خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: اهل علم براین باورند که «دره ستارگان» که یکی از سایتهای مهم گردشگری در ژئوپارک قشم است، بر اثر سایش آب و خاک پدید آمده اما بومیان و اهالی روستای برکه خلف، تصوری جز این دارند و معتقدند، ستارهای از آسمان به زمین آمده و تلی از خاک به هوا برخاسته و شکلهای عجیب و غریبی پدید آورده است. شکلهایی که در باور محلی به «دره ستارگان» معنا و هویت داده است.
اگر به قشم و دره ستارگان بروی، یا در آن نزدیکی سری به روستای برکه خلف بزنی، زنان و دخترانی را میبینی که سوزندوزی میکنند و حصیر میبافند و صدفها را به رشته میکشند و عروسک میسازند. نام کلی عروسکها در گویش محلی «دهتولوک» است اما هر کدام به تنهایی اسم و رسم و اعتباری دارند. یا کودکاند یا مادرند. برخیشان باردارند و بعضی یک یا دو فرزند دارند.
اتقاقی در روستای برکه خلف به زنان و دختران اختصاص پیدا کرده تا دسترنج خود را به نمایش بگذارند. یک اتاق کوچک، تنها فروشگاه صنایع دستی در این روستاست که تنها به اهالی برکه خلف تعلق ندارد و زنان و دختران «رمچاه، درگهان، گربهدان، زیران» و چند روستای دیگر هم که عضو تعاونی صنایع دستی هستند آثار خود را در این فضای اندک به نمایش میگذارند.
آن گونه که جمیله محمدزاده، مدیر تعاونی روستای برکه خلف به خبرنگار مهر میگوید: 305 نفر، عضو این تعاونی هستند که از این میان، 70 نفر گلابتون میدوزند و باقی زنان و دختران به فعالیتهای دیگر چون حصیربافی و عروسکسازی مشغولند یا صدفها را به رشته میکشند و با آن گوشواره و گردنبند درست میکنند.
همه این زنها، کارهای خود را به این اتاق کوچک میآورند و میفروشند و سهم خود را برمیدارند، محمدزداه در این باره توضیح میدهد: به عبارتی هر کدام از ما میدانیم فلان شال را چه کسی سوزندوزی کرده یا این کوسن را چه کسی گلابتون دوزی کرده؛ پس هر کاری که فروخته شود میدانیم به کدام یک از این 70 زن، چه مبلغی پرداخت کنیم.
«همه چیز از صدفهای مرواریدساز شروع شد. صدفهایی که کارشناسان محیط زیست و یونسکو را به اینجا کشاندند تا با مردم از دریا و منابع آن و حفظ اکوسیستم دریا بگویند اما همه چیز به تراش دادن و به رشته کشیدن صدفها محدود نشد. کارشناسان یونسکو تنگه چاهکوه و دره ستارگان را به گردشگران معرفی کردند و مرواریدهای ارزشمندی که از دل صدف خلیج فارس بیرون کشیده شد، همینها بود.» اینها را محمدزاده میگوید و گفتههای خود را این گونه ادامه میدهد: «جلوه دوزی» سختترین کار زنان این منطقه است. چون همه کارها با دست و بدون کمک چرخ انجام میشود اما هر کدام از کارها مشتری خاص خود را دارد. بعضی گلابتوندوزی دوست دارند و برخی حصیربافی. حصیرها بیشتر از میناب میآید اما زنان روستای برکه خلف با شاخ و برگ درختان خرما سبد میبافند و به فروش میرسانند.
کار مهم تعاونی صنایع دستی تنها فروش صنایعدستی زنان و دختران روستایی نیست. مهمترین رسالت این مجموعه به گفته مدیر آن، فرهنگ سازی و حضور اجتماعی زنان است. تعاونی بهانه است تا دور هم جمع شوند و مشکلات هم را بشنوند و در رفع آن بکوشند. همچنین چند سالی است که زنان روستا، علاوهبر گلابتوندوزی، حصیر و مروارید، عروسک بومییا «دهتولوک» هم درست میکنند. هر زنی در خانه خود عروسک میسازد و به فروش میرساند. برقع هم هست؛ روبندی که زنان هرمزگانی از آن استفاده میکنند.
از محمدزاده درباره میزان فروش میپرسیم و او در پاسخ میگوید: روزگاری 60 درصد زنان عضو تعاونی بیمه بودند اما بیمه شان قطع شد. حالا تنها 160 زن، بیمه قالی بافان هستند. درآمدها هم متغیر است و به میزان فعالیت هر کس بستگی دارد. برای مثال مادری که خود و شش دخترش کار میکنند میتوانند تا سقف دو میلیون تومان درآمد داشته باشند. البته فصل هم اثرگذار است برای مثال خدا را صدهزار بار شکر، زمستان و عید که اینجا هوا خوب است فروش ما بیشتر است و تابستان به حداقل خود میرسد. اما خدا را شکر؛ همین هم خوب است.