گفتگو با حجت الاسلام حیدر علی جلالی خمینی
درمورد وجه علمی شخصیت شهید اشرفی اصفهانی هم بفرمایید.
ایشان عالم بسیار مهم ومعتبری بود.مجتهد مسلم ومسلط برعلوم دینی، فقه واصول بود ومن کم تر دیده ام اهل علم این قدر اشتغال داشته باشند؛ امام هم همین طور بودند.
شهید اشرفی همیشه درحال مطالعه بودند.هر وقت ما از در حجره ایشان را می گذشتیم ، می دیدیم که پیرمرد، کتابی جلویش گذاشته است ودارد مطالعه می کند.کم تر وقتی را به هدر می داد وشما نگاه کنید که یک نفر، یک سال پای درس مرحوم حائری بنشیند، ازآن طرف ده سال پای درس آیت الله صدر وحجت وخوانساری ودوازده سال هم پای درس مرحوم آقای بروجردی باشد.
درصورتی که خودش هم از هر نظر فاضل بود وبهترین آثار از ایشان باقی مانده، از جمله کتابی را نوشته است به نام مجمع الشتات درهفت جلد که کتاب مهم و معتبری است.برهان قرآن را نوشته است. وخطبه های نماز جمعه های ایشان را هم به چاپ رسانده اند.این ها حاکی از این است که شهید اشرفی از نظرعلمی جایگاه بالایی داشته اند.
یکی از ویژگی های بارز شهید محراب پرهیزگاری و وارستگی ایشان بوده است، آن چنان که امروز هم با نگاه کردن به عکس ها وتصاویر باقی مانده از آن بزرگوار ، این وارستگی را به خوبی در چهره شان می بینیم.
بله وما این ها را به عینه دیده بودیم وبهترین چیزی که می شود، ازآن طریق، شهید اشرفی اصفهانی را شناخت، همانا، سخنان امام است.حضرت امام (ره) آدمی خیلی دقیقی بودند،یعنی میلی متری و دقیق حرف می زدند .من درعمرم هیچ ندیده ام که درخدمت امام بوده باشم وخدای نکرده گزافه گویی کنند وبی خودی از کسی تعریف کنند.جملات وکلمات شان همیشه حساب شده بود.
اگر ما واقعاً بخواهیم شخصیت شهید اشرفی اصفهانی را بشناسیم یکی از روی کتاب ها و بحث ها وکارهای شان وخدمات به جبهه جامعه است ودیگر از حرف های امام که می فرمایند:" این جانب به مرحوم شهید آیت الله عطاء الله اشرفی اصفهانی ارادت داشتم.ومدت شصت سال ایشان را به زهد، تقوا، ورع و خودسازی می شناختم. این مرد چنین آدمی بود وامام، ایشان را مصداق بارز این آیه دانسته اند:"من المؤمنین رجال صدقو ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلاً".
عده ای از مومنین هستند که آن چه درباره شان وعده کرده بود انجام شد، آن پیمان هایی که خدا با آن ها بسته بود، این ها به پیمان شان و وظیفه شان عمل کردند...
آن وقت امام درباره ی ایشان می فرمایند خدا این منافقین را لعنت کند که دست شان به خون این شهدا وشهید اشرفی اصفهانی آغشته شده، به خون مردی که در طول عمرش، حتی موری ازاو صدمه ندیده واین کلمات حاکی ازاین است که شهید، خیلی مراتب شان بالا بوده است.
به نظرتان، انسان های والا، چگونه به چنین درجاتی می رسند؟
مهم ترین نکته، پاکی نطفه است.هر نطفه ای لیاقت ندارد، از اول باید آن نطفه پاک باشد. پدر ایشان مرحوم میرزا اسدالله اشرفی، عالم بزرگی بوده که دراصفهان معروف است.شهید از چنین خانواده ای بوده است وشما توجه کنید که کسی که از طفولیت درصراط دین، درس های دینی وحوزه های علمی قدم بگذارد ، این دیگر پیداست، هدف وراه این است وبدی نمی تواند به وجود او رسوخ پیدا کند. بیش ترین چیزهایی که به انسان صدمه می زند یا پول است،یا مال یا زندگی مرفه ورفقای ناباب. این ها زندگی شان خیلی عادی بوده است واز نظرمادی مرفه نبوده اند .ثانیاً چون درخانواده ای که اهل علم بودزندگی می کردند، محیط شان محیط درستی بوده وبزرگ ترها به خوبی مراقب آن ها بوده اند. ازاول هم دراین جهت قدم برداشتند، مثلاً در بیست سالگی درحوزه علمیه اصفهان که حوزه پاکی بود وهمراه با طلبه ها وعلما بودند.بعد از آن هم در قم با آیت الله حائری ارتباط داشتند.
