نخستین روزهایی که بشر گام بر زمین نهاد، دو قطب مخالف ، مستکبر و مستضعف به وجود آمد و در طول تاریخ بشر از آدم تا رهبران معاصر با هم در ستیز و مبارزه بوده اند. پیامبران و ائمه اطهار (ع) انسان ها را از ظلمت و تاریکی به نورانیت هدایت و مردم را به اطاعت و بندگی از خدا عوت کرده اند و در هر زمان در مقابل اینان، مستکبران و استبدادگران قرار داشتند که مردم را به طرف بت پرستی می کشاندند.
یکی از مردان الهی که برای تحقق اهداف مقدس اسلام عزیز گام برداشت و پیامبر گونه عمل نمود ، رهبر شیعیان پاکستان ، شهیدعلامه عارف حسینی (رض) بود. عنوان او عنوان یک رهبر عادی نبود ، بلکه عنوانی بود که رهبر یکی از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ بشریت ، امام خمینی ، او را چنین توصیف نموده اند: «جناب حجت الاسلام آقای سید عارف حسین الحسینی ، یار وفادار اسلام و انقلاب و مدافع محرومان و مستضعفان و فرزند راستین سید سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)». آری این یک واقعیت انکارناپذیر است که اینان مردانی برجسته و برگزیده اند که تاریخ هیچ گاه نمی تواند به فراموشی بسپارد ، زیرا اینان محور تاریخند ، نه آنکه تاریخ محور حرکت اینان باشد.
علامه سید عارف حسین الحسینی در قرن معاصر یکی از مردان بی نظیر و منحصر به فرد به حساب می آمد. چنانچه حضرت امام (ره) از شخصیت های بارز تاریخ ساز معاصر ، ایشان را یکی از همان چند شخصیت محسوب کرده اند. ملت های اسلامی حتما دلیل این واقعه را دریافته اند که چرا در ایران مطهری ها و بهشتی ها و شهدای محراب و سایر روحانیون عزیز و در عراق صدرها و حکیم ها و در لبنان راغب حرب ها ، و کریم ها و در پاکستان عارف حسینی ها و در تمام کشور ها ، روحانیون درد آشنای ناب محمدی هدف توطئه و ترور واقع می شوند.
البته امتیاز این رهبر محبوب دلها این است که با وسائل خیلی محدود و فرصت خیلی کمی درد جامعه را دریافت و شاید از حیث سنی نیز از دیگر نامبردگان کم سن تر بود. وضع شبه قاره هند و پاکستان در قبال انقلاب اسلامی نسبت به سایر کشورها و مناطق دیگر جهان فرق آشکاری داشت. هجوم وحشت زای فرهنگ مبتذل ، وضع بسیار ضعیف حوزه های علمیه و از همه اینها گذشته ، اختلافات و کشمکش های بین تشیع و تسنن ، دوری عملی بین مذهب و سیاست تا آن حد که علمای بزرگ شیعه نیز از حکومت تقاضا می کردند که به ما اجازه برپایی عزاداری بدهید و ما دیگر هیچ نمی خواهیم ، در چنین اوضاع و احوالی بود که شهید مظلوم در مورخه 10 فوریه 1984م زمام رهبری شیعیان پاکستان را به دست گرفت. زمانی که ایشان به عنوان رهبر بزرگ در جامعه مطرح شد ، عنوان ایشان رهبری ملت جعفری (رئیس نهضت جعفری پاکستان) بود و این یکی از مصیبت های تاریخ است که شخصیتی چنان بزرگ و با عظمت که ابر مرد تاریخ ، خمینی کبیر چنین او را ستوده است: «ایشان (شهید حسینی) شایستگی و لیاقت رهبری جهان اسلام را دارد» ، با عناوینی چنین کوچک و محدود در میدان آمد و بعد از فعالیت های اجتماعی که برای تحقق آنها متحمل زحمات فراوانی شد و با شوق و علاقه و بدون اینکه احساس خستگی کند ، تا لحظه شهادت از پا ننشست. چنانچه امام راحل در دیدار خصوصی با آن شهید بزرگوار به حاج مرحوم احمدآقا می فرمایند: «از چهره ایشان معلوم است که خیلی انقلابی و خستگی ناپذیر است.»
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/11/18/1853140193.jpeg)
شهید در مدت چهار سال و نیم این را به اثبات رسانید که در واقع تربیت یافته مکتب اهل بیت (ع) و رهبر دلسوز امت اسلامی ، داعی نجات مردم محروم و مستضعف ، عارف تعلیمات عالیه و حکیمانه اسلام ، پاسدار و مدافع حقوق تمامی طبقات ملت مسلمان ، سید و سالار تمام جهادگران علیه استعمار و استکبار ، اندیشمند با بینش و بصیرت و گره گشای مشکلات و مسائل اجتماعی بودند. در نتیجه آن مرد بزرگ در تشیع یک تحول فکری و عملی به وجود آورد.
