چه اشکالی دارد اگر تروی برخی از نکات مثبتش را فدای موفقیت [تجاری] کند؟شما نمی توانید اثری عظیم و تاریخی را با حضور عواملی که در راسشان «برد پیت» با آن زره پر زرقو برقش در نقش آشیل است، و مدام برای بدست آوردن دل یک دختر در حال تکرار بازی "من از تو جذاب ترم" است را خلق کنید.درست است، این فیلم از افسانه های هومر اقتباس شده و یادآور اجرای شعر ایلیاد در کلاس ادبیات است.
اما تروی، علاوه بر اینکه به شدت سرگرم کننده است، بهترین اقتباس از افسانههای هومر است.کارگردان این فیلم «وولفگانگ پترسن»، افسانه ی تروی را زیر و رو کرده و فیلمی اکشن با بودجه ی ساخت 200 میلیون دلاری ارائه داده است.او جلوه های کامپیوتری دیوانه واری ارائه داده، بطوریکه در صحنه های جنگ با در اختیار داشتن هزار سرباز، نبردی عظیم و پنجاه هزار نفری خلق کرده است.
پسران ترویی شاید صندل هایی شبیه به صندل های زنانه به پا داشته باشند، اما می توانند شمشیر بدست بگیرند و در موقعیت های بغرنج خونریزی به راه بی اندازند، و البته آنقدر به فکر عیش نوش هستند که فیلم رتبه ی R را دریافت کند.
فیلم داستان پاریس، شاهزاده ی جذاب تروی را روایت می کند که همراه هلن، همسر جذاب شاه یونانی منلیوس، به تروی می گریزد.بعد از این واقعه شاه و برادرش آگاممنون، به شکلی عظیم هزار کشتی را به سمت تروی روانه می کنند (باز هم به شکل کامپیوتری).
صحنههای نبرد، با وجود سربازهایی که به یکدیگر هجوم می برند و اسلحه های سنگین خود را به اهتزاز در می آورند، ابا تمام وجود به تصویر در می آیند.آیا شما می توانید در میان شخصیت های فیلم های تجاری کسی را یپدا کنید که اهل عشق و عاشقی نباشد؟اینجا هم به همین منوال است.در ابتدا، به نظر می آید که برد پیت پاشنه آشیل شخصیت آشیل است.بدون کلاه خودش، موهای پرپشت و بلوندش نمایان می گردد، بطوریکه عملاََ موهایش به مخاطب می فهمانند: "سلام. من آشیل دوستدار شامپوی گارنیر فروکتیس هستم". این مُبَلِّغ شامپو [آَشیل] - از برهنگی هایش در هنگام آمیزش با راهبه ای به نام بریسیس (با بازی جذاب رز بایرن) فاکتور گیری شده است- یک انسان بسیار بیپروا به نظر می آید.آشیل، مزدوری که توسط یونانی ها به جنگ آورده شده، توسط شیاطین تسخیر شده است.
فیلمنامه ای که نوشته ی «دیوید بنیوف» (نویسنده ی «بیست و پنجمین ساعت») است، او [آشیل] را در زمره ی بزرگان قرار نمی دهند ("برای ابدیت- تصاحبش کن [منظور افتخار است] مال توست!") و همین امر سبب می شود تا او راهی این سفر شود.پیت برای هرچه طبیعی تر کردن فیلم، بسیار هیکلی شده است، اما این تغییر ظاهر پیت هم کمکی به بیشتر به چشم آمدنش در میان بازیگران کاربلد اکثراََ انگلیسی، که «پیتر اُ تول» افسانه ای نیز در نقش شاه پرایم پادشاه تروی نیز میانشان حضور دارد نمی کند.«اورلاندو بلوم»، ریسک بجایی کرده، بازیگری که بواسطه ی نقشش در ارباب حلقه ها شناخته می شد اینجا به خوبی در نقش پاریس، شاهزاده ی جوان و نحیفی که عاشق هلن (با بازی مدل آلمانی، «دایان کروگر» که چهره ی زیبایی دارد اما بازیگر خوبی نیست) است ظاهر شده. یکی از صحنه های چشمگیر فیلم مربوط حماقت پاریس و نبرد تن به تن او با منلائوس اختصاص دارد و پاریس، برای در امان ماندن به پیش پای برادرش هکتور (با بازی «اریک بانا») می خزد.عموماََ به نقش شاهزاده ی جوان {پاریس} خرده گرفته می شد، اما بلوم با زیرکی تغییرات لازمه را به وجود آورده است.بانا، بازیگر استرالیایی که نمایش خوبی در فیلم «ساطور/Chopper» داشت و در «هالک» چندان درخشان نبود، اینجا بهترین و قوی ترین نقش آفرینی فیلم را به ارمغان آورده، و هکتور را بدون اینکه خام نشان دهد، بسیار پخته و خوب به نمایش درآورده است.
با مدت زمان دو ساعت و چهل و سه دقیقه، تروی می توانست فقط اتلاف وقت کند.اما حتی وقتی پترسن نبردهای اکشن فیلم را به سومین بخش می رساند، جایی که آشیل و هکتور در نبردی تن به تن و مرگبار صف آرایی می کنند و یونانی ها در حال مخفی شدن در یک اسب 38 فوتی ترویی هستند -سربازان در نزدیکی دریا در گردن و شکم این اسب چوبی قایم می شوند تا به شهر نفوذ کنند- هیجان به هیچ وجه از بین نمی رود.تروی آن توجهی که سازندگان گلادیاتور به آن داشتند را ندارد، اما این بدین معنی نیست که گلادیاتور که برنده ی اسکار شد خیلی هوشمندانه بود.در هرحال، چه کسی از یک تابستان پر از فیلم بدش می آید؟
مترجم: دانیال دهقانی