این ها ناشی از عنایت خداوند، نطفه پاک، لیاقت،در راه راست قدم برداشتن، خود داری وخودسازی است.مثلاً ایشان درکرمانشاه به مقامی رسیده بود که با آن که پول های کلانی زیر دست شان بود، اما باز هم از نظر زندگی، خوراک وپوشاک، همان وضعیت زمان طلبگی را حفظ کردند. این ها عنایت و فضل خداست که خداوند به هر کسی نمی دهد.روایت داریم که: "ان الجهاد باب لابواب الله؛ جهاد یک بابی از باب های خدا است." ونیز: " ان الجهاد باب لابواب الجنه؛ یکی از درهای بهشت اسمش باب المجهادین است" اما این در فتحه الله لخاصه المجاهدین است. یعنی این در راه خدا برای افراد خاص بازمی کند، برای خاص الخاص های اولیاء یعنی برای همه اولیاء؛ هم باز نمی کند.
همه اولیاء این نصیب را ندارند، فقط آن هایی که خاص الخاص ومخصوص هستند: فتحه الله لخاصه اولیائه.این دررا به روی مرحوم شهید اشرفی اصفهانی، مرحوم قاضی طباطبائی، مرحوم دستغیب، مرحوم صدوقی، مرحوم مدنی وهمه شهدای انقلاب و اسلام، از صدر اسلام تا حالا، می گشایند.
درمورد وجه عرفانی شهید اشرفی اصفهانی بفرمایید.
شخصیت عرفانی شهید، به گونه ای بود که چهره اش یک چهره خدایی بود.و وقتی به ایشان نگاه می کردی، به یاد خدا می افتادی، آدم هایی هستند که دم از دنیا می زنند ودرعمل درراه ثروت وقدرت قدم برمی دارند، ولی ایشان عمل شان هم عرفانی بود .یک آدم متواضع ومخلص که برای خدا زندگی می کرد و هوی وهوس به وجودش راهی نداشت.
با وجود آن همه سال انس والفت با شهید اشرفی اصفهانی واین که آن قدر از سجایای ایشان می دانستید، وقتی خبر شهادت ایشان را شنیدید،چه احساسی داشتید؟
بی نهایت متأثرشدم،حتی تصورش هم برایم مشکل بود .یک پیرمرد،یک مجتهد ویک انسان مخلص خدا، یک دفعه بدنش تکه تکه شود؛ آن هم در محراب. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، آدم بی نهایت بهت زده می شود. متحیراز این که چه چیزهایی از ما گرفته شد ودشمن چگونه این چهره ها را گلچین می کرد.
بی اختیار نشستم وخاطراتم را با آن عزیز مرور کردم، یاد این که هر وقت خدمت ایشان می نشستم، از حرف ها ونگاه های شان خیلی استفاده می کردم.ازاین که این مرد واقعاً هر چه می گوید دلی است. همیشه احساس می کردیم که حرف های او از خودش نیست وخداگونه حرف می زند وخیلی برما اثرمی گذاشت.همواره،خدا خدا می کردم که ایشان به منطقه نارمک بیایند ومن بتوانم خدمت شان برسم.همیشه به ایشان احساس نزدیکی می کردم.
آدم وقتی به یک نفرعلاقه مند باشد، به اونزدیک است.دیگر،آن هم علاقه باطنی ونه از روی حب پول ومقام که بگوید این شخص ،مقامی دارد و وابسته به جایی است، بلکه به این دلیل که این مرد، مردخداست وانسان خالصی است .این مرداست که واقعاً هرچه می گوید خدایی است،حرف زدنش ونگاه کردنش هم خداگونه است.
خدا رحمت کند وجود این گونه بزرگان فضل و رحمت خداست برما. من بارها درجلسات روحانیت شرق که از زمان مرحوم امام خمینی(ره)،برای پیش برد اهداف انقلاب شکل گرفت والان هم این جلسه ها را داریم وآقا زاده شهید اشرفی اصفهانی هم دراین جلسه شرکت می کند، من با آقایان صحبت می کنم که ما واقعاً زمان معصومین نبوده ایم. که آن ها را ببینیم، فقط توصیف شجاعت شان وزهد شان را شنیده ودر روایت های تاریخی دیده ایم اما شکرخدا، که ما درزمان امام زنده بودیم واین چهره ها وحضرت امام را دیدیم. دیدیم که واقعاً معنای ایثار، شجاعت وشهادت یعنی چه؟ این ها عنایاتی از طرف خدا بود. برما. حالا خب لیاقت شهادت را نداشتیم وشاید صلاح خداوند چنین بود که ما زنده باشیم.بالاخره عده ای باید باشند که این راه ها را ادامه دهند، ولی واقعاً خوش براحوال شهدا. من بارها گفته ام که واقعاً شهدا برنده شدند وبه لقاء الله پیوستند.
الحمدالله به چه مقام بزرگی دست یافتند .ان شاء الله که خداوند به ما هم توفیق دهد.وخدا رحمت کند مرحوم امام را این ها زحمت کشیدند وهیچ چیز از انقلاب نخواستند نه امام، نه شهید اشرفی اصفهانی ونه دیگر شهدای محراب. نه مقامی، نه خانه ای ونه پولی می خواستند حتی وقتی خود مرحوم امام از دنیا رفتند، حاج احمد آقا فرستاد که آقا، بیایید زندگی امام را بررسی کنید، ببینید،امام آن زمانی که رهبر نبوده چه اموالی داشته وحالا چه چیزهایی ازایشان باقی مانده است؟ امام ده سال وچهارماه رهبر این مملکت بودند.تمام طلاهای این مملکت،کاخ ها و بانک ها تحت اختیارشان بود.آن وقت ببینید،دراین ده سال وچهارماه چه ذخیره کردند؟زندگی آن موقع شان چه بوده است؟
وقتی که آمدند وبررسی کردند ، دیدند که امام تا آخرین روز حیات پربرکت شان اجاره نشین بوده اند.
شما نگاه کنید، یک رهبر بیاید چند سال آن جور زندان وتبعید را تحمل کند وفرزندش شهید شود وهیچ چیز هم از این انقلاب نخواهد؛نه خانه ونه پول. حتی وقتی به امام می گفتند رهبر امام ناراحت می شدند ومی فرمودند:" به من بگویید خدمت گزار بهتر است از این که بگویید رهبر." خب، امثال امام واین مردها مثل اشرفی اصفهانی واقعاً درطول تاریخ کم هستند.
درواقع،ازطریق شناخت حضرت امام (ره) می شود اشرفی اصفهانی ها را شناخت واز طریق یاران امام می شود ایشان را شناخت.
بله، این ها وابسته به هم هستند.من این را می خواهم بگویم که دشمن کورخوانده، یعنی خیال می کند که می تواند این نظام را براندازد، ولی نمی تواند .این نظام پایه اش خیلی قرص است شما نگاه کنید امام با آن نیت ونیز مرحوم اشرفی اصفهانی وصدوقی با این نیت ها هیچ چیز از این انقلاب نخواستند. فقط خالصاً ،مخلصاً وبرای رضای خدا این کارها را انجام دادند.
همه ما می دانیم که خداوند متعال به افرادی که در این نظام،حکومت وانقلاب، شهید شدند وخدمت کردند یا الان خدمت می کنند پاداش فراوان می دهد وشهدا جای شان دربهترین جای بهشت است.
همه ما جیره خوارشهدا هستیم.
بله، همین طوراست.اگر شهداء نبودند، ما هیچ نبودیم وهیچ نداشتیم.
ان شاءالله که خدا قبول کند واین حرف ها هم در گوشه اعمال ما باشد. مرحوم شهید اشرفی اصفهانی روزقیامت ، همان طور که در دنیا به ما لطف داشت،درآن جا هم یک توجهی به ما کند، التماس دعا از شما وهمه مردم.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 44