عنایت خالق دررضایت مخلوق

* نگاهی به مسأله عرفان در زندگی شهیدآیت الله اشرفی اصفهانی سخن گفتن ازعرفان شهید اشرفی، مقوله ای است که فقط با مدد گرفتن ازخدا وروح پاک آن شهید امکان پذیراست

عنایت خالق دررضایت مخلوق
* نگاهی به مسأله عرفان در زندگی شهیدآیت الله اشرفی اصفهانی
سخن گفتن ازعرفان شهید اشرفی، مقوله ای است که فقط با مدد گرفتن ازخدا وروح پاک آن شهید امکان پذیراست.لذا ازاین امکان استفاده و سرسخن را باز می کنیم امید که آن چه نگاشته شود،ادای دین کوچکی نسبت به مقام والای این بزرگوار باشد.
عرفان در زندگی شهید اشرفی از برجستگی خاصی برخورداراست،زیرا زمانی که دراحوالات این شهید بزرگوار بررسی دقیق انجام می دهیم، متوجه می شویم که بدون یک انگیزه قوی که بردرک صحیح از جهان هستی استوار باشد، نمی توان مانند اواندیشه کرد وحاصل این اندیشه را درعمل به اجرا در آورد. شهید اشرفی اصفهانی، در هستی شناسی به جایی رسیده است که به جز حضور حق چیزی را نمی بیند وآن چه برای اومهم است، رضایت حضرت حق تعالی است واین جهان بینی در شهید موجبات بروز رفتارهایی می شود که شاید، در نطر عوام، انجام آن ها بسی دشوار به نظر بیاید. اوکه سال های جوانی را با ریاضت سپری می کندوتمام جهد خود را در جهت طلب علم ومعرفت به کار می گیرد، در کندوکاوی که در آیات واحادیث انجام داده، به رمز ورازهایی از این عالم وخالق آن دست پیدا کرده است که شاید دیگران ازآن غافل باشند.آن گونه که چیزی را با چشم سرمشاهده می کند که دیگران با چشم سرازدیدن آن عاجزند.به عنوان مثال شهید اشرفی اصفهانی اززمانی به حمایت از حضرت امام خمینی(ره) می پردازد که شاید زیاد نبودند کسانی که پیروزی انقلاب اسلامی برای آن ها باور کردنی باشد،ولی ایشان به مصداق "ینظربنورالله" با قدرت وقوت نسبت به حمایت ازمبارزات حضرت امام ومرجعیت ایشان اقدام می کند.

عنایت خالق دررضایت مخلوق

نمونه دیگراین که در روزهای قبل از شهادت، ضمن طلب بخشش از دوستان وآشنایان،اشاره به شهادت خود می کند وآثار یک تحول در چهره او برای همگان قابل رویت می شود. هم چنین، حساسیت شهید دربرخورد با دیگران باز از هستی شناسی اوسرچشمه می گیرد واورا به جایی می رساند که حتی دربرخورد با یک حیوان احساس مسؤولیت بکند وبی حرمتی به کوچک ترین اجزای خلقت را نوعی ناسپاسی به مخلوق بداند؛چه رسد به انسان که اشرف مخلوقات است.این شهید بزرگوار حتی نسبت به پایین ترین اقشار جامعه تواضعی ستودنی دارد که رسیدن به این اخلاق حسنه فقط با یک دید همراه با شناخت ازعالم خلقت امکان پذیر است.در نهان او بنی آدم اعضای یکدیگرند ودر آفرینش زیک گوهرند وبه همین دلیل از آزردن یک محافظ یا یک فقیه یا حتی دشمن پرهیز می کند وعنایت خالق را در رضایت مخلوق می بیند.
عرفان همراه با اشراف برشرع مقدس اسلام به شهید اشرفی اصفهانی اجازه می دهد که درجهان دوقطبی بنا به تکلیف در برابرقطب منفی یا همان جبهه باطل بایستد وحکم به جهاد بدهد وفقط تا مرز تکلیف پیش روی کند،نه بیش تر،نه کم تر وبه تأسی از مولای متقیان امیرمؤمنان علی(ع)،در برخورد با امرا سفارش های اکید می کند. شهید اشرفی"سیرالی الخلق من الحق" را در زمان طلبگی ودرکنج حجره خود با تحصیل علم به اجرا می گذرد و سپس با دستوراستاد خود"سیرالی الحق من الخلق" را با رفتن به کرمانشاه وحضوردرمیان مردم با تمامی مشکلات به انجام می رساند وتا پایان عمر در تدریس وتبلیغ علوم دینی ونیز مبارزه با رژیم ستم شاهی وشرکت در فعالیت های عام المنفعه وحضور درجبهه های جنگ ادامه می دهد تا زمانی که به مقام فناء فی الله یعنی شهادت می رسد وبه لقاء محبوب واصل می شود.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان