ماهان شبکه ایرانیان

دل رمیدهٔ ما را که پیش می‌گیرد

درباره روی‌گردانی جوانان از عرفان اسلامی

برخلاف این همه هجوم و بدگویی، عرفان، رهروان پاک‌اندیش و شیفتگان سوخته‌دلی دارد که نه‌تنها از گروه جوانان سرگشته و یا عامیان ساده‌نگر نیستند بلکه برجستگانی هستند از خیل فقیهان و دانشمندان و فیلسوفان و روان‌شناسان.

علل روی‌گردانی جوانان از عرفان اسلامی

با توجه به ادبیات مفهومی وسیعی که در مورد عرفان و شهوت‌گرایی وجود دارد، سکس را غالباً از موجبات تجربه‌های عرفانی و یا همراه و همبستهٔ با آن به حساب آورده‌اند.

اسپیلکا و همکارانش در کتاب «روان‌شناسی دین بر اساس رویکرد تجربی» (2003؛ ترجمه محمد دهقانی) تلاش کرده‌اند با استناد به پژوهش‌های روان‌شناسان معاصر، پیوندهای منفی و مثبت بین عرفان و روان‌شناسی را بیان کنند. آنها علاوه بر تصریح به ارتباط کشش و رفتار جنسی با حالات عرفانی، می‌نویسند:

  • لوبا در سال 1929 در کتاب «روان‌شناسی عرفان دینی» از وجود اختلال‌های عصبی و شاید جنون در «عارفان بزرگ ما» سخن گفت و خسته‌روانان و افسردگان را مستعد ابراز حالت‌های عرفانی دانست.
  • در سال 1976، کمیته‌ای از گروه پیشبرد روان‌پزشکی (GAP) گزارش داد که رفتارهای عارفانه چیزی مابین بهنجاری و روان‌پریشی آشکار هستند و شکلی از «واپس‌روی من» به شمار می‌آیند.
  • در 1987، پرسینگر و کلارک، با بررسی نمونه‌ای از 414 دانشجو نشان دادند که بین علائم پیچیدهٔ صرع، به خصوص صرع لوب گیجگاهی و گزارش تجربه‌های فراعادی و عرفانی همبستگی مثبت وجود دارد.
  • همراهی حالت‌های عرفانی با مصرف مواد مخدر نکته‌ای است که همواره به آن اشاره شده است (ص 708).

شاید گمان رود که روان‌شناسان غربی، با باورهای غیردینی و انسان‌مدارانه‌ای که دارند، نمی‌خواهند و نمی‌توانند حقایق غیرمادی را بپذیرند و افق‌های روشن و گسترده‌ای فراسوی ماده را نظاره کنند. در حالی که تاریخ نشان می‌دهد، عرفان و عارفان از دیرباز از سوی عالمان مذهبی، فیلسوفان و حتی شماری از خود آنان مورد هجوم و انتقاد قرار گرفته‌اند. عبدالرحمن‌بن‌جوزی، درگذشته در سال 597 ه.ق، در کتاب معروف «تلبیس ابلیس» مخالفت برنامه‌های صوفیه را با شرع به تفصیل بیان داشته و آن‌ها را اختراع و بدعت‌گذاری در دین می‌داند. رقص و وجد و سماع، تمایل به شاهدان و زیبارویان، افراط در عیش‌ونوش، معاشرت با بدنامان، رفت‌وآمد به مکان‌های نامناسب و استعمال مواد مخدر از جمله رفتارهای ناپسندی است که به بعضی عارفان و صوفیان نسبت داده شده‌اند.

ابن‌جوزی می‌گوید؛ «شیطان زحمت زیادی می‌کشید تا قدمای صوفیه را از راه بیرون کند، پس آنان را به تقلیل غذا و نامرغوبی آن وادار کرده و از نوشیدن آب خنک باز می‌داشت؛ اما چون نوبت به متأخرین صوفیه رسید، شیطان از تلاش بیاسود و از پرخوری و خوش‌گذرانی آنان غرق در تعجب گشت!»

برخلاف این همه هجوم و بدگویی، عرفان، رهروان پاک‌اندیش و شیفتگان سوخته‌دلی دارد که نه‌تنها از گروه جوانان سرگشته و یا عامیان ساده‌نگر نیستند بلکه برجستگانی هستند از خیل فقیهان و دانشمندان و فیلسوفان و روان‌شناسان.

پرسش این است چرا و چگونه این زلال گوارای عشق و معرفت، چنین آلوده و آسیب‌رسان شده است که بیماری‌های روانی، کژکاری‌های اخلاقی، فرار از مسئولیت‌های فردی و اجتماعی، گمراهی‌های فکر و خداگریزی و دین‌ستیزی از حلقه‌های پیروانش سرک می‌کشند و آشنا و بیگانه را نگران و بدبین می‌سازند؟

«برتراند راسل»، فیلسوف مادی‌گرای معاصر می‌نویسد: احوال عرفانی، الهام‌بخش بهترین چیزهایی است که در بشر می‌توان سراغ گرفت. «استیس» عرفان را منشأ اصیل ارزش‌های اخلاقی می‌داند و باور دارد در ذات عرفان، عشق سرشته است که خود والاترین انگیزهٔ همهٔ کردارهای نیک است. قرن ها پیش، ابن‌سینا چهرهٔ درخشان فلسفهٔ اسلامی که بیشتر بر عقل و استدلال پایبند بوده تا ریاضت و کشف و شهود و کسی او را از گروه عارفان و صوفیان به حساب نمی‌آورد، در نمط نهم کتاب اشارات، مطالبی را دربارهٔ عرفان اسلامی نوشته است که به گفتهٔ بسیاری از بزرگان این رشته، گران‌قدرترین و زیباترین نوشتهٔ این نادرهٔ دوران به حساب می‌آید. بوعلی می‌نویسد:

«درواقع، عارفان دارای مقامات و درجاتی هستند، که اختصاص به آنان دارد و تنها ایشان‌اند که در زندگی دنیوی خود به آن مقامات دست می‌یابند، نه دیگران… . و آنان را حالاتی پنهان در درون است، با نشانه‌ها و آثاری در برون، کسانی که اهل حال و محرم این رازها نباشند، در رد و انکارند. و اما آشنایان راز، آن را ارج می‌نهند و بزرگش می‌دارند.»

«خودشکوفائی» در نظریهٔ مازلو جز از طریق فرارفتن از وابستگی‌های مادی و بی‌اعتنابودن به مهر و ستایش دیگران به دست نمی‌آید و این در حقیقت بیانی است روان‌شناختی از نیاز به عرفان و حرکت در مسیر آن. اسپیلکا، نگرش‌های روان‌شناسان را دربارهٔ عرفان در سه گروه جای می‌دهد:

  1. عرفان به مثابه اسناد نادرست
  2. عرفان به مثابه آگاهی تشدیدیافته
  3. عرفان به مثابه هشیاری تکامل‌یافته

بدین ترتیب می‌بینیم بسیاری از تجربه‌های عرفانی انسان را تا رفیع‌ترین چکاد معرفت بر می‌کشانند و با پالوده‌کردن عواطف او و جهت دادن متعالی به رفتارهایش، او را ساکن سرزمین نورانی کمال و سعادت می‌سازند.

پرسش این است چرا و چگونه این زلال گوارای عشق و معرفت، چنین آلوده و آسیب‌رسان شده است که بیماری‌های روانی، کژکاری‌های اخلاقی، فرار از مسئولیت‌های فردی و اجتماعی، گمراهی‌های فکر و خداگریزی و دین‌ستیزی از حلقه‌های پیروانش سرک می‌کشند و آشنا و بیگانه را نگران و بدبین می‌سازند؟

برای پاسخ به این پرسش می‌توان از نادانی بی‌خبران، فریب‌کاری سودجویان، دام‌گستری هوس‌رانان و برنامه‌ریزی دشمنان یاد کرد. اما آنچه که به نظر صاحب این قلم، در سال‌های اخیر و در جامعهٔ ما بیش از همه مؤثر بوده است، بی‌توجهی علمی و عملی میدان‌داران عرصهٔ معنویت و علم و اخلاق است.

جوانان ما، با انگیزه‌ای فطری و خسته و خشمگین از سخت‌گیری‌های دینداران قشری، خلوتی را می‌جویند که در آن نوای دل‌انگیز معنویت را به آرامی و زیبایی بشنوند، می‌خواهند به دوردست‌هایی چشم بیاندوزند که مرغ روحشان به دور از همهٔ وابستگی‌های جسمی و دنیوی به آنجا پرواز کند. راهنمایی را می‌طلبند که چهرهٔ آرام و نگاه نافذش آنها را از سرگشتگی بدر آورد. صدای دلنشین و گرمش در سردخانهٔ خانهٔ دل آنها شور بیفکند و دستان پرمهر و نوازشگرش شراب «بیخودی» را در جام جانشان بریزد.

دل چو آیینه شاهی است عیاری دارد
از خدا می‌طلبم صحبت روشن‌رایی

اگر عالمان گشاده‌رو و شکرخنده‌ای پیدا می‌شدند که باور داشتند باطن شریعت راهی است به نام «طریقت» و پایان این راه به حقیقت و توحید می‌رسد، می‌توانستند آرام‌آرام این همه جوان را که فطرت و باطنشان، فاصلهٔ زیادی با سلحشوران عرصهٔ حماسه و عرفان در هشت سال دفاع مقدس ندارند، به کمند احسان خود بکشند و گرمای ایمان و عمل به احکام شرع را در ذرات جانشان جاری سازند.

به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و وام نگیرند مرغ دانا را

نمی‌دانم آیا می‌توان امیدوار بود که به پشتوانهٔ فطرت پاک جوانان و سابقهٔ پاکی و نجابت ساکنان این مهد دین و فرهنگ، دست جوانانمان را بگیریم و آنان را از بیراهه‌های عرفان‌های مادی‌گرای بیماری‌زا، به سوی عرفان ناب اسلامی رهنمون شویم؟

دل رمیده ما را که پیش می‌گیرد
خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان