ماهان شبکه ایرانیان

رفاقت‌های ابدی

هشت سال زمان کمی برای رفاقت با انسان‌هایی که جان‌شان را کف دست گرفته و با ایمان سینه در مقابل گلوله سپر کرده بودند، نبود، دوستی‌هایی که آنقدر محکم بود که تنها با شنیدن خبر شهادت رفیقت پشت بیسیم جز گریه مردانه کاری نمی‌توانستی بکنی.

رفاقت‌های ابدی

مهدی پیرمحمدی فرزند حاج‌احمد در سال 1335 در زنجان متولد شد. اتمام هنرستان مصادف با دوران اوج انقلاب شکوهمند اسلامی بود؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مهدی خود را شب و روز وقف انقلاب کرد در حالی که وی مثل اکثر مصلحت‌طلبان می‌توانست فقط نظاره‌گر باشد، ولی لحظه‌ای از انقلاب غافل نشد و خود را به طوفان حوادث سپرد.

وی نیز همگام با حرکت‌های توده مردمی در طول انقلاب اسلامی نقش فعال و پویایی داشت و تمام اوقات خود را صرف انقلاب اسلامی می‌کرد.

با آغاز قضیه کردستان حدود یک سال به مناطق جوانرود، اشنویه، مهاباد، بوکان اعزام و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و در عملیات‌هایی همچون طریق‌القدس، رمضان، محرم و والفجر 4 شرکت داشت و در عملیات والفجر 4 که فرمانده گردان ولی‌عصر (عج) بود به شدت زخمی شد.

هنوز مدت زیادی از عملیات والفجر 4 نگذشته بود که عملیات خیبر در حال طرح‌ریزی بود که وی با وجود این که زخمی بود در این عملیات هم شرکت کرد و سرانجام در تاریخ هفتم اسفندماه 1362 در عملیات خیبر به شهادت رسید.

در عملیات خیبر 300 نفر از نیروهای زنجانی وارد عملیات می‌شوند؛ از آنجا که فرماندهان آنان فرماندهان پشت خط بودند و مانند فرماندهان جبهه، ماهر و کاردان نبودند، شهید مهدی پیرمحمدی در صحنه عملیات شرکت می‌کند، اما در همان زمان شهید زین‌الدین به گردان می‌آید و بدون حضور شهید مهدی، او را به عنوان فرمانده گردان معرفی می‌کند. اما هنوز حرف‌هایش تمام نشده بود که ناگهان یک پیام به شهید زین‌الدین رسید و آن این بود مهدی پیرمحمدی آسمانی شد، او در آن لحظه نمی‌دانست چه بگوید! در بین نیروها گریه‌اش گرفته بود.

ایسنا- منطقه زنجان.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان