ماهان شبکه ایرانیان

زبانی که برای اتحاد خلق شد

اینجا "مال من" وجود ندارد!

“Uri” تنها صرفاً یک نکته گرامری نیست، بلکه یک معیار فرهنگی است که ماهیت و جوهره یک ملت را در خود خلاصه دارد.

زبانی که برای اتحاد ساخته شد

فرادید؛ آن بیب؛ "Uri” تنها صرفاً یک نکته گرامری نیست، بلکه یک معیار فرهنگی است که ماهیت و جوهره یک ملت را در خود خلاصه دارد.

همکارم که کنارم نشسته بود و با سروصدا مشغول خوردن کاسه سوپش بود به من گفت: "همسر ما هم معلم هست." کنارش همکار دیگری نشسته بود که او هم مشغول کاسه سوپش بود.

گیج شده بودم. آیا اشتباه شنیدم؟ این زن‌ها با یک مرد ازدواج کرده بودند؟

دومین همکار که انگار متوجه تعجب من شده بود توضیح داد: "او درباره همسر خودش صحبت می کنه. در زبان کره‌ای اغلب به‌جای "مال ما" یا "ما" از "مال من" یا "من" استفاده می‌کنیم."

در سالن غذاخوری محل کار جدیدم در مدرسه راهنمایی "Maehyang” بودیم و سعی داشتیم بیشتر باهم آشنا شویم. مشکلاتم تنها به دست گرفتن چاپستیک خلاصه نمی‌شد و پیچیدگی‌های زبان کره‌ای هم به آن اضافه‌شده بود.

زبانی که برای اتحاد ساخته شد


به‌عنوان معلم زبان انگلیسی به ژاپن رفته بودم و هفته اول را در "سوون" کره جنوبی سپری می‌کردم. تازه از دانشگاه دولتی ویسکانسین فارغ‌التحصیل شده بودم و این اولین قرارداد کاری بین‌المللی‌ام بود. خیلی هیجان‌زده بودم. آن زمان فکرش را هم نمی‌کردم که چهار سال در کره جنوبی زندگی کنم.

در طول این سال‌ها کلمه عجیب "Uri” یا همان "ما" یا "مال ما" بارها و بارها مرا متعجب کرد. از میان کلماتی که برای من توضیح می‌دادند، این کلمه عمیق‌ترین و طولانی‌ترین تأثیر را بر روی من داشت. زیرا معلوم شد که Uri تنها یک نکته گرامی ساده نیست، بلکه یک معیار فرهنگی است که ماهیت و جوهره یک ملت را در خود خلاصه دارد.

"بئوم لی" استاد زبان کره‌ای در دانشگاه کلمبیا در یک مصاحبه به من گفت: "مردم کره زمانی از کلمه Uri استفاده می‌کنند که چیزی میان گروه یا جامعه مشترک باشد یا زمانی که تعداد زیادی از اعضای گروه یا جامعه آن چیز را داشته باشند. این کلمه بر اساس فرهنگ همگانی ما است."

زبانی که برای اتحاد ساخته شد

مردم کره زمانی از کلمه Uri استفاده می‌کنند که چیزی میان گروه یا جامعه مشترک باشد 


ارزش‌های جمعی کره جنوبی به‌اندازه کوچک، جمعیت قومی همگن و ملی‌گرایی شدید این کشور وابسته است. در اینجا خانه‌ای که حتی برایش پول می‌دهی نیز مال تو نیست؛ مال ماست. به همین ترتیب شرکت من، شرکت ماست؛ مدرسه من، مدرسه ماست و خانواده من، خانواده ماست.

اینکه من صاحب چیزی باشم بدین معنا نیست که دیگران این تجربه مشابه را ندارند. استفاده از کلمه "مال من" خودخواهانه و خودمحور است.

لی گفت: "مردم کره همیشه به‌جای استفاده از "کشور من" (nae nara) از "کشور ما" (uri nara) استفاده می‌کنند. گفتن کشور من کمی عجیب است. اگر بگویی "همسر من" (nae anae) مثل این است که تو تنها فردی هستی که در کره ازدواج کرده‌ای و همسر داری."

