فضیلت دعا
نکته: عالمیان و مفهوم آدمیان بدانند، که آدمیان را در ایام ناز و خوشی هیچ اقراری بهتر از شکر نیست و در نیاز و گرفتاری هیچ اقراری خوش تراز دعا نه. دعا را آن درجه است که هیچ عبادتی را نیست؛ بنابر آنکه بعضی از عبادات وظیفه روز است، چنان که نماز واجب؛ و بعضی وظیفه شب است، چنان که نماز وتر؛ و بعضی وظیفه هفته است، چنان که نماز جمعه؛ وبعضی وظیفه ماه است، چنان که روزه ماه رمضان؛ و بعضی وظیفه سال است، چنان که زکات؛ و بعضی وظیفه عمراست، چنان که حج؛ امّا دعا چیزی است که از پلیدی دور و پاک، و باقی و بی باک، و در صبح و شام از سرور و غلام جایز است. چنین گویند: هر که خداوند تعالی و تقدّس را به هر نامی که بداند به نیاز تمام بخواند، او را اجابت می کند.(1)
جایگاه دعا
نکته و حکایت: دعا پیش از نزول بلا می باید، چون بلا نازل شد، دعا دفع نتواند کند.
چنین گویند: وقتی بلای مغول به نیشابوررسید، پادشاهی بر درویشی کس را فرستا د که دعا بکن. درویش گفت: بلا نازل شد، اکنون وقت دعا نیست، اکنون وقت رضاست.
نخشبی (2) در دعا مکن اهمال(3)
از دعا التماس داده شود
هر دری را که آسمان بندد
به کلید دعا گشوده شود (4)
موضوع دعا
توصیه: راه های نجات و هلاکت را بشناس تا مبادا از خداوند چیزی بخواهی که چه بسا هلاک تو در آن باشد و تو بپنداری که نجات تو درآن است.
خداوند متعال می فرماید: «و انسان، شرّ را همانند خیر می خواهد و انسان عجول است.»(5)
شرایط دعا
نکته: دعا یعنی اینکه همه وجود آدمی در دعا شرکت کنند و دل در مشاهده پروردگار ذوب شود و انسان همه اختیار خود را ترک کند و همه امور ظاهری و باطنی به خداوند تعالی تسلیم شود. پس اگر این شرایط دعا رعایت نشد، منتظر اجابت نباید بود؛ زیرا او راز و پنهان را می داند و شاید تو بنده را بخواهد که خداوند می داند که اودر باطن آن را نمی خواهد. یکی از صحابه به دیگری گفت: شما با دعایتان منتظر باران هستید و من منتظر سنگ هستم.(6)
لذت مناجات؛ بالاتر از رفع نیاز
حدیث: امام صادق علیه السلام فرمود:« همانا یک بار خدا را خواندم، پس به من پاسخ داد و من حاجت خود را فراموش کردم؛ زیرا جواب دادن و روی کردن خدا به بنده هنگامی که بنده او را می خواند، بسیار بزرگ تر و برتر است از آنچه بنده از خدا خواسته است، حتی اگر آن خواسته، بهشت و نعمت های ابدی آن باشد . و این معنا قابل درک نیست مگر برای اهل عمل و دوستداران و عارفان که برگزیدگان و خواصّ خدا هستند».(7)
اصرار بر دعا
نکته :عزیز من! اگر وقتی دست به دعا برداری که آن اجابت نگردد، مبادا از درگاه خدا نومید شوی! اگرتو را وزیر، خوش(8) نکند امیر خوش کند، امّا اگر تو را خدای نیامرزد، که تواند آمرزید؟
بزرگی را پرسیدند: چون است، بعضی از اهل طاعت می خواهند و نمی یابند و بعضی از اهل معصیت می خواهند و می یابند. گفت: بعضی از بندگان چنان اند که حضرت صمدیت اگر ایشان را دشمن دارد، التماس ایشان را دشمن دارد و بعضی چنان اند که، اگر ایشان را دوست دارد، التماس ایشان را هم دوست دارد.(9)
ناامید نشدن از درگاه خدا
حکایت: در بنی اسرائیل بت پرستی بود که چهارصد سال بت پرستیده بود و هیچ گاه از او حاجتی نخواسته. بعد از چهارصد سال، او را فرزندی بود رنجور شد، پیش بت برفت و گفت چهارصد سال است که تو را می پرستم،و از تو حاجتی نخواسته ام، امروز مرا حاجتی ضروری پیش آمده است، می باید که فرزند مرا شفا دهی. هیچ شفا حاصل نشد. نومید گشت و گفت: یک بار هم از خدای موسی بخواهم، از سر امتحان نه از سر صدق. گفت: ای خدای موسی و هارون فرزند مرا شفا ده. فرزندش در حال از بستر برجست و پیش او بایستاد. آن مرد متحیر شد. بر در موسی رفت و گفت :چهارصد سال بت پرستیده ام اگر بیایم خدایت مرا قبول کند؟ موسی چون نام بت شنید از آنجا که ابهت او بود، گفت : نی
آن مسکین از پیش موسی شکسته باطن بازگشت، در حال فرمان رسید، ای موسی! سلام ما بر آن بت پرست برسان و بگوی، اگر چهارصد سال دیگر بت پرستی و یک بار از سر عجز و شکستگی بگویی یا ربّ، هفتاد بار بگویم: «لبیک عَبدی10
به هر طریق خدا را خواندن
حکایت :طایفه ای پیری را پرسیدند، به کدام طریق در آییم که به خداوند رسیم؟ پیر گفت: به کدام طریق در آمدید که شما را راه ندادند!(11)
آداب دعا
حدیث: امام صادق علیه السلام فرمود:«حفظ کن آداب دعا را و نگاه کن که در دعایت چه کسی را صدا می زنی و چگونه او را می خوانی و برای چه می خوانی. و به عظمت و کبریای خداوند، و به عالِم بودن خداوند، به آنچه در ضمیر توست، متوجه باش».(12)
حدیث: رسول اکرم (ص) فرمود:« به راستی خداوند دعای قلبی را که اهل لهو (13) است اجابت نمی کند».
و امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه یکی از شما اراده کند که هر چه دعا می کند از طرف خدا عطا شود، باید امیدش را ازجمیع مردم ببُرد و امیدی غیر از خداوند بلند مرتبه نداشته باشد، وقتی خداوند این حالت را در قلب او ببیند، بنده هیچ چیزی از خدا طلب نمی کند مگر با اطمینان به اینکه خداوند آن را عطا می فرماید».(14)
دوستان زو همه لقا (15) خواهند
در دعا زو همه رضا خواهند
تو ز وی روز، عَرضِ نان (16)خواهی
می و شیر و عسل روان خواهی
نه وِ را بنده ای نه در بندی
از در گریه ای چرا خندی!(17)
پی نوشت ها :
1ـ همان، ص22
2ـ ضیاء الدین نخشبی، از نویسندگان و پارسی گویان هند.
3ـ اهمال: کوتاهی،غفلت .
4ـ سِلک سلوک، ص23.
5ـ اسراء: 11؛ چراغ راه دینداری (بازنویسی مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة)، ص63.
6ـ یعنی چون شرایط دعا را راعایت نکرده ام خود را شایسته اجابت دعا نمی دانم. چراغ راه دینداری (بازنویسی مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة)، ص64.
7ـ همان، ص65.
8ـ خوش: خشنود .
9ـ سِلک سلوک، ص58.
10ـ همان، صص95و96.
11ـ همان، ص112.
12ـ چراغ راه دینداری (بازنویسی مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة)، ص63.
13ـ لهو: لهوو لعب، به غفلت گذراندن عمر.
14ـ همان، صص64و65
15ـ لقا: دیدار.
16ـ عَرض نان: رسیدن به نان، منظور رسیدن به خواسته های دنیوی و مادّی است.
17ـ باید گریه کنی چرا می خندی! خلاصه حدیقه (برگزیده حدیقة الحقیقة)، ص120
منبع:گنجینه ش 81