در مدرسه با احتمال بیشتری درگیر پدیده قلدری میشوند، یعنی یا زور میگویند یا قربانی زورگویی بچههای دیگر میشوند. پس عملکرد تحصیلی پایین میتواند زمینه شکل گیری بدرفتاری و اعتماد به نفس پایین را فراهم کند.
از آنجایی که نظام آموزشی نمیتواند از مقایسه بچه ها با هم خودداری کند و هر فرد را در جایگاه خود بپذیرد و به همه تواناییهای کودکان توجه و هر کودک را با خود مقایسه کند، بچههای با عملکرد پایین در مدارس آسیب میبینند. گاهی آسیب به حدی است که بچهها از رفتن به مدرسه صرف نظر کرده و تمایل به ترک تحصیل پیدا میکنند.
پر واضح است هدف از حضور بچهها در مدارس تنها آموختن محفوظات نیست، بلکه مدرسه جایی است که بچه ها مهارتهای اجتماعی لازم را برای زندگی در آنجا کسب میکنند، بنابراین بچهها با ترک محیط مدرسه وارد محیط کار میشوند که برای آنها تعریف نشده و آنها را در معرض انواع آسیب ها قرار میدهد. بنابراین والدین باید به عملکرد تحصیلی بچه ها توجه کنند و دنبال یافتن دلایل پایین بودن عملکرد تحصیلی یا افت آن، بی انگیزگی و نداشتن تمایل به مطالعه آنها باشند.
در این بین توجه به مشکلهای روان پزشکی دانشآموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از دلایل شایع چنین مشکلهایی اختلال بیش فعالی - نقص توجه است.
کودکانی که به این اختلال مبتلا هستند در انجام کارهایی که نیازمند کوشش ذهنی است دچار مشکل هستند که از مهمترین این کارها میتوان به درس خواندن اشاره کرد. بچهها باید برای درس خواندن مهارتهای مختلفی داشته باشند مانند اولویت بندی، برنامه ریزی، استدلال و مدیریت زمان. اینگونه مهارت ها در کودکان مبتلا به این اختلال شکل نمیگیرد و همین موضوع درس خواندن را دشوار میکند.
اختلالهای یادگیری از دیگر مشکلهایی هستند که درس خواندن را سخت میکند. در این گروه از اختلالها بچهها قادر به یادگیری خواندن، نوشتن یا ریاضی نیستند و چون این مهارتها برای درس خواندن ضروریاند، این بچهها به تدریج با مشکل در درس خواندن روبرو میشوند و شکستهای مکرر آنها را از درس خواندن زده میکند.
والدین باید با شناخت و کشف به موقع علت افت تحصیلی یا کاهش تمایل به درس خواندن، کمک کنند قبل از اینکه بچه از مدرسه دلزده شود با گرفتن درمان به موقع، به روند عادی درس خواندن برگردد و هرگز به ترک تحصیل فکر نکند.