مهم‌تر از همه، جمع‌گرایی فرهنگی این کشور به دلیل سابقه طولانی کنفسیوس‌گرایی است. کره جنوبی دوران سلسله دودمانی و قشربندی طبقاتی را پشت سر گذاشته و وارد دوره ارزش‌های کنفسیونی شده که تأکید دارد افراد باید در محیط‌های اجتماعی- از سفارش دادن نوشیدنی و غذا با دوستان گرفته تا استفاده از وسایل نقلیه عمومی با غریبه‌ها- بر تعامل گروهی تمرکز کنند. در شبکه‌های گروهی، "ما" همان جامعه عمومی و مشترک کره است.

زبانی که برای اتحاد ساخته شد

ارزش‌های جمعی کره جنوبی به‌اندازه کوچک، جمعیت قومی همگن و ملی‌گرایی شدید این کشور وابسته است.


"هی ان چوی" استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه بوستون می‌گوید: "هیچ مرز مشخصی میان کلمه "من" و "ما" وجود ندارد. همان‌طور که می‌توان این دو کلمه را به‌جای هم استفاده کرد، بنابراین اغلب هویت "من" و "ما" نیز قابل تعویض است. معنای این دو کلمه نه‌تنها در نحوه استفاده در زبان کره‌ای، بلکه در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ذهن کره‌ای‌ها نیز قابل‌بحث است."

اندکی پس‌ازآنکه به‌عنوان اولین معلم انگلیسی‌زبان به مدرسه Mae-Hyang پیوستم، به تنها دانشجوی غیربومی زبان کره‌ای نیز تبدیل شدم. استادان من دختران نوجوان پرانرژی با لباس‌های چهارخانه قرمز بودند که بعد از کلاس با دیکشنری، فلش کارت و دفترچه یادداشت به سراغم می‌آمدند و با پوزخندی بر لب می‌گفتند: "تو هم یک دانش‌آموزی، درست مثل ما". لبخند می‌زدم و می‌گفتم "همین‌طور است".

اما فقط دانش‌آموزانم تنها کسانی نبودند که دوست داشتند معلم من باشند. همکاران، کارفرمایان، همسایگان و حتی راننده تاکسی‌ها و فروشنده‌ها به من آموزش می‌دادند. همه از فرصت استفاده می‌کردند تا یکی‌دو نکته از زبانی که زمانی مال من بود را به من بیاموزند. اما زمانی که در کودکی از کره جنوبی به آمریکا رفتم، از این آموزش‌ها خبری نبود. به من می‌گفتند "تو اهل کره جنوبی هستی. باید زبان کره‌ای را بدانی."

زبانی که برای اتحاد ساخته شد

هیچ مرز مشخصی میان کلمه "من" و "ما" وجود ندارد.


بخشی از کره‌ای بودن یعنی دانستن زبان کره‌ای. برای اینکه خود را درک کنم باید این کشور را درک می‌کردم. این مفاهیم در ابتدا برایم گنگ بود، اما به‌تدریج مفهوم "یکی بودن" بر مبنای نگرش‌های سنتی همبستگی در کره برایم جا افتاد.

سال‌های 1400 عصر طلایی "پادشاهی چوسان" در کره جنوبی بود که پنج قرن ادامه پیدا کرد. الفبای کره یکی از میراث‌های متعدد علمی و فرهنگی به‌جامانده از این دوره است. قبل از این دوره برای نوشتن از کاراکترهای چینی استفاده می‌شد. اما سیستم کلاسیک چینی بسیار دشوار بود و ماهیت لوگو گرافیکش با گرامر پیچیده زبان کره جور درنمی‌آمد. پادشاه "سجونگ" دید که بخش عمده‌ای از جامعه قادر نیستند منظور خود را ابراز کنند و در سال 1443 دستور به اختراع "Hangeul” داد.