به همین دلیل بود که حضرت امام خمینی (رض) نسبت به زنده نگهداشتن افکار این شهید بزرگوار اهمیت ورزیدند و فرمودند: «ملت شریف و مسلمان پاکستان که به حق ملتی انقلابی و وفادار به ارزش های اسلامی بوده اند و با ما رابطه دیرینه گرم انقلابی ، عقیدتی و فرهنگی دارند باید تفکر این شخصیت شهید (علامه سید حسین الحسینی) را زنده نگه دارند و نگذارند شیطان زادگان جلوی رشد اسلام ناب محمدی را بگیرند.»
یکی از کارهای عظیم که به دست شهید بزرگوار صورت گرفته است ارتباط تنگاتنگ همبستگی نهضت های آزاد اسلامی در سطح جهان اسلام بوده و با سعی و تلاش بی وقفه خود نهضت جعفری پاکستان را با دیگر احزاب مذهبی و سیاسی (در لبنان ، عراق ، فلسطین ، حجاز ، بحرین و سایر کشورها) پیوند دادند و در پاکستان به نهضت جعفری یک تشخص مذهبی ، ملی و سیاسی بخشید و تمام گروه های شیعی اعم از جوانان و غیر جوانان را زیر پوشش نهضت جعفری قرار دادند.
محور اصلی و اساسی را برای رسیدن به اهداف عالیه اسلام و مسلمین حرکت و انقلاب عظیم اسلامی مجدد قرن و ابرمرد تاریخ حضرت امام خمینی (ره) قرار دادند ، و می فرمودند که انقلاب اسلامی یک انقلاب ایرانی نیست بلکه انقلاب اسلامی است که متعلق به جهان اسلام است و ایران اسلامی قلب امت های آزاده جهان اسلام است و بر هر مسلمان تقویت آن واجب است.
شهید حسینی برای پذیرش رهبری امام امت در جهان و تحکیم نظریه ولایت فقیه زحمات فراوانی را متحمل شده اند چنانچه می فرماید «پذیرش رهبری حضرت امام در جهان اسلام یک ضرورت است که تمام مسلمانان جهان آن را به خوبی احساس می کنند. همان گونه که کعبه رمز اتحاد مسلمین است و تمام مسلمین به کعبه روی می آورند و به سمت آن نماز می خوانند باید برای مسلین یک رهبر واحدی وجود داشته باشد و تمامی مسلمین از آن پیروی کنند. الحمدلله امروز مسلمانان به این نکته توجه پیدا کرده اند که باید یک مرکزیت و رهبریت واحدی داشته باشند و امروز می توان گفت تمام شرایطی که در یک رهبر لازم است تماما در وجود مبارک حضرت امام وجود دارد ، حضرت امام به عنوان جامع جمیع شرایط رهبری ، شایسته ترین افراد برای رهبری جهان اسلام می باشند. ما قبلا امام را رهبر خود می دانستیم، امروز هم احکام ایشان را به عنوان یک واجب اطاعت می کنیم.
بنابراین شهید حسینی برای تحکیم نظریه ولایت فقیه در پاکستان که مشکلات فراوانی در این زمینه وجود داشته و قابل تحمل نبوده و با آن حوصله بلند و با بینش و بصیرت خویش تلاش کردند و از هیچ چیز دریغ نورزیدند و در هر یک از سخنرانی ها و کنفرانس ها و محافل عمومی از دیدگاه های ولایت فقیه حمایت نمودند و از ولی فقه دفاع کردند و اطاعت از آن را بر همه واجب دانست. و رمز پیروزی اسلام و مسلمین را در آن می دیدند.
بارها از زبان مبارک آن شهید والا مقام این جمله بسیار با ارزش به گوش ملت رسیده است «من حاضرم جان و مالم و اولادم را فدا کنم ولی حاضر نیستم حتی به اندازه یک مویی از خط ولایت فقیه عقب نشینی نمایم ، شهید من حیث الجموع رهبری بودند که یک سازمان ضد اسلامی بعد از شهادت گفت: «علامه عارف الحسینی خمینی پاکستان نامیده می شدند ، شهید در تمام صحنه های پاکستان با استکبار جهانی مبارزه کرد و محافظ و مدافع منافع انقلاب اسلامی در سرزمین پاکستان بودند و آمریکا را نگذاشت که به اهداف شوم خود در پاکستان دست یابد و شجاعانه اعلام می کردند که ما نمی تواتیم اجازه دهیم امریکا پایگاه های هوایی پاکستان را مورد استفاده قرار دهد. ما به آمریکایی ها اعلام می کنیم که اگر آنها پایگاهی از پایگاه های پاکستان را علیه جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار دهند مسلمانان پاکستان خواب آمریکائی ها را در پاکستان حرام خواهند کرد. همین نقش و فکر و اندیشه ایشان بود که موجب شد دشمنان و اهل کفر و نفاق و ابرجنایتکارها بالاتفاق به این نتیجه برسند که ایشان باید کنار گذارده شوند و بعد از ادای فریضه فجر ، ناجوانمردانه معظم له را به شهادت رساندند. خداوند منان روحش را از ما شاد گرداند و توفیق ادامه راه آن بزرگوار را به همه ما عنایت فرماید.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 50