Hangeul یکی از معدود الفباهایی است که آگاهانه اختراع‌شده و مانند دیگر الفباها در طول زمان تکامل نیافته است. این الفبا اختراع شد تا یادگیری آن برای همه اقشار از ثروتمند تا فقیر آسان باشد و همه خواندن و نوشتن را بیاموزند.


زبانی که برای اتحاد ساخته شد

امروزه مردم کره جنوبی اختراع این الفبا را در روز تعطیلی ملی 9 اکتبر جشن می‌گیرند. ریس جمهور این کشور "مون جه- این" امسال در فیس‌بوک خود نوشت: "مهم‌ترین نکته درباره Hangeul این است که برای مردم ساخته‌شده و به آن‌ها فکر می‌کند. قصدی که شاه سجونگ در اختراع این الفبا داشته باارزش‌های دموکراتیک امروزی مطابقت دارد."

مون گفت: "با این الفبا مردم کره با هر پیشینه و پس‌زمینه‌ای توانستند باهم متحد شوند و هویت و فرهنگی متعلق به خود داشته باشند. Hangeul یک سرمایه ملی باارزش است که مردم را به هم متصل می‌کند."

"یون کیونگ چوی" کتابداری است که در سئول زندگی می‌کند. زبان انگلیسی همیشه برایش عجیب بوده. زمانی که در جوانی این زبان خارجی را می‌آموخت، آن را سرد و حتی خودخواه می‌دانست. او گفت: "اگر زبان کره‌ای – از حروفش گرفته تا واژگان- برای ایجاد اتحاد و همگانی ساخته‌شده باشد، پس زبان انگلیسی برای رواج فردگرایی ساخته‌شده. همه‌چیز "من، من،من" و "مال من، مال من، مال من" است."

زبانی که برای اتحاد ساخته شد

مردم کره در تمام کار‌های روزمره با نگرش جمعی عمل می‌کنند، حتی در سفارش دادن نوشیدنی و غذا. 


سون در کتاب "زبان کره‌ای در فرهنگ و جامعه" نوشت: "درحالی‌که آمریکایی‌ها ضمیر ناخودآگاه خودمحور و فردگرایی دارند و برای استقلال فردی ارزش بالایی قائل‌اند، روابط بین فردی در کره عمیقاً در آرمان‌های جمعی ریشه دارد."

زمانی که چوی با شوهر آمریکایی خود "جولیو مورنو" آشنا شد، تضاد بین این دو ارتباط فرهنگی آشکارتر شد. مورنو نیز دچار سوءتفاهم می‌شد. او که مدرس زبان انگلیسی بود می‌شنید که دانش‌آموزانش از "مادرشان" حرف می‌زنند و تعجب می‌کرد که چگونه تعداد زیادی از آن‌ها باهم خواهر و برادر هستند.

مترجمی به نام "کونگ هاوا مارتین" از چالش‌های یادگیری و درک مفهوم ضمایر مالکیت مفرد و جمع در زبان کره‌ای می‌گوید. یادگیری یک‌زبان نیاز به یادگیری یک دیدگاه جدید دارد. مارتین گفت: "فرهنگ و زبان در هم تعبیه‌شده‌اند و یکدیگر را بازتاب می‌دهند. زمانی که زبان جدیدی را می‌آموزید، باید متفاوت فکر کنید."

مارتین که از ویرجینیا به سئول نقل‌مکان کرد گفت: "متفاوت فکر کردن برایم آسان نبود."

اگر نیمی از هویت ایدئال من استقلال‌طلبی آمریکایی بود، نیمی دیگر را جمع‌گرایی کره‌ای تشکیل می‌داد. نمی‌دانستم چگونه این دوگانگی را هموار کنم. و عواقب سنگینی برایم داشت. اما ناامیدی‌ای که مرتب از سوی همتایانم حس می‌کردم، سرزنش نبود؛ بلکه عطش و اشتیاق ذاتی خودم برای وحدت بود. این درسی است که هنوز هم گاهی آن را فراموش می‌کنم، اما می‌دانم برای به یادآوردنش می‌توانم به uri تکیه کنم.

منبع: BBC

ترجمه: گلناز یغمایی